فصل فی‎الإستنجاء 95/12/17

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصل فی الإستبراء                                                                            تاریخ: 21 اسفند 1395

موضوع جزئی: کیفیت استبراء                                                                   مصادف با: 12 جمادی‎الثانی 1438

سال تحصیلی: 96- 95                                                                                          جلسه: 66

                                                                                               

      «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

کیفیت استبراء

مشهور معتقدند که استبراء از نُه مسح تشکیل شده است که سه مسح آن از مخرج غائط تا آلت رجولیت است و سه مسح از انتهای آلت رجولیت تا سر آلت است و سه بار نیز سر آلت فشار داده می‎شود.

البته مرحوم سید (ره) گفته است که هنگام مسح آلت رجولیت تا سر آلت، انگشت سبابه را بالای ذَکَر و انگشت ابهام را زیر آن قرار دهد، ولی بعضی بر خلاف فرمایش مرحوم سید (ره) گفتهاند که انگشت سبابه را باید زیر آلت و انگشت ابهام را بالای آن قرار دهد و از انتهای آلت رجولیت تا سر آلت سه بار با شدت بکشد.

بعضی از بزرگان گفته‎اند که استبراء متشکل از شش مسح است؛ به این نحو که از مخرج غائط تا آلت رجولیت سه بار کشیده می‎شود و سه مرتبه نیز از انتهای آلت رجولیت تا سر آلت کشیده می‎شود. بنابراین، سه بار فشار دادن سر آلت در کلام این بزرگان نیامده است.

سید مرتضی (ره) و ابن جُنید گفته‎اند که استبراء متشکل از سه بار مسح است؛ به این نحو که سه مرتبه از انتهای آلت رجولیت تا سر آلت کشیده می‎شود.

شیخ مفید (ره) در کتاب مقنعه فرموده است که با انگشت وسطی از دست چپ از زیر بیضه‎ها تا خود آلت رجولیت، یک بار یا دو بار یا سه بار کشیده شود و سپس انگشت سبابه را زیر آلت و انگشت ابهام را بالای آن قرار دهد و یک بار یا دو بار یا سه بار با قوت و شدت تا سر آلت بکشد تا آنچه از بول در مخرج باقی مانده است، خارج شود. پس شیخ مفید (ره) عدد را در استبراء لازم ندانسته، بلکه ایشان پاک شدن مخرج بول از بول را ملاک قرار داده است که گاهی با یک بار کشیدن و گاهی با سه بار کشیدن محقق می‎شود.

سؤال: دلیل اختلافات مطرح شده در کلام فقها چیست؟

پاسخ: منشأ اختلاف فتاوای فقها به اختلاف روایات برمی‎گردد. بنابراین، چون لسان روایات مختلف است، فتاوای فقها نیز مختلف شده است. البته بعضی گفته‎اند که هر کدام از روایات یک لحنی دارد و معنای آن این است که عمل به هر یک از آنها کافی است چون اصل استبراء یک امر تعبدی که واجب باشد، نیست، بلکه یک امر ارشادی است که از هر راهی حاصل شود، کفایت می‎کند. به تعبیر دیگر، استبراء موضوعیت ندارد، بلکه طریقیت دارد، یعنی به هر نحوی که مراد که پاک و تمیز شدن است، حاصل گردد، کفایت می‎کند و کیفیت استبراء زیاد مهم نیست.

آیت الله فاضل لنکرانی (ره) فرموده است که بعید است که بعضی از روایات، مقیِّد بعضی دیگر از روایات قرار داده شوند زیرا تقیید در این مورد جایی ندارد و تقیید به جایی مربوط است که یک نظر قاطع هدف باشد، ولی در این مورد که استبراء فقط طریق برای حصول پاکی است و موضوعیت ندارد، نیاز به قید زدن روایات مطلق نیست.

آیت الله خویی (ره) بر خلاف نظر آیت الله فاضل لنکرانی (ره) فرموده است: «و لا نرى نحن أي مانع من تقييد المطلق منها بالمقيد فان حالهما في المقام حال بقية المطلقات و المقيدات فقانون المطلق و المقيد يقتضي تقييد رواية عبد الملك الدالة على كفاية التمسح بما بين المقعدة و الأنثيين ثلاثا و غمز ما بينهما برواية حفص الدالة على اعتبار مسح القضيب ثلاثا كما يقتضي تقييد رواية حفص بحسنة محمد بن مسلم المشتملة على مسح الحشفة ثلاثا أيضا و بهذا يستنتج أن المعتبر في الاستبراء تسع مسحات كما هو المشهور»[1].

