فصلٌ في موجبات الوضوء و نواقضه 96/02/23

چاپ

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی:  فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة                              تاریخ: 23 اردیبهشت 1396

موضوع جزئی:  وضو، شرط صحت فعل                                                           مصادف با: 16 شعبان 1438

سال تحصیلی: 96- 95                                                                                                    جلسه:88

                                                                                                   

  «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة

«فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة، فإنّ الوضوء إمّا شرط في صحة فعل؛ كالصلاة و الطواف و إمّا شرط في كماله؛ كقراءة القرآن و إمّا شرط في جوازه؛ كمسّ كتابة القرآن، أو رافع لكراهته؛ كالأكل، أو شرط في تحقّق أمر؛ كالوضوء للكون على الطهارة»[1].

مرحوم سید (ره) نوشته است که وضو یا شرط در صحت فعل است، مثل نماز و طواف و یا شرط در کمال فعل است، مثل قرائت قرآن و یا شرط در جواز فعل است، مثل مس کتابت قرآن، یا اینکه وضو، رافع کراهت فعل است، مثل خوردن، یا شرط در تحقق امر است، مثل وضو به منظور اینکه با طهارت باشد.

مواردی که وضو، شرط صحت عمل است:

اول: نماز

گفته شده است که دلیل اینکه وضو، شرط صحت برای نماز است، اجماع است، بلکه در مورد نماز، ادعای ضرورت شده است، به علاوه روایات متعددی وارد شده‎اند که بر شرطیت وضو برای صحت نماز دلالت دارند که روایت ذیل از آن جمله‎اند:

روایت اول: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)؛ قَالَ: «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ»[2].

زراره در این روایت صحیحه از امام باقر (ع) نقل کرده است که حضرت (ع) فرموده است که نماز، صحیح نیست مگر در صورتی که با طهارت واقع شود.

روایت دوم: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)؛ أَنَّهُ قَالَ: «لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ؛ الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ»[3].

امام باقر (ع) در این روایت صحیحه فرموده است که نماز اعاده نمی‎شود مگر از پنج چیز؛ طهارت، وقت، قبله، رکوع و سجود [که هر کدام از این پنج مورد رعایت نشود، باید نماز اعاده شود].

روایت سوم: عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ فِي حَدِيثٍ: «أَنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَانَ ثَوْبُهُ نَجِساً لَمْ يُعِدِ الصَّلَاةَ إِلَّا مَا كَانَ فِي وَقْتٍ وَ إِذَا كَانَ جُنُباً أَوْ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ أَعَادَ الصَّلَوَاتِ الْمَكْتُوبَاتِ اللَّوَاتِي فَاتَتْهُ لِأَنَّ الثَّوْبَ خِلَافُ الْجَسَدِ فَاعْمَلْ عَلَى ذَلِكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى»[4].

علی بن مهزیار در این روایت صحیحه نقل کرده است که اگر لباس شخص، نجس باشد، لازم نیست که نمازش را اعاده کند مگر اینکه در وقت باشد [، یعنی به اندازه اعاده نماز، وقت داشته باشد] و اگر جنب باشد یا وضو نداشته باشد باید نمازهای واجبی که از او فوت شده است را اعاده کند زیرا لباس با بدن فرق دارد، پس بر طبق آنچه گفته شد عمل کن، إن‎شاءالله تعالی.

شیخ حر عاملی (ره) در اوائل بحث وضو از کتاب وسائل الشیعة، ابوابی را قرار داده است که متضمن روایات متعددی است که در رابطه با شرطیت وضو برای صحت نماز وارد شده‎اند و به این نکته اشاره دارند که نماز بی وضو، نماز نیست.

دوم: طواف

دلیل شرطیت وضو برای صحت طواف، اجماع است. به علاوه اینکه روایات زیادی نیز بر این مطلب دلالت دارند که روایات ذیل از آن جمله‎اند:

روایت اول: عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ أَبِي الْحَسَنِ (ع)؛ قَالَ: ... سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ طَافَ ثُمَّ ذَكَرَ أَنَّهُ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ؛ قَالَ: «يَقْطَعُ طَوَافَهُ وَ لَا يَعْتَدُّ بِهِ»[5].

‌علی بن جعفر در این روایت صحیحه از برادرش امام کاظم (ع) درباره شخصی که خانه خدا را طواف کرده است، سپس یادش آمد که وضو نداشته است، سؤال کرده است، حضرت (ع) فرمود که طوافش را قطع می‎کند و به طوافی که انجام داده است اعتناء نمی‎کند.

روایت دوم: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَطُوفُ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ؛ أَ يَعْتَدُّ بِذَلِكَ الطَّوَافِ؟ قَالَ: «لَا»[6].

زراره در این روایت صحیحه از امام باقر (ع) درباره شخصی که بدون وضو طواف می‎کند، سؤال کرده است که آیا به آن طوافی که انجام داده است اعتناء بکند؟ حضرت (ع) فرمود که نه [اعتناء نکند چون وضو ندارد].

روایت سوم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَحَدَهُمَا (ع) عَنْ رَجُلٍ طَافَ طَوَافَ الْفَرِيضَةِ وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ طَهُورٍ؛ قَالَ: «يَتَوَضَّأُ وَ يُعِيدُ طَوَافَهُ...»[7].

محمد بن مسلم در این روایت صحیحه گفته است که از امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) درباره شخصی که بدون وضو طواف واجب را انجام می‎دهد، سؤال کردم، حضرت (ع) فرمود که وضو می‎گیرد و طوافش را اعاده می‎کند.

