درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» تاریخ: 18فروردین 1395 موضوع جزئی: تفسیر آیه 41 مصادف با: 27 جمادی الثانی 1437 سال تحصیلی: 95-94 جلسه: 94 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
تفسیر آیه41
«وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ وَ لاَ تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ»[1]؛ و به آنچه نازل كردهام [قرآن] ايمان بياوريد! كه نشانههاى آن، با آنچه در كتابهاى شماست مطابقت دارد و نخستين كافر به آن نباشيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! (و به خاطر درآمد مختصرى، نشانههاى قرآن و پيامبر اسلام (ص) را كه در كتب شما موجود است، پنهان نكنيد!) و تنها از من (و مخالفت با دستورهايم) بترسيد (نه از مردم).
در جلسه گذشته به موضوع مصدِّق بودن قرآن نسبت به تورات و انجیل، اشاره مختصری شد و این سؤال مطرح شد که آیا قرآن مندرجات تورات و انجیل را تصدیق کرده است یا خیر؟
عرض شد که در برخی از آیات قرآن، مندرجات تورات و انجیل تصدیق شده است که از آن جمله میتوان به آیات ذیل اشاره کرد؛
1- «وَ لَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ»[2]؛ و هنگامى كه فرستادهاى از سوى خدا به سراغشان آمد با نشانههايى كه نزد آنها بود مطابقت داشت.
2- «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْه»[3]؛ و اين كتاب [قرآن] را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مىكند و حافظ و نگاهبان آنهاست.
برخی از مبلغان مسیحی از آیات مذکور به نفع خود استفاده کردهاند و مسأله تحریف تورات و انجیل را انکار کرده و مدعی شدهاند که بعد از بعثت پیامبر اسلام (ص) و نزول قرآن، تحریفی در تورات و انجیل رخ نداده است و اگر تحریفی نیز بوده است مربوط به قبل از بعثت و نزول قرآن است.
در پاسخ به این ادعا گفته شده است که مصدِّق بودن قرآن نسبت به انجیل و تورات، به معنای مساوی بودن این دو کتاب با قرآن یا عدم تحریف آنان نیست زیرا رابطه بین قرآن و بین تورات و انجیل عموم و خصوص مطلق است؛ به تعبیر روشنتر آنچه که در تورات و انجیلِ تحریف نشده، موجود است در قرآن نیز ذکر شده است اما اینگونه نیست که الزاماً آنچه که در قرآن ذکر شده است، در تورات و انجیل نیز بیان شده باشد زیرا هرچند که قرآن مصدِّق کتابهای قبل از خود است اما نسبت به آنان برتری دارد.
به علاوه حضرت عیسی (ع) نسبت به رسول گرامی اسلام (ص)، از عنوان «مبشِّر» استفاده کرده است: «مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ»[4]؛ بشارتدهنده به رسولى كه بعد از من مىآيد و نام او احمد است.
برخی از مفسرین در رابطه با کلمه «مبشِّر» گفتهاند که اساساً بشارت در مواردی مطرح میشود که انتظار خبر جدیدی وجود دارد لذا اگر قرآن مشتمل بر برنامه تازه نباشد و نسبت به تورات و انجیل مطلب جدیدی نداشته باشد، عنوان بشارت در اینجا معنایی نخواهد داشت.
نکته دیگری که در رابطه با مصدِّق بودن قرآن قابل ذکر میباشد این است که نَسخ برخی از احکام گذشته به وسیله قرآن، منافاتی با تصدیق ندارد زیرا نسخ به معنای تخصیص یا تقیید است و قرآن اصل آن احکام را تأیید میکند اما کارآمدی آن احکام را در مقطع خاصی برمیدارد.
بنابراین، مسیحیت و یهودیت ماندگاری خود را مدیون قرآن میباشند و قرآن است که آنها را احیا کرده است. حتی برخی از دانشمندان مسیحی و یهودی به تردید افتادهاند که آیا حضرت عیسی و موسی (ع) وجود داشتهاند یا خیر اما قرآن ریزهکاریهایی را در مورد حضرت موسی (ع) بیان کرده است که این نکات حتی در کتابهای خود یهودیان بیان نشده است.
نکته دیگر در رابطه با عبارت «وَ لاَ تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ» است؛ خداوند در این بخش از آیه مذکور (آیه41 بقره) یهودیان را مورد خطاب قرار داده است و فرموده است که چرا خود را جزء اولین کسانی قرار میدهید که در مقابل قرآن ایستادهاند در حالی که شما اهل کتاب هستید و ادعای دینداری دارید. البته عبارت «أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ» بدین معناست نیست که یهودیان اولین کسانی میباشند که نسبت به قرآن کافر شدهاند [اولین کسانی که نسبت به قرآن کافر شدند، مشرکین بودند] بلکه اصطلاح «أَوَّلَ كَافِرٍ» بیانگر شدت کفر است زیرا یهودیان قبل از نزول قرآن، ادعای ایمان میکردند اما بعد از بعثت و نزول قرآن نسبت به آن کافر شدند.
«والحمد لله رب العالمین»