فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة96/06/25

چاپ

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة                         تاریخ: 25 شهریور 1396

موضوع جزئی:  موارد وجوب وضو                                                            مصادف با: 25 ذی‎الحجه 1438

سال تحصیلی: 97- 96                                                                                              جلسه: 4

                                                                                          

           «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مرحوم سید (ره) در ادامه نوشته است: «و وجوب الوضوء في المذكورات ما عدا النذر و أخويه إنّما هو على تقدير كونه محدثاً و إلّا فلا يجب و أمّا في النذر و أخويه فتابع للنذر، فإن نذر كونه على الطهارة لا يجب إلّا إذا كان محدثاً و إن نذر الوضوء التجديدي وجب و إن كان على وضوء»[1].

به نظر مرحوم سید (ره)، وجوب وضو در موارد مذکور [مس کتابت قرآن، تطهیر قرآن، مس اسماء الهی و صفات خاص الهی و...]، غیر از نذر، عهد و قسم در صورتی است که شخص محدث باشد و طهارت نداشته باشد وگرنه اگر وضو داشته باشد، نیاز به وضوی مجدد نیست، اما در مورد نذر، عهد و قسم، وجوب و عدم وجوب وضو تابع نذری است که از طرف مکلف صورت گرفته است، پس اگر نذر کرده باشد که همیشه طهارت داشته باشد، در صورتی که شخص طهارت داشته باشد، وضو گرفتن واجب نیست، ولی اگر نذر کرده است که وضوی خود را تجدید کند و مجدداً وضو بگیرد، در این صورت وضو گرفتن واجب است؛ هرچند که طهارت داشته باشد.

مسأله466: «إذا نذر أن يتوضّأ لكلّ صلاة وضوءاً رافعاً للحدث و كان متوضّئاً يجب عليه نقضه ثمّ الوضوء، لكن في صحّة مثل هذا النذر على إطلاقه تأمّل»[2].

به نظر مرحوم سید (ره) اگر کسی نذر کرد که برای هر نماز، وضویی که رافع حدث باشد، بگیرد، در صورتی که وضو داشته باشد، واجب است که وضویش را باطل کند و سپس وضو بگیرد [تا صدق کند که برای هر نماز، وضوی رافع حدث گرفته است]، لکن صحت چنین نذری به صورت مطلق، جای تأمل دارد.

در رابطه با مسأله مذکور، چند نکته قابل ذکر است:

نکته اول، این است که در صحت نذر، شرط است که متعلق نذر رجحان داشته باشد، بنابراین، اگر متعلق نذر رجحان نداشته باشد، جایی برای التزام به آن نذر باقی نمی‎ماند.

نکته دوم، این است که در صحت نذر، صرف رجحان داشتن متعلق نذر، کفایت می‎کند و أرجحیت متعلق نذر نسبت به موارد دیگر لازم نیست. همچنین لازم نیست که عمل به نذر، مستلزم عدم ترک امر أرجح باشد، یعنی نمی‎توان گفت که نذر در صورتی قبول است که امر أرجحی ترک نشود.

بنابراین، اگر کسی مثلاً نذر کند که مؤمن شهیدی را در شب جمعه زیارت کند و در کنار قبر آن مؤمن شهید قبر دیگری وجود داشته باشد که علاوه بر مؤمن بودن و شهید بودن، فقیه نیز باشد، در این صورت نذر آن شخص نسبت به زیارت مؤمن شهید، محقق می‎شود چون متعلق چنین نذری رجحان دارد و ارجح بودن زیارت قبر مؤمن شهیدی که فقیه نیز می‎باشد، مانع از تحقق نذر مذکور نمی‎شود.

نکته سوم، این است که اگر برای فعل راجح، ذاتاً مقدمه مرجوحی وجود داشته باشد، در این صورت فعلی که بر آن مقدمه مرجوح مترتب می‎شود، مرجوح خواهد شد بنابراین، فعل راجح به خاطر مقدمه مرجوحی که دارد، بالعرض مرجوح می‎شود [هرچند که ذاتاً راجح است] لذا تعلق نذر به فعلی که مقدمه آن مرجوح است، صحیح نیست؛ به عنوان مثال اگر شخص متوضّی، وضوی رافع حدث را نذر کند، در این صورت چنین نذری متوقف بر نقض وضوی قبلی است و نقض وضو، امری مرجوح است چون با آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»[3] سازگار نیست، بنابراین، تحقق نذر مذکور [، یعنی وضوی رافع حدث] بر نقض وضوی قبلی که امر مرجوح است، متوقف است لذا چنین نذری صحیح نیست.

اما اگر نقض وضو و احداث حدث، امری راجح باشد، نذر به انجام وضوی رافع حدث، صحیح خواهد بود؛ مثلاً اگر شخص، وضو دارد و چند ساعت است که دستشویی نرفته است و به مرضی مبتلاست که باید دستشویی برود، در این صورت اگر این شخص وضوی خود را با رفتن به دستشویی نقض کند، امر راجحی را انجام داده است چون نقض وضو و دستشویی رفتن در این صورت لازم است، بنابراین، در این صورت مقدمه نذر [وضوی رافع حدث]، امری راجح است لذا نذر مذکور صحیح است و مشکلی ندارد.

بنابراین، با توجه به نکات مذکور، مسأله مورد بحث [مسأله466] دو فرض دارد:

فرض اول، موردی است که مقدمه نذر مذکور، مرجوح است لذا نذر مذکور، صحیح نیست.

فرض دوم، موردی است که مقدمه نذر مذکور، راجح است لذا نذر مذکور، صحیح است.

مسأله 467: «وجوب الوضوء لسبب النذر أقسام: أحدها: أن ينذر أن يأتي بعمل يشترط في صحّته الوضوء كالصلاة. الثاني: أن ينذر أن يتوضّأ إذا أتى بالعمل الفلاني الغير المشروط بالوضوء، مثل أن ينذر أن لا يقرأ القرآن إلّا مع الوضوء، فحينئذ لا يجب عليه القراءة، لكن لو أراد أن يقرأ يجب عليه أن يتوضّأ...»[4].

به نظر مرحوم سید (ره) وجوب وضو به سبب نذر اقسامی دارد:

اول، اینکه شخص نذر می‎کند که عملی، مثل نماز را انجام دهد که وضو، شرط صحت آن عمل است، در این صورت وضو گرفتن از باب مقدمیت برای نماز واجب است.

دوم، اینکه شخص نذر می‎کند که برای انجام عملی که ذاتاً مشروط به وضو نیست، وضو بگیرد؛ مثل اینکه نذر کند که قرآن را نخواند مگر در صورتی که وضو داشته باشد که در این صورت خواندن قرآن بر او واجب نیست، ولی اگر شخص بخواهد قرآن بخواند باید وضو بگیرد.

فرض دوم بر خلاف فرض اول است چون در فرض اول، نذر مطلق بود، ولی در فرض دوم، نذر مقید است؛ به این صورت که در فرض اول، نذر به نماز تعلق گرفته بود و مطلق بود و نماز مشروط به وضو بود، ولی در فرض دوم، نذر به صورتی مقید شده است که شخص قرآن را با وضو بخواند.

بحث جلسه آینده: بقیه اقسام نذر، ان‎شاءالله در جلسه آینده ذکر خواهد شد.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص187.

[2]. همان.

[3]. «البقرة»:222.

[4]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص187.