درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» تاریخ: 14 آذر 1397 موضوع جزئی: تفسیر آیه 65 مصادف با: 27 ربیعالاول 1440 سال تحصیلی: 98-97 جلسه: 145 |
ادامه تفسیر آیه65: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ»[1]؛ به طور قطع از حال كسانى از شما كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند، آگاه شدهايد! ما به آنها گفتيم: «به صورت بوزينههايى [میمونهایی] طرد شده درآييد!».
خدای متعال در آیه مذکور، ماجرای دیگری را درباره بنیاسرائیل یادآور شده است و آن، حکم تعطیلی روز شنبه در تورات و سرپیچی یهودیان از این فرمان بوده است. در بین ده فرمانی که حضرت موسی (ع) برای بنی اسرائیل داشته، فرمان چهارم، فرمان به تعطیلی روز شنبه بوده است؛ البته حضرت موسی (ع) میخواست روز جمعه را به عنوان تعطیلی اعلام کند، ولی بنیاسرائیل مخالفت کردند. آلوسی در تفسیر روح المعانی گفته است که باور بنیاسرائیل این بود که خداوند متعال، عالَم را در شش روز آفریده است و شنبه جزء آن شش روز نبوده است و شنبه را خداوند به استراحت پرداخته است لذا آنها گفتند که ما نیز روز شنبه را برای تعطیلی انتخاب میکنیم که استراحت کنیم. البته، این سخن صحیح نیست چون خداوند متعال به این پندار غلط پاسخ داده است و فرموده است: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ مَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ»[2]؛ ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آنهاست، در شش روز [شش دوران] آفريديم و هيچگونه رنج و سختى به ما نرسيد!
بنابراین، یکی از فرامینی که حضرت موسی (ع) از جانب خداوند متعال برای بنیاسرائیل آورد، تعطیلی روز شنبه بود، لکن بنیاسرائیل از فرمایش خداوند سرپیچی کردند و مورد مسخ قرار گرفتند و به بوزینه تبدیل شدند و خداوند متعال درس بزرگی به بنیاسرائیل داد که برای همه جنبه آموزش و عبرت دارد که باید مواظب باشند که از فرامین پروردگار عالم سرپیچی نکنند.
ماجرا از این قرار بود که خداوند متعال دستور داد که روز شنبه تعطیل باشد و به گروهی از بنیاسرائیل که در کنار دریا زندگی میکردند، دستور داده شد که در روز شنبه از دریا ماهی نگیرند، ولی آنها وقتی دیدند که روز شنبه ماهیان فراوانی کنار ساحل میآیند، وسوسه شدند که آن ماهیان را صید کنند، لکن چون فرمان الهی این بود که روز شنبه ماهی نگیرند، نمیتوانستند در روز شنبه ماهیان را صید کنند لذا حیلهای پیاده کردند و آن، این بود که آنان حوضچههایی در کنار ساحل دریا ساختند، به گونهای که روز شنبه ماهیان همراه با آب وارد آن حوضچهها میشدند و آنان در انتهای روز راه خروج ماهیان را میبستند تا ماهیان در آن حوضچهها گرفتار شوند و روز یکشنبه آنها را صید میکردند و به خیال خودشان، هم ماهیان را صید میکردند و هم فرمان الهی، مبنی بر عدم صید ماهی در روز شنبه را مخالفت نکرده بودند.
داستان صید ماهیان از طرف بنیاسرائیل در سوره بقره به تفصیل آورده نشده است، لکن این داستان در سوره اعراف به طور مفصّل ذکر شده است و خداوند متعال فرموده است: «وَ اسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ يَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ»[3]؛ و از آنها درباره (سرگذشت) شهرى كه در ساحل دريا بود، بپرس! زمانى كه آنها در روزهاى شنبه تجاوز (و نافرمانىِ خدا) مىكردند؛ همان هنگام كه ماهيانشان روز شنبه (كه روز تعطيل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب) آشكار مىشدند، امّا در غير روز شنبه، به سراغ آنها نمىآمدند؛ اينچنين آنها را به چيزى آزمايش كرديم كه نافرمانى مىكردند!
خداوند متعال بنیاسرائیل را به خاطر سرپیچی از دستور الهی مجازات کرد و چهره آنان را از صورت انسان به چهره بوزینه دگرگون ساخت.
