درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی الحیض تاریخ: 2 اردیبهشت 1403 موضوع جزئی: وجوب اختبار خون حیض از بکارت مصادف با: 12 شوال 1445 سال تحصیلی: 1403-1402 جلسه: 61 |
سؤال: مراد از حرمت نماز خواندن در حال حیض، چه نوع حرمتی است؟ آیا این حرمت صرفاً یک حرمت تشریعی است یا اینکه حرمت نماز خواندن برای زن حائض، ذاتی است؟
پاسخ: در این رابطه دو قول وجود دارد؛
قول اول، اینکه عدهای از جمله آیت الله خویی (ره) معتقدند که منظور از حرمت در فرض مذکور، حرمت تشریعی است که آثاری بر آن مترتب میشود و گفتهاند که از مجموع ادله دال بر حرمت نماز خواندن در حال حیض استفاده میشود که حرمت مذکور، حرمت تشریعی است.
حرمت تشریعی، به معنای ادخال چیزی در دین است که جزء دین نبوده است و در فرض مذکور، اگر زن حائض بخواهد به قصد امر شارع [، به این معنا که چون امر به نماز از شارع صادر شده است] نماز بخواند [، اعم از اینکه از باب اینکه امر وجوبی به نماز تعلق گرفته باشد بخواهد نماز بخواند یا به نیّت امر استحبابی بخواهد نماز بخواند] مرتکب فعل حرام شده است چون چیزی را که جزء دین نبوده است در دین داخل کرده است، اما اگر بخواهد بدون اتیان امر شارع، بلکه صرفاً به رجاء مطلوبیّت و محبوبیّت نماز بخواند در این صورت، حرامی مرتکب نشده است، لکن از باب اینکه شارع از نماز خواندن در حال حیض نهی کرده است و نهی شارع به فساد و بطلان نماز ارشاد دارد، نمازی که خوانده است مطلوب نیست بنابراین، به نظر آیت الله خویی (ره)، نماز خواندنِ زن حائض، حرمت تشریعی دارد ولی اگر به قصد امر شارع نماز نخواند، بلکه صرفاً به رجاء مطلوبیّت بخواند، خواندن چنین نمازی حرمت تکلیفی ندارد.
قول دوم، اینکه برخی دیگر از فقها، مثل امام خمینی (ره) معتقدند که منظور از حرمتِ مذکور، حرمت ذاتی است، یعنی نماز خواندنِ زن حائض، مثل حرمت شرب خمر، حرمت کِذب، حرمت ربا و امثال آن حرمت ذاتی دارد و نفس نماز خواندنِ حائض مبغوض است و حرام است، هرچند که نماز را صرفاً به رجاء مطلوبیّت بخواند بنابراین، اگر زن حائض به رجاء مطلوبیّت و محبوبیّت نیز نماز بخواند نمازش باطل است و علاوه بر بطلان نماز، کار حرام نیز مرتکب شده است.
انشاءالله، ادله دو قول مذکور، در بحث از احکام حائض ذکر خواهد شد.
سؤال: اگر زن خونی ببیند که بین خون حیض و بکارت مردّد باشد و بدون اختبار و فحص نماز بخواند و بعد از نماز معلوم شود که نمازی که خوانده در حالت پاکی خوانده شده است، نمازی که خوانده است چه حکمی دارد؟
پاسخ: این است که در فرض مذکور که زن میدانسته که امر او بین حائض و طاهر دایر است و وظیفهاش اختبار است، لکن اختبار نکرده است و با همان حالت نماز خوانده است و بعد از نماز معلوم شده که پاک بوده است طبق مبنای آیت الله خویی (ره) که قائل به حرمتِ تشریعی نمازِ حائض میباشد نمازی که خوانده است صحیح است زیرا اگر زن، نماز را به قصد اتیان امر شارع بخواند، نمازش باطل است چون چیزی که جزء دین نیست را داخل دین کرده است و این تشریع و حرام است، ولی مانحنفیه اینگونه نیست زیرا نماز را به رجاء مطلوبیّت و محبوبیّت انجام میدهد و نه به قصد امر شارع و با اینکه اختبار نکرده است بعد از نماز معلوم شده است که نمازی که خوانده است را با حالت پاکی خوانده است و در این صورت، در عمل، تشریعی صورت نگرفته است در نتیجه نمازی که خوانده است صحیح است و فعلی که انجام داده است نیز چون به قصد امر نبوده است، حرام نبوده است.
