فصل فی الحیض 1401/12/14

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصل فی الحیض                                                                       تاریخ: 14 اسفند 1401

موضوع جزئی: حکمِ خونِ خارج شده از مشکوک البلوغ                                                              مصادف با: 12 شعبان 1444                                                                                                                                       

سال تحصیلی: 1402-1401                                                                                              جلسه: 71   

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه جلسه گذشته

عرض شد که مرحوم امام (ره) در عین حالی که روایاتِ صفات حیض را با سه دلیل ردّ کرده است در نهایت فرموده است که با تمسک به علم یا اطمینانِ به حیض بودن خون، به بلوغ حکم می‏شود، یعنی اگر به حیض بودن خون اطمینان حاصل شود، علاوه بر اینکه حیضیّت ثابت می‏شود، بلوغ نیز ثابت می‏شود لذا بعید نیست که آثار بلوغ و حیضیّت بر آن خون بار شود هر چند که خالی از اشکال نیست.

سایر انظار

بعضی از علمای دیگر نیز همانند مرحوم امام (ره)، ملاک را اطمینان دانسته‏اند و گفته‏اند که اگر انسان نسبت به حیض بودن خونی که دیده است، اطمینان پیدا کند، آن خون، خون حیض محسوب می‏شود و احکام حیض بر آن بار می‏شود. در ذیل به نظر بعضی از این علما اشاره می‏شود؛

1) نظر مرحوم حاج آقا رضا همدانی (ره). ایشان فرموده است: «أنّ للحيض أوصافاً و أماراتٍ ظنّيّةً يندر التخلّف عنها، فربما يحصل منها الوثوق بأنّه هو الدم المعهود، فيثبت به لازمه و هو البلوغ»[1]؛ همانا خون حیض اوصاف و اماراتی دارد که به ندرت از آن اوصاف تخلّف می‏کند، یعنی خیلی کم پیش می‏آید که خونی این اوصاف را داشته باشد و حیض نباشد و چه بسا از این اوصاف برای شخص اطمینان حاصل شود که خون مورد نظر، خون حیض است، پس به وسیله این خونِ حیض، لازم آن که بلوغ است ثابت می‏شود.

2) نظر مرحوم کاشف الغطاء (ره). ایشان در ذیل کلام مرحوم سید (ره) [که فرموده است که اگر از مشکوک البلوغ خونی خارج شود که اوصاف حیض را داشته باشد، آن خون محکوم به حیضیّت است و علامت برای بلوغ نیز می‏باشد]، فرموده است: «مع حصول العلم أو الاطمئنان، أمّا بدونه فالحكم بالحيضيّة مشكل و عدّ الحيض من علائم البلوغ إنّما هو بهذا الاعتبار»[2]؛ [اینکه مرحوم سید (ره) فرموده است که خونی که اوصاف حیض را داشته باشد، محکوم به حیضیّت است] در فرضی است که نسبت به حیض بودن آن خون علم یا اطمینان باشد، اما بدون حصول علم یا اطمینان، حکم به حیضیّت مشکل است و حیض به این اعتبار [، یعنی با فرض علم یا اطمینان به حیض بودن]، علامت برای بلوغ می‏باشد.

3) نظر مرحوم آقا ضیاء عراقی (ره). ایشان نیز در ذیل کلام مرحوم سید (ره)، فرموده است: «على وجه يوجب الاطمئنان بحيضيّته كما يظهر ذلك من قوله (عليه السّلام): «دمٌ يُعرَف»[3]... أنّ إرجاع الشارع إلى الصفات لكونها من الطرق العقلائيّة الموجبة للاطمئنان به على وجه لا يبقى لهم خفاء فيه و كان من المعروف عندهم و حينئذٍ المدار التامّ على حصول الاطمئنان به»[4]؛ حکم به حیضیت خونی که صفات حیض را دارد، در وجهی است که موجب اطمینان به حیضیت آن خون گردد، کما اینکه این مطلب از قول امام (ع) که فرموده است: «حیض خونی است که به حیضیّت شناخته شود»، فهمیده می‏‏شود... همانا ارجاع شارع به صفات، به این خاطر است که صفات یکی از راه‏های عقلایی است که اطمینان‏آور است، به گونه‏ای که چیز پنهانی برای عقلا باقی نمی‏ماند و معروف نزد عقلا همین است و در این هنگام، معیار و ملاک تام [برای حکم به حیضیّت]، حصول اطمینان است.

4) نظر مرحوم آیت الله میلانی (ره). ایشان فرموده است که در فرمایش مرحوم سید (ره) تأمل است، مادامی که از آن صفات، نسبت به حیضیّت خون اطمینان حاصل نشود. منظور این است که صرف اوصاف، به تنهایی نشانه حیض و بلوغ نمی‏باشد.

5) نظر حضرت آیت الله سیستانی (حفظه الله تعالی). ایشان فرموده است: «فیه اشکالٌ. نعم اذا اطمأنّ بکونه حیضاً و لو باستخدام وسائل العلمیّة کان ذلک موجباً للاطمینان عادة بسبق بلوغها تسع سنین»؛ در فرمایش مرحوم سید (ره) و مشهور، اشکال است. بله! اگر به حیض بودن خون اطمینان حاصل شود ولو از طریق استفاده از وسایل علمی باشد، این اطمینان به حیضیّت موجب اطمینان به این نکته می‏شود که بلوغ، سابق بر حیض بوده است.

