باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: بزرگداشت آیت الله کفعمی                                                    تاریخ: 92/08/29

مکان: زاهدان

 

 

 

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِی‌القاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»

قال رسول الله (ص): «إِنَّ أَكْرَمَ‏ الْعِبَادِ إِلَى‏ اللَّهِ‏  بَعْدَ الْأَنْبِيَاءِ الْعُلَمَاء»[1]

قبل از آغاز سخن لازم می‏دانم از برگزار کنندگان این کنگره آبرومند، به ویژه از سرور عزیز و مکرم، نماینده مقام معظم رهبری در استان و امام جمعه محترم زاهدان، حضرت آیت الله سلیمانی، صمیمانه تقدیر و تشکر کنم. همچنین از همه دست اندر کاران برپایی این جلسه آبرومند و از همه برادران و خواهران، علمای بزرگوار اهل سنت و شیعه که در این جلسه حضور پیدا کرده اند، تقدیر و تشکر کنم.

ابتدا پرسشی مطرح می‏کنم و سخنانم را پیرامون این پرسش مطرح می‏کنم.

 چرا بعد از سی سال همچنان یاد مرحوم آیت الله کفعمی، در این مجلس و محفل زنده است؟ و چرا بزرگان دین و مسئولین و شما مردم عزیز با این شور و نشاط و علاقه در این مجلس حضور پیدا کرده اید؟

حقیقت امر این است که تکریم و بزرگداشت عالمان در میان ملل و اقوام امری مرسوم و ستودنی است اما اسلام بوی سبقت را از همگان برده است. زمانی که ما به قرآن مراجعه می‏کنیم، خداوند بیش از هشتاد مورد در رابطه با علم و عالم و تکریم از عالم، سخن گفته است. در مقایسه انسانهای عالم و جاهل، به صراحت اعلام می‏کند: «هَلْ‏ يَسْتَوِي‏ الَّذينَ‏ يَعْلَمُونَ‏ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُون»‏.[2] و نبی گرامی اسلام (ص) در یک جمله بسیار زیبا و ارزشمند سه بار می‏فرماید: «اللَّهُمَ‏ ارْحَمْ‏ خُلَفَائِي»[3]‏ از پیامبر سوال می‏کنند خلفای شما چه کسانی اند؟ حضرت می‏فرمایند: «الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي وَ يَرْوُونَ أَحَادِيثِي وَ سُنَّتِي فَيُعَلِّمُونَهَا النَّاسَ مِنْ بَعْدِي‏.»[4] کسانی که پیرو راه من هستند و از حدیث و سنت من پیروی می‏کنند. اما تنها بسنده به این مقدار نمی‏کنند و در بین جامعه اسلامی و در بین امت اسلامی آموزه های حدیث و سنت را منتقل می‏کنند.

چه کلامی از این بالاتر که رسول اسلامی در جمله دیگری انبیاء الهی، و سپس علما و بعد از آن شهداء را بعنوان شفعاء، در روز قیامت مطرح می‏کنند.

«الْأَنْبِيَاءَ، ثُمَ‏ الْعُلَمَاءَ، ثُمَّ الشُّهَدَاء»[5]

در جای دیگری می‏فرمایند: «حُضُورَ مَجْلِسِ‏ عَالِمٍ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ حُضُورِ أَلْفِ جِنَازَةٍ وَ مِنْ عِيَادَةِ أَلْفِ مَرِيضٍ وَ مِنْ قِيَامِ أَلْفِ لَيْلَة»[6] نشستن در محضر یک عالم، ارزشش بالاتر از حضور در هزار تشییع جنازه انسان مومن و مسلمان و عیادت هزار مریض و هزار شب زنده داری است. اینها به چه معناست؟ آیا اینها حقیقت است؟ اینها واقعیاتی است که از دهان مبارک پیامبر اکرم (ص) خارج شده است.

همچنین صدیقه کبری (س) از پدرشان نقل می‏کنند که: خدای متعال در قیامت لباس کرامت بر تن عالمان می‏پوشاند. «عَلَى‏ قَدْرِ كَثْرَةِ عُلُومِهِمْ‏ وَ جِدِّهِمْ‏ فِي‏ إِرْشَادِ عِبَادِ اللَّه‏»[7] و هر مقدار که دانششان بالاتر و تلاششان در هدایت جامعه بالاتر باشد به همان مقدار برخوردار از عنایت پروردگار عالم اند.

اینها راجع به یک عالم است. پس بنابراین تعجب نمی‏کنیم اگر می‏بینم بعد از سی سال، نام آیت الله کفعمی برده می‏شود و این جمعیت و بزرگان و علما در مراسم بزرگداشت ایشان حضور پیدا می‏کنند. این حضور، حضور بی حسابی نیست. حضوری است که پشتوانه دارد و پشتوانه اش عبارت است از کلام وحی الهی:« يَرْفَعِ‏ اللَّهُ‏ الَّذينَ‏ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ.»[8] دو دسته دارای ارزش والایی هستند، یکی مومنان و دیگری عالمان دین و چه زیباست که عالم از نظر ایمان و تقوا و پارسایی در اوج باشد.

حتی عالمان دین هم از علما تکریم می‏کنند. به مرحوم آیت الله وحید بهبهانی گفته می‏شود: این جایگاه علمی و عظمتی که در بین مردم پیدا کرده اید از رهگذر چیست؟ ایشان می‏گویند: من کوچکتر از عالمان دین هستم، اما اگر می‏بینید که امروز وحید بهبهانی در جامعه دینی و اسلامی مطرح است، رمز و راز آن، حرمت گذاری نسبت به عالمان دین است. یعنی وحید بهبهانی، وحید بهبهانی نمی‏شود جز در سایه تکریم عالمان دین. و اینکه پیامبر بفرماید:

«إِنَ‏ أَكْرَمَ‏ الْعِبَادِ إِلَى‏ اللَّهِ‏ بَعْدَ الْأَنْبِيَاءِ الْعُلَمَاء.»[9]

عزیزترین بندگان خدا بعد از انبیاء الهی، عالمان دین هستند، یک مدال افتخار بزرگی است برای عالمان دین است.

منتهی سوال اصلی این شد که چرا به این جایگاه و موقعیت رسیدند؟

اینک به چند نکته کلیدی در این رابطه اشاره می‏کنم.

اولین نکته این است که عالمان دین در جامعه نقش الگو و سرمشق دارند. همانگونه که پیامبر سرمشق زندگی مردم بودند، عالمان هم سرمشق زندگی مردم اند. سکوتشان، سخن گفتنشان، برای جامعه جنبه الگویی دارد. چراغ پر فروغ و حرکت آفرین برای مردم، روحانیت بوده است. لذا بی جهت نیست که «العلماء امناء الله.[10] العلماء امناء الرسل.»[11] و « العلماء مصابیح الارض، و خلفاء الانبیاء، و ورتنی و ورثه الانبیاء»[12] پس علما نقش هدایت گری و الگو بودن در جامعه دارند. هم به مسئولیت فردی شان عمل می‏کنند و هم به مسئولیت اجتماعی شان.«إِنَّما يَخْشَى‏ اللَّهَ‏ مِنْ‏ عِبادِهِ‏ الْعُلَماءُ.»[13] انّما از ادات حصر است. یعنی انتظار خشیت از خداوند را باید در بین علما جستجو کرد. چون اینها بیشتر با معارف و مبانی دین آشنا هستند و هر مقدار معرفت و شناخت بیشتر باشد، تعظیم و خدمتگزاری بالاتر است. علما در زندگی اجتماعیشان هم نمونه اند.اگر گاهی در بین مراجع تقلیدمان نگاه کنید، می‏بینید که حتی در سنّ هشتاد سالگی بر کرسی تدریس می‏نشینند و هزاران شاگرد تربیت می‏کنند. یعنی اینگونه نیست که بگویند سنّی از ما گذشته و باید بازنشسته شویم. بزرگان ما در سنّ کهولت آغاز کارشان است. در ارشادات و سخنرانی هایشان و در بیاناتشان نقش هدایت گری دارند و اگر می‏بینید که امروزه سخنی از نام اسلام و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) است به برکت وجود علما در طول تاریخ است. اگر اینها امروزه نبودند، دیگر نه از تاک، نشان بود و نه از تاکنشان.

علمای ما تبعیدها، زندان ها و شکنجه های زیادی را تحمل کرده اند.در طول دوران خفقان، تعداد زیادی از عزیزان و علمای ما به همین استان عزیز و گرانقدر شما تبعید شدند، اما مگر دست از مبارزه و مسئولیت برداشتند؟ و لذا تفاوت روشن بین عالم و عابد وجود دارد. چرا که عابد در صدد اسلاح خودش است اما عالم در صدد اسلاح خود و جامعه است. اینکه در کلام پیامبر (ص) می‏بینم که می‏فرمایند: عالم هفتاد برابر بالاتر از عابد است دلیلش روشن است. زیرا عالم اگر بدعتی در جامعه دینی میبیند با این بدعت برخورد می‏کند. «اذا ظَهَرَتِ‏ البِدَع‏ فَلِلعالِمِ‏ أن‏ يَظهَرَ عِلمُه‏.»[14] نمی‏تواند در مقابل مشکلات و ناملایمات جامعه سکوت کند. اما عابد سرگرم عبادت خودش است و گاهی اساساً متوجه نمی‏شود که آیا بدعت، جامعه را تهدید می‏کند یانه؟ عالم در صدد بالابردن معرفت دینی جامعه است و نمی‏خواهد که جامعه در جهالت بماند. عالم بدنبال مرید پروری محض نیست. به فکر این است که اندیشه و نگاه جامعه رشد کند تا جامعه را به جامعه ای فهمیده و اندیشمند تبدیل شود. این وظیفه عالمان دین ماست. لذا علما دارای ارزش اند چون برای جامعه ارزش قائلند. عالمان دین مرزبانان فکری جامعه اند. هم سرمایه مرزبانی را دارند و هم شیوه مرزبانی را می‏دانند و هم حوزه مرزبانی را می‏دانند. آنها با کتاب و سنت سرو کار دارند.