آیت الله خویی (ره) گفته است که مانعی نمی‎بینیم که مطلقات را به وسیله مقیِّدات، تقیید بزنیم لذا به مقتضای قانون مطلق و مقید، اطلاق روایت عبدالملک [عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ فِي الرَّجُلِ يَبُولُ، ثُمَّ يَسْتَنْجِي ثُمَّ يَجِدُ بَعْدَ ذَلِكَ بَلَلًا؛ قَالَ: «إِذَا بَالَ فَخَرَطَ مَا بَيْنَ الْمَقْعَدَةِ وَ الْأُنْثَيَيْنِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ غَمَزَ مَا بَيْنَهُمَا ثُمَّ اسْتَنْجَى، فَإِنْ سَالَ حَتَّى يَبْلُغَ السُّوقَ فَلَا يُبَالِي»[2]] که بر کفایت سه بار مسح کردن بین مقعد و آلت رجولیت دلالت دارد، به وسیله روایت حفص [عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ فِي الرَّجُلِ يَبُولُ؛ قَالَ: «يَنْتُرُهُ ثَلَاثاً ثُمَّ إِنْ سَالَ حَتَّى يَبْلُغَ السُّوقَ فَلَا يُبَالِي»[3]] که بر سه بار مسح کردن آلت رجولیت تا سر آلت دلالت دارد، قید زده می‎شود و اطلاق روایت حفص نیز به روایت حسنه محمد بن مسلم [عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع): رَجُلٌ بَالَ وَ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ مَاءٌ؛ قَالَ: «يَعْصِرُ أَصْلَ ذَكَرِهِ إِلَى طَرَفِهِ ثَلَاثَ عَصَرَاتٍ وَ يَنْتُرُ طَرَفَهُ فَإِنْ خَرَجَ بَعْدَ ذَلِكَ شَيْ‌ءٌ فَلَيْسَ مِنَ الْبَوْلِ وَ لَكِنَّهُ مِنَ الْحَبَائِلِ»[4]] که بر سه بار مسح کردن و فشردن سر آلت رجولیت دلالت دارد، قید زده می‎شود و از این نتیجه گرفته می‎شود که همان‎طور که مشهور گفته‎اند، مسح‎های نُه‎گانه در استبراء معتبر است.      

نظر مختار: به نظر می‎رسد که نظر آیت الله فاضل (ره) صحیح است چون ملاک همان حصول نقاء و پاکی مخرج بول است لذا استبراء، موضوعیت ندارد و فقط جنبه طریقیت برای حصول پاکی مخرج بول دارد و این منظور، گاهی با یک بار کشیدن و گاهی با دو بار کشیدن و گاهی با سه بار کشیدن محقق می‎شود. بنابراین، تعداد کشیدن در استبراء، معتبر نیست.

مرحوم سید (ره) در ادامه نوشته است: «و يكفي سائر الكيفيّات مع مراعاة ثلاث مرّات و فائدته الحكم بطهارة الرطوبة المشتبهة و عدم ناقضيتها و يلحق به في الفائدة المذكورة طول المدّة على وجه يقطع بعدم بقاء شي‌ء في المجرى، بأن احتمل أنّ الخارج نزل من الأعلى و لا يكفي الظنّ بعدم البقاء و مع الاستبراء لا يضرّ احتماله و ليس على المرأة استبراء»[5].

به نظر مرحوم سید (ره)، سایر کیفیات، با مراعات مراتب سه‎گانه [آیت الله حکیم (ره) فرموده است که مقصود از سه مرتبه همان مراتب سه‎گانه است که هر کدام سه بار باید انجام شود] کفایت می‎کند و فایده استبراء این است که به طهارت رطوبت مشتبهه خارج شده از مخرج بول حکم می‎شود و همچنین، رطوبتی که بعد از استبراء از مخرج بول خارج شود، ناقض وضو نیست و در فایده مذکور، طولانی نشستن در دستشویی به استبراء ملحق می‎شود؛ به گونه‎ای که شخص یقین پیدا کند که چیزی از بول در مجرای بول باقی نمانده است [، یعنی نشستن طولانی در دستشویی نیز همان فایده استبراء را دارد].

دو روایت ذیل بر این مطلب دلالت دارد که ملاک نقاء و پاکی مجرای بول است و استبراء فقط طریق برای پاکی است لذا اگر این پاکی از طریق دیگری، مثل نشستن طولانی در دستشویی نیز حاصل گردد، کفایت می‎کند:

روایت اول: عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «إِذَا انْقَطَعَتْ دِرَّةُ الْبَوْلِ فَصُبَّ الْمَاءَ»[6].

روایت دوم: عَنْ نَشِيطِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ كَمْ يُجْزِي مِنَ الْمَاءِ فِي الِاسْتِنْجَاءِ مِنَ الْبَوْلِ؟ فَقَالَ: «مِثْلَا مَا عَلَى الْحَشَفَةِ مِنَ الْبَلَلِ»[7].

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید ابوالقاسم، موسوی خویی، التنقيح في شرح العروة الوثقى‌، ج4، کتاب الطهارة، فصل فی الإستبراء، ص432.  

[2]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب نواقض الوضوء، باب13، ص282، ح2.  

[3]. همان، ص283، ح3.

[4]. همان، ابواب احکام الخلوة، باب11، ص320، ح2.

[5]. سید محمد کاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص176.

[6]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب31، ص349، ح1.

[7]. همان، باب26، ص344، ح5.

Please publish modules in offcanvas position.