فصلٌ فی مستحبات التخلّی و مکروهاته 96/01/20

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی مستحبات التخلّی و مکروهاته                                                     تاریخ: 20 فروردین 1396

موضوع جزئی: مستحبات تخلّی                                                                         مصادف با: 11 رجب 1438

سال تحصیلی: 96- 95                                                                                                     جلسه: 72

                                                                                  

                   «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

نهم: «و أن يقرأ الأدعية المأثورة، بأن يقول عند الدخول: «اللّهمّ إنّي أعوذ بك من الرجس النجس الخبيث المخبث الشيطان الرجيم» أو يقول: «الحمد للّه الحافظ المؤدّي» و الأولى الجمع بينهما و عند خروج الغائط: «الحمد للّه الذي أطعمنيه طيّباً في عافية و أخرجه خبيثاً في عافية» و عند النظر إلى الغائط: «اللّهمّ ارزقني الحلال و جنّبني عن الحرام» و عند رؤية الماء: «الحمد للّه الذي جعل الماء طهوراً و لم يجعله نجساً» و عند الاستنجاء: «اللّهمّ حصِّن فرجي و أعفّه و استر عورتي و حرّمني على النار و وفّقني لما يقرّبني منك يا ذا الجلال و الإكرام» و عند الفراغ من الاستنجاء: «الحمد للّه الذي عافاني من البلاء و أماط عنّي الأذى» و عند القيام عن محلّ الاستنجاء يمسح يده اليمنى على بطنه و يقول: «الحمد للّه الذي أماط عنّي الأذى و هنّأني طعامي و شرابي و عافاني من البلوى» و عند الخروج أو بعده: «الحمد للّه الذي عرّفني لذّته و أبقى في جسدي قوّته و أخرج عنّي أذاه؛ يا لها نعمة، يا لها نعمة، يا لها نعمة، لا يقدّر القادرون قدرها»[1].

نهمین مورد از مستحبات تخلّی، خواندن دعاهای مأثوره است؛ به این نحو که هنگام دخول در دستشویی، بگوید: «اللّهمّ إنّي أعوذ بك من الرجس النجس الخبيث المخبث الشيطان الرجيم»؛ خدایا از رجس و نجاست و خباثت شیطان رانده شده به تو پناه می‎برم یا بگوید: «الحمد للّه الحافظ المؤدّي»؛ حمد خدای را که حافظ و امانتدار است و بهتر این است که بین این دو دعا جمع شود.

همچنین، هنگام خروج غائط، بگوید: «الحمد للّه الذي أطعمنيه طيّباً في عافية و أخرجه خبيثاً في عافية»؛ سپاس خدایی را که غذای پاکیزه در حالت عافیت به من عنایت کرد و آن را خبیثاً در حالت عافیت از بدن من خارج کرد.

آیت الله حکیم (ره) گفته است که در مرسله صدوق از نبی گرامی اسلام (ص) اضافه ذیل نیز آمده است:

«في مرسل الصدوق عن النبي (ص) مع اضافة: "اللهم أمط عني الأذى و أعذني من الشيطان الرجيم"[2]»[3]؛ خدایا بلا را از من دور کن و من را از شر شیطان رجیم حفظ کن.

در اینکه آیا کلمه «اللهم» در عبارت مذکور هست یا نیست، اختلاف شده است و این به خاطر اختلاف روایات است که در بعضی از روایات، «اللهم» آمده است و در بعضی از روایات دیگر، «اعوذ بالله» آمده است.

