درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» تاریخ: 27 بهمن 1395 موضوع جزئی: تفسیر آیه 49 مصادف با: 17 جمادیالاول 1438 سال تحصیلی: 96-95 جلسه: 114 |
تفسیر آیه 49: «وَ إِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاَءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ»[1]؛ و (نيز به ياد آوريد) آن زمان كه شما را از چنگال فرعونيان رهايى بخشيديم كه همواره شما را به بدترين صورت آزار مىدادند؛ پسران شما را سر مىبريدند و زنان شما را (براى كنيزى) زنده نگه مىداشتند و در اينها آزمايش بزرگى از طرف پروردگارتان براى شما بود.
خداوند متعال در آیه مذکور، در مقام بیان نعمت دیگری از نعمتهایی است که به قوم بنیاسرائیل عطا فرموده است و آن، نعمت آزادی است؛ همان نعمتی که خیلی از انقلابها به خاطر دست یافتن به آن صورت میگیرند؛ کما اینکه انقلاب اسلامی ایران نیز برای تحقق آزادی شکل گرفت و شعار مردم، شعار «استقلال، آزادی- جمهوری اسلامی» بود. آزادی، نعمتی خدادادی است که خداوند متعال به مخلوقات خود عنایت کرده است. ملتهایی که زیر یوغ ظلم، ستم و استبداد به سر میبرند و از نعمت آزادی محرومند، در حقیقت بزرگترین شکنجه و بلا شامل حالشان شده است.
تذکرات خداوند متعال مبنی بر یادآوری نعمتهایی که به بنیاسرائیل داده است [که در آیه مذکور و آیات قبل از آن اشاره شده است]، به خاطرات خوش و ناخوشی که از قوم بنیاسرائیل در تاریخ وجود دارد، اشاره دارد که قسمتهای تلخ آن خاطرات، مایه عبرت است و حوادث شیرین آن، موجب تقویت ایمان است.
آیات مذکور، هرچند در رابطه با بنیاسرائیل وارد شده است، اما برای جامعه اسلامی نیز جنبه آموزشی دارد چون سرنوشت گذشتگان برای آیندگان درس است. برای قرار دادن عدهای در فضایی ملموس، صحنههایی از اتفاقاتی که برای گذشتگان اتفاق افتاده است، برای آنها مطرح میشود و آنها نیز تافته جدا بافته نیستند لذا ممکن است که این اتفاقات برای آنها نیز رُخ دهد لذا خداوند متعال در آیه مذکور [آیه 49 بقره]، نعمت نجات بنیاسرائیل از دست فرعونیان را مطرح کرده است.
آیات مذکور، علاوه بر اینکه برای مسلمانان جنبه آموزشی دارد برای یهودیان ساکن مدینه نوعی هشدار محسوب میشود و مخاطب این آیات، یهودیان ساکن مدینهاند.
سؤال این است که چه ارتباطی بین یهودیان مدینه با قوم بنیاسرائیل بوده است که خداوند متعال در آیه مذکور، یهودیان ساکن مدینه را خطاب قرار داده و سرگذشت بنیاسرائیل را برای آنها متذکر شده است؟
سوره بقره [که مورد بحث است] در مدینه بر پیامبر (ص) نازل شده است لذا این سوره عمدتاً به شکل خاصی به جریان بنیاسرائیل پرداخته است و به نحو عام به داستان یهود اشاره میکند. مخاطبان اولیه آیات این سوره، یهودیان ساکن مدینهاند؛ در عین حال که بین یهودیان ساکن مدینه و بنیاسرائیل حدود 2500 سال فاصله است.
سؤال این است که چرا خداوند متعال آنچه برای بنیاسرائیل اتفاق افتاده است را برای یهودیان ساکن مدینه بازگو کرده است؟
پاسخ این است که خداوند متعال میخواهد بفرماید که ما نعمتهایی، مثل نعمت آزادی از چنگال فرعونیان را به پدران و نیاکان شما عطا کردیم، ولی آنها با آن همه نعمتی که به آنان داده شد، از فرمان خداوند سرپیچی کردند لذا شما باید توجه داشته باشید که از فرمان خداوند سرپیچی نکنید و در مقابل پیامبر خدا موضع نگیرید و به سرنوشت آنان دچار نشوید.
