فصل فی الحیض 1402/02/23

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصل فی الحیض                                                                      تاریخ: 23 اردیبهشت 1402

موضوع جزئی: اجتماع حیض با شیر دادن و حمل                                                                         مصادف با: 22 شوال 1444                                                                                                                                       

سال تحصیلی: 1402-1401                                                                                              جلسه: 84   

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 خلاصه جلسه گذشته

 

بحث در بررسی قول دوم از اقوال سه‏گانه در رابطه با اجتماع حیض با حمل (بارداری)، یعنی قول به امتناع اجتماع حیض با حمل بود، عرض شد که مرحوم آیت الله خویی (ره)، این قول را در دو مقام مورد بررسی قرار داده است؛

 

مقام اول، بررسی اخباری است که قائلین به امتناع اجتماع حیض با حمل، به آنها استناد کرده‏اند. در جلسات گذشته به روایت اول در این رابطه اشاره شد و مورد بررسی قرار گرفت. عرض شد که گرچه در موثقه بودن روایت اول، مشکلی نیست و سند آن مشکلی ندارد، لکن در جهت صدور این روایت مشکل است زیرا این روایت موافق با عامّه است و لذا ممکن است که این روایت از باب تقیه صادر شده باشد. پس، با اینکه دلالت و سند روایت مشکلی ندارد، لکن جهت صدور این روایت مشکل دارد لذا استناد به این روایت تمام نیست.

 

روایت دوم: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْعِلَلِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ عَنْ مُقَرِّنٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلَ سَلْمَانُ عَلِيّاً (ع) عَنْ رِزْقِ الْوَلَدِ فِي بَطْنِ أُمِّهِ؛ فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَبَسَ عَلَيْهِ الْحَيْضَةَ فَجَعَلَهَا رِزْقَهُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ»[1].

 

امام صادق (ع) در روایت مذکور، فرموده است که سلمان از امام علی (ع) درباره رزق بچه در شکم مادرش سؤال کرد، آن حضرت (ع) در پاسخ سلمان فرمود که خداوند تبارک و تعالی خون حیض را برای او حبس کرده است، پس خون حیض را رزق او در شکم مادرش قرار داده است.

 

گفته‏اند که از این روایت استفاده می‏شود که زمانی که زن، باردار می‏شود خون حیض به عنوان غذای بچه حبس می‏شود و لذا امکان ندارد که زن باردار خون حیض ببیند، در نتیجه امکان اجتماع حیض با حمل وجود ندارد.

 

بررسی وثاقت رُواتِ روایت مذکور

 

محمد بن علی کوفی، اگر گفته شود که محمد بن علی کوفی که در سند روایت مذکور، آمده است، همان محمد بن علی است که به ابو سمیّه معروف است، کما اینکه نظر حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (حفظه الله تعالی) همین است، در این صورت محمد بن علی کوفی علاوه بر اینکه غیر امامی است، کذّاب می‏باشد.

 

اما اگر همانند مرحوم آیت الله خویی (ره)، گفته شود که محمد بن علی کوفی با ابوسمیّه فرق می‏کند، در این صورت چون محمد بن علی کوفی در سلسله اسناد تفسیر علی بن ابراهیم قمی قرار گرفته است، مشکلی ندارد و ثقه است چون مرحوم آیت الله خویی (ره) تمام اسناد تفسیر قمّی را معتبر می‏داند.

 

پس در رابطه با محمد بن علی کوفی دو نظر است؛

 

اول، نظر مرحوم آیت الله خویی (ره) است که محمد بن علی کوفی را ثقه می‏داند چون در اسناد تفسیر قمّی قرار گرفته است.

 

دوم، نظر آیت الله العظمی شبیری زنجانی (حفظه الله تعالی) است که فرموده است که محمد بن علی کوفی همان ابو سمیّه است که غیر امامی و کذّاب است.