اما طبق مبنای امام خمینی (ره) که حرمتِ ذاتی نمازِ حائض را قائل است، نمازی که زن حائض میخواند، اعم از اینکه به قصد اتیان امر شارع بخواند یا به رجاء مطلوبیّت و محبوبیّت بخواند مبغوض شارع است و حرمت ذاتی دارد، لکن صحت و بطلان چنین نمازی دایر مدار قصد قربت است، به این معنا که اگر زن نمیداند حائض است یا پاک است و با اینکه التفات دارد که باید اختبار کند، اختبار نکند و نماز بخواند و بعد متوجه شود که با حالت پاکی نماز خوانده است در صورتی که از نمازی که زن خوانده است قصد قربت متمشّی شود نمازش صحیح است ولی اگر قصد قربت از او متمشّی نشود نمازش صحیح نیست.
البته عدهای از قائلین به حرمت ذاتیِ نماز حائض، بر خلاف مرحوم امام (ره) معتقدند که وقتی امر بین حرام و واجب دایر باشد، اصلاً قصد قربت متمشّی نمیشود لذا نمازِ زن حائض باطل است، هرچند که زن بعد از خواندن نماز متوجه شود که نمازش را در حالت پاکی خوانده است. این افراد در دلیل کلام خود گفتهاند که نمازی که شخص مذکور خوانده است از دو حال خارج نیست و آن، اینکه یا نماز بر آن زن واجب بوده است و آن زمانی است که در حالت پاکی باشد و یا حرام بوده است و آن زمانی است که زن در حالت حیض باشد و لذا چون امر از موارد دوران بین محذورین (وجوب و حرمت) است اساساً از چنین زنی قصد قربت متمشّی نمیشود و وقتی قصد قربت از او متمشّی نشود نمازی را که بدون اختبار خوانده است، باطل است، هرچند که بعداً معلوم شود که در حالت پاکی خوانده است.
ولی طبق مبنای حرمتِ تشریعی نمازِ حائض، دوران امر بین وجوب و حرمت نبود چون قائلین این دیدگاه معتقدند که نماز حائض حرمت ذاتی ندارد، بلکه اگر زن بخواهد نماز را به قصد امر شارع انجام بدهد حرمت تشریعی دارد و فرض این است که زن نمازش را به قصد اتیان امر شارع انجام نداده است، بلکه به رجاء مطلوبیّت انجام داده است لذا دوران بین وجوب و حرمت در رابطه با آن متصور نیست.
نظر مختار، این است که هرچند حرمت ذاتیِ نمازِ حائض را قائل باشیم، لکن مانعی برای متمشّی شدن قصد قربت از نماز زن حائض نمیبینیم و همانند امام خمینی (ره) عرض میکنیم که قصد قربت از چنین شخصی متمشّی میشود زیرا درست است که دوران بین حیض و طُهر است، لکن در فرض مذکور، زن قطع ندارد که خونی که از او خارج شده است خون حیض است لذا میتواند به رجاء مطلوبیّت و قصد قربت نماز بخواند چون در صورتی قصد قربت از او متمشّی نمیشود که به حیضیّت خونی که دیده است یقین داشته باشد، در حالی که در مانحنفیه، زن به حیض بودن خون یقین ندارد. بنابراین، ما معتقدیم که حق با امام (ره) است که فرموده است که حتی اگر حرمت ذاتیِ نماز حائض را قائل باشیم نیز قصد قربت از نمازی که زن میخواند متمشّی میشود و او میتواند به رجاء مطلوبیّت نماز بخواند زیرا به حیض بودنِ خونی که دیده است یقین ندارد.
امام خمینی (ره) فرموده است: «ثمّ إنّ وجوبه ليس نفسياً ولا شرطياً بل طريقيٌ كوجوب العمل بخبر الواحد، فإذا تَرَكَتهُ وصَلَّت فإن كانت حائضاً تستحقّ العقوبة لأجل الصلاة في حال الحيض و إن كانت طاهرة تصحّ صلاتها مع حصول قصد القربة»[1]؛ وجوب اختبار نفسی و شرطی نیست، بلکه وجوب آن، طریقی است، مثل وجوب عمل به خبر واحد، پس اگر زن اختبار را ترک کند و نماز بخواند پس، اگر حائض باشد مستحق عقوبت است زیرا نماز را در حال حیض خوانده است ولی اگر پاک باشد، با حصولِ قصد قربت از او، نمازش صحیح است [، یعنی امکان قصد قربت از چنین زنی متمشّی میشود].