امام صادق (ع) تعبیر جالبی دارند «مَنْ‏ دَخَلَ‏ فِي‏ هَذَا الدِّينِ‏ بِالرِّجَالِ‏ أَخْرَجَهُ‏ مِنْهُ الرِّجَالُ كَمَا أَدْخَلُوهُ فِيهِ وَ مَنْ دَخَلَ فِيهِ بِالْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ يَزُول‏.»[15] می فرمایند: اگر کسی از زبان دیگران وارد جلگه دین و دینداری شده، ممکن است فردا از زبان این و آن از منظر دین خارج شود اما اگر کسی از رهگذر کتاب و سنت وارد دین و عرصه شده است، ممکن است کوهها جابجا شوند ولی انسان وابسته به کتاب و سنت دچار لغزش و جابجایی نمی‏شود. لذا حوزه های علمیه رسالت بزرگ و سنگینشان روی محور کتاب و سنت است. مردم تا با قرآن آشنا نشوند و مفاهیم قرآنی را ندانند و تا مفاهیم سنت را ندانند دچار مشکل جدی اند. لذا امام صادق (ع) می‏فرمایند:

«عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُون‏.»[16]

عالمان دین ما مرزبانان ما هستند. ما دو نوع مرزبان داریم.

یک نوع مرزبان، کسی است که حافظ مرزهای جغرافیایی است و گاهی می‏بینید که این عزیزان به شهادت میرسند.

یک مرزبان هم مرزبانان فکری هستند.

مرزبانی فکری مهمتر از مرزبانی جغرافیایی است. چون اگر از مرزهای فکری، نگهبانی و پاسداری نشود، مرزبان جغرافیایی هم باقی نخواهد ماند. یعنی اگر کسی آموزه های دینی داشت می‏تواند مرزبان جغرافیایی باشد و سربازی می‏تواند از روی اخلاص و غیرت، مرزبانی کند که معتقد به دین باشد. و آموزش های اعتقادی کار علما و بزرگان دین است.

از ویژگی دیگر عالمان دین، جهاد در عرصه مبارزه و سیاست است و در مقابل طاغوتان زمان خم به ابرو نمی آورند.

در این رابطه نقل شده است که فتح علی شاه به میرزای قمی، آن عالم بزرگ پیشنهاد می‏دهد که من دختری دارم. اجازه میخواهم که دخترم را به عقد فرزند شما در بیاورم. می‏گویند: میرزای قمی نمازخواند و بعد از نماز دست ها را به آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا اگر بناست فرزند میرزا داماد فتح علی شاه شود جان فرزندم را بگیر. یعنی در مقابل طاغوت زمان اینگونه اند و می‏گویند که دعای میرزا مستجاب شد.

 در زمان مرحوم سید مرتضی بحر العلوم(پدر سید مهدی بحر العلوم)، حاکم بروجرد خدمت سید مرتضی رسید و سوال کرد که این شخص (سید مهدی بحر العلوم) چه کسی است؟ سید مرتضی جواب دادند که ایشان  فرزند من هستند. حاکم نسبت به آقا سید مهدی اظهار محبت می‏کند و وقتی از منزل سید بحر العلوم خارج شد، این فرزند نوجوان به پدرش گفت: پدر جان، من را از شهر بیرون کن!

پدر پاسخ داد چرا؟ چه اتفاقی افتاده؟ فرزند جواب داد، همین محبتی که این حاکم ظالم نسبت به من انجام داد، من را به خود علاقه مند کرد و چون علاقه مند به او شدم، تمایل به او پیدا کردم و نمی‏خواهم  که تمایل به او در زندگی ام باشد.

لذا امام آمد در مقابل حاکمان ظلم ایستاد، روحانیت در مقابل حاکمان ظلم ایستادند و پرونده حکومت ستمشاهی درهم پیچیده شد. این چهره عالمان دین ما است. پس تعجب نکنید این جمعیت برای مرحوم آیت الله کفعمی آمده است.

برادران عزیز در این دنیایی که ما زندگی می‏کنیم دشمنان اسلام فراوان اند. نه شیعه را قبول دارند و نه اهل سنت را. آنها منافع خودشان را می‏خواهند ولی این هوشیاری و تیزبینی و بصیرت ماست که کمک نکنیم به آنچه که دشمنان در صدد آن هستند.

شما شنیده اید که مرحوم آیت الله کفعمی با علمای عصر خودشان (از برادران عصر سنت) در نماز جماعت یکدیگر شرکت می‏کردند و این رابطه تیری در چشم دشمنان است. پس اگر ما اینگونه عمل کردیم، نه دلارهای آمریکایی می‏تواند تفرقه در بین ما ایجاد کند و نه اقدامات دیگر. اما در عین حال که مشترکات اهل سنت و شیعه کم نیست، گاهی ممکن است ما تحت تأثیر دیگران قرار بگیریم. اسلام چتری پوشانده بر سر همه ما و ما زیر سایه این چتر اسلام هستیم و قرآن و قبله مشترکات بالای ماست.

چرا دشمن باید این گونه بتواند رخنه کند در میان ما؟

مرحوم آیت الله کفعمی خوب فهمیده بود که دشمن دنبال این است که میان ما تفرقه بیندازد و حکومت کند. هرچه شکاف بین جامعه اسلامی بیشتر شود، زمینه ورود آنها و فروش تسلیحات به کشورهای اسلامی بیشتر می‏شود. ایران را بعنوان کشور شیعه معرفی می‏کنند و فلان کشور عربی را بعنوان کشور سنی معرفی کنند و می‏گویند: ما با شما مشکلی نداریم و دشمن شما شیعیان اند و به شیعیان می‏گویند: دشمنان شما اهل سنت اند. دشمنان اسلام، امروزه کشورها را اشغال می‏کنند و تفرقه ایجاد می‏کنند. رمز و راز موفقیت عالمان دین این است که منادیان وحدت در جامعه اسلامی اند و باید این ندای وحدت همواره در بین جامعه اسلامی زنده بماند. این شخصیت بزرگ یک مجتهد مسلّم بود. شخصیتی که در محضر عالمان بزرگی در نجف اشرف به تحصیل پرداخت و اجازه اجتهاد از مرحوم سید حسن اصفهانی و چهارده مجتهد و مرجع مسلّم گرفتند و زمانی که به ایران آمدند، بجای اینکه به قم یا مشهد بروند و بر کرسی تدریس بنشیند، فرمودند باید به زابل بروم و همراه روزهای تنهایی مردم باشد بعد هم به زاهدان آمد و خدمات زیادی به مردم و جامعه کرد. زمانی که جریان پانزده خرداد پیش می‏آید، نمی‏گوید که من مسجد و محراب و مأموم دارم و کاری به جریانات سیاسی که در کشور رخ می‏دهد، ندارم و حتی زمانی که امام در برابر طاغوت فریاد بلند کردند و امام را به زندان انداختند، ایشان برای آزادی امام دو ماه به تهران رفتند و تحسّن کردند.

قطعاً نام این انسان ها ماندگار است. ایشان به صاحبان مسافرخانه ها سفارش می‏کردند که اگر یک روحانی نزد شما آمد و اتاق خواست برایش ماشینی تهیه کنید و او را به منزل من بیاورید تا من از او پذیرایی کنم.

آقا امیرالمؤمنین (ع) کلام بسیار زیبایی دارند. ایشان می‏فرمایند:

«إنّ‏ اللّه‏ سبحانه‏ إذا أراد بعبد خيرا وفّقه‏ لإنفاد أجله في أحسن عمله‏»[17]

اگر خدای متعال کسی را دوست بدارد، به اوتوفیق می‏دهد که عمرش را در بهترین کارها مصرف کند.

کلام دیگری حضرت دارند که خطاب به زید بن سوهان می‏فرمایند: «كُنْتَ خَفیفَ الْمَؤُونَةِ عَظیمُ الْمَعُونَةِ.»[18] باری بر دوش بیت المال نیستی. هزینه ات برای جامعه کم است ولی کمک رسانی ات به جامعه خیلی زیاد است.

آیت الله کفعمی هم این گونه بودند و هزینه شان در جامعه کم بود اما خدمتشان به جامعه بسیار بود.اینها رمز و راز موفقیت یک عالم است.

السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یابن رسول الله. دوران اسارت حضرت زینب کبری (س) است. دوران اسارت امام زین العابدین (س) است. آقا امام سجاد (ع) جمله ای دارند که فرمودند: اگر پیامبر (ص) سفارش می‏کردند که ما را مورد اذیت و آزار و ضرب تازیانه قرار بدهند این امت بیشتر از این ما را مورد اذیت قرار نمیدادند. پیامبری که این همه سفارش کرد انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی. این بود رسم دوستی با پیامبر؟ این بود رسم دوستی با اهل بیت؟ سکینه دختر نازدانه اباعبدالله (ع) خود را روی بدن پدرشان انداختند تا درد دل کند، اما با تازیانه سکینه را از روی بدن پدر جدا می‏کنند و سکینه می‏گوید:

مزنیدم، مبریدم که در این دشت مرا کاری هست...

