درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فیالإستنجاء تاریخ: 4 بهمن 1395 موضوع جزئی: کیفیت تطهیر مخرج بول مصادف با: 24 ربیعالثانی 1438 سال تحصیلی: 96- 95 جلسه: 51 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
خلاصه جلسه گذشته
بحث در رابطه با استنجاء بود. عرض شد که مرحوم سید (ره) معتقد است که واجب است که مخرج بول به وسیله آب دو بار شسته شود. سخن در این بود که آیا مخرج بول با یک بار شستن پاک میشود یا باید دو بار شسته شود. عرض شد که در این رابطه دو قول وجود دارد؛ قول اول، اینکه یک بار شستن کفایت میکند و قول دوم، اینکه مخرج بول باید دو بار شسته شود تا پاک گردد. همچنین، عرض شد که در رابطه با قول [مبنی بر کفایت یک بار شستن مخرج بول] به روایاتی استناد شده است که در جلسه گذشته، سه روایت در این رابطه ذکر شد و مورد بررسی قرار گرفت.
روایت چهارم: عَنِ ابْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ (ع)؛ قَالَ: قُلْتُ لَهُ: لِلِاسْتِنْجَاءِ حَدٌّ؟ قَالَ: «لَا؛ يُنَقَّى مَا ثَمَّةَ»؛ قُلْتُ: فَإِنَّهُ يُنَقَّى مَا ثَمَّةَ وَ يَبْقَى الرِّيحُ؛ قَالَ: «الرِّيحُ لَا يُنْظَرُ إِلَيْهَا»[1].
ابن مغیرة گفته است که از امام کاظم (ع) پرسیدم که آیا برای استنجاء حدّی است؟ آن حضرت (ع) فرمود که نه، استنجاء حدی ندارد؛ استنجاء چیزی است که آلودگی را پاک میکند. گفتم که آلودگی را پاک میکند، ولی بوی آن باقی میماند. حضرت (ع) فرمود که به بو توجهی نمیشود [، یعنی صرف برطرف شدن آلودگی کفایت میکند و بقاء بو به طهارت خللی وارد نمیکند].
گفتهاند که اطلاق روایت مذکور یک بار شستن را نیز شامل میشود چون پاک کردن آلودگی که از عبارت «يُنَقَّى مَا ثَمَّةَ»، استفاده میشود، با یک بار شستن نیز حاصل میشود. بنابراین، مجرد نقاء و پاکی که منظور روایت است، با یک بار شستن نیز حاصل میشود.
اشکالات بر استدلال به روایت چهارم
اولاً: موضوعله لفظ «استنجاء»، پاک کردن غائط است و آنچه از لغت استفاده میشود، این است که استنجاء را به معنای پاک کردن موضع غائط دانستهاند. پس سؤال سائل مبنی بر اینکه آیا استنجاء حدّی دارد، مربوط به غائط است و در رابطه با غائط بحثی از این جهت نیست که گاهی با یک بار شستن پاک میشود. بنابراین، استنجاء موضع بول را شامل نمیشود؛ هرچند قابل انکار نیست که استنجاء در کلمات فقها در معنای اعم از بول و غائط به کار رفته است، اما وضع لغوی استنجاء این است که فقط در رابطه با پاک کردن موضع غائط به کار میرود.
ثانیاً: بر فرض که پذیرفته شود که «استنجاء»، علاوه بر موضع غائط، موضع بول را نیز شامل میشود، ذیل روایت [قُلْتُ: فَإِنَّهُ يُنَقَّى مَا ثَمَّةَ وَ يَبْقَى الرِّيحُ] قرینه بر این است که «استنجاء»، در روایت مذکور، به پاک کردن موضع غائط مربوط میشود و به پاک کردن موضع بول ربطی ندارد چون بول بو ندارد و آنچه بو دارد، غائط است.
روایت پنجم: عَنْ نَشِيطِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ كَمْ يُجْزِي مِنَ الْمَاءِ فِي الِاسْتِنْجَاءِ مِنَ الْبَوْلِ؟ فَقَالَ: «مِثْلَا مَا عَلَى الْحَشَفَةِ مِنَ الْبَلَلِ»[2].
نشیط بن صالح گفته است که از امام صادق (ع) سؤال کردم که چه مقدار آب برای استنجاء از بول کافی است؟ حضرت (ع) فرمود که دو برابر رطوبتی که روی حشفه قرار دارد.
تقریب استدلال به روایت مذکور، این است که اولاً از کمیت و مقدار آبی که برای استنجاء مخرج بول لازم است، سؤال شده است و ثانیاً مقدار آبی که دو برابر رطوبت روی حشفه است، باید یکباره روی حشفه ریخته شود و در دو مرتبه ریخته نشود زیرا اگر آبی را که دو برابر رطوبت روی حشفه است، در دو مرتبه بر روی حشفه بریزد، مثلاً مکلّف نصف آن را در یک مرتبه و نصف دیگر آن را در مرتبه دیگر بریزد، در این صورت، نصف آب که در مرتبه اول ریخته میشود، با رطوبت موجود بر روی حشفه مخلوط میشود و این آب حالت مطهِّر بودن خود را از دست خواهد داد لذا برای اینکه این آب حالت مطهِّر بودن خود را حفظ کند، باید یکباره روی رطوبت موجود بر روی حشفه ریخته شود تا مطهِّر باشد و معنای اینکه باید یکباره ریخته شود، این است که یک بار شستن مخرج بول کافی است.