پس طبق مبنای امام (ره)، نمازِ حائض حرمت ذاتی دارد و اختبار، وجوبِ طریقی دارد ولی اگر زن اختبار را ترک کرد و نماز خواند و بعد معلوم شد که نمازش را در حالت حیض خوانده است مستحق عقوبت است ولی اگر معلوم شود که نماز را در حالت پاکی خوانده است، نمازش صحیح است و قصد قربت از چنین زنی متمشّی میشود.
اشکال: اگر زن به وجوبِ اختبار علم داشته باشد ولی اختبار را ترک کند و نماز بخواند، قصد قربت از او متمشّی نمیشود چون علمِ به وجوب اختبار، مطلوبیّت نمازِ بدون اختبار را منتفی میکند یعنی در واقع علم به وجوب اختبار، علم به عدم مطلوبیّت نمازِ بدون اختبار است پس، عملاً قصد قربتی وجود ندارد تا نماز صحیح باشد، هرچند که به طریقی بودنِ وجوب اختبار قائل باشیم زیرا قصد رجاء مطلوبیت، طبق اخبارِ «مَن بَلغ» در موردی است که خبر یا اخباری در مورد عملی از معصوم (ع) صادر شده باشد ولی از سند محکمی برخوردار نباشد که در این صورت است که میشود به رجاء مطلوبیّت عملی را انجام داد ولی در مانحنفیه قضیه بر عکس است زیرا خبر معتبر بر وجوب اختبار وجود دارد در نتیجه، زن با قصد رجاء مطلوبیت نیز نمیتواند نماز بخواند و قصد قربت از او متمشّی نمیشود.
پاسخ: قصد رجاء مطلوبیّت، مختص به موردی که خبری از معصوم (ع) در رابطه با آن صادر شده باشد ولی آن خبر از سند محکمی برخوردار نباشد، نیست تا گفته شود که در مانحنفیه خبر معتبر در رابطه با وجوب اختبار وجود دارد و لذا زن با قصد رجاء مطلوبیّت نمیتواند نماز بخواند، بلکه موارد دیگری نیز برای قصد رجاء مطلوبیّت وجود دارد و آن، اینکه اگر منعی برای تمشّی قصد قربت نباشد نیز میتوان قصد قربت کرد و به رجاء مطلوبیّت آن عمل را به جا آورد و در مانحنفیه که زن نمیداند که هنگامی که نماز میخوانده است در حالت پاکی بوده است یا در حالت حیض بوده است نیز قصد قربت از او متمشّی میشود و لذا به رجاء اینکه پاک است نماز میخواند و بعد از نماز نیز مشخص میشود که هنگامی که نماز خوانده است پاک بوده است بنابراین، منحصر کردن رجاء مطلوبیّت به اخبار «مَن بَلغ» صحیح نیست.
مؤید کلام امام خمینی (ره)، مبنی بر صحت نماز در فرضِ تمشّی قصد قربت از نماز خوانده شده، این است که امام (ره) در حاشیه خود بر کتاب عروه تعلیقهای بر کلام مرحوم سید (ره) نیاورده است، ولی آقا ضیاء عراقی (ره) که او نیز همانند امام (ره) حرمت ذاتیِ نمازِ حائض را قائل است بر کلام مرحوم سید (ره) حاشیه زده است و فرموده است: «بل الأقوی بطلانها بناءاً علی المختار مِن حرمة الصلاة و الصوم علیها ذاتاً الا مع جهلها بوجوب الإختبار قصوراً و الا فتنجّز الحرمة المحتملة یوجوب صدور العمل منها مبعّداً غیر قابل للتقرب به»[2].
اما طبق مبنای آیت الله خویی (ره) که نمازِ حائض حرمت تشریعی دارد و حرمت ذاتی ندارد، اگر بعد از نماز معلوم شود که زن نمازش را در حالت حیض خوانده است، نمازش باطل است ولی معصیتی مرتکب نشده است.
«الحمدلله رب العالمین»
[1]. موسوی خمینی، روح الله، کتاب الطهارة، ج1، ص41.
[2]. عراقی، ضیاء الدین، تعلیقة استدلالیة علی العروة الوثقی، ص54.