قال مولینا و مقتدینا الإمام علی بن ابیطالب (ع): «إِنَ الْمُؤْمِنَ لَا يُصْبِحُ إِلَّا خَائِفاً وَ إِنْ كَانَ مُحْسِناً وَ لَا يُمْسِي إِلَّا خَائِفاً وَ إِنْ كَانَ مُحْسِناً لِأَنَّهُ بَيْنَ أَمْرَيْنِ بَيْنَ وَقْتٍ قَدْ مَضَى لَا يَدْرِي مَا اللَّهُ صَانِعٌ بِهِ وَ بَيْنَ أَجَلٍ قَدِ اقْتَرَبَ لَا يَدْرِي مَا يُصِيبُهُ مِنَ الْهَلَكَات»[1].
مولا امیرالمؤمنین امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است که مؤمن صبح نمیکند مگر با حالت ترس و خوف و شب نمیکند مگر با حالت ترس و خوف، هرچند این انسان، نیکوکار و اهل کار خیر است، اما صبح و شامش همیشه نگران است و این نگرانی به خاطر این است که او بین دو چیز قرار گرفته است؛ بین زمانی که گذشته و فرصتهایی که از دست او رفته است و اکنون نمیداند که خداوند متعال درباره او چه خواهد کرد و بین اجلی که نزدیک است و نمیداند که بعد از مرگ چه گرفتاریهایی در انتظار اوست.
انسان هیچگاه نباید نسبت به اعمالی که انجام میدهد مغرور شود و فکر کند کار تمام شده است و جزء بندگان صالح خداوند متعال قرار گرفته است، همانگونه که امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است، مؤمن همیشه نگران است و صبح نمیکند مگر اینکه نگران است و شب نمیکند مگر اینکه نگران است، هرچند به ظاهر اهل گناه نیست و اهل خیر و نیکی است، ولی نگران است و هرچند ظاهر عملی که انجام میدهد نیک و خیر است، لکن گاهی آن عملِ خیر آلوده به ریا و امثال آن میشود و باعث میشود که آن کار خیری که انجام داده است، پذیرفته نشود و مورد قبول واقع نشود لذا چون نمیداند که خداوند چگونه اعمال او را محاسبه خواهد کرد، نگران است، پس انسان باید تا جایی که امکان دارد گذشته خود را تدارک و جبران کند و حسناتی انجام بدهد که اگر سیئاتی از او سر زده باشد، این حسنات، سیئاتش را بپوشاند و موجب قبول شدن کارهای او نزد خداوند گردد.
مهمتر از نگرانی نسبت به گذشته، نگرانی نسبت به آینده است، یعنی انسان باید حواسش جمع باشد و بداند که چه میکند، هر ثانیه و هر لحظهای که بر او میگذرد باید آماده باشد و هر کاری که انجام میدهد باید با توجه و قصد قربت باشد و از گناه و معصیت دوری گزیند تا به هلکات و گرفتاریهایی که نمیداند بعد از مرگ دامنگیر او خواهد شد، مبتلا نشود. بنابراین، همانگونه که انسان نسبت به بقیه امور زندگی خود آمادگی کسب میکند در رابطه با رابطه خود با خداوند متعال نیز باید آمادگی کسب کند. خوف و ترس از محاسبه و هلکات بعد از مرگ، زمینهساز میشود که انسان از گناه پرهیز کند و در مسیر درست قرار بگیرد. آیات و روایات نیز انسان را همیشه بین خوف و رجا قرار داده است چون اگر انسان بیش از حد بترسد از درگاه خداوند مأیوس میشود و اگر بیش از حد امید داشته باشد، این امید و رجاء باعث میشود که انسان جری شود و نسبت به معصیت و گناه کردن جرأت پیدا کند و با خود بگوید که خداوند گناهان را میبخشد و این امید بیش از حد باعث میشود که مرتکب گناه شود. بنابراین، باید نسبت به اعمالی که از ما سر میزند مواظبت و مراقبت داشته باشیم و بدانیم که آیندهای در پیش داریم و باید برای آینده خود توشه برداریم چون وقتی انسان از دنیا رفت، نمیتواند توشه بردارد و عمل خیر انجام بدهد. در روایت آمده است: «الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل»[2]؛ امروز، روز عمل است و محاسبهای نیست، ولی فردا روز محاسبه است و فرصتی برای انجام عمل نیک نیست.
[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج15، کتاب الجهاد، ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب14، ص222، ح14.
[2]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص84، خطبه 42.