فصل فی تتمه احکام غسل 1401/06/22

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تتمه احکام غسل          تاریخ: 22 شهریور 1401

موضوع جزئی: حکم فرو رفتن در آب، به عنوان غُسل و شک بعد از آن                   مصادف با: 16 صفر 1444                                                                                                                                       

سال تحصیلی: 1402-1401                     جلسه: 6   

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مسأله 695: «إذا ارتمس في الماء بعنوان الغسل ثمّ شك في أنّه كان ناوياً للغسل الارتماسي حتّى يكون فارغاً أو لغَسل الرأس و الرقبة في الترتيبي حتّى يكون في الأثناء و يجب عليه الإتيان بالطرفين، يجب عليه الاستئناف. نعم، يكفيه غَسلُ الطرفين بقصد الترتيبي لأنّه إن كان بارتماسه قاصداً للغسل ‌الارتماسي فقد فرغ و إن كان قاصداً للرأس و الرقبة فبإتيان غسل الطرفين يُتِمُّ الغسل الترتيبي»[1].

به نظر مرحوم سید (ره)، اگر شخص به عنوان غُسل در آب فرو برود، سپس شک کند که آیا نیّت غُسل ارتماسی کرده بود تا از وظیفه‏اش فارغ شده باشد و غُسلش تمام شده باشد یا به قصد شستن سر و گردن در غُسل ترتیبی در آب فرو رفته است که هنوز در اثناء غُسل می‏باشد و بر او واجب است که سمت راست و سمت چپ را نیز بشوید در این صورت، واجب است که غُسل را از سر بگیرد. بله! شستن طرفین به قصد غُسل ترتیبی کفایت می‏کند زیرا اگر با فرو رفتن در آب، غُسل ارتماسی را قصد کرده باشد، پس، از آن فارغ شده است و اگر قصدش از فرو رفتن در آب به قصد شستن سر و گردن باشد، با شستن طرف راست و طرف چپ بدن، غُسل ترتیبی تمام می‏شود.

توضیح اینکه، در فرض مسأله، امری که متوجه مکلّف است خارج از دو فرض نیست و آن، اینکه یا مکلّف در متن واقع، نیّت غُسل ارتماسی کرده است که با فرو رفتن در آب، آن غُسل محقق شده است یا اینکه در متن واقع، فرو رفتن در آب به نیّت شستن سر و گردن بوده است که با شستن سمت راست و سمت چپ بدن، غُسل ترتیبی محقق می‏شود. پس در عالَم واقع، صورت سومی برای این شخص متصور نیست و فقط دو صورت متصور است که اول، این است که فرو رفتن او در آب به قصد غُسل ارتماسی بوده است که با فرو رفتن در آب، این امر محقق شده است یا اینکه به نیّت شستن سر و گردن در آب فرو رفته است که سمت راست و سمت چپ بدن را نیز می‏شوید و غُسل ترتیبی محقق می‏شود در نتیجه، بعد از شستن سمت راست و سمت چپ بدن، شخص نسبت به فراغت ذمّه خود یقین پیدا می‏کند چون اگر نیّت غسل ارتماسی کرده باشد، با فرو رفتن در آب محقق شده است و اگر شستن سر و گردن را نیّت کرده باشد در ادامه که سمت راست و سمت چپ بدن را می‏شوید، غسل ترتیبی محقق می‏شود و ذمّه او نسبت به تکلیف بری می‏شود.

ظاهر این است که مراد از استیناف [يجب عليه الاستئناف] که در کلام مرحوم سید (ره) آمده است، عدول به ارتماسی است، یعنی شخص باید دوباره غسل را به صورت ارتماسی انجام بدهد و ارتماسی بودن غسل، به قرینه مقابله فهمیده می‏شود، البته این در صورتی است که مکلّف بخواهد غُسل را به صورت ارتماسی انجام بدهد.

عبارت «یکفیه غسل الطرفین بقصد الترتیبی» با تعلیلی که بعد از آن آمده است (لأنّه إن كان بارتماسه قاصداً للغسل ‌الارتماسي فقد فرغ و إن كان قاصداً للرأس و الرقبة فبإتيان غسل الطرفين يُتِمُّ الغسل الترتيبي)، بر فراغت ذمّه با شستن طرف راست و طرف چپ بدن دلالت دارد. پس عبارت «یکفیه غسل الطرفین بقصد الترتیبی» قرینه مقابله است بر اینکه استینافی که در کلام مرحوم سید (ره) آمده است به غسل ارتماسی برمی‏گردد چون غسل ترتیبی نیازی به استیناف ندارد، بلکه شستن طرف راست و طرف چپ و ضمیمه این دو به سر و گردن، برای تحقق غسل ترتیبی کفایت می‏کند.

مسأله696: «إذا انغمس في الماء بقصد الغسل الارتماسي ثمّ تبيّن له بقاء جزء من بدنه غير منغسل يجب عليه الإعادة ترتيباً أو ارتماساً و لا يكفيه جعل ذلك الارتماس للرأس و الرقبة إن كان الجزء الغير المنغسل في الطرفين، فيأتي بالطرفين الآخرين لأنّه قصد به تمام الغسل ارتماساً لا خصوص الرأس و الرقبة و لا يكفي نيّتهما في ضمن المجموع»[2].