علت این مسأله، این است که نسلهای گذشته حلقه اتصال و واسطه ارتباط با نسل بعد از خود میباشند و سرگذشت گذشتگان برای آیندگان ملموس و بیشتر قابل درک است، یعنی معمولاً یادآوری بابا و جد باعث تنبُّه و عبرت میشود. در مانحنفیه نیز یادآوری نعمتهایی که به بنیاسرائیل داده شده است، برای یهودیان ساکن مدینه در حقیقت ایجاد یک تقریب ذهنی و ایجاد ارتباط بین گذشته و حال است تا افراد کنونی از وضعیت گذشته درس بگیرند. پس مخاطب آیات مذکور، عمدتاً یهودیان ساکن مدینهاند، اما مسائلی که برای آنها یادآوری میشود، مربوط به بنیاسرائیل است و این به خاطر پیوستگی بین نسل گذشته و بین نسل کنونی است.
جهت دوم، یک نوع اتحاد فکری و وحدت نظری است چون یهودیان ساکن مدینه نیز در بسیاری از مواقع افکار گذشتگانشان را داشتند و شبیه کارهای آنها را انجام میدادند لذا جا دارد که خداوند متعال سرگذشت بنیاسرائیل را برای یهودیان ساکن مدینه متذکر شود.
مهمتر اینکه فلسفه نزول آیات مذکور، این نیست که به یک جمعیت خاص [یهودیان ساکن مدینه] اشاره شود و سرگذشت آباء و اجدادشان به رُخ آنها کشیده شود، بلکه با توجه به اینکه قرآن یک کتاب جهانی است و رسالت قرآن یک رسالت انسانی و بشری است و مخاطب آن همه انسانها میباشند، همه انسانها مخاطب آیات مذکور میباشند.
بنابراین، به سه دلیل، مخاطب آیات مذکور، یهودیان ساکن مدینهاند؛ هرچند که این آیات در رابطه با بنیاسرائیل وارد شدهاند؛
دلیل اول، پیوستگی بین نسل کنونی [یهودیان ساکن مدینه] و نسل گذشته [بنیاسرائیل] است؛
دلیل دوم، وحدت نظر بین نسل کنونی و نسل گذشته است؛
دلیل سوم، این است که تذکرات خدای متعال مختص بنیاسرائیل و یهودیان ساکن مدینه نیست، بلکه همه انسانها را شامل میشود چرا که اگر یک مجموعهای از انسانها از فرامین الهی سرپیچی کنند، افراد دیگر جامعه، هرچند از یهود و بنیاسرائیل نباشند نیز ممکن است که تحت تأثیر شرائط عمومی جامعه قرار بگیرند. بنابراین، با توجه به رسالت جهانی قرآن، اشاره اصلی آیات مذکور، این است که بحث بنیاسرائیل و یهود بهانهای برای رساندن یک پیام مهم برای کل جامعه بشری است که به زمان و مکان خاصی اختصاص ندارد، بلکه خداوند متعال در قرآن کریم یک قاعده کلی را بیان کرده است که همه نسلها و عصرها را شامل میشود و آن، این است که اگر جامعهای بنای فکری خودش را بر مبنای فکری پوسیده جوامع گذشته قرار دهد، این جامعه نیز مانند جوامع گذشته به سمت نابودی خواهد رفت و فرق نمیکند که آن جامعه بنیاسرائیل باشند یا غیر بنیاسرائیل باشند، بلکه هر جامعهای که افکار و رفتار خود را بر حرکت نامناسب نسلهای گذشته قرار دهد، به سمت نابودی خواهد رفت.
بنابراین، یک پیام کلی از آیات قرآن دریافت میشود و آن، عبرت گرفتن از تجربه گذشتگان است.