همچنین، مستحب است که در هنگام نگاه کردن به غائط، بگوید: «اللّهمّ ارزقني الحلال و جنّبني عن الحرام»؛ خدایا رزق حلال به من روزی ده و من را از حرام دور کن. در روایت ذیل نیز به این مطلب اشاره شده است:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ؛ قَالَ: كَانَ عَلِيٌّ (ع) يَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ بِهِ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ يَلْوِي عُنُقَهُ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى حَدَثِهِ ثُمَّ يَقُولُ لَهُ الْمَلَكُ: يَا ابْنَ آدَمَ هَذَا رِزْقُكَ فَانْظُرْ مِنْ أَيْنَ أَخَذْتَهُ وَ إِلَى مَا صَارَ فَيَنْبَغِي لِلْعَبْدِ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يَقُولَ: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي الْحَلَالَ وَ جَنِّبْنِي الْحَرَامَ»[4]؛ شیخ صدوق (ره) در این روایت مرسله از امام علی (ع) نقل کرده است که فرمود که هیچ بنده‎ای نیست مگر اینکه ملکی همراه اوست که گردن او را برمی‎گرداند تا به غائطش نگاه کند؛ سپس آن ملک به او می‎گوید که ای فرزند آدم این رزق تو است؛ پس نگاه کن که از کجا آن را گرفته‎ای و اکنون به چه چیزی تبدیل شده است؛ پس برای بنده سزاوار است که در آن لحظه بگوید: خدایا رزق حلال به من عنایت کند و من را از حرام دور کن.

همچنین، در هنگامی که نگاهش به آب افتاد، بگوید: «الحمد للّه الذي جعل الماء طهوراً و لم يجعله نجساً»؛ سپاس خدای را که آب را پاک و پاک کننده قرار داد و آن را نجس قرار نداد. برای استحباب دعای مذکور، به روایت ذیل استناد شده است:

عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ الْهَاشِمِيِّ مَوْلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)؛ قَالَ: بَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) ذَاتَ يَوْمٍ جَالِسٌ مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِيَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ: «يَا مُحَمَّدُ ائْتِنِي بِإِنَاءٍ مِنْ مَاءٍ أَتَوَضَّأْ لِلصَّلَاةِ»؛ فَأَتَاهُ مُحَمَّدٌ بِالْمَاءِ، فَأَكْفَاهُ فَصَبَّهُ بِيَدِهِ الْيُسْرَى عَلَى يَدِهِ الْيُمْنَى ثُمَّ قَالَ: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً...»[5].

در روایت مذکور، آمده است که روزی امیرالمؤمنین امام علی (ع) با محمد بن حنفیه نشسته بود و سپس حضرت فرمود که ای محمد برای من ظرف آبی بیاور تا برای نماز وضو بگیرم؛ پس محمد آب را آورد؛ پس حضرت (ع) با دست چپ آب را برداشت و بر دست راست ریخت؛ سپس گفت: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً».

بعضی گفته‎اند که از این روایت، استحباب دعای مذکور، در هنگام نگاه کردن به آب در هنگام تخلّی، استفاده نمی‎شود چون عبارت «عند رؤیة الماء»، در روایت مذکور نیامده است، لکن در پاسخ گفته می‎شود که درست است که عبارت مذکور، در روایت نیامده است، ولی از لسان روایت فهمیده می‎شود که امام علی (ع) وقتی که آب را دیده است، دعای مذکور را خوانده است. بنابراین، اشکال مذکور وارد نیست.

بزرگانی، مثل شیخ مفید (ره) در مقنعه، شیخ طوسی (ره) در مصباح المتهجد، کفعمی (ره) در مصباح و شهید (ره) در نَفلیه، به این مطلب که مستحب است که در هنگام دیدن آب، دعای «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً»، خوانده شود، اشاره کرده‎اند.  

مستحب است که در هنگام استنجاء، بگوید: «اللّهمّ حصِّن فرجي و أعفّه و استر عورتي و حرّمني على النار و وفّقني لما يقرّبني منك يا ذا الجلال و الإكرام»؛ خدایا عورت من را حفظ کن و آن را پاک قرار بده و عورتم را بپوشان و مرا بر آتش حرام کن و من را نسبت به چیزی که مرا به تو نزدیک می‎کند، توفیق بده؛ ای صاحب جلال و اکرام.

روایت ذیل بر استحباب دعای مذکور، دلالت دارد:

عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ الْهَاشِمِيِّ مَوْلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: بَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) ذَاتَ يَوْمٍ جَالِسٌ مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِيَّةِ...قَالَ: ثُمَّ اسْتَنْجَى فَقَالَ: «اللَّهُمَّ حَصِّنْ فَرْجِي وَ أَعِفَّهُ وَ اسْتُرْ عَوْرَتِي وَ حَرِّمْنِي عَلَى النَّارِ...»[6].