مرحوم سید (ره)، نوشته است که اگر شخص به قصد غسل ارتماسی در آب فرو رود، سپس برای او روشن شود که بخشی از بدنش شُسته نشده است، واجب است که غسل خود را به صورت ترتیبی یا ارتماسی اعاده کند و اگر جزئی که شُسته نشده است از دو طرفِ چپ یا راست بدن باشد، کفایت نمی‏کند که ارتماس مذکور را برای شستن سر و گردن قرار دهد و بعد سمت راست و سمت چپ را بشوید زیرا او هنگام فرو بردن بدن در آب، غُسل ارتماسی را قصد کرده بود و خصوص شستن سر و گردن را قصد نکرده است و نیّت سر و گردن در ضمن مجموعِ غُسل ارتماسی کفایت نمی‏کند.

نکته: اینکه مرحوم سید (ره) در مسأله مذکور، فرموده است که شخص باید غُسل را به صورت ترتیبی یا ارتماسی اعاده کند، در فرضی است که این دو غُسل، دو طبیعت متغایر باشند که در نتیجه، آنچه به صورت ارتماسی قصد کرده باشد با انجام غُسل، به صورت ترتیبی محقق نمی‏شود و اگر غُسل را به نحو ترتیبی قصد کرده باشد با انجام آن، به نحو ارتماسی محقق نمی‏شود [ما قُصد لم یقع و ما وَقع لم یُقصَد].  

سؤال: آیا غُسل ارتماسی و غسل ترتیبی طبیعت واحده هستند یا اینکه هر کدام از این دو، غُسل مستقلی است که به دیگری ربط ندارد؟

پاسخ: اگر غسل ارتماسی و ترتیبی، طبیعت واحده باشند [به این معنا که هدف از غسل، این است که تمام بدن شسته شود؛ اعم از اینکه غُسل به صورت ارتماسی واقع شود یا به صورت ترتیبی واقع شود]، در این صورت، در فرض مذکور [که شخص به قصد غُسل ارتماسی، بدن خود را در آب فرو برده است، لکن بعد مشخص شده است که بخشی از بدنش شسته نشده است]، اگر آن جزء شُسته نشده، در دو طرف راست و چپ بدن باشد، انغماس (فرو رفتن در آب) مذکور را می‏توان به عنوان شستنِ سر و گردن قرار داد و غُسل ترتیبی را با شستن سمت راست و سمت چپ بدن تمام کرد و اگر شخص نخواهد غُسل را به نحو ترتیبی انجام بدهد، می‏تواند غسل ارتماسی کند، ولی اگر غسل ارتماسی و غسل ترتیبی، دو طبیعت جدا از هم باشند، در فرض مسأله که شخص به قصد غُسل ارتماسی بدن خود را در آب فرو برده است و بعد برای او مشخص شده است که بخشی از بدن شسته نشده است باید غُسل خود را به صورت ترتیبی یا ارتماسی اعاده کند.

همچنین، تعبیر «و لا يكفي نيّتهما في ضمن المجموع» که در ذیل کلام مرحوم سید (ره) آمده است حاکی از این است که غسل ترتیبی و ارتماسی دو طبیعت متغایره می‏باشند، در صورتی که اگر این دو غُسل، طبیعت واحده باشند، نیّت شستن سر و گردن در ضمن مجموعِ غسل ارتماسی، کفایت می‏کند.

فرض مذکور را می‏توان به نماز فرادی و نماز جماعت تشبیه کرد که هر دو، طبیعت واحده می‏باشند، لکن تفاوت‏هایی بین این دو وجود دارد، مثل اینکه در نماز فرادی خواندن قرائت برای مأموم لازم است، ولی خواندن قرائت در نماز جماعت برای مأموم جایز نیست همچنین، در نماز فرادی زیادی رکن [، مثل زیادی رکوع] مضرّ و مخلِّ به نماز است، ولی در نماز جماعت زیادی رکن، به خاطر متابعت از امام جماعت اشکال ندارد، در مانحن‏فیه نیز گفته می‏شود که مانعی نیست که مکلّف، ارتماس در آب را به عنوان شستن سر و گردن قرار بدهد چون طبیعت واحده را که شستن تمام بدن بوده است، قصد کرده است و شستن سر و گردن در ضمن این ارتماس تحقق پیدا کرده است لذا بقیه بدن را نیز می‏شوید و غُسلش را تمام می‏کند، یعنی چون غسل ترتیبی و ارتماسی طبیعت واحده می‏باشند و غرض از غُسل، شستن تمام بدن است لذا چون سر و گردن را شسته است، نیّت را به غسل ارتماسی عدول می‏دهد و بقیه بدن را نیز می‏شوید.

بنابراین، اگر غُسل ترتیبی و ارتماسی طبیعت واحده باشند، در این صورت، غرض از غُسل، شستن تمام بدن است و چون هدف، شستن تمام بدن است، شخص می‏تواند بخشی از غسل را به نحو ترتیبی و بخشی را به نحو ارتماسی انجام بدهد، کما اینکه شخص می‏تواند بخشی از وضویش را به نحو ترتیبی و بخشی از آن را به نحو ارتماسی انجام بدهد.

«الحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص312.

[2]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص312.

Please publish modules in offcanvas position.