گرچه گل نیست ولی صفحه گلزاری هست...

 

«والحمد لله رب العالمین»



[1] . بحار الأنوار، ج‏89، ص18.

[2] . «الزمر»: 9.

[3] . من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص420.

[4] .  همان.

[5]. الكافي، ج‏4، ص613.

[6] . بحار الأنوار، ج‏79، ص170.

[7] . منية المريد،ص115.

[8] . «المجادلة»: 11.                  

[9] . بحار الأنوار، ج‏89، ص18.

[10] . الدرة الباهرة، ص14.

[11] . شرح أصول الكافي، ج‏2 ، ص236.

[12] . کنز العمال۲۸۶۷۷٫

[13] . «الفاطر»: 28.

[14] . الأمالي، ص122.

[15] . الكافي، ج‏1، ص15.

[16] . الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏1، ص17.

[17] . غرر الحكم و درر الكلم؛ ص237.

[18] . قاموس الرجال، ج 4، ص 256

 

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: وحدت حوزه و دانشگاه- نماز جمعه- روز عاشورا                                 تاریخ: 93/09/27

مکان: بردخون

 

 

 

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِی‌القاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»

«وَبَذَلَ مُهْجَتَه ُفِيكَ لِيَسْتَنْقِذ َعِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَة ِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى‏»[1].

 خدای بزرگ را بر این لطف بی کرانش سپاس گزارم که امروز این توفیق را نصیبمان کرد تا در جمع با صفای شما مردان و زنان شهر بردخون حضور پیدا کنم.

در این فرصت کوتاه پیرامون سه نکته با شما عزیزان صحبت می‏کنم.

 نکته­ اول به مناسبت دهه­ محرم است. نکته­ دوم درباره­ وحدت حوزه و دانشگاه است و نکته­ سوم درباره­ نعمت نماز جمعه است.

نکته­ اول:

پرسشی که در اینجا مطرح است این است که چرا حسین ابن علی (ع) با هفتاد و دو تن از یاران، فرزندان و بستگانش در صحرای کربلا به شهادت رسید؟ فلسفه­ آن نهضت و حرکت چه بود؟ جبهه­ای که در مقابل اباعبدالله (ع) باز شد و به جنگ اباعبدالله و یاران ایشان آمدند دارای چه ویژگی هایی بودند؟ وجود نازنین امام در توصیف شخصیت حسین ابن علی (ع) سالار شهیدان و فلسفه­ نهضت اباعبدالله در ضمن دو جمله، آنچه باید گفته شود را فرموده است و این دو جمله جایگزین ده ها جلد مطالعه­ کتاب است. یعنی اگر انسان بخواهد ده ها جلد کتاب مطالعه کند تا بداند چرا حسین ابن علی (ع)، نهضت عاشورا را بوجود آورد و این مسیر را طی کرد با آشنایی با این دو جمله کل آن چه باید بداند، می­داند و آن دو جمله این است: « وَبَذَلَ مُهْجَتَه ُفِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَة»[2]. امام صادق (ع) می‏فرماید: نهضت اباعبدالله (ع) را از دو منظر می­شود نگاه کرد. از یک منظر می­شود به صورت ظاهری به حرکت و قیام حسین ابن علی (ع) نگاه کرد. یعنی کسی بیاید حسین ابن علی در مقابل یزید قرار بدهد. یعنی یک شخصیت صالح و زیبا در مقابل عنصری زشت، پلید و پلش قیام کرد. حادثه­ی عاشورا را از این منظر دیدن یک نگاه سطحی است و شاید بشود گفت کوچک نشان دادن حسین ابن علی است؛ چون یزید کسی نیست و جایگاهی ندارد که ما بخواهم حسین ابن علی را در مقابل یک شخص یا یک فرد با آن ویژگی­هایی که یزید دارد مقایسه کنیم. امام صادق (ع) از این منظر به حادثه ی عاشورا نگاه نمی­کنند. ایشان حسین ابن علی (ع) را در مقابل یزید نمی­داند. پس حسین ابن علی در مقابل چیست و برای چه ؟ افق دید امام صادق (ع) پهنه­ی گسترده­ تاریخ بشریت است نه یک فرد. حسین ابن علی (ع) جانش را فدا کرد تا بندگان خدا از جهالت، سرگردانی، حیرت و نادانی نجات پیدا کنند. یعنی جبهه­ حسین ابن علی (ع) جبهه­ی نور است و جبهه­ دیگر، جبهه­ ظلمت است؛ که آن روز در چهره­ی عنصری چون یزید تجلی پیدا کرده است. در گستره­ تاریخ بشریت هر کجا که جهل، گمراهی و تحیر وجود دارد، آن جا چراغ پرفروغ حسین ابن علی (ع) جلوه می­کند. حسین ابن علی را نباید در عاشورای سال 61 و یا یک دهه­ محرم و یک عاشورا خلاصه کرد و ما بگوییم سالگرد آن عاشورا را عزاداری می­کنیم بلکه ما سالگرد رویارویی حق با باطل را عزاداری می­کنیم که حسین ابن علی (ع) نقطه­ آغاز آن بود. حسین ابن علی به ما آموخت که در پهنه­ تاریخ بشریت و در طول حیات بشریت ممکن است حسین ابن علی نباشد اما آرمان حسین ابن علی (ع) باشد وشخصیت هایی باشند که فریاد کننده­ آرمان حسین ابن علی (ع) باشند. ممکن است در طول تاریخ عنصری به نام یزید نباشد اما تاریخ بشریت هر کجا با جهل و نادانی مواجهه شد، در آن جا ما می­توانیم از این سرمایه­ی بزرگ عاشورا و نهضت خروشان و جوشان اباعبدالله (ع)، برای مقابله­ با جهل، زبونی، حیرت و نادانی بشریت استفاده کنیم. لذا اینکه پیغمبر می فرماید:« ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة» به این معنی است که در طول تاریخ، حسین چراغ پرفروغی است که هر جا از این چراغ پرفروغ به برکت تشکیل این مجالس عزاداری که با نام و یاد عبدالله است، شعاع پیرامون آنجا روشن است. هر کجا جوانی احساس کند غبارِ دور بودن از معنویت و جدایی از اهل بیت وجود او را فرا گرفته است، با راه پیدا کردن در مجالس اباعبدالله آن غبار از بین می‏رود و آن فطرت پاک خدایی به برکت حسین ابن علی جلوه­گر می­شود. لذا این کاری است که حسین در طول تاریخ بشریت انجام داده است و بعد از هزار و چند سال به برکت نام و یاد اباعبدالله دین باقی مانده است. امام صادق (ع) اردوگاه مخالفین حسین ابن علی را هم معرفی می‏کند: «ِوَقَدْتَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَی»[3]. این که ما می­گوییم جریان عاشورا مربوط به ادوار تاریخ بشریت است یعنی هرکجا اردوگاهی آن چنین پیدا شد بدانید حتما آن اردوگاه در مقابل حسین ابن علی است.آن چه مایه­ی گمراهی کسانی که در مقابل حسین ابن علی (ع) ایستادند، این بود که عظمت و آرمان های حسین ابن علی را آرمان های حسین را نادیده گرفتند و دچار غرور و هوای نفس نسبت به دنیا شدند. هر کجا مجموعه­ای به جای خدا محوری دچار هوای نفس و خود محوری شد، آن اردوگاه، اردوگاه مقابل اباعبدالله است. آن ها سهمی را که خدا برای سعادت، خوشبختی و بهره بردن درست از دنیا و آخرت استقرار داده بود، به قیمت ارزان فروختند. اگر امروز رهبر فرزانه­ی انقلاب ما فریاد می­کشند و پرهیز می­دهند که افرادی گرفتار هوای نفس، لجاجت و خود محوری نشوند و افرادی باعث نشوند که تقویت کننده اردوگاه دشمن باشند به خاطر این است که هرکجا هوای نفس چیره و غالب شد،آن جا مطمئن باشید نام و آرمان حسین نیست بلکه آرمان اردوگاهِ مقابل حسین است. چون حسین ابن علی با نفس و هواپرستی مبارزه می­کند و اگر کسی در متن و بطن هواپرستی قرار گرفت، آغاز فاجعه است. اگر امروز ملت ما که متأسفانه گاهی احساس می­کنیم در یک شرایط غیر مناسب قرار دارد که آن رادشمن برای ما ایجاد کرده است تنها راه برای خروج از شرایط، بازگشت، وحدت، همدلی و پیمودن راه حسین ابن علی این است.ما باید مشخصات اردوگاهِ مقابل حسین ابن علی را مطالعه کنیم و ببینیم اگر خصوصیاتی که در ما است با آن اردوگاه تطبیق می­کند سریع خود را کنار بکشیم و اگر کنار کشیدیم از دنیا پرستی، هوا پرستی، خود محوری و لجاجت به اردوگاه حسین ابن علی می‏رویم و اگر در اردوگاه حسین ابن علی آمدیم آن جا است که دعای پیغمبر (ص) و وجود مقدس خود اباعبدالله (ع) شامل ما می­شود و این کشور ، کشور حسینی و کربلایی و کشور عاشقان اباعبدالله می­شود . ما نباید ذهن ملت را مکدر کنیم ولی چاره­ای نیست باید به این مسائل پرداخته شود. در این کشور انتخاباتی شد و چند ماه از این انتخابات می­گذرد ولی چرا همچنان در دانشگاه ها، در خیابان های بعضی از شهرهای ما همچنان فضاسازی ها و شرایط دیگر وجود دارد که دشمنان از بیرون مرزها طراحی می­کنند و نقشه می­کشند و الگو ارائه می­دهند و حتی کار به جایی می­رسد که رئیس جمهور فرانسه اعلام می­کند نیاز نیست ما علیه نظام جمهوری اسلامی اطلاعیه بدهیم بلکه همین کسانی که در داخل کشور، علیه نظام اطلاعیه می‏دهند کافی است. این اوج بدبختی یک مجموعه است که دشمنان می­گویند اطلاعیه ای که خود آن ها صادر می­کنند کافی است و نیازی به اطلاعیه های ما نیست. آنها می­خواهند نظام جمهوری اسلامی از پا درآید. آیا زشتی بالاتر از این که اوباما که هرگز او با ما نیست در هر نطق خود، تمجید و تعریف کند و بگوید آن ها در خط ما حرکت می­کنند؟ 30 سال امام آمد و فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی­تواند بکند و در مقابل آمریکا ایستاد؛ امروز هم مقام معظم رهبری در مقابل آمریکا ایستاده اند. آنها دشمنانی هستند که در عراق و افغانستان کارنامه­شان مشخص است. خدا شاهد است بعضی از سربازان آمریکایی گفته بودند ما را برای جای دیگر آورده بودند نه اینجا. یعنی ما آمده بودیم به ایران حمله کنیم ولی ما را وارد عراق و افغانستان کردند. زمانی که در داخل کشور یک شخص متوجه شود که یک برنامه، نقشه­ دشمن است ولی مرتب به دشمن چراغ سبز نشان بدهد این نتیجه اش چه خواهد شد؟ این درد ماست، این مشکل جامعه ماست. رهبر عزیز انقلاب فرمودند نهایت تلاش ما جذب حداکثری است. یعنی همه بیایند، دوستان دیروز ما هم بیایند کسانی که به خاطر امام مورد اهانت قرار گرفتند هم بیایند. چرا کار باید به جایی برسد که این ها توهین به رهبری کنند و آن ها بگویند ما طرفدار امام هستیم. کار به جایی برسد که دشمن بگوید راه باز شد و توهین به شخص امام هم بکنیم و بعد حاضر نمی­شوند که بگویند توهین به امام شده است و به قول رهبر عزیزمان فلسفه بافی هم می­کنند. ابن عباس می گوید آن روزی که صب و لعن را علیه امیرالمؤمنین آغاز کردند به خدا سوگند «انها یریدون بصب علیٍ صب رسول الله». آن ها به ظاهر به امیرالمؤمنین (ع) بد می­گفتند ولی در حقیقت به پیغمبر بد می گفتند. بنابراین حسین ابن علی (ع) برای بیداری ملت ها و جامعه ها آمده است و این فریاد رسای حسین ابن علی بر پهنه­ی تاریخ بلند است«ِوَأَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِرا ًوَ لَا بَطِرا ًوَلَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّة ِجَدِّی»[4].

