درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: احکام غسل جنابت تاریخ: 9 اسفند 1400 موضوع جزئی: کراهت کمک گرفتن از غیر در مقدمات قریبه غسل مصادف با: 26 رجب 1443 سال تحصیلی: 1401-1400 جلسه: 68 |
مسأله 684: «يكره الاستعانة بالغير في المقدّمات القريبة على ما مرّ في الوضوء»[1].
به نظر مرحوم سید (ره)، همانطور که در باب وضو نیز گذشت، کمک گرفتن از غیر در مقدمات نزدیک به غسل مکروه است.
روایتی در رابطه با کراهت کمک گرفتن از غیر در رابطه با مقدمات غسل وجود ندارد و فقط در باب وضو روایاتی ذکر شدهاند[2] و گفتهاند که از این اخبار استفاده میشود که کمک گرفتن از غیر در مقدمات قریبه وضو کراهت دارد.
تعلیلی که در روایات مذکور، بر کراهت استعانت از غیر در وضو، به آن استناد شده است این است که خداوند متعال امر کرده است که در عبادت او کسی را شریک نکنند «ان الله امر ان لایشرک فی عبادته».
اکنون باید دید که تعلیل مذکور با مانحنفیه (کراهت کمک گرفتن از غیر در مقدمات غسل) سازگار است یا این تعلیل در صدد بیان چیز دیگری است؟
به نظر میرسد که ظاهر تعلیل مذکور این است که منهیٌعنه، استعانت و کمک گرفتن از غیر در مورد نیّت است چون مسأله شرکِ در عبادت به این برمیگردد که انسان در هنگام نیّت کردن که باید قربةً الی الله باشد و کس دیگری در آن شریک نباشد، دیگری را شریک قرار دهد، مثل اینکه وضو را برای غیر خدا انجام بدهد یا اینکه غیر خدا را نیز در عبادتش دخیل کند چون عبادت باید به صورت مستقل برای خداوند متعال انجام شود. بنابراین، صحیح نیست که انسان عبادتش را برای غیر خدا انجام بدهد؛ چه به صورت مستقل، یعنی عبادتش را برای غیر خدا انجام بدهد و چه به انضمام غیر خدا انجام بدهد، یعنی غیر خدا را نیز شریک کند و هم برای خدا و هم برای غیر خدا انجام بدهد چرا که انضمام غیر در انجام عبادت، با عبادت که صرفاً باید برای خداوند انجام شود سازگاری ندارد.
بنابراین، منهیٌعنهِ تعلیل مذکور، شریک قرار دادن غیر در نیّت است و بر کراهت کمک گرفتن از دیگری در مقدمات وضو و غسل دلالت ندارد، بلکه میتوان گفت که اساساً وضو و غسل بدون کمک گرفتن از غیر در مقدمات امکانپذیر نیست و به ندرت اتفاق میافتد که انسانی که میخواهد وضو بگیرد یا غسل کند، در مقدمات وضو و غسل هیچ کمکی از غیر نگیرد چون معمول این است که انسان در تهیه آب یا مکان و امثال آن از دیگری کمک میگیرد.
پس اولاً؛ اینکه گفته شود که منظور از کراهتِ کمک گرفتن از دیگری در مقدمات وضو و غسل، کراهت شریک گرفتن در نیّت است، صحیح نیست زیرا اگر منظور، شراکت در نیّت باشد، حرام است و اینگونه نیست که اگر در نیّت عبادت، غیر را شریک کند، عبادتش مکروه باشد زیرا چنین عملی اصلاً عبادت نیست و حرام است.
ثانیاً؛ کمک گرفتن از غیر در مقدمات وضو و غسل کراهت ندارد زیرا در بیشتر اوقات، انسان ناچار است که در مقدمات وضو و غسلی که میخواهد انجام بدهد از دیگران کمک بگیرد.
مسأله 685: «الاستبراء بالبول قبل الغسل ليس شرطاً في صحّته و إنّما فائدته عدم وجوب الغسل إذا خرج منه رطوبة مشتبهة بالمنيّ، فلو لم يستبرئ و اغتسل و صلّى ثمّ خرج منه المنيّ أو الرطوبة المشتبهة لا تبطل صلاته و يجب عليه الغسل لما سيأتي»[3].
