استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم، حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» در حاشیه درس تفسیر خود با بیان نکاتی اخلاقی فرمودند: روایت اول: عن مولینا و مقتدینا الإمام علی بن الحسین (ع) لِبَعْضِ بَنِيه: «يَا بُنَيَّ انْظُرْ خَمْسَةً فَلَا تُصَاحِبْهُمْ وَ لَا تُحَادِثْهُمْ وَ لَا تُرَافِقْهُمْ فِي طَرِيقٍ، فَقَالَ: يَا أَبَةِ مَنْ هُمْ؟ قَالَ (ع): «إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ لَكَ الْقَرِيبَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَايَعَكَ بِأُكْلَةٍ أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُكَ فِي مَالِهِ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّي وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِي كِتَابِ اللَّهِ»[1].
امام سجاد (ع) در روایت مذکور، به یکی از فرزندانش فرموده است که پسر جانم پنج كس را در نظر دار و با آنان همنشين و همسخن مشو و در هيچ راهي آنان را همراهي مكن و با آنان رفیق نشو. گفت: پدر جانم، آنها كيانند؟ امام سجاد عليه السلام فرمود که مبادا با دروغگو و دروغپرداز همنشين شوي كه او همچون سراب است که دور را نزديك و نزديك را به تو دور نشان میدهد، مبادا با فاسق نشست و برخاست نمايي كه تو را به لقمهاي يا به كمتر از آن بفروشد، مبادا با تنگنظر مصاحبت كني كه به هنگام نيازمنديِ شديد تو به مال او، تو را واگذارد، مبادا با احمق رفاقت نمايي كه چون خواهد به تو سود رساند به زيان دچارت سازد، مبادا با كسي كه با خويشاوندانش قطع رابطه كرده است، رفت و آمد كني كه من او را در قرآن نفرين شده يافتم.
پرهیز از همنشینی، همسخنی و رفاقت با پنج گروه
اول، پرهیز از همنشینی با دروغگو است. در عصر حاضر، رسانههای بیگانه در رأس دروغگویانِ عالَمِ هستی میباشند. انسان باید از همنشینی با دروغگو دوری کند چون دورغگو همانند سراب است که دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان میدهد.
دوم، پرهیز از همنشینی با فاسق است. انسان فاسق، آدمی را به یک لقمه یا کمتر از آن میفروشد. انسانِ فاسق در بزنگاهها که باید هوای رفیقش را داشته باشد، او را میفروشد.
سوم، پرهیز از همنشینی با بخیل است. انسانهای بخیل یا در بخشیدن مال بُخل میورزند یا اینکه ذاتاً تنگنظرند و این تنگنظری باعث میشود که در مسیر پیشرفتِ دیگران مانع ایجاد کنند. انسان بخیل، در اوج نیاز تو را رها میکند و از دستگیری کردن دریغ میورزد.
چهارم، پرهیز از همنشینی با أحمق است. انسان احمق عوض اینکه به تو سود برساند، ضرر میرساند. دوستیِ آدم احمق همانند دوستیِ خاله خرسه است که فرقِ سود و زیان را نمیفهمد و از او جز زیان به تو نخواهد رسید.
پنجم، پرهیز از همنشینی با قاطعِ رَحِم است. یکی از صفاتِ مذمومی که انسان باید از آن دوری کند، قطعِ رَحِم است، انسان در عین حال که خودش باید از این صفت دوری کند باید از همنشینی با کسی که این صفت را دارد نیز دوری گزیند زیرا خداوند متعال در کتابش، قاطعِ رَحِم را نفرین کرده است. بنابراین، انسان باید صله رَحِم را به جای آورد و این گونه نباشد که به دیگران سفارش کند و خودش در عمل از قاطعانِ رَحِم باشد. خداوند متعال فرموده است: «يَأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفعَلُونَ* كَبُرَ مَقتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفعَلُونَ»[2]؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چرا سخنى مىگوييد كه عمل نمىكنيد؟!* نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوييد كه عمل نمىكنيد!
پس انسان باید توجه داشته باشد که دیگران را به چیزی سفارش کند که نخست خودش به آن عمل کرده باشد، نه اینکه خودش عاملِ به آنچه میگوید نباشد. فردای قیامت بعضی از افراد را که در دنیا بقیه را به کارهای خوب و دوری از بدیها سفارش میکردهاند و خودشان به آنچه گفتهاند عمل نکردهاند، نگه میدارند و سایر افرادی که سخنان او را عمل کردهاند، عبور میکنند و خیال میکنند که او را برای شفاعت و دستگیری از دیگران متوقّف کردهاند و نمیدانند که او را متوقّف کردهاند تا پاسخگو باشد. خداوند متعال فرموده است: «وَ قِفُوهُم إِنَّهُم مَّسئُولُونَ»[3]؛ آنها را نگهداريد كه بايد بازپرسى شوند!
روایت دوم: عن مولینا و مقتدینا الإمام الکاظم (ع): «إِيَّاكَ وَ مُخَالَطَةَ النَّاسِ وَ الْأُنْسَ بِهِمْ إِلَّا أَنْ تَجِدَ مِنْهُمْ عَاقِلًا وَ مَأْمُوناً فَآنِسْ بِهِ وَ اهْرُبْ مِنْ سَائِرِهِمْ كَهَرَبِكَ مِنَ السِّبَاعِ الضَّارِيَة»[4].
امام کاظم (ع) فرموده است: اى هشام! از در آميختن با مردمان بپرهيز، مگر در ميان آنان خردمندى و امینی بيابى كه اگر يافتى با او انس بگير و از ديگران بگريز، چنانكه از درندگان مىگريزى.
انسان باید در ارتباط خود با دیگران، اصل را بر این بگذارد که ارتباطاتش با دیگران زیاد نشود، بلکه باید گلچین کند و با کسانی ارتباط بگیرد که خردمند و امین باشند و در کنار آنها احساس امنیّت بکند ولی از سایر افراد فرار کند چنانکه از حیوان درنده میگریزد.
[1]. ابن شعبه حرانی، حسنبن علی، تحف العقول، ص279.
[2]. صف: 2 و 3.
[3]. صافات: 24.
[4]. ابن شعبه حرانی، حسنبن علی، تحف العقول، ص398.