 

عبد الله بن عبد الرحمن أصم، دومین شخصی که در سند روایت مورد بحث (روایت دوم)، قرار گرفته است عبد الله بن عبد الرحمن أصم است. گفته‏اند که این شخص غیر امامی و ضعیف است. تعبیرات دیگری، از جلمه «غال» و «کذّاب» نیز در رابطه با او به کار رفته است. نجاشی به ضعف عبد الله بن عبد الرحمن أصم تصریح کرده است[2].

 

هیثم بن واقد، در رابطه با هیثم بن واقد نیز توثیق خاصی وارد نشده است، اما مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که چون این شخص در سلسله سند روات تفسیر علی بن ابراهیم قمّی واقع شده است، ثقه است.

 

مقرّن، در رابطه با مقرِّن نیز مدح و ذمّی وارد نشده است لذا او را مجهول دانسته‏‏اند و گفته‏اند که معلوم نیست که ثقه باشد یا ثقه نباشد لذا نمی‏توان به روایات منقول از او اعتماد کرد.

 

بنابراین، روایت مورد بحث (روایت دوم)، به خاطر وجود عبد الله بن عبد الرحمن أصم در سند این روایت، ضعیف است، همچنین، مقرِّن؛ یکی دیگر از رُوات این روایت، مجهول است و مدح و ذمّی درباره او وارد نشده است پس، طبق مبنای مرحوم آیت الله خویی (ره) و دیگر رجالییون، سند این روایت ضعیف است. البته مرحوم آیت الله خویی (ره) نفیاً و اثباتاً در مورد سند این روایت ورود نکرده است و فقط روات این روایت را به طور جداگانه در رجال، مورد بحث قرار داده است، ولی این روایتِ خاص را که به عنوان دلیلِ قائلین به امتناعِ اجتماع حیض با حمل مطرح شده است، سنداً مورد بحث قرار نداده است و دلیل اینکه ایشان به سند این روایت نپرداخته است این است که ایشان دلالت این روایت بر مدعا (امتناع اجتماع حیض با حمل) را مخدوش می‏داند و گفته است که وقتی دلالت روایت تمام نیست نیازی به بررسی سند آن نیست.

 

مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که دلالت این روایت بر مدعا (امتناع اجتماع حیض با حمل) تمام نیست زیرا منافاتی ندارد که خداوند متعال خون حیض را برای تغذیه بچه‏ی در رَحِم مادر قرار داده باشد اما مازاد آن به صورت خون حیض از رَحِم زن باردار خارج شود، پس معنای روایت این نیست که زن باردار به هیچ وجه خون حیض نمی‏بیند[3]. ایشان در ادامه فرموده است که روایت صحیحه سلیمان بن خالد نیز بر این مطلب که رزق بچه از خون حیضی است که در رَحِم مادر قرار داده شده است و مازاد آن به صورت خون حیض از رَحِم زن باردار خارج می‏شود، تصریح دارد و مؤید سخن مذکور است؛

 

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) جُعِلْتُ فِدَاكَ الْحُبْلَى رُبَّمَا طَمِثَتْ، قَالَ: «نَعَمْ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْوَلَدَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ غِذَاؤُهُ الدَّمُ فَرُبَّمَا كَثُرَ فَفَضَلَ عَنْهُ فَإِذَا فَضَلَ دَفَقَتْهُ فَإِذَا دَفَقَتْهُ حَرُمَتْ عَلَيْهَا الصَّلَاةُ‌»[4].

 

سلیمان بن خالد در روایت مذکور، از امام صادق (ع) درباره زن باردار سؤال کرد که آیا ممکن است چنین زنی خون حیض ببیند؟ آن حضرت (ع) فرمود که بله، بچه در شکم مادر، غذایش خون است، پس چه بسا آن خون زیاد شود و از غذای بچه اضافه باشد، پس وقتی اضافه باشد، آن خون را دفع می‏کند و وقتی زن آن خون را دفع کند، نماز خواندن، برای او حرام می‏باشد.