نکته­ی دوم: روز وحدت حوزه و دانشگاه

قبل از انقلاب دستگاه طاغوت و دشمنان روحانیت دانشگاه، این چنین القا کرده بودند و که روحانیت سرسازگاری با دانشگاه ندارد و دانشجو و دانشگاه سرسازگاری با روحانیت ندارد. در این حالتِ اختلاف همین طور حرف می­زدند تا دامنه­ اختلاف را به صحنه بیاورند ولی امام فرمود که این دو قشر عزیز باید کنار هم قرار گیرند و به یک هدف و آرمان که اعتلای دین خدا و کشور است، باید مدّ نظر دانشجو و استاد دانشگاه و حوزی ما باشد. امیدواریم نقشه­ی دشمنان نقش بر آب شود و دانشگاهیان و حوزیان ما بر اساس آرمان های رهبر فقید انقلاب و قرآن، این خط مستقیم را ادامه دهند و برای همیشه دشمن را ناامید کنند.

نکته: سوم

ابتدا عذر خواهی می­کنم از اینکه در اولین روز مراسم برپایی نماز جمعه­ شما مردم خوب و عزیز نتوانستم حضور پیدا کنم ولی از راه دور عرض ادب و تقدیم سلامی کردم راه مَلَخی تقدیم سلیمان کردم تا که قبول افتد و چه در نظر آید. ولی امروز از نزدیک آمدم به شما مردم خوب و عزیز بزرگوار به خاطر این نماز جمعه، نماز عبادی سیاسی به شما تبریک و تهنیت عرض کنم. مدت ها بود دوستان پیگیر بودند و دنبال می­کردند که «ِفَجَزَاكَ اللَّهُ عَنِ الْإِسْلَام ِخَيْر َالْجَزَاء»[5]. بنده و امثال بنده هم احساس کردیم که باید همراهی کنیم که لطف الهی شامل حال ما شد و امروز شاهد این شکوه و عظمت و این حضور قوی در صحنه­ی اجتماعی شهر بردخون هستیم.

خدا رحمت کند مرحوم حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقا سید اسدالله رکنی حسینی را که با یک علاقه­ خاصی بنده را از اینجا به مدرسه­ علمیه بوشهر برد و دوران طلبگی را در بوشهر و قم طی کردیم و ایشان بعد از فوت والد بزرگوارشان براساس تکلیف به بردخون آمدند و سالیانی مشغول خدمت و تلاش بودند. ایشان انصافاً فردی وارسته است و هر کسی که به خاطرخدا مشکلات را تحمل کند «َّمَن ْتَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّه»[6]. خدا هم عنایت کرد امروز به عنوان یکی از ائمه­ جمعه­ محترم کشور هستند که از طرف مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان امام جمعه­ شهر شما برگزیده شده اند.

 چند نکته خدمت شما بزرگواران عرض کنم و آن این است که پایگاه نماز جمعه را با هر شرایطی که دارید حفظ و تقویت کنید به طوری که هر فردی در روز جمعه از بیرون شهر بردخون وارد می­شود بگوید نماز جمعه­ای شرکت کردم که جا برای نشستن نبود. این مسجد کوچک است، فکر امروز بردخون نباشید و همین جا عرض می­کنم که عزیزانی که پیرامون این مسجد زمین دارند، به خاطر رضای خدا و به خاطر دین به هر شکل که می­توانند همراهی کنند تا این مسجد توسعه پیدا کند تااین مسجد بتواند تأمین کننده­ نیاز حضور عزیزان در نماز جمعه باشد انشاءالله.

نکته بعدی اینکه با نهایت ادب و احترام عرض می­کنم که امام جمعه را همراهی کنید. شرایط امروز ایشان با شرایط دیروز ایشان که اینجا می­آمدند و اقامه­ نماز جماعت می­کردند، فرق کرده است. هم نظام انتظاراتی بیشتری از ایشان دارد و هم توقعاتی که متوجه ایشان است، بیشتر از گذشته است. اگر شما بگویید ما به تکلیف خود عمل می­کنیم و در نماز جمعه شرکت می­کنیم و ایشان هم بگوید مثل گذشته می­آیم ولی با این تفاوت که خطبه می­خوانم، این طور نمی­شود. در میان شما افراد بزرگواری را می­شناسم که به کمک آنها یک جمعی را به غیر از ستاد نماز جمعه تشکیل دهید و این مجموعه کارشان این باشد که مشکلات و مسائلی را که پیش می­آید و مورد نیاز قرار می­گیرد، پیگیری و برطرف نمایند و به عنوان سربازان فداکار نماز باشند که «الصلاة معراج المؤمن»[7] وفردای قیامت که در پیشگاه پروردگار عالم می­ایستند و می­گویند خدایا ما جزء اقامه کنندگان نماز بودیم و نماز جمعه را تقویت کردیم و این نماز با شکوه برگزار شد. در جلسات بعد که من برای عرض ادب خدمت شما می رسم انشاءالله خبر خوش تشکیل این گروه را از زبان شما بشنوم.

پروردگارا ما را بیامرز. به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما. تا از ما راضی نشدی ما را از دنیا نبر. روز به روز به شکوه و عظمت جامعه اسلامی ما بیفزا. نسل جوان و برومند ما را در مقابل با دشمنان اسلام موفق بدار. روح رهبرمان عالیست اعلا بگردان. به مقام معظم رهبری طول عمر با عزت مرحمت بفرما

 

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. بحارالانوار، ج98، ص331.

[2]. همان.

[3]. بحارالانوار، ج98، ص331.

[4]. بحار الانوار، ج44، ص 329.

[5]. بحار الانوار، ج39، ص189.

[6]. کافی، ج2، ص122.

[7]. بحارالانوار، ج 79، ص303.