جمع بندی

جمع بندی انظار فقها در رابطه با مسأله701 به شرح ذیل است؛

مرحوم سید (ره) فرموده است که اگر خونی از دختر بچه‏ای که بلوغ او مشکوک است، خارج شود آن خون محکوم به حیضیّت است و آن خون علامت بر بلوغ قرار داده می‏شود.

در مورد این مسأله انظاری مطرح است؛

نظر مرحوم سید (ره) و مشهور فقها این است که خون خارج شده از مشکوک البلوغ را خون حیض می‏دانند و آن خون را نشانه بلوغ دانسته‏اند.

مرحوم آیت الله حکیم (ره)، برای این نظر به اطلاق نصوصی؛ از جلمه مرسله صدوق (ره)، موثقه عمار، خبر یونس بن یعقوب و موثقه عبدالله بن سنان استناد کرده است که در جلسات گذشته به آنها اشاره شد.

ایشان با استناد به این روایات قائل به طریقیت حیض برای بلوغ شده است. البته روایات مذکور، از طرف مرحوم آیت الله خویی (ره) مورد خدشه قرار گرفت و ایشان این روایات را تضعیف کرده است و لذا استناد به این روایات را تمام نمی‏داند.

نظر مرحوم آیت الله خویی (ره) این است که حیض طریق برای بلوغ است و احکامی، مثل وجوب روزه، نماز و پوشش بر آن مترتّب می‏شود. ایشان فرموده است که دیدن خونی که اوصاف حیض را داشته باشد کاشف از تحقّق بلوغ و نُه سالگی است.

بنابراین، همان‏گونه که اشاره شد دلیلی که مرحوم آیت الله حکیم (ره) اقامه کرده است، اطلاق نصوص است، به این نحو که روایات چهارگانه مذکور، حیض را علامت وجوب احکام قرار داده‏اند مطلقا، اعم از اینکه به تحقق نُه سالگی علم باشد یا نسبت به تحقق نُه سالگی شک باشد.

البته در فرضی که به عدم تحقق نُه سالگی علم باشد، به دلیل اجماع فقها، به حیضیّت آن خون حکم نمی‏شود، یعنی اگر یقین داشته باشیم که نُه سال دختر تمام نشده است و خونی ببیند که اوصاف حیض را داشته باشد به حیضیّت آن حکم نمی‏شود و لذا اطلاق نصوص مذکور، شامل این فرض نمی‏شوند.

مرحوم آخوند (ره)، بر خلاف تسالم فقها، معقتد است که در فرض علم به عدم تحقق نُه سالگی، خونی که اوصاف حیض را داشته باشد و از دختر بچه خارج شود، محکوم به حیضیّت است و حکم خون حیض را دارد و این خون علامت و نشانه بلوغ است. به عبارت دیگر، ایشان دو چیز را معیار و ملاک برای بلوغ قرار داده است، یکی اتمام نُه سالگی و دیگری خروج خونی که صفات حیض را داشته باشد، یعنی خروج خونی که اوصاف حیض را داشته باشد را به عنوان سبب مستقلی برای حیض برشمرده است.

مرحوم آیت الله شیخ جواد تبریزی (ره)، در کتاب تنقیح مبانی العروة در رابطه با روایاتِ بیان کننده اوصاف خون حیض فرموده است که غرضِ امام معصوم (ع) از بیان این روایات، این است که هرگاه شخص در حیض بودن خون شک کند، این اوصاف را اماره بر حیض بودن قرار بدهد، یعنی شارع روایات را بی‏جهت بیان نکرده است، بلکه روایات را بیان کرده است که معیار برای شخصِ شاکّ باشد تا در موارد شک، به معیارهای مذکورِ در این روایات مراجعه کند و با تمسک به اوصاف بیان شده در روایات، خون حیض را از خون استحاضه تفکیک کند که اگر خون مورد نظر که در حیض بودن آن شک شده است، اوصاف مذکور را داشته باشد حیض وگرنه استحاضه است. اما این اوصاف برای کسی که مشکوک البلوغ است، هم ملاک برای حیض بودنِ خون است و هم ملاک برای تحقّق بلوغ می‏باشد.

بنابراین، اگر خون، صفات مذکور را داشته باشد، لازم واقعی بر اتمام نُه سالگی است، یعنی گویا از معلول به علت پی برده شده است، یعنی از لازم (حیض) به ملزوم (نُه سالگی) می‏رسیم.

مرحوم محقق همدانی (ره)، مرحوم آقا ضیاء عراقی (ره)، مرحوم کاشف الغطاء (ره)، مرحوم امام (ره)، مرحوم آیت الله میلانی (ره) و حضرت آیت الله سیستانی (حفظه الله تعالی) معتقدند که صرف دیدن خونی که اوصافِ حیض را داشته باشد برای حکم به حیضیّت خون و تحقّق بلوغ کافی نیست، بلکه باید اطمینان به حیض بودن حاصل شود، یعنی در فرضی که به حیضیّت اطمینان پیدا شود، به حیض بودن آن خون و بلوغ حکم می‏شود ولی اگر اطمینان به حیضیّت حاصل نشود، به صرف داشتن اوصاف حیض نمی‏توان به حیضیّت حکم کرد.

«الحمدلله رب العالمین»



[1]. آقا رضا همدانی، مصباح الفقیه،ج4، ص17.

[2]. العروة الوثقى (المحشى)، ج‌1، ص530.  

[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 2، كتاب الطهارة، ابواب الحیض، باب3، ص275 و 276، ح 3و4.

[4]. العروة الوثقى (المحشى)، ج‌1، ص529.

Please publish modules in offcanvas position.