فصلٌ في الوضوءات المستحبة96/08/02

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في الوضوءات المستحبة                                                 تاریخ: 2 آبان 1396

موضوع جزئی: اقسام وضوی مستحب                                                                    مصادف با: 4 صفر 1439

سال تحصیلی: 97- 96                                                                                     جلسه: 15

                                                                                                   

  «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

الرابع عشر: دخول الزوج على الزوجة ليلة الزفاف بالنسبة إلى كلّ منهما.

چهاردهمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضوی زوج و زوجه در شب زفاف است.

دلیل حکم مذکور، روایت ذیل است:

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ؛ قَالَ: سَمِعْتُ رَجُلًا وَ هُوَ يَقُولُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع): جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي رَجُلٌ قَدْ أَسْنَنْتُ وَ قَدْ تَزَوَّجْتُ امْرَأَةً بِكْراً صَغِيرَةً وَ لَمْ أَدْخُلْ بِهَا وَ أَنَا أَخَافُ إِذَا أُدْخِلَ بِهَا عَلَيَّ فَرَأَتْنِي أَنْ تَكْرَهَنِي لِخِضَابِي وَ كِبَرِي، فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع): «إِذَا دَخَلْتَ فَمُرْهُمْ قَبْلَ أَنْ تَصِلَ إِلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مُتَوَضِّئَةً ثُمَّ أَنْتَ لَا تَصِلُ إِلَيْهَا حَتَّى تَتَوَضَّأَ وَ تُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ مَجِّدِ اللَّهَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ثُمَّ ادْعُ اللَّهَ وَ مُرْ مَنْ مَعَهَا أَنْ يُؤَمِّنُوا عَلَى دُعَائِكَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي إِلْفَهَا وَ وُدَّهَا وَ رِضَاهَا وَ أَرْضِنِي بِهَا وَ اجْمَعْ بَيْنَنَا بِأَحْسَنِ اجْتِمَاعٍ وَ آنَسِ ائْتِلَافٍ فَإِنَّكَ تُحِبُّ الْحَلَالَ وَ تَكْرَهُ الْحَرَامَ ‌...»[1]‌.

ابو بصیر در روایت صحیحه مذکور، گفته است که از شخصی شنیدم که به امام باقر (ع) گفت که فدایت شوم، من مردی هستم که به سنت عمل کرده‎ام و با زن باکره کم سن و سالی ازدواج کرده‎ام و به او دخول نکرده‎ام و می‎ترسم که اگر بر او داخل شوم و مرا ببیند، به خاطر سن زیادم و خضابی که کرده‎ام از من کراهت پیدا کند، امام باقر (ع) فرمود که زمانی که بر او وارد شدی، به او بگو که قبل از اینکه نزد تو بیاید، وضو بگیرد و تو نیز قبل از ورود بر او وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوانی... .

اشکال

دلالت روایت مذکور بر مدعا [استحباب وضوی زوج و زوجه در شب زفاف] تمام نیست زیرا احتمال دارد که امر به وضو که در روایت مذکور آمده است به خاطر نمازی است که به خواندن آن امر شده است و یا به خاطر خواندن دعایی است که در ذیل روایت مذکور آمده است؛ از باب اینکه وضو گرفتن برای دعا مستحب است. پس وضو گرفتن مرد به خاطر نماز خواندن یا دعا خواندن است.

وضو گرفتن زن نیز به خاطر ایجاد الفت بین زن [که سنش کم است] و مرد [که سنش زیاد و خضاب کرده است،] می‎باشد.

بنابراین، روایت مذکور، به طور مطلق بر استحباب وضوی زن و مرد در شب زفاف دلالت ندارد و از متن روایت چنین اطلاقی استفاده نمی‎شود، بلکه متن روایت بر وضوی مرد به خاطر خواندن نماز و دعا دلالت دارد و وضو گرفتن زن نیز به خاطر ایجاد الفت بین زن و مرد است لذا این‎گونه نیست که وضو گرفتن صرفاً به خاطر زفاف باشد.