 

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: کارگاه آموزشی ایام غدیریه                                              تاریخ: 93/07/10

مکان: قم،

 

 

 

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِی‌القاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»

عن مولانا و مقتدانا الامام الباقر(ع): بُنِيَ‏ الْإِسْلَامُ‏ عَلى‏ خَمْسٍ‏: الْوِلَايَةِ، وَ الصَّلَاةِ، وَ الزَّكَاةِ، وَ صَوْمِ شَهْرِ رَمَضَانَ، وَ الْحَج‏.[1]

در آغاز سخن به سهم خودم خیر مقدم عرض می‏کنم خدمت شما عزیزان بزرگوار که از استان ها و شهرستان های مختلف در این شهر مقدس، حرم کریمه اهل بیت (ع) حضور پیدا کرده اید. همچنین از دست اندر کاران این برنامه تقدیر و تشکر می‏کنم

قصد اطاله سخن ندارم و در ابتدا این روایت را خدمتتان توضیح می‏دهم.

کلام نورانی امام باقر (ع) است که می‏فرمایند: اسلام بر چنج چیز استوار است. نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. زراره از محضر وجود مقدس امام باقر پرسشی را مطرح می­نماید. پرسش این است که کدام یک از پنج مورد که اسلام بر پایه آن­ها استوار است، از فضیلت برتر و بالاتری برخوردار است؟ وجود مقدس معصوم می­فرماید: ولایت به دو دلیل در رتبه­ی برتر و بالاتر قرار دارد. دلیل اول: ولایت کلید نماز، روزه، زکات و حج است. یعنی اگر می­خواهیم صلاة، روزه، زکات و حج درست و مقبول درگاه الهی باشد، به تعبیرما شاه کلید آن در پرتوی ولایت است و این­ موارد بدون ولایت، آن جایگاه لازم را ندارد. دلیل دوم: جایگاه ولی است که در حقیقت کلید و محور اساسی است. «و الولیُ هو دلیل علیهم» ولی آن کسی است که نقش راهنما را دارد و به نماز، روزه، حج و زکات حقیقت می­دهد. این جایگاهی است که امامت و ولایت در فرهنگ نورانی اهل بیت دارد. در رابطه با مسأله امامت و جایگاه ولایت، چند تفسیر شده است. یکی از تفاسیری که برای امامت شده است، مسأله­ی رهبری جامعه است؛ که خوشبختانه هم از منظر اهل­سنت و هم از نظر اهل شیعه این سخن شناخته شده است که امامت یعنی رهبری جامعه اسلامی. این مسأله از جایگاهی برخوردار است که پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم، مخاطب آیه «ِ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّک»[2] می­شود تا جایی که «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه[3]» یعنی نبوت و رسالت یک طرف و جایگاه امامت و اعلام جایگاه ولایت طرف دیگر است. یعنی اگر احیاناً در ادامه راه نبوت، امامت نباشد، نبوت امر ناقصی است. خداوند در قرآن در این باره می­فرماید:«لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[4]»، «َ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ»[5] ولی در آیه 67 سوره مائده می­فرماید:« وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه[6]». « وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاس[7]».خداوند خطاب به پیامبر می­فرماید:ای پیامبر نگران نباش که خداوند تو را حفظ می­کند؛ و در این غوغایی که می­خواهند جنگ قدرت به راه بیندازند، سرانجام دین و آیین تو پیروز خواهد شد. جایگاه امیرالمؤمنین، جایگاه ویژه­ای است. منزلت امیرالمؤمنین نزد پیامبر تا جایی است که زمانی که پیامبر چیزی را می­خواهد، خداوند را به امیرالمؤمنین قسم می­دهد. این تعبیر امیرالمؤمنین است که می­فرماید:« لأقولن ما لم أقله لأحد قبل هذا اليوم[8]» این چه چیزی است که امیرالمؤمنین می­فرماید تا کنون از آن پرده برنداشته ام؟ « سألته مرة أن يدعو لي بالمغفرهفقال أفعل ثم قام فصلى فلما رفع يده للدعاء استمعت عليهفإذا هو قائل اللهم بحق علي عندك اغفر لعلیفقلت يا رسول الله ما هذا فقال أ واحد أكرم منك عليه فأستشفع به إليه[9]» از پیامبر درخواست کردم که برای من طلب آمرزش کند. «[10]» پیامبر فرمودند که انجام می­دهم، سپس ایستادند و نماز به جا آوردند و زمانی که دست خود را به دعا بلند کردند دقت کردم که پیامبر چه می­گوید.(دوستان فرق واژه­ی سماع و استماع را می­دانند. سماع به این معنی است که مطلبی به گوش انسان می­رسد و استماع به معنی با کنجکاوی و با دقت گوش دادن است.) پس پیامبر فرمود خدایا به حق آن جایگاهی که امیرالمؤمنین نزد تو دارد، علی را بیامرز. یعنی خدا را به علی سوگند می­دهد برای مغفرت خود امیرالمؤمنین. پس گفتم یا رسول الله این چه دعایی است؟ پیامبر فرمود: آیا کسی نزد خداوند عزیزتر از تو وجود دارد که من او را واسطه قرار دهم؟ که باعث شود من بتوانم نزد خداوند او را شفیع قرار دهم. اهل بیت آن چنان جایگاهشان بالا است که مریدان بی­منت پیدا می­کنند که با یک فراخوان این جمعیت عظیم در این جا جمع شده اند. من بشارت می­دهم که طلاب عزیز ما اگر بخواهند در درس و بحث توفیق پیدا کنند و به مقامات و درجات برسند، باید علم، اخلاق و رفتار خود را با محبت اهل بیت عجین کنند که راهی به جز این نیست.

پیرامون مسائل غدیر، سوره هل أتی، واقعه فدک، حدیث ثقلین و... . انشاءالله کتاب­هایی تألیف خواهند شد و به تفاسیر آیات مربوط به اهل بیت پرداخته خواهد شد، که فضای شهرها و روستاها را به برکت اهل بیت، نورانی کنیم.

ویژگی دوم امامت، مسأله مرجعیت دینی است. آیا پیامبر در طول 23 سال فرصت پیدا کرد همه­ی مسائل مکتب اسلام را برای مردم بیان کند؟ خیر، نیاز به مفسران بود؛ لذا مجامع روایی را نگاه کنید و کلماتی که از امام صادق و دیگر امامان بیان شده است، در تفسیر آیات قرآن و سیره پیامبر است. بنابراین اهل بیت مرجعیت دینی دارند. مسأله­ی سومی که وجود دارد و بسیار مهم و اساسی است این است که امامت به معنای ولایت است. همین نکته­ای که ما در زیارت­نامه­های اهل­بیت می­خوانیم که «اشهد انّک تشهد ای ما مقامی و تسمع مقامی و ترّدُ سلامی». در این جا دیگر حیات و ممات مطرح نیست و زمانی که کنار مرقد آن ها قرار می­گیریم این جملات را می­گوییم: می­دانی که من در چه مرتبه و مقام هستم، سخنم را می­شنوی و پاسخ مرا می دهی. هنگامی که می­گوییم: «السلام علیکَ یا میزان الأعمال السلام علیکَ یا امیرالمؤمنین» تردید نداشته باشیم که امیرالمؤمنین قطعاً پاسخ ما را می دهد. این اوج عشق به اهل بیت است. این طور نیست که ما زیارتی کنیم و برویم؛ لذا اهل بیت به ما توجه دارند و ما باید کاری کنیم که رابطه­ای دو طرفه با اهل بیت برقرار کنیم. اصبغ بن نباته را شاید شما بشناسید، که از یاران امیرالمؤمنین بود و زمانی که امیرالمؤمنین فرق مبارکشان شکافته شده بود و در بستر افتاده بودند؛ مباشر اصبغ بن نباته جلوی درب با نگرانی نشسته بود و به امام مجتبی عرض کرد که اجازه بدهید تا من بروم و آخرین لحظات زندگی امام را در محضر ایشان باشم. مباشر می­گوید من دو صحنه در مجلس امیرالمؤمنین دیدم که تکان دهنده بود. در صحنه اول امیرالمؤمنین در مجلس نشسته بود، ناگهان شخصی بلند شد و گفت یا امیرالمؤمنین! به خداوند سوگند که من شما را دوست دارم و به شما عشق می­ورزم. امیرالمؤمنین سر خود را پایین انداخت و دوباره بلند کرد و فرمود: تو دروغ می­گویی؛ من در طومار محبّانم ملاحظه کردم ولی نام تو در این طومار نیست. ادعا رابطه­ی دو طرفه ممکن است مطرح شود ولی از طرف دیگر پذیرفته نمی­شود. در صحنه دوم شخصی در مجلس امیرالمؤمنین گفت به خداوند سوگند من شما را دوست می­دارم. حضرت سر به زیر انداخت و فرمود تو راست می­گویی، نام تو در طومار محبّان ماست.