در کتاب وسائل الشیعة عبارت «وفّقنی و لما يقرّبني منك يا ذا الجلال و الإكرام»، نیامده است، ولی در کتب دیگر، این عبارت نیز آمده است.

همچنین، مستحب است که بعد از فراغ از استنجاء، بگوید: «الحمد للّه الذي عافاني من البلاء و أماط عنّي الأذى»؛ سپاس خدای را که من را از بلاها حفظ کرد و اذیت‎ها را از من دور کرد. استحباب دعای مذکور از روایت ذیل استفاده می‎شود:

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا (ع)؛ قَالَ: «إِذَا دَخَلْتَ الْغَائِطَ فَقُلْ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الرِّجْسِ النِّجْسِ الْخَبِيثِ الْمُخْبِثِ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَ إِذَا فَرَغْتَ فَقُلِ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَافَانِي مِنَ الْبَلَاءِ وَ أَمَاطَ عَنِّي الْأَذَى»[7].

ابوبصیر در روایت مذکور، از معصوم (ع) روایت کرده است که حضرت (ع) فرموده است که هنگامی که از استنجاء فارغ شدی، بگو: شکر خدای را که من را از بلاها حفظ کرد و اذیت‎ها را از من دور کرد.

همچنین، در هنگام برخاستن از محل استنجاء، دست راست را بر شکم بگذارد و بگوید: «الحمد للّه الذي أماط عنّي الأذى و هنّأني طعامي و شرابي و عافاني من البلوى»؛ سپاس خدای را که آسیب و اذیت را از من دور کرد و خوردنی‎ها و نوشیدنی‎های من را بر من گوارا کرد و من را از آفت و بدبختی حفظ کرد. روایات ذیل بر این مطلب دلالت دارد:

روایت اول: مِصْبَاحُ الْمُتَهَجِّدِ، لِلشَّيْخِ رَحِمَهُ اللَّهُ"... ثُمَّ يَقُومُ مِنْ مَوْضِعِهِ وَ يُمِرُّ يَدَهُ عَلَى بَطْنِهِ وَ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَمَاطَ عَنِّي الْأَذَى وَ هَنَّأَنِي طَعَامِي وَ شَرَابِي وَ عَافَانِي مِنَ الْبَلْوَى..."[8].

روایت دوم؛ مرسله منقول از امام علی (ع) است:

قَالَ: وَ كَانَ (ع) إِذَا دَخَلَ الْخَلَاءَ يَقُولُ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَافِظِ الْمُؤَدِّي»، فَإِذَا خَرَجَ مَسَحَ بَطْنَهُ وَ قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَخْرَجَ عَنِّي أَذَاهُ...»[9].

همچنین، مستحب است که هنگام خروج یا بعد از خروج از دستشویی، بگوید: «الحمد للّه الذي عرّفني لذّته و أبقى في جسدي قوّته و أخرج عنّي أذاه؛ يا لها نعمة، يا لها نعمة، يا لها نعمة، لا يقدّر القادرون قدرها»؛ سپاس خدای را که لذت غذایی که خورده بودم را به من شناساند و قدرت و انرژی غذایی که خورده بودم را در جسم من باقی گذاشت و اذیت آن را از من خارج کرد؛ چه نعمتی، چه نعمتی، چه نعمتی که هیچ کس نمی‎تواند قدر این نعمات را بداند.

شیخ طوسی (ره) در کتاب مصباح المتهجد[10] این مطلب را نقل کرده است و شیخ صدوق (ره) نیز در روایت مرسله ذیل این مطلب را نقل کرده است:

وَ كَانَ (ع) إِذَا دَخَلَ الْخَلَاءَ، يَقُولُ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَافِظِ الْمُؤَدِّي»، فَإِذَا خَرَجَ مَسَحَ بَطْنَهُ وَ قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَخْرَجَ عَنِّي أَذَاهُ وَ أَبْقَى فِيَّ قُوَّتَهُ فَيَا لَهَا مِنْ نِعْمَةٍ لَا يَقْدِرُ الْقَادِرُونَ قَدْرَهَا‌»[11].