معانی واژهها
«لقد»: خداوند متعال در آیه مذکور، «لام مفتوحه» و لفظ «قد» به کار برده است و این دو در ادبیات عرب به معنای تأکید و قطعیتند لذا مطلبی که بعد از این دو بیان شده است، قطعی و روشن است و هیچ تردیدی در آن نیست.
«علم»: کلمه «علم» گاهی به معنای دانستن میآید و گاهی به معنای شناختن میآید. همچنین، «علم» فعل متعدی است، لکن گاهی یک مفعولی است و گاهی دو مفعولی است که در صورتی که متعدی به یک مفعول باشد، به معنای شناختن است، مثل «عَلمتُ علیاً»، یعنی من علی را شناختم، در صورتی که «علم» متعدی به دو مفعول باشد، به معنای دانستن است، مثل «علمتُ علیاً عالماً»، یعنی من علی را عالم دانستم. در آیه مورد بحث [آیه 65 بقره]، «علم» به یک مفعول متعدی شده است و به معنای شناختن است، یعنی خداوند متعال به بنیاسرائیل فرموده است که شما درباره آن کسانی که در قضیه روز شنبه تعدی و تجاوز کردند، شناخت کامل داشتید.
«اعتدوا»: این واژه از ریشه «عدو» به معنای راه رفتن سریع گرفته شده است. سه واژه در رابطه با راه رفتن وجود دارد؛ «مشی» به معنای راه رفتن عادی است؛ «سعی» به معنای کمی تند رفتن است و «عدو» به معنای راه رفتن با شتاب و سریع است. لغویین گفتهاند: «عدی فی مشیه عدواً»، یعنی در راه رفتنش سرعت گرفت. در لغت عرب در رابطه با کسی که از مکانی به مکان دیگر میرود، از واژه «مشی» استفاده میشود و در رابطه با کسی که مقداری سریع حرکت کند، از واژه «سعی» استفاده میشود و در رابطه با کسی که با شتاب راه برود و بدود، از واژه «عدو» استفاده میشود. در آیه 65 بقره واژه «اعتدوا» به کار برده شده است و این، بدان معناست که بنیاسرائیل خیلی تجاوز کردند و از مرز گذشتند. اگر کسی در دشمنی و عداوت به سوی انسان خیز بردارد و در دشمنی خود شتاب بگیرد، به او «عدو» گفته میشود.
«سبت»: واژهشناسان گفتهاند که واژه «سبت» عبری بوده است و بعداً عربی شده است. گاهی «شبوت» و گاهی «شبات» گفته شده است و گاهی نیز «شبت» گفته شده است که «شبت» به «سبت» تبدیل شده است و واژه «شبت» در زبان عبری به روز شنبه اطلاق میشده است که در این روز مردم از کار دست میکشیدهاند و استراحت میکردهاند لذا واژه «سبت» در لغت عرب به معنای قطع کردن است، یعنی کسانی که استراحت میکنند، از کار روزانه خود دست میکشند و کار کردن را قطع میکنند و به استراحت میپردازند. خداوند متعال در سوره نبأ واژه «سبت» را برای رساندن معنای استراحت به کار برده است و فرموده است: «وَ جَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتاً»[4]؛ یعنی خواب شما را مایه آرامشتان قرار دادیم. بنابراین، یکی از احکام قطعی تورات تعطیلی روز شنبه بوده است که یهودیان در این روز به استراحت میپرداختند.
ادیان الهی یک روز را به عنوان روز استراحت قرار دادهاند و هدف این بوده است که مردم به طور عمده در آن روز به عبادت بپردازند. البته در رابطه با روز جمعه که روز تعطیلی مسلمانان است، استراحت مطلق وجود ندارد و انسان بعد از عبادت، باید برای کسب روزی تلاش کند. خداوند فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلاَةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ* فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلاَةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[5]؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوى ذكر خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد كه اين براى شما بهتر است؛ اگر مىدانستيد!
و هنگامى كه نماز پايان گرفت، (شما آزاديد) در زمين پراكنده شويد و از فضل خدا بطلبيد و خدا را بسيار ياد كنيد؛ شايد رستگار شويد!
«الحمد لله رب العالمین»