من معتقد هستم که سزاوارتر از همه نسبت به عشق ورزیدن به اهل بیت که برکت زندگی و تأثیر کلام ماست، دوستان طلبه و فاضل ما هستند. ما اگر اهل بیت را همراهی کنیم و افراط و تفریط نداشته باشیم، «لاتقدموا هم فتضلّوا و لاتأخّر عنهم فتهلکوا » در این مسیر جلو نیفتیم که گمراه می­شویم و عقب نمانیم که هلاک می­شویم. آن راهی را که اهل­بیت طی می­کنند، بپیماییم موفقیت­های ما قطعی است. دو نفر خدمت آقا علی بن موسی الرضا رسیدند، بعد از اظهار ارادت مسأله شرعی سؤال کردند که آیا نماز ما شکسته است یا تمام؟ حضرت فرمودند نماز تو شکسته است ولی نماز دوست تو تمام است. با تعجب گفتند: ما از یک منطقه آمده­ایم، که اگر مسافت شرعی است باید شامل هر دو نفر ما شود و اگر مسافت شرعی نیست، نماز ما باید تمام باشد. حضرت فرمود: نماز تو شکسته است چون به قصد دیدن من آمده­ای ولی دوست تو برای زیارت مأمون آمده بود، که چون همراه تو بود نزد ما آمد. پس سفر او، سفر معصیت بود و لذا نماز او تمام است و نماز تو شکسته است. امیرالمؤمنین در خطبه 152 نهج البلاغه بفرمایید که می­فرماید: «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ أَنْكَرُوه[11]» ائمه تدبیرکنندگان امورو کارگزاران آگاه بندگان خدا هستند و اگر کسی رابطه دوطرفه نداشت، انتظار بهشتی شدن را نداشته باشد و اگر کسی رابطه­­ی دو طرفه پیدا کرد، این انسان بهشتی است.

 اهل بیت (ع) یارانی داشتند که ما باید مثل ابن سکیت‏ها  و میثم تمارها در میدان باشیم. حالا که به نام امیرالمؤمنین، فدک، غدیر، ثقلین، منزلت و... به میدان آمده ایم، مانند حر در میدان بمانیم. خلیفه عباسی، ابن سکیت را برای تدریس فرزندان خود آورده بود. روزی خلیفه عباسی سؤال کرد که فرزندان من برترند یا حسن و حسین؟ ابن سکیت تکان خورد و گفت من حتی فرزندان تو را در مرتبه­ی غلام امیرالمؤمنین، قنبر نمی­دانم. چه برسد به اینکه با حسن و حسین مقایسه کنم. خلیفه عباسی دستور داد زبانی که این جمله را مطرح کرده است از پشت گردن بیرون بکشید.عشق به اهل بیت و وارد شدن به مکتب ایشان هزینه­های سنگینی دارد. حضرت علی به میثم تمار می­فرماید: آیا می­دانی که در راه محبت ما دست و پا و زبان تو را قطع می­کنند؟ ـ به تعبیر من ـ میثم دست خود را بلند کرد و سؤال کرد: آن لحظه­ای که دست و پای مرا قطع می­کنند، رابطه­ی من با شما اهل بیت چگونه است؟ آیا در میدان هستم یا با یک نهیب صحنه را خالی می­کنم؟ حضرت فرمود: تو در میدان هستی. زمانی که میثم در بالای دار بود و دست و پایش قطع شده بود، به گفتن فضائل امیرالمؤمنین مشغول بود. گفتند: چه کنیم که میثم ساکت شود؟ اگر زبان او را قطع کنیم کلام علی درست می­شود. پس گفتند چاره­ای نیست، میثم با این کار ما را رسوا خواهد کرد. زبان میثم را قطع کردند و کلام مولا آن گونه که فرموده بودند صدق کرد.

 جمله­ی پایانی من این است:«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا[12] » امروز دینم را بر شما کامل کردم و نعمت را بر شما تمام کردم و پذیرفتم که اسلام به عنوان دین شما است. این اسلام هم، اسلام خاص است. این آیه را در نظر داشته باشید تا آیه مربوط به حضرت بقیه الله که رابطه بین ظهور و غدیر پیوند می­خورد: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ[13]» یعنی آن دین جهانی همان دینی است که در آغاز مسئله ولایت مطرح شد.

و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و ال محمد

 

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. الکافی ، ج 3، ص 30، ح 5.

[2]. «مائده»: 67.

[3]. همان.

[4]. «الأحزاب»: 21.

[5]. «القلم»: 4.

[6]. «مائده»: 67.

[7]. همان.

[8]. شرح‏نهج‏البلاغة، ج20، ص315.

[9]. همان.

[10]. همان.

[11]. شرح نهج البلاغة ؛ ج9، ص152.

[12]. مائده/3.

[13]. مائده/9.

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: اهمیت برگزاری مراسمات عزا از دید امام صادق(ع)                               تاریخ: 93/09/01

مکان: شهرستان جم و ریز

 

 

 

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِی‌القاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»

السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یابن رسول الله و علی الارواح التی حلت بفنائک.

در آغاز سخن، ایام و لیالی سوگواری اهل بیت عصمت و طهارت را خدمت شما پیروان و رهروان راه اهل بیت تسلیت عرض می­کنم. مدت ها بود که علاقه­مند بودم از نزدیک عرض ادب و ارادتی خدمت شما مردم خوب، روحانیت معظم، امام جمعه محترم و مسئولین ارجمند داشته باشم ولی به­تأخیر می­افتاد. ما امسال دهه محرم را جایی قول ندادیم و هر قدر هم که اصرار کردند، گفتیم که می­خواهیم در این مراسم عزاداری و سوگواری، در جمع مردم خوب استان باشیم و آن جا هم عرض تسلیت خدمت آن ها داشته باشیم.

در این جلسه می­خواهیم ببینم که وجود مقدس امام صادق علیه السلام با چه دیدی و با چه نگاهی به اهمیت برگزاری مراسم عزاداری و جلساتی که به نام حسین بن علی علیه السلام و اهل بیت تشکیل می­شود، عنایت و توجه می­کنند.

 حضرت امام صادق علیه السلام فضیل بن یسار ـ که از دوستان و یاران امام صادق است ـ می‏فرماید:«یا فُضَيْلِ تَجْلِسُونَ وَتَتَحَدَّثُون»[1]. ای فضیل آیا جلسه برگزار می­کنید و پیرامون ما گفتگو ­می­کنید؟ به تعبیر بنده آیا در عزای ما اهل بیت، هیئت های عزاداری تشکیل می­دهید؟ فضیل بن یسار می­گوید:«فَقَالَ نَعَم جُعِلتُ فِداک»[2]، جانم به فدای شما، واقعاً کار ما همین است.  یعنی ما در ایام عزاداری و سوگواری شما،مجالس به پا می­کنیم. امام صادق(ع)می‏فرماید: «إِنَّ تِلْكَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا فَأَحْيُوا أَمْرَنَا فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا »[3]، من این مجالس شما را دوست می­دارم مجالسی که به نام و یاد ما، شما شیعیان ما تشکیل می­دهید این مجالس مورد علاقه ما است. یعنی مکتب ما و مرام ما را و فرهنگ و بینش ما را آموزه های ما را در پرتوی همین مجالس زنده کنید وخدا مورد آمرزش قرار دهد، کسانی را که زمینه ساز احیای مکتب ما هستند.

زمانی که بحث سوگواری شما مطرح می­شود، ما مراکز دینی ما، تکیه ها، حسینیه ها و خانه ها را سیاه­پوش می­کنیم و به جامعه نشان می­دهیم که در سوگ اهل بیت، عزادار هستیم. خیلی جالب است که در این شب های محرم در خانه قرار و آرامش ندارید و در مجالس دینی شرکت می‏کنید. به نام مجالس حسینی و به نام عزاداری، سخنران دعوت کنید و معارف و فرهنگ اهل بیت را ترویج کنید. در ماه محرم و در مناسبت های مربوط به ائمه دیگر که دل شیعه از عشق اهل بیت پر است فرصت های خوبی است که این مجالس احیا کنیم و به رخ دیگران بکشیم که نگاه کنید ما عاشق حسین هستیم.

چرا در روضه ها ما اشک می­ریزیم و گریه می­کنیم؟ امام صادق (ع) در این رابطه می‏فرماید:«مَن ذَكَرنا أو ذُكِرنا عِندَه فَخَرَجَ مِن عَینِه مِثلُ جُناحِ الذُّباب غَفَرَاللهُ لَه ذُنُوبَه وَ لَو كانَت أَكثَُر مِن زَبَدِ البَحر»[4]. یا فضیل! کسی که یادی از ما اهل بیت کند، یا نزد او یادی از ما اهل بیت شود و در این حال از چشمش به اندازه بال مگسی اشک جاری شود، خداوند از گناهان او می­گذرد، حتی اگر گناهان او بیش از کف آب روی دریا باشد. واقعاً انسان زمانی که این جملات را می شنود با خود می­گوید که تا نیمه های شب در مجالس عزاداری حسین ابن علی بمانم و اشک بریزم.گاهی ما فکر می­کنیم که کجا را پیدا کنیم تا در مقابل این نافرمانی­هایی که نسبت به خدا انجام داده­ایم، آنجا توبه و استغفار کنیم. امام صادق در جمله ی بالا می­فرمایند جای توبه­ها و استغفارها در مجالس اباعبدالله است.چون این آدم عاشق  اهل بیت است و در مسیر اهل بیت قدم می­گذارد و راه اهل بیت را انتخاب کرده است؛ زمانی که در مجالس اباعبدالله (ع) ورود پیدا کند، به برکت نام و یاد حسین خداوند گناهان او را می­بخشد و می­آمرزد.

بنده فقط خواستم به شما بگویم که کار بزرگی انجام می­دهید. قدر کار و عزاداری و حضور در جلسات سوگواری اهل بیت را بدانید که این ماه، ماه توجه ائمه عصمت و طهارت، نسبت به شما است.