موردی که وضو، شرط کمال است، وضو، برای قرائت قرآن می‎باشد، روایاتی در این رابطه وارد شده است که روایات ذیل از آن جمله‎اند:

روایت اول: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ أَقْرَأُ الْمُصْحَفَ ثُمَّ يَأْخُذُنِي الْبَوْلُ فَأَقُومُ فَأَبُولُ وَ أَسْتَنْجِي وَ أَغْسِلُ يَدَيَّ وَ أَعُودُ إِلَى الْمُصْحَفِ، فَأَقْرَأُ فِيهِ؟ قَالَ: «لَا حَتَّى تَتَوَضَّأَ لِلصَّلَاةِ»[8].

محمد بن فضیل در این روایت از امام رضا(ع) سؤال کرده است که من قرآن می‎خوانم، پس بول من را فرا می‎گیرد، پس بلند می‎شوم و بول می‎کنم و استنجاء می‎کنم و دستم را می‎شویم و به سمت قرآن برمی‎گردم، پس آیا جایز است که قرآن را بخوانم؟ حضرت (ع) فرموده است که نه [، یعنی قرآن را نخوان] تا اینکه [همان‎گونه که برای نماز وضو می‎گیری] وضو بگیری.

مرحوم سید عبدالأعلی سبزواری (ره) در ترجمه «حتی تتوضأ للصلاة» فرموده است: «أی تتوضأ کوضوئک للصلاة»؛ یعنی همان‎گونه که برای نماز وضو می‎گیری، وضو می‎گیری.[9]

روایت دوم: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيٍّ (ع) فِي حَدِيثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ؛ قَالَ: «لَا يَقْرَأُ الْعَبْدُ الْقُرْآنَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ طَهُورٍ حَتَّى يَتَطَهَّرَ»[10].

شیخ صدوق (ره) در کتاب خصال از امام (ع) نقل کرده است که حضرت (ع) فرمود که شخص، اگر وضو ندارد، قرآن را نخواند تا اینکه وضو بگیرد.

روایت سوم: أَحْمَدُ بْنُ فَهْدٍ فِي عُدَّةِ الدَّاعِي قَالَ: قَالَ (ع): «لِقَارِئِ الْقُرْآنِ بِكُلِّ حَرْفٍ يَقْرَؤُهُ فِي الصَّلَاةِ قَائِماً مِائَةُ حَسَنَةٍ وَ قَاعِداً خَمْسُونَ حَسَنَةً وَ مُتَطَهِّراً فِي غَيْرِ صَلَاةٍ خَمْسٌ وَ عِشْرُونَ حَسَنَةً وَ غَيْرَ مُتَطَهِّرٍ عَشْرُ حَسَنَاتٍ...»[11].

از امام (ع) نقل شده است که حضرت (ع) فرمود که برای قاری قرآن، برای هر حرفی که در نماز در حال ایستاده، قرائت می‎کند، صد حسنه است و اگر در حال نشسته قرائت کند، پنجاه حسنه است و اگر با حالت طهارت قرآن را در غیر نماز بخواند، بیست و پنج ثواب دارد و اگر بدون طهارت قرآن را بخواند، ده ثواب دارد.

سؤال: چرا روایات مذکور بر کمال حمل شده است؟

پاسخ: چون اجماع بر این محقق شده است که وضو برای قرائت قرآن واجب نیست بنابراین، روایات مذکور بر کمال حمل می‎شوند؛ به این نحو که روایت سوم از این حکایت داشت که حتی قرآن خواندن شخصی که وضو ندارد، ده ثواب دارد و روایت اول و دوم نیز که در این دو روایت، از قرائت قرآن، بدون وضو نهی شده بود بر کراهت حمل می‎شوند، یعنی قرائت قرآن، بدون طهارت کراهت دارد و مقصود از کراهت نیز ثواب کمتر است و کراهت به معنای مصطلح مراد نیست. پس کراهت قرائتِ بدون طهارت باعث می‎شود که ثواب کمتری نصیب شخص گردد، در مقابل اگر شخص، با طهارت، قرآن را قرائت کند، ثواب بیشتری نصیبش خواهد شد. بنابراین، وضو گرفتن برای قرائت قرآن، شرط کمال است و اکملیت، غایت برای وضو است.

آیت الله حکیم (ره) فرموده است که ظاهر دو روایت اول که لحن نهی در آنها به کار رفته است، کراهت قرائت قرآن بدون وضو است بنابراین، مشکل است که غایت برای وضو، کمال باشد، بلکه غایت از وضو گرفتن، بودن بر طهارت است، لکن این سخن صحیحی نیست چون کراهت به معنای مصطلح خودش نیست، بلکه کراهت به معنای ثوابت کمتر است لذا اگر شخص با وضو، قرآن را بخواند ثواب بیشتری نصیبش خواهد شد و این حاکی از این است که وضو شرط کمال است و اکملیت، غایت برای وضو می‎باشد.

اما روایت سوم، سنداً ضعیف است، ولی از باب تسامح در ادله سنن بر استحباب وضو برای قرائت قرآن حمل می‎شود.    

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص185-186.

[2]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب1، ص365، ح1.

[3]. همان، باب3، ص372، ح8.

[4]. همان، ص370، ح4.  

[5]. همان، ج23، کتاب الحج، ابواب الطواف، باب38، ص375، ح4.

[6]. همان، ح5.

[7]. همان، ص374، ح3.  

[8]. همان، ج6، کتاب الصلاة، ابواب قراءة القرآن، باب13، ص196، ح1.

[9]. سید عبدالأعلی، سبزواری، مهذب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج2، کتاب الطهارة، ص256.  

[10]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج6، کتاب الصلاة، ابواب قراءة القرآن، باب13، ص196، ح2.

[11]. همان، ص197، ح3؛ جمال الدين احمد بن محمد، اسدى‌ حلّى، عدة الداعي و نجاح الساعي‌، باب6، ص287.