واژه «نجّینا» از ماده «نجاة» گرفته شده است و کمله «نجوة» نیز که به عنوان صفتی برای زمین به کار میرود، از همین ریشه است. «أرضٌ نجوةٌ»، یعنی زمین بلند و مرتفع که در مقابل آن «أرضٌ منخفضةٌ»، یعنی زمین پایین و پست، آمده است. ارتباط بین ماده «نجوة» و بین ماده «نجاة»، به معنای رهایی، این است که معمولاً در بلاهای طبیعی، مثل سیل، افراد برای اینکه از آسیب آن محفوظ بمانند، مکانهای مرتفع را انتخاب میکنند. پس «نجوة»، به معنای بلند مرتبه است و «نجاة» نیز به معنای رهایی انسان از آزار، ظلم، ستم و بیداد است، یعنی همانطور که زمین به خاطر ارتفاعی که دارد، موجب نجات افراد از بلای طبیعی میگردد، نجات نیز به معنای رهایی از ظلم و ستم است. بنابراین، خداوند متعال در آیه مذکور [آیه 49 بقره]، فرموده است که همانطور که خداوند متعال بنیاسرائیل را از چنگال فرعونیان نجات داد، انسانی که در معرض خطر آمدن سیل است نیز با رفتن به مکان بلند نجات پیدا میکند.
مرحوم امین الإسلام طبرسی (ره) در کتاب مجمع البیان گفته است که واژه «نجاة»، در قرآن به دو شکل به کار رفته است؛ گاهی از باب افعال به کار رفته است که مصدر آن «إنجاء» است و گاهی از باب تفعیل به کار رفته است که مصدر آن «تنجیة» است و هر دو نیز به معنای نجات است.
گفتهاند که علت اینکه خداوند متعال در بعضی از آیات، کلمه «أنجاکم» که مصدر آن، «إنجاء» است را به کار برده است و در بعضی از آیات دیگر کلمه «نجّیناکم» که مصدر آن، «تنجیة» است را به کار برده است، تفنّن در عبارت است، یعنی مقتضای بلاغت این است که گاهی از «أنجاکم» و گاهی از «نجّیناکم» استفاده شود. بنابراین، الفاظ، متفاوتند، ولی هر دو یک معنا دارند.
مرحوم طبرسی (ره) گفته است که یک احتمال دیگری نیز متصور است و آن، اینکه قرآن علاوه بر رعایت تنوّع، اغراض دیگری نیز دارد و آن، اینکه اگر نجات، قبل از وقوع حادثه باشد، از واژه «أنجاکم» استفاده میشود، ولی اگر بعد از وقوع حادثه باشد، از واژه «نجِّیناکم» [به منظور جلوگیری از هلاکت بیشتر] استفاده میشود.
اما کلام مذکور، صحیح نیست چون نظیر آیه مورد بحث [آیه 49 بقره]، در سوره ابراهیم نیز آمده است: «وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاَءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ»[2]؛ و (به خاطر بياور) هنگامى را كه موسى به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به ياد داشته باشيد؛ زمانى كه شما را از (چنگال) آل فرعون رهايى بخشيد! همانها كه شما را به بدترين وجهى عذاب مىكردند؛ پسرانتان را سر مىبريدند و زنانتان را (براى خدمتكارى) زنده مىگذاشتند و در اين، آزمايش بزرگى از طرف پروردگارتان براى شما بود!»
در حالی که در این آیه شریفه، از واژه «أنجاکم» استفاده شده است، بر خلاف آیه مورد بحث [آیه 49 بقره] که در آن واژه «نجّیناکم» به کار برده شده است و در هر دو آیه نیز بحث در مورد بنیاسرائیل و آل فرعون است و هر دو آیه نیز به بعد از وقوع حادثه مربوط است. بنابراین، احتمال فوق مبنی بر اینکه اگر نجات، قبل از وقوع حادثه باشد، از واژه «أنجاکم» استفاده میشود، ولی اگر بعد از وقوع حادثه باشد، از واژه «نجِّیناکم» استفاده میشود، صحیح نیست.
«والحمد لله رب العالمین»