آن لحظه­ای که جبرئیل می­خواهد کلماتی به حضرت آدم علی نبینا و آله السلام بیاموزد تا در پرتو این کلمات حضرت آدم مورد عنایت خداوند قرار بگیرد، می­گوید: یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن، یا قدیم الاحسان بحق الحسین. حضرت آدم به جبرئیل رو کرد و گفت این چه سرّی است که نام پنجمی را که می­بری و می­گویی یا قدیم الاحسان بحق الحسین، دلم می شکند

 شما نگاه کنید از نظر زمانی حضرت آدم کجا، حسین بن علی کجا؟ آن روز جبرئیل اولین روضه‏خوان حسین ابن علی (ع) است و مقابل حضرت آدم، نحوه­ شهادت و روضه حسین ابن علی (ع) را می­خواند.

پروردگارا ما را بیامرز. به اسلام و اسلامیان عزّت عنایت بفرما. به مقام معظم رهبری طول عمر با برکت عنایت بفرما. توطئه های دشمنانمان را به خودشان برگردان

 

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. وسائل الشیعه، ج14، ص501.

[2]. همان.

[3].همان.

[4]. بشارة المصطفی، ص275.

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: آغاز سال تحصیلی- وظایف روحانیون- گزارشی از عملکرد حوزه                           تاریخ: 92/06/20

مکان: قم،

 

 

 

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِی‌القاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»

قال رسول الله (ص): «سَأَلْتُ‏ جَبْرَائِيلَ‏ عَنْ صَاحِبِ الْعِلْمِ فَقَالَ هُمْ سِرَاجُ أُمَّتِكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ طُوبَى لِمَنْ عَرَفَهُمْ وَ أَحَبَّهُم‏».[1]

نکته اول:

در ایام دهه کرامت بسر می‏بریم و در آستانه میلاد با سعادت ثامن الحجج، آقا علی بن موسی الرضا (ع).

ضمن تبریک این ایام و تبریک شروع سال تحصیلی خدمت شما طلاب و فضلا و اساتید و مراجع و بزرگان، به چند نکته اشاره می‏کنم و امیدوارم که همیشه به آنها توجه داشته باشیم.

بنده معتقدم، با اینکه ما سالیانی است که در حوزه به سر می‏بریم، اما هنوز آن موقعیت و جایگاه حوزه را آنطوری که می‏بایست بشناسیم، نشناخته ایم. من به شما بزرگواران و مخصوصاً طلاب عزیزی که امسال سال ورودشان به حوزه است توصیه می‏کنم که این ظرفیت عظیم، این فرصت گرانقدر، این گنجینه علمی و این جایگاه معنوی و این جایگاه رفیع را آنگونه که هست در آن تأمل کنند. اینجا با سایر مراکز آموزشی دنیا تفاوتهای زیادی دارد. یک طلبه هنگام ورود به حوزه علمیه، افتخار شاگردی مکتب امام صادق (ع) و سربازی حضرت بقیة الله اعظم (عج) را پیدا می‏کند. این نامی که برای او انتخاب می‏شود، همراه با قداست و معنویت است و در طول سالیان متمادی بزرگان ما تلاش زیادی در رابطه با حوزه های علمیه انجام داده اند. اگر در جامعه ما دینداری یافت می‏شود، معتقد به دینی یافت می‏شود، سهم عظیمی از این  مسأله بر می‏گردد به روحانیت. این سنگربانان و دیدبانانی که در حوزه های علمیه به تحصیل پرداخته اند، زندانها، تبعیدها، و محرومیت ها را به جان خریده اند تا دین خدا زنده بماند. این جایگاه حوزه های ماست که پیوندی ناگسستنی با اهل بیت (ع) و نبی گرامی اسلام (ص) دارد.

علمای ما، از شیخ طوسی، شیخ مفید، سید مرتضی، صاحب جواهرها، شیخ انصاری ها تا مؤسس بزرگ حوزه علمیه قم، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری، هرکدام در زمان خودشان نقشی آفریدند که ان شاالله امیدواریم ما هم به عنوان کسانی که ادامه دهنده راه آنها هستیم، هم از وزانت حوزه، و هم از جایگاه حوزه بخوبی پاسداری کنیم.

نکته دوم:

اداره حوزه، تنها به عهده افراد خاصی نیست. اینگونه نیست که دوستان، اساتید، فضلا، طلاب، تصور کنند، شورای عالی در رأس حوزه است و اینها مسئولیت حراست از این حوزه و اداره این حوزه را دارند. بنده با صراحت عرض می‏کنم اگر دنبال علم هستیم، اگر دنبال اخلاق هستیم، نقش سنگین و مهم را اساتید حوزه به عهده دارند و مدیریت حوزه برای رفع مشکلات کاری طلاب است. ولی در مسائل علمی و اخلاقی، درمحضر اساتید بزرگوار، زانو می‏زنند. بنابر این هر حرکت و هر جمله و هر کلمه و سکونی که از ناحیه اساتید انجام می‏گیرد، فضای حوزه و اخلاقیت و معنویت وعلمیت حوزه را تحت تأثیر قرارمی‏دهد. لذا بحمدالله رقم قابل توجهی از اساتید بزرگوار در حوزه علیه قم مشغول فعالیت اند. ما علاوه بر اساتیدی که در استانها و شهرستانها داریم، بیش از دو هزار استاد در حوزه مقدسه قم داریم. ما امروزه نیاز داریم که واقعاً آن خلق و خوی و ذی طلبگی را رعایت کنیم. بدون اغراق عرض می‏کنم، مردم گاهی دغدغه مشکلات زندگیشان را دارند ولی اگر رفتار و سلوک ما را بگونه ای بدانند که خودمان به دیگران توصیه می‏کنیم مایه آرامش است و سخنی که بر زبان جاری می‏کنیم، تصلی بخش مردم در مشکلاتشان است. این را اگر توجه و دقت کنیم خیلی مهم است. لذا چگونگی برخورد با مردم و برخورد با خودمان، ازمسائل کلیدی است که در حوزه باید به آن توجه کنیم. گاهی به ما گزارش می‏دهند که طلاب عزیز آنگونه که باید عمل کنند، عمل نمی‏کنند.

عمر خیلی سریع می‏گذرد بعضی از دوستان می گویند: انگار همین دیروز بود وارد حوزه شدیم و الان 10 سال یا 15 سال گذشته است.

من نمی‏خواهم بگویم به نیازهای نظام اسلامی پاسخ ندهید. قطعاً امروزه حوزه های ما وظیفه دارند در کنار نظام اسلامی به تقویت نظام اسلامی بپردازند، اما واقعاً و حقیقتاً عزیزی برای نظام اسلامی ما مفید و مؤثر است که دارای مایه علمی و اخلاقی باشد. هرجا عزیزی حضور پیدا می‏کند، طلبه ای حضور پیدا می‏کند که مایه علمی مناسبی ندارد، به درد آنجا هم نمی‏خورد، آنجا هم نقش آفرینی لازم را نمی‏تواند داشته باشد. بحمدالله الان حوزه های ما تنها مبتنی بر علوم خاصی نیست، رشته های مختلف تحصیلی در حوزه داریم، بیست و هشت رشته و گرایش تحصیلی در حوزه وجود دارد که روزی به عنوان یک آرزو بود. اینها واقعاً فرصتهای طلایی است که در اختیار عزیزان قرار گرفته است. ما رسالتهایمان را باید به این شکل انجام بدهیم که خوب درس بخوانیم و درصحنه های تبلیغی، اثرگذار باشیم. من صراحتاً عرض کنم که گاهی از دورترین نقاط کشور به ما زنگ می‏زنند نامه می‏نویسند که مسجد ما امام جماعت ندارد، روحانی ندارد، گاهی در شهرهای ما مساجدی است که روحانی و امام جماعت ندارد. انتظار می‏رود که عزیزان ما مربوط به هر استانی هستند، جلسات استانی، شهرستانی، برقرار کنند، ماهانه، سالانه، یک تعداد بروند و یک تعداد برگردند، تا ما شهر، استان و یا مرکز استانی نداشته باشیم که عزیزی آنجا حضور نداشته باشد و درب مسجد بسته باشد. من از اساتیدی که دعوت ما را لبیک گفتند تقدیر و تشکر می‏کنم. گرچه هنوز نیاز استانها زیاد است. ما دنبال تمرکز زدایی هستیم، یعنی دنبال این هستیم که واقعاً عزیزان تا پایه های تحصیلی بالاتر، بیشتر در استانها متمرکز بشوند و برای مراتب عالیه به قم بیایند. بله قم خوب است، موقعیت آن خوب است، اما استانهای دیگر هم باید تقویت بشوند. اساتید بزرگوار، دعوت ما را لبیک می‏گویند، مبلغین هم همراهی خوبی دارند، اما هنوز بین نیازها و بین آنچه شما و من انجام می‏دهیم حقیقتاً فاصله فراوانی است.

امروزه شبیخون به تمام معنا علیه دین، اسلام و تشیع، زده اند. شبکه های مسیحیت و وهابیت و فرقه های ضالّه فعالانه کار می‏کنند. ممکن است کسی بگوید که در نظام مقدس اسلامی که روحانیت حضور دارد چرا اینها اینهمه فعالیت دارند؟ بنده می‏گویم دلیلش روشن است، موقعی که شما حضور دارید، آنها هم احساس می‏کنند یک حضور جدی تری داشته باشند، با پشتوانه های مالی و تبلیغاتی بیرون مرزها.

