تذکر اخلاقی: غنیمت شمردن دعا در چهار وقت99/11/08

قال مولینا الامیرالمؤمنین الإمام علی بن ابیطالب (ع): «اغْتَنِمُوا الدُّعَاءَ عِنْدَ أَرْبَعٍ؛ عِنْدَ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ وَ عِنْدَ الْأَذَانِ وَ عِنْدَ نُزُولِ الْغَيْثِ وَ عِنْدَ الْتِقَاءِ الصَّفَّيْنِ لِلشَّهَادَةِ»[1].

 

مولای متقیان امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است که در چهار زمان دعا را غنيمت شماريد؛ هنگام قرائت قرآن؛ هنگام اذان؛ هنگام نزول باران و هنگام رو به رو شدن دو لشگر مؤمنين و كفار، براى جنگ.

 

در رابطه با دعا سه چیز باید مورد توجه قرار گیرد؛ اول، زمان استجابت دعا است، دوم، فلسفه ابتلاء انسان به مشکلات تا انسان بخواهد دعا کند، سوم، حکمت تأخیر در اجابت بعضی از دعاها است و چهارم، اینکه چرا اصلاً گاهی دعا مستجاب نمی‏شود؟

 

مطلب اول، در رابطه با زمان‏های استجابت دعا است.

 

امام علی (ع) فرموده است که در چهار زمان دعا را غنیمت بشمار؛

 

اول، هنگام خواندن قرآن است. معنای این کلام عام است، یعنی هم، زمانی که خود انسان قرآن می‏خواند و هم، زمانی که در مجلسی حضور دارد که قرآن قرائت می‏شود و او شنونده است، اگر انسان دعا کند، دعایش مقرون به اجابت است و خداوند متعال به خاطر جایگاهی که قرآن نزد او دارد، دعای دعا کننده را رد نمی‏کند و آن را مستجاب می‏کند.

 

دوم، هنگام اذان است. این کلام نیز اطلاق دارد و هم، شامل خود انسان می‏شود که اذان بگوید و هم، شامل مؤذن دیگر می‏شود که کس دیگری اذان بگوید و او گوش بدهد.

 

سوم، هنگام نزول باران است.

 

چهارم، هنگام رو به رو شدن دو لشگر مؤمنين و كفار، براى جنگ است. دو احتمال در رابطه با مورد چهارم وجود دارد؛ اول، اینکه منظور این است که دو صف از یک جبهه با هم ملاقات می‏کنند و هدفشان شهادت است و دوم، اینکه منظور، این است که یک صف در مقابل صف دیگر قرار می‏گیرد و هدفش شهادت است.

 

همه چهار مورد مذکور، مورد عنایت و توجه خداوند متعال می‏باشند و لذا چون خداوند متعال به این موارد عنایت دارد، دعای شخص در این موارد، مقرون به اجابت است و خداوند متعال آن را مستجاب می‏کند. استجابت دعا، هم ظرف زمانی می‏خواند و هم ظرف مکانی می‏خواهد، مثلاً ماه مبارک رمضان و شب‏های قدر، ظرف زمانی برای استجابت دعا می‏باشند و مکان‏های متبرکه، مثل مساجد و حرم اهل بیت (ع) ظروف مکانی برای استجابت دعا می‏باشند.

 

