تفسیر سوره بقره آیه 105مورخ 1402/09/01

درس تفسیر حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»   تاریخ: 1 آذر 1402

موضوع جزئی: تفسیر آیه 105         مصادف با: 8 جمادی ‏الاولی 1445

سال تحصیلی: 1403-1402                                                              جلسه: 234

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تفسیر آیه 105: «مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَبِ وَ لَا المُشْرِكِينَ أَن يُنزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيرٍ مِّن رَّبِّكُمْ  وَ اللَّهُ يخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم‏»[1]؛ كافران اهل كتاب و (همچنين) مشركان، دوست ندارند كه از سوى خداوند، خير و بركتى بر شما نازل گردد؛ در حالى كه خداوند، رحمت خود را به هر كس بخواهد، اختصاص مى‏دهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.

 

خداوند متعال در آیات پیشین [در حدود 50 آیه] به بیان حالات قوم بنی‏اسرائیل و لجاجت‏های این قوم و برخورد نادرستشان با پیامبرشان (حضرت موسی (ع)) اشاره کرده است. در خلال این 50 آیه، نکات بسیار آموزنده‏ای در زمینه‏های تربیتی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و امثال آن اشاره شد. درست است که داستان قوم بنی‏اسرائیل بیان شد، لکن پیام‏هایی که به آن اشاره شد مختص قوم بنی‏اسرائیل نیست و شامل همه انسان‏ها می‏شود چون قرآن کتاب قصه و داستان نیست، بلکه الگوهای خوب و بد را معرفی می‏کند.

 

خداوند متعال در ادامه آیاتِ مربوط به سرگذشت بنی‏اسرائیل، مؤمنین را مورد خطاب قرار داده است که در آیه 104 به آن اشاره شد. در آیه مورد بحث (آیه 105) نیز به وجود پدیده شوم حسادت اشاره کرده است.

 

منشأ حسادت بنی‏اسرائیل این بود که خداوند متعال پیامبری را از نسل حضرت اسماعیل (ع) به رسالت مبعوث کرد و این قوم، چون خود را برتر از دیگران می‏دانند، این برتربینی آنها در زمان بعثت نبی اکرم (ص) بروز کرد و خیری که از جانب خداوند متعال و در قالب بعثت رسول اکرم (ص) بر مردم نازل شد را دوست نمی‏داشتند بلکه به خاطر حسادتشان از بعثت رسول الله (ص) کراهت داشتند و حسادت در روح و جان کفار از اهل کتاب و مشرکان رسوخ کرده بود و آنان را گرفتار غرض‏ورزی نسبت به رسول خدا (ص) کردند، لکن مشیّت الهی بر این بوده است که فضل نبوّت فقط با اراده الهی انجام ‏گیرد و خواستِ یهودیان در آن دخالتی نداشته باشد زیرا یهودیان خود را قوم برتر می‏دانستند و می‏خواستند که پیامبر آخر الزمان  نیز از نسل آنها باشد پس، خداوند متعال مقام رسالت را به هر کسی که بخواهد عطا می‏کند و بنی‏اسرائیل در آن نقشی ندارند.

 

فرق بین مودّت و محبّت

 

مودّت در لغت به محبّت عمیق و حقیقی گویند، ولی محبّت، الزاماً حقیقی و حقیقی نیست. پس، مودّت چیزی فراتر از محبّت است زیرا مودّت همراه با اطاعت است ولی محبّت همراه با اطاعت نیست.

 

خداوند متعال فرموده است: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏»[2]؛ من از شما هيچ پاداشى بر رسالتم جز دوست‏داشتن نزديكانم (اهل بيتم‏) درخواست نمى‏كنم.

 

منظور از دوست داشتن اهل بیت (ع) که در این آیه به آن اشاره شده است، صرف دوست داشتن نیست، بلکه دوست داشتنی مراد است که با اطاعت همراه باشد.

 

فعل «یودّ» که در آیه مورد بحث (105 بقره)، به کار رفته است از ریشه «وُدّ» به معنای محبّت و دوستی عمیق و حقیقی است. از کاربرد این واژه در قرآن برمی‏آید که «وُدّ» محبتی است که از عمق جان برمی‏خیزد، مثل محبّتی که اصحاب امام حسین (ع) نسبت به امام حسین (ع) و بنی‏هاشم داشتند تا جایی که بعضی از یاران امام حسین (ع) به آن حضرت (ع) عرض کردند که اگر هزار بار کشته شویم و دوباره زنده شویم دست از تو برنمی‏داریم، این‏طور سخن گفتن حاکی از محبّت واقعی و حقیقی آنها نسبت به امام حسین (ع) می‏باشد. در مقابل، افرادی بودند که فقط به زبان ابراز محبّت می‏کردند و محبت آنها لقلقه زبان، بیش نبود و در موقعی که باید در کنار امام زمانشان حضور می‏داشتند، حضور نداشتند.

 

امام حسین (ع) فرموده است: «النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُون‏»[3]؛ مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى شوند.

 

نقل شده است که شخصی در روز عاشوار منتظر ماند، ببیند چه پیش می‏آید، وقتی دید که صحنه جنگ در ظاهر به نفع دشمن پیش می‏رود نزد امام حسین (ع) رفت و گفت وقتی از جنگ صفّین برمی‏گشتیم وقتی به اینجا رسیدیم پدرت امیر المؤمنین (ع) آهی کشید و فرمود: «وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا التُّرْبَةُ! لَيُحْشَرَنَّ مِنْكِ قَوْمٌ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِساب‏»[4]؛ عجب از تو ای‌ خاک! همانا از میان‌ تو جماعتی‌ برمی‌خیزند که‌ بی‏حساب‌ داخل‌ بهشت‌ می‏شوند.

 

امام حسین (ع) فرمود که حال که به یاد آن صحنه افتاده‏ای می‏خواهی چه کار کنی؟ گفت که زن و بچه من به من نیاز دارم و نمی‏توانم بمانم، آن حضرت (ع) فرمود که جایی برود که صدای استغاثه من را نشنوی.

 

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. بقره: 104.

[2]. شوری: 23.

[3]. ابن شعبه حرّانی، حسن‏بن علی، تحف العقول، ص245.

[4]. مجلسی، محمد باقربن محمد تقی، ج44، ص256.

 

Please publish modules in offcanvas position.