شما این پشتیبانی تسلیحاتی را در سوریه نگاه کنید، به چه شکلی اینها عمل می‏کنند. ابرقدرتها نیز، به همین تناسب.

من چند روز قبل مطلبی را از بعضی افرادی که در خارج کشور، علیه اسلام دارند تبلیغ می‏کنند، دیدم، تعبیرشان این بود که خطر اسلام به مراتب از خطر مارکسیست ها و کمونیستها برای ما بیشتر است و تا می‏توانیم باید در مقابل اسلام موضع بگیریم. این موضع دشمنان ما است و با این حالت به جنگ ما آمده اند. لذا تعداد مدارسمان، تعداد طلبه های ما، تبلیغ کردن برای اینکه جمعیت حوزه ها بیشتر بشود وظیفه شما می‏باشد. خواهش ما از اساتید بزرگواری که از امروز درس و بحث را شروع می‏کنند، این است که به درس و بحث ها بیشتر از این اهتمام دهند و طلبه ها را تشویق کنند، غیبت کمتر در جلسات درس اتفاق بیفتد.

اصول ما یک روزی محدود بود، دایره فقهی مباحث ما محدود بود، امروزه هر لحظه، یک مسأله یا چند مسأله در مباحث فقهی پیش می‏آید که باید حوزه ها پاسخگو باشند. این است که من معتقدم محققین اهل قلم، صاحبان قلم، موسسات و مراکزی که وجود دارند اینها به مسائل جدید و نیازهای امروز بپردازند، نمی‏گویم روی نسخه های قدیمی کار تحقیقی انجام ندهند، آنها در حقیقت میراث گذشتگان ما هستتند و باید حفظ بشوند، ولی امروزه، مرتب برای ما شبهات از مراکز مختلف می‏فرستند و تقاضا می‏کنند حوزه پاسخ بگوید. من هم تا آنجایی که می‏توانم، ارجاع می‏دهم به مراکز مختلف. ولی انتظار باز بیشتر ازین حرفها می باشد.

بنده یک گزارش کوتاهی هم عرض کنم و بعد دعایتان بکنم.

امسال برای ورودی‏های حوزه اقداماتی انجام دادیم که البته مختصر شروع شده بود و بنظرم این اقدام، اقدام موفقی است، ما قبل از اینکه طلبه ها رسماً شروع به سال تحصیلی بکنند دوره ای برای اینها گذاشتیم بنام دوره تثبیت، درحقیقت نزدیک به بیست روز، کارهای اخلاقی، تربیتی، کارهای آموزشی و گاهی اوقات، یک ماه این برنامه ها انجام شده است. یعنی عزیزان داوطلبی که پذیرفته شده بودند برای حوزه، قبل از اینکه قدم در میدان حوزه بگذارند، ما این برنامه ها را درطول دوره تابستان برای اینها گذاشتیم. البته امسال تمام استانها نشد، ولی تلاشمان این بود که بشود که افراد، با الفبای طلبگی آشنا بشوند و واقعاً افراد تصمیم بگیرند وافرادی که می‏توانند پا به پای حوزه حرکت کنند، تصمیم خودشان را برای ورود به حوزه بگیرند، من یکی در دوتا از جلسات شرکت کردم انصافاً احساس کردم این داوطلبان تحصیل در حوزه، امسال با یک نشاط بیشتری از قبل آماده شده اند، ورود به کلاسهای درسی و برنامه های حوزه که پیدا می‏کنند با آگاهی و اشراف بیشتری است. سقف پذیرش امسال در حوزه کم است ودلیل آن این است که امکانات ما وشرایط ما محدود است و من از همینجا از مجموعه خیّرین که اخیراً شروع کرده اند به ساخت و ساز مدارس و کمک می‏کنند، تشکر می‏کنم.

در قم تعداد زیادی از طلبه های ما در مدارس استیجاری هستند، ما مدرسه نداریم که در اختیار اینها قرار بدهیم، انشاالله شرایط حوزه از نظر امکانات، هم امکانات معیشتی طلبه ها که خدا شاهد است من با تمام وجود پیگیر هستم. سال قبل گفتم امسال هم دنبال می‏کنم. همینجا هم محضر شما بگویم که خدمت تک تک مراجع بزرگوار تقلید نامه نوشتم ،از محضر بزرگان ضمن تقدیر و تشکر از عنایتی که نسبت به طلبه ها دارند رسماً اعلام کردم که نیاز زندگی و معیشت طلبه ها بیشتر از این مقدار است، شرایط سخت زندگی را خدمت بزرگواران و رهبر عزیز انقلاب بارها مطرح کرده ایم، ان شاالله امیدواریم بزرگان ما هم آنچه در توانشان است و برای آنها مقدور است در اختیار شما عزیزان قرار بدهند تا با دلگرمی بتوانید کارها را دنبال کنید.

ما برای اساتیدمان که در استانها مشغول تدریس هستند یکی دو سالی است برنامه آموزشی گذاشته ایم. اردوهایی که اساتید ما بیایند و در این اردوها شرکت کنند، دوره های آموزشی را تکمیل کنند که در سال تحصیلی بتوانند با نشاط و شادابی بیشتری بتوانند آنجا حضور پیدا کنند.

دو دوره شوراهای استانی را تشکیل دادیم، یک دوره شوراهای استانی گذشته است و دوره جدید شوراهای استانی شروع شده است. ما صراحتاً به اعضای محترم شوراهای استانی که رئیس های شوراها عمدتاً نمایندگان مقام معظم رهبری و ائمه جمعه مراکز استانها هستند گفتیم شما باید همّت کنید به گونه ای که حوزه های علمیه ما روی پای خودشان اداره بشوند، ازطریق موقوفات، واز طریق کمکهای مردمی که حوزه های ما در حقیقت آن ویژگی و استقلال خودشان را در جهات مختلف داشته باشند.

یکی از مشکلات جدی ما بحث انتقال سفیران هدایت به پایه های بالاتر بود، که یک مشکل جدی بود، اما شورای گسترش تصویب کرده است که ان شاالله هرچه زودتر ابلاغ خواهد شد. البته هدف این نیست که دوره سفیران منتقل بشوند الزاماً به دوره بلند مدت. بلکه بحث این است که هر کس بخواهد، فقط منتقل شود. چون واقعاً سفیران هدایت در عین حال که یک دوره کوتاه مدت است امّا تاثیر گذار بودند در سطح کشور و توانسته اند جاهای مهمی را از نظر تبلیغی اداره کنند و پیگیری کنند.

راجع به مطالبات مقام معظم رهبری که گوشه و کنار به مامی‏گویند چه شد؟ به صراحت عرض می‏کنم که 19 تا از مطالبات مقام معظم رهبری را به عنوان اولویت اول، به شورای عالی فرستادیم.کار کارشناسیش و مقدمات آن را مدیریت انجام داد. خوشبختانه شورای عالی حوزه تصحیح کرده و ارجاع داده شده به معادهای مدیریت و اینها مشغول برنامه ریزی هستند و ان شاالله امیداریم امسال توفیق پیدا کنیم بخش قابل توجهی از این مطالبات را اجرایی کنیم.

یکی از نکاتی که هم رهبر معظم انقلاب پیگیر بودند و هم مراجع، بحث چابک سازی ساختار مدیریت بود، ما این را آماده کردیم چون معمولاً مطرح می‏شد که به افراد و نیروی بیشتری نیاز است. گرچه حالا بعضی از دوستان نظر دیگری هم دارند، اما در عین حال این طرح ساختار حوزه به شورای عالی حوزه داده شد برای تصویب ان شاالله امیدواریم با چابکسازی درکارساختار حوزه، کارها را بتوانیم بهتر پیش ببریم و دنبال کنیم.

موقوفات حوزه را فعال کرده ایم در کل کشور دفاتری برای موقوفات تشکیل داده ایم، کمیته موقوفات با مشارکت دبیرخانه شورای عالی و مدیریت تقریباً ماه به ماه به استانها مسافرت می‏کنند با حضور ائمه محترم جمعه و نمایندگان مقام معظم رهبری و موقوفات هر استان را شناسایی می‏کنند و من همین جا تشکر می‏کنم از رئیس محترم سازمان اوقاف که در این جهت همکاری خوبی با حوزه دارند و تعهد کرده اند، آنچه به عنوان درآمدهای موقوفات است دراختیار حوزه های علمیه قرار بگیرد. اساتید اخلاق به حوزه ها اعزام شدند، معاونت محترم تهذیب، معاونت محترم آموزش، معاونت محترم پژوهش، همه معاونت ها و مدیریت محترم استان، همه اینها دست اندر کار این هستند که به بهترین وجه ان شاالله برنامه ها را عملیاتی و اجرایی کنند.

من در بخش پایانی عرایضم که نمی‏خواهم خیلی طولانی کنم و وقت شما را بگیرم یک تقاضا دارم. این تعیین محدوده های درسی سطوح عالی با همکاری اساتیدحوزه انجام شد، یعنی با پیشنهادی که داده شد، موافقتی که شد، حالا نمی‏دانم در این سال تحصیلی چقدر موفق بوده ایم ولی بررسی می‏کنیم، آسیب شناسی می‏کنیم که کتابهای درسی تا پایان خوانده بشود، کتابهای نیم بند و نیمه کاره، علمیت برای حوزه نمی‏آورد. این یک نمونه از همکاری