دهم: «و يستحبّ أن يقدّم الاستنجاء من الغائط على الاستنجاء من البول»؛ مستحب است که استنجاء از غائط را بر استنجاء از بول مقدم کند.

دلیل حکم مذکور، این است که زمانی که انسان هم بول کرده باشد و هم غائط کرده باشد، چون باید برای بول استبراء کند، اگر نخست مخرج غائط را استنجاء نکرده باشد، ممکن است که هنگام استبراء مخرج بول، آلودگی مخرج غائط به دستش اصابت کند و موجب نجاست دستش گردد لذا برای جلوگیری از این کار، نخست مخرج غائط را استنجاء می‎کند و بعد از آن به استنجاء مخرج بول می‎پردازد.

روایت موثقه ذیل نیز بر حکم مذکور، دلالت دارد:

عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَسْتَنْجِيَ بِالْمَاءِ يَبْدَأُ بِالْمَقْعَدَةِ أَوْ بِالْإِحْلِيلِ؟ فَقَال:َ« بِالْمَقْعَدَةِ ثُمَّ بِالْإِحْلِيلِ»[12]؛ عمار ساباطی در این روایت موثقه، از امام صادق (ع) در رابطه با شخصی که می‎خواهد با آب، استنجاء کند، سؤال کرده است که آیا نخست مقعد را استنجاء کند یا آلت رجولیت را استنجاء کند؟ حضرت (ع) فرمود که نخست مقعد را استنجاء کند و سپس آلت رجولیت را استنجاء نماید.

یازدهم: «و أن يجعل المَسَحات إن استنجى بها وتراً، فلو لم ينقَ بالثلاثة و أتى برابع يستحبّ أن يأتي بخامس ليكون وتراً و إن حصل النقاء بالرابع»؛ اگر می‎خواهد با مسح با أحجار استنجاء کند، مستحب است که فرد باشد. پس اگر با سه مرتبه مسح، نقاء و پاکی حاصل نشود و برای چهارمین بار مسح کند، مستحب است که مرتبه پنجم نیز مسح کند تا عدد مسح، فرد باشد؛ هرچند که با چهار مرتبه مسح کردن، نقاء و پاکی حاصل شده باشد [چون اطلاق روایات بر فرد بودن عدد مسح دلالت دارد؛ هرچند که با زوج بودن عدد مسح نیز پاکی حاصل شود].

دلیل استحبابِ فرد بودن تعداد سنگ‎ها در هنگام استنجاء، روایت ذیل است:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ (ع)؛ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِذَا اسْتَنْجَى أَحَدُكُمْ فَلْيُوتِرْ بِهَا وَتْراً إِذَا لَمْ يَكُنِ الْمَاءُ»[13].

دوازدهم: «و أن يكون الاستنجاء و الاستبراء باليد اليسرى»؛ مستحب است که استنجاء و استبراء با دست چپ باشد.

دلیل حکم مذکور، این است که آنچه مربوط به خوردن و امثال آن است، با دست راست انجام می‎شود و آنچه مربوط به کارهای پست و پلید، مثل استنجاء و استبراء است، با دست چپ انجام می‎شود.

دو روایت ذیل بر استحباب استنجاء با دست چپ دلالت دارند:

روایت اول: عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَنْ يَسْتَنْجِيَ الرَّجُلُ بِيَمِينِهِ»[14].

رسول اکرم (ص) در این روایت مرسله از استنجاء با دست راست نهی کرده است.

روایت دوم: عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «الِاسْتِنْجَاءُ بِالْيَمِينِ مِنَ الْجَفَاءِ»[15]؛ امام صادق (ع) فرموده است که استنجاء با دست راست، جفاست.

اما استحباب استبراء با دست چپ از روایت ذیل فهمیده می‎شود:

قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع): «إِذَا بَالَ الرَّجُلُ فَلَا يَمَسَّ ذَكَرَهُ بِيَمِينِهِ»[16]؛ امام باقر (ع) در این روایت مرسله، فرموده است که اگر شخص بول کرد، پس نباید با دست راست آلتش را مس کند.