 

مرحوم آیت الله خویی (ره) گفته است که این روایت، مؤید سخن ماست، یعنی اجتماع حیض با بارداری ممکن است و منعی ندارد[5].

 

نتیجه اینکه، روایت دوم از نظر سند ضعیف است چون بعضی از روات واقع شده در سند این روایت، مجهول‏اند و لذا نمی‏توان به روایات آنان اعتماد کرد، دلالت این روایت نیز [آن‏گونه که مرحوم آیت الله خویی (ره) فرمود] تمام نیست بنابراین، امکان اجتماع حیض با حمل وجود دارد.

 

روایت سوم: عَنْهُ [أی مُحَمَّد بنِ الحَسَنَ بِإِسنَادِهِ عَن أَحمَدَ بن مُحَمَّدٍ] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ الْمُثَنَّى؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ (ع) عَنِ الْحُبْلَى تَرَى الدَّفْقَةَ وَ الدَّفْقَتَيْنِ مِنَ الدَّمِ فِي الْأَيَّامِ وَ فِي الشَّهْرِ وَ الشَّهْرَيْنِ، فَقَالَ: «تِلْكَ الْهِرَاقَةُ لَيْسَ تُمْسِكُ هَذِهِ عَنِ الصَّلَاةِ»[6].

 

در روایت مذکور، راوی در رابطه با زن بارداری که در ایام بارداری و در یک ماه و دو ماه، یک بار یا دو بار خون می‏بیند؛ از امام کاظم (ع) سؤال کرده است، آن حضرت (ع) فرموده است که آن خونی که خارج می‏شود موجِب امساک و ترک نماز نمی‏شود [چون یک یا دو بار خارج شده است، در حالی که خون حیض که موجب می‏شود نماز ترک شود حداقل سه روز خارج می‏شود].

 

گفته‏اند که از این روایت استفاده می‏شود که خونی که در ایام بارداری از زن خارج می‏شود خون حیض نیست، در نتیجه خون حیض با باردای جمع نمی‏شود.

 

نکته: اگر ابوالحسن (ع) با قید «الأوّل» یا قید «الماضی» باشد، منظور، امام کاظم (ع) است، اگر ابوالحسن (ع) به «الرضا» یا «الثانی» مقیّد باشد، منظور، امام رضا (ع) است، اگر به «الثالث» مقیّد باشد، منظور، امام هادی (ع) است و اگر هیچ قیدی در کنار آن نیامده باشد، با توجه به محتوای روایت و رُواتی که در سند روایت آمده‏اند [که با کدام امام (ع) هم‏عصر بوده‏اند،] مشخص می‏شود که منظور، کدام امام (ع) است.

 

سند روایت مذکور، مشکلی ندارد چون احمد بن محمد که در سند این روایت آمده است بین دو نفر مشترک است [که یکی احمد بن محمد بن خالد البرقی است و دیگری احمد بن محمد بن عیسی الأشعری است] که هر دو از ثقات می‏باشند و طریق شیخ طوسی (ره) به این دو صحیح است و علی بن حکم [أو حکیم] و حُمید بن مثنّی نیز از أجلّاء ثقات می‏باشند بنابراین، سند این روایت مشکلی ندارد.

 

بحث جلسه آینده: روایت سوم، ان‏شاءالله، در جلسه آینده از حیث دلالت بررسی خواهد شد.

 

«الحمدلله رب العالمین»

 



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الحیض، باب30، ص333، ح13.

[2]. نجاشی، رجال النجاشی، ص217.

[3]. سید ابوالقاسم، موسوی خویی، موسوعة الإمام الخوئي، ج‌7، ص81.

[4]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الحیض، باب30، ص333، ح14.  

[5]. سید ابوالقاسم، موسوی خویی، موسوعة الإمام الخوئي، ج‌7، ص81.

[6]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الحیض، باب30، ص332، ح8.  

 

Please publish modules in offcanvas position.