گاهی خداوند متعال مقدماتی را فراهم می‏کند که انسان با خداوند دردِدل کند و در پیشگاه خداوند متعال تضرّع کند و اشک بریزد و مشکلش را مطرح کند و آن، زمانی است که خداوند بنده را مبتلا می‏کند و مشکلی در زندگی او پیش می‏آید و این مشکل باعث می‏شود که انسان در پیشگاه خداوند متعال تضرّع کند. انسان‏ها به راحتی در پیشگاه خداوند تضرّع نمی‏کنند و تا مشکلی برای آنها پیش نیاید درِ خانه خدا را نمی‏زنند و معمولاً مشکلات خود را نزد دیگران مطرح می‏کنند و وقتی از آنان ناامید می‏شوند به یاد خداوند می‏افتند و مشکل خود را با خدا مطرح می‏کنند و از او کمک می‏جویند، در حالی که خداوند متعال فرموده است: «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لاَيُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»[2]؛ پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرّع و در پنهانى، بخوانيد! (و از تجاوز، دست برداريد كه) او متجاوزان را دوست نمى‌دارد. رسول اکرم (ص) در رابطه با این نکته که تضرّع در پیشگاه خداوند متعال و دعا کردن، محبوب خداوند می‏باشند، فرموده است: «إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ لِيَسْمَعَ تَضَرُّعَهُ»[3]؛ اگر خداوند بنده‏ای را دوست داشته باشد او را مبتلا به مشکل و سختی می‏کند تا تضرّع او را بشنود. انسان فکر می‏کند که اگر بلایی بر انسان نازل شود، الزاماً نشانه خشم خداوند متعال نسبت به انسان است، در حالی که همیشه این‏گونه نیست، بله گاهی بلا جنبه عذاب و تأدیب دارد، ولی همیشه این‏گونه نیست، بلکه گاهی نزول بلا به این خاطر است که خداوند دوست دارد که انسان بیشتر با خداوند ارتباط برقرار کند و در پیشگاه او تضرّع و ابراز نیاز کند. اشکی که از چشمان انسان جاری می‏شود، مقام قرب انسان را بالا می‏برد و مشکلی که برای او پیش می‏آید، مشکلِ ظاهری است ولی در واقع بر کمالات او می‏افزاید. پس مشکلاتی که برای انسان پیش می‏آیند به ظاهر تلخ‏اند و مثل دارویی می‏مانند که مزه تلخ دارند، لکن برای بیمار شفابخش‏ است.

 

مطلب دوم، حکمت تأخیر در اجابت بعضی از دعاها است.

 

امام صادق (ع) در رابطه با اینکه گاهی انسان دعا می‏کند، لکن دعای او مستجاب نمی‏شود، فرموده است: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي حَاجَتِهِ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَخِّرُوا إِجَابَتَهُ شَوْقاً إِلَى صَوْتِهِ وَ دُعَائِهِ»[4]؛ مؤمن دعا می‏کند و برای حاجتش خدا را می‏خواند، در این هنگام خداوند به ملائکه می‏فرماید که اجابت دعای او را به تأخیر اندازید به خاطر اینکه خداوند از دعای آن بنده خوشحال می‏شود و اشتیاق به صدا و دعای او دارد. خدا را خواندن و تضرّع به پیشگاه الهی آثار و برکات زیادی دارد، از جمله اینکه جلو وسوسه‏های شیطان را می‏گیرد و شیطان را از صحنه زندگی انسان دور می‏کند و قلب انسان مالامال از عشق و محبّت به خدا می‏شود و خداوند چنین انسانی را دوست می‏دارد.

 

خداوند متعال فرموده است: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ»[5]؛ هنگامى كه سوار بر كشتى شوند، خدا را با اخلاص مى‌خوانند (و غير او را فراموش مى‌كنند)، امّا هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد، باز مشرك مى‌شوند!

 

روز قیامت خداوند متعال به شخصی که استجابت دعای او به تأخیر افتاده بوده است یا دعایش مستجاب نشده است، می‏فرماید که تو دعا کردی، اما من اجابت دعای تو را به تأخیر انداختم ولی در عوضِ اجابت دعایت و آن خواسته‏ات که باید در دنیا به تو عنایت می‏کردم این پاداش‏ها را برای تو در نظر گرفته‏ام و این پاداش‏ها به عوض دعاهایی است که به تأخیر افتاده است. چنین انسانی در روز قیامت می‏گوید که ای کاش که هیچ دعای من در دنیا مستجاب نمی‏شد و در قبال عدم استجابت دعا این پاداش‏ها به من داده می‏شد و به تعبیر روشن‏تر، نسیه آخرت بهتر از نقد دنیاست.

 

 

 



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج7، کتاب الصلاة، ابواب الدعا، باب23، ص64، ح2.

[2]. «الأعراف»:55.

[3]. حسن بن محمد، دیلمی، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص183.

[4]. کلینی، الکافی (ط- الإسلامیه)، ج2، ص490.

[5]. «العنکبوت»:65.

 

Please publish modules in offcanvas position.