در سنن ابی داود روایتی از پیامبر (ص) به این مضمون نقل شده است: «أنه كانت يُمناه لطهوره و طعامه و يُسراه لخلائه»[17]؛ شیوه پیامبر (ص) این‎گونه بوده است که از دست راستش برای وضو گرفتن و امثال آن استفاده می‎کرده است و از دست چپش برای استنجاء و استبراء استفاده می‎کرده است.

سیزدهم: «و يستحبّ أن يَعتبر و يَتفكّر في أنّ ما سعى و اجتهد في تحصيله و تحسينه كيف صار أذيّة عليه و يلاحظ قدرةَ اللّه تعالى في رفع هذه الأذيّة عنه و إراحته منها»؛ مستحب است که عبرت بگیرد و در آنچه که در تحصیل و تحسین آن، سعی و کوشش کرده است، تفکر کند که چگونه او را به اذیت وا داشته است و قدرت خداوند متعال در رفع آن اذیت از او و راحت کردنش از آن اذیت را ملاحظه کند.

روایات ذیل بر حکم مذکور، دلالت دارند:

روایت اول: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ؛ قَالَ: كَانَ عَلِيٌّ (ع) يَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ بِهِ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ يَلْوِي عُنُقَهُ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى حَدَثِهِ ثُمَّ يَقُولُ لَهُ الْمَلَكُ: يَا ابْنَ آدَمَ هَذَا رِزْقُكَ فَانْظُرْ مِنْ أَيْنَ أَخَذْتَهُ وَ إِلَى مَا صَارَ فَيَنْبَغِي لِلْعَبْدِ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يَقُولَ: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي الْحَلَالَ وَ جَنِّبْنِي الْحَرَامَ»[18]؛ شیخ صدوق (ره) در این روایت مرسله، از امام علی (ع) نقل کرده است که فرمود که هیچ بنده‎ای نیست مگر اینکه ملکی همراه اوست که گردن او را برمی‎گرداند تا به غائطش نگاه کند؛ سپس آن ملک به او می‎گوید که ای فرزند آدم این رزق تو است؛ پس نگاه کن که از کجا آن را گرفته‎ای و اکنون به چه چیزی تبدیل شده است؛ پس برای بنده سزاوار است که در آن لحظه بگوید: خدایا رزق حلال به من عنایت کند و من را از حرام دور کن.

روایت دوم: عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثٍ... فَقَالَ: «إِنَّهُ لَيْسَ فِي الْأَرْضِ آدَمِيٌّ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَكَانِ مُوَكَّلَانِ بِهِ فَإِذَا كَانَ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ ثَنَيَا رَقَبَتَهُ ثُمَّ قَالا: يَا ابْنَ آدَمَ انْظُرْ إِلَى مَا كُنْتَ تَكْدَحُ لَهُ فِي الدُّنْيَا إِلَى مَا هُوَ صَائِرٌ»[19].

در روایت مذکور نیز آمده است که دو مَلکی که بر اعمال انسان موکلند، به او می‎گویند که نگاه کن به آنچه که در دنیا به خاطر آن تلاش کردی که چی شده است.    

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص178.

[2]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب5، ص307، ح5.

[3]. سید محسن، طباطبایی حکیم، مستمسك العروة الوثقى‌، ج2، ص237.  

[4]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب18، ص333، ح1.  

[5]. همان، ابواب الوضوء، باب16، ص401، ح1.

[6]. همان.

[7]. همان، ابواب احکام الخلوة، باب5، ص307، ح2. 

[8]. محدث نوری، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب5، ص255، ح13.  

[9]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب5، ص308، ح6.

[10]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ج1، ص7.

[11]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص24، ح40.

[12]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب14، ص323، ح1.

[13]. همان، باب9، ص316، ح4.

[14]. همان، باب12، ص321، ح1.

[15]. همان، ح2.

[16]. همان، ص322، ح6.

[17]. سنن ابی داود، ج1، ص9؛ سنن بیهقی، ج1، ص113.  

[18]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب18، ص333، ح1.  

[19]. همان، ص335، ح5.

Please publish modules in offcanvas position.