اشکالات بر استدلال به روایت پنجم
اولاً: روایت مذکور سنداً ضعیف است چون شخصی به نام هیثم بن ابی مسروق نَهدی در سلسله سند این روایت وجود دارد که توثیق نشده است مگر اینکه گفته شود که عمل بزرگانی، مثل ابن ادریس حلّی در سرائر و نهایة به این روایت، ضعف سندی روایت را جبران میکند.
ثانیاً: بر فرض که از اشکال اول صرف نظر شود و سند روایت پذیرفته شود، لکن مشکل این است که دلالت روایت مذکور بر مدعا [کفایت یک بار شستن مخرج بول] تمام نیست و تنها میتوان به اطلاق روایت تمسک کرد و گفت که «مِثْلَا مَا عَلَى الْحَشَفَةِ مِنَ الْبَلَلِ»، اطلاق دارد و یک بار شستن را نیز شامل میشود که در این صورت، اطلاق این روایت به وسیله روایاتی که مشتمل بر قید «مرتین» است، قید میخورد و مطلق بر مقید حمل میشود لذا نمیتوان به اطلاق این روایت برای کافی بودن یک بار شستن مخرج بول برای حصول طهارت، استناد کرد.
روایات دال بر لزوم دو بار شستن مخرج بول
روایت اول: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْبَوْلِ يُصِيبُ الْجَسَدَ؛ قالَ: «صُبَّ عَلَيْهِ الْمَاءَ مَرَّتَيْنِ»[3].
حسین بن ابی العلاء در روایت موثقه مذکور، از امام صادق (ع) در رابطه با حکم بولی که به بدن اصابت کرده است، سؤال کرد و آن حضرت (ع) فرمود که بر آن موضعی که بول به آن اصابت کرده است، دو بار آب بریز.
روایت دوم: عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ النَّحْوِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَوْلِ يُصِيبُ الْجَسَدَ؛ قَالَ: «صُبَّ عَلَيْهِ الْمَاءَ مَرَّتَيْنِ»[4].
در این روایت موثقه نیز ابی اسحاق نحوی از امام صادق (ع) درباره بولی که به بدن اصابت کرده است، سؤال کرد. آن حضرت (ع) فرمود که بر آن موضع دو بار آب بریز.
روایت سوم: مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ النَّوَادِرِ لِأَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَوْلِ يُصِيبُ الْجَسَدَ؛ قَالَ: «صُبَّ عَلَيْهِ الْمَاءَ مَرَّتَيْنِ فَإِنَّمَا هُوَ مَاءٌ»[5].
در این روایت صحیحه نیز به دو بار ریختن آب بر موضعی که بول به آن اصابت کرده است، امر شده است.
روایات مذکور، به صراحت بر این دلالت دارند که متنجِّس به بول باید دو بار شسته شود تا طهارت حاصل گردد.
اشکال آیت الله حکیم (ره) بر استدلال به سه روایت مذکور
آیت الله حکیم (ره) فرموده است که کلمه «یصیب» که در این سه روایت آمده است، از مخرج بول انصراف دارد، یعنی «اصابة»، بر بولی که از مخرج بول به بدن رسیده باشد، اطلاق نمیشود. بنابراین، عبارت «عن البول یصیب الجسد»، در بولی ظهور دارد که از غیر جسد، به جسد اصابت کرده است، یعنی بولی که به بدن اصابت کرده است، متعلق به صاحب بدن نیست، بلکه آن بول متعلق به شخص دیگری است.[6]
پاسخ از کلام آیت الله حکیم (ره)
این اشکال آیت الله حکیم (ره) وارد نیست چون «اصابة»، به معنای رسیدن است و منصرف به این نیست که حتماً بول خارجی به بدن اصابت کند، بلکه معنای اعمی دارد که هم بول خارجی را شامل میشود و هم بولی که به خود شخص متعلق باشد را شامل میشود. بنابراین، اطلاق «اصابة»، بر بولی که از خود شخص باشد و به بدنش اصابت کند، بلا مانع است.
نظر مختار در کیفیت تطهیر مخرج بول
مختار این است که مخرج بول باید دو بار شسته شود تا طهارت حاصل شود و روایات مطلق [که بر کفایت یک بار شستن مخرج بول دلالت داشتند،] به وسیله روایاتی که بر لزوم دو بار شستن دلالت داشتند، قید میخورند. بنابراین، به نظر میرسد که أقوی این است که برای تطهیر مخرج بول، لازم است که مخرج بول دو بار شسته شود و بر فرض که از این نیز تنزّل شود، عرض میشود که لاأقل احتیاط واجب در این است که مخرج بول دو بار شسته شود تا پاک گردد.
بر فرض که گفته شود که دلالت روایات بر مدعا [لزوم دو بار شستن مخرج بول] تمام نیست و با روایات نمیتوان لزوم دو بار شستن مخرج بول را ثابت کرد، به اصول عملیه رجوع میشود و مبنای معروف و مشهور این است که اگر مکلّف یک مرتبه مخرج بول را بشوید، شک میکند که آیا نجاست باقی است یا باقی نیست که در این صورت، نجاست سابق استصحاب میشود و به بقاء نجاست حکم میشود و در نتیجه، شخص باید یک بار دیگر مخرج بول را بشوید تا به حصول طهارت یقین پیدا کند.
«والحمدلله رب العالمین»