به نظر مرحوم سید (ره)، استبراء به بول، قبل از غسل، شرط برای صحت غسل نیست و تنها فایده استبراء به بول این است که اگر رطوبت مشتبه به مَنی از شخص خارج شود، غسل واجب نیست پس، اگر شخص استبراء نکند و غسل کند و نماز بخواند و بعد از خواندن نماز مَنی یا رطوبت مشتبه به مَنی از او خارج شود، نمازش باطل نمیشود ولی غسل بر او واجب میشود که دلیل آن بعداً بیان خواهد شد.
در بحث از مستحباتِ غسل جنابت عرض شد که اولین مورد از مستحبات غسل جنابت، استبراء به بول، قبل از غسل است و به روایاتی در رابطه با این حکم اشاره شد و گفته شد که هرچند که این روایات در وجوب استبراء به بول، قبل از غسل ظهور دارند، لکن ظاهر این روایات مراد نیست چون اجماع قائم شده است که اگر شخص بدون اینکه استبراء به بول کند، غسل کند، غسلش صحیح است و نصوص نیز بر صحت چنین غسلی دلالت دارند لذا روایاتی که در وجوب استبراء به بول ظهور دارند بر استحباب یا حکمت حمل میشوند، به این معنا که حکمت استبراء به بول این است که اجزاء مَنی که در مجرای بول مانده است، با استبراء به بول خارج میشوند و استبراء به بول قبل از غسل، وجوب شرطی غیری ندارد، کما اینکه گفته شد که حمل روایاتِ دال بر استبراء به بول بر وجوب نفسی تعبّدی نیز وجهی ندارد، بلکه خلاف ظاهر است.
عدم شرطیتِ استبراء به بول در صحت غسل، امری مسلّم و قطعی است، کما اینکه از مرحوم نراقی (ره) نیز این مطلب در کتاب مستند الشیعة نقل شده است که استبراء، شرط صحت غسل نیست، بلکه بر عدم شرطیت استبراء و صحت غسل ادعای اجماع شده است[4].
نه تنها دلیلی بر اشتراط استبراء به بول، قبل از غسل وجود ندارد، بلکه از اطلاق روایات وارده[5] در رابطه با کیفیت غسل که به شستن سر، بدن و عورت امر کردهاند و چیزی به عنوان استبراء در آن روایات نیامده است، استفاده میشود که استبراء به بول، قبل از غسل واجب نیست. این روایات، در رابطه با بیان اعتبار استبراء به بول، در صحت غسل، سکوت کردهاند و با این حال که در مقام بیان بودهاند متعرض اعتبار استبراء نشدهاند و خودِ این، دلیل بر عدم اشتراط استبراء است.
البته بعضی معتقدند که استبراء به بول، قبل از غسل، شرط است و برای سخن خود به روایاتی، استناد کردهاند که روایت ذیل از جمله آن روایات است؛
صحیحه محمد بن مسلم: عَنْ مُحَمَّدٍ يَعْنِي ابْنَ مُسْلِمٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الرَّجُلِ يَخْرُجُ مِنْ إِحْلِيلِهِ بَعْدَ مَا اغْتَسَلَ شَيْءٌ، قَالَ: «يَغْتَسِلُ وَ يُعِيدُ الصَّلَاةَ إِلَّا أَنْ يَكُونَ بَالَ قَبْلَ أَنْ يَغْتَسِلَ فَإِنَّهُ لَا يُعِيدُ غُسْلَهُ»[6].
در روایت مذکور، از امام صادق (ع) در رابطه با شخصی که بعد از غسل، از آلتش چیزی خارج میشود، سؤال شده است، امام (ع) فرموده است که غسل میکند و نمازش را دوباره میخواند مگر اینکه قبل از اینکه غسل کند، بول کند که در این صورت، لازم نیست که غسلش را اعاده کند.
تقریب استدلال به روایت مذکور، به این نحو است که گفتهاند که اگر استبراء به بول، قبل از غسل شرط نبود وجهی برای امر به اعاده غسل و نماز نبود، پس از امر به اعاده غسل و نماز استفاده میشود که استبراء به بول، قبل از غسل شرط است.
استدلال به روایت مذکور، پذیرفته نیست که انشاءالله، اشکال این استدلال در جلسه آینده بیان خواهد شد.
«الحمدلله رب العالمین»
[1]. سید محمدکاظم، طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص306.
[2]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب47، ص478-476، ح 4-1.
[3]. سید محمدکاظم، طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص306.
[4]. مولی احمد بن محمد مهدی، نراقی، مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج2، ص339 و 340.
[5]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الجنابة، باب26، ص229.
[6]. همان، باب36، ص251، ح6.