الخامس عشر: ورود المسافر على أهله، فيستحبّ قبله.

پانزدهمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضوی مسافر قبل از ورود بر خانواده‎اش است.

دلیل حکم مذکور، روایت ذیل است:

روي عن الصادق (ع): من قدم من سفر فدخل على أهله و هو على غير وضوء و رأى ما يكره فلا يلومن إلا نفسه»[2].

صدوق در روایت مرسله مذکور از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت (ع) فرموده است که کسی که از سفر برگشت و بر خانواده‎اش وارد شد و وضو نداشت و امر ناخوشایندی برای او پیش آمد، ملامت نکند مگر خودش را.

از فحوای روایت مذکور، استفاده شده است که وضو داشتن مسافر، هنگام ورود بر اهل خانه، امری مفروغٌ‎عنه است لذا در روایت آمده است که اگر کسی بدون وضو وارد شد و چیز ناخوشایندی را دید، خودش را ملامت کند.‌‎

السادس عشر: النوم.

شانزدهمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضو قبل از خواب است.

دلیل حکم مذکور، روایت ذیل است:

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «مَنْ تَطَهَّرَ ثُمَّ أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ بَاتَ وَ فِرَاشُهُ كَمَسْجِدِهِ»[3].

امام صادق (ع) در روایت مذکور فرموده است که اگر کسی وضو گرفت و سپس به سمت رختخوابش رفت و خوابید، رختخوابش مثل مسجدش است [، یعنی رختخواب حکم مسجد را پیدا می‎کند].

السابع عشر: مقاربة الحامل.

هفدهمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضو قبل از نزدیکی کردن با زن باردار است.

دلیل حکم مذکور، روایت ذیل است:

عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ فِي وَصِيَّةِ النَّبِيِّ (ص) لِعَلِيٍّ (ع)؛ قَالَ: «يَا عَلِيُّ إِذَا حَمَلَتِ امْرَأَتُكَ فَلَا تُجَامِعْهَا إِلَّا وَ أَنْتَ عَلَى وُضُوءٍ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ أَعْمَى الْقَلْبِ بَخِيلَ الْيَدِ»[4].

ابو سعید خدری گفته است که در وصیتی که پیامبر اکرم (ص) برای امیرالمؤمنین علی (ع) داشت، فرمود که یا علی (ع) اگر خانمت باردار بود، با او همبستر نشو مگر زمانی که وضو بگیری، همانا اگر [وضو نداشته باشی و] فرزندی بین شما شکل بگیرد، قلبش تاریک و دستش بخیل خواهد بود.

الثامن عشر: جلوس القاضي في مجلس القضاء.

هجدهمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضوی قاضی است زمانی که در مجلس قضاوت می‎نشیند.

صاحب جواهر (ره) فرموده است: «و لم نقف له على دليل بالخصوص كما اعترف به كاشف اللثام و الحدائق لكنه ذكره بعض الفقهاء و يحتمل ان يلحق به كل مجلس انعقد لطاعة الله كمجلس الدرس و الوعظ و غيرهما لكن قد عرفت ان الملحق به غير ثابت»[5].

آیت الله شیخ مرتضی حائری (ره) فرموده است: «و يمكن أن يكون الجلوس المذكور داخلًا في عنوان طلب الحاجة»[6]؛ ممکن است که جلوس قاضی در مجلس قضا در عنوان طلب حاجت داخل شود [، یعنی استحباب وضو از باب طلب حاجت باشد].

بعضی از بزرگان گفته‎اند که منصب قضاوت، منصبی سخت و دشوار است و از مناصبی است که شیطان در آن طمع می‎کند و سعی می‎کند که نظر قاضی را از حق منصرف کند و برگرداند پس منصب قضاوت یکی از کمین‎گاه‎های شیطان است لذا یکی از راه‎های مقابله با نفوذ شیطان، وضو گرفتن است که شاید وضو گرفتن بتواند مانع نفوذ شیطان در شخص قاضی شود.

التاسع عشر: الكون على الطهارة.

نوزدهمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضو به خاطر طهارت داشتن است.

دلیل حکم مذکور، آیه ذیل است:

«...إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»[7].

وضو داشتن نزد خداوند متعال، محبوب است لذا وضو به منظور طهارت داشتن، مستحب است چون محبوب خدای متعال است.

العشرون: مسّ كتابة القرآن في صورة عدم وجوبه و هو شرط في جوازه كما مرّ و قد عرفت أنّ الأقوى استحبابه نفسيّاً أيضاً.

بیستمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضو برای مس کتابت قرآن است، در صورتی که مس کتابت قرآن واجب نباشد [، مثل موردی که تطهیر قرآن ملازم با مس کتابت آن باشد که در این صورت مس کتابت قرآن واجب است] که در این صورت وضو شرط در جواز مس کتابت قرآن است و همان‎طور که سابقاً عرض شد، أقوی این است که وضو استحباب نفسی دارد [، یعنی وضو گرفتن بدون ترتب هیچ غایتی بر آن، مستحب است].

«و أمّا القسم الثاني: فهو الوضوء للتجديد و الظاهر جوازه ثالثاً و رابعاً فصاعداً أيضاً و أمّا الغسل فلا يستحبّ فيه التجديد، بل و لا الوضوء بعد غسل الجنابة و إن طالت المدّة»[8].

مرحوم سید (ره) نوشته است که قسم دوم از اقسام وضوهای مستحبی [که در حال طهارت از حدث اصغر، مستحب است] وضویی است که تجدید می‎شود و ظاهر این است که مرتبه سوم و چهارم و بیشتر نیز جایز است [، یعنی اشکالی ندارد که شخص با اینکه وضو دارد دوباره و چندباره وضو بگیرد]، اما در رابطه با غُسل نوشته است که تجدید آن مستحب نیست، بلکه وضو گرفتن بعد از غُسل جنابت نیز مستحب نیست؛ هرچند که زمانی که از غُسل گذشته است طولانی باشد.

روایاتی در رابطه با این قسم [قسم دوم] وارد شده‎اند که روایات ذیل از آن جمله‎اند:

روایت اول: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ (ع)؛ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع): «الْوُضُوءُ بَعْدَ الطَّهُورِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ فَتَطَهَّرُوا»[9].

امام صادق (ع) در روایت مذکور از امام علی (ع) نقل کرده است که آن حضرت فرموده است که وضوی بعد از طهارت ده حسنه دارد، پس وضو بگیرید.

روایت دوم: عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «مَنْ جَدَّدَ وُضُوءَهُ لِغَيْرِ حَدَثٍ جَدَّدَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ مِنْ غَيْرِ اسْتِغْفَارٍ»[10].

مفضل بن عمر از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت (ع) فرموده است که هر کسی که وضوی خود را بدون اینکه حدثی از او سر زده باشد، تجدید کند [، یعنی در عین حال که طهارت دارد دوباره وضو بگیرد]، خداوند متعال توبه او را بدون اینکه استغفار کند، تجدید خواهد کرد [، یعنی بدون اینکه شخص استغار کرده باشد، خداوند برای او توبه محسوب خواهد کرد].

 «والحمدلله رب العالمین»



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج20، کتاب النکاح، ابواب مقدمات النکاح و آدابه، باب55، ص115، ح1.  

[2]. سید محسن، طباطبایی حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ج2، کتاب الطهارة، فصل فی الوضوءات المستحبة، ص293.

[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء ، باب9، ص378، ح1.

[4]. همان، باب13، ص385، ح1.

[5]. محمد حسن، نجفی (صاحب الجواهر)، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام‌، ج1، ص21.  

[6]. مرتضی بن عبدالکریم، حائری یزدی، شرح العروة الوثقی، ج3، ص73.

[7]. «البقرة»: 222.

[8]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص195.

[9]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب8، ص378، ح10.

[10]. همان، ص377، ح7.

Please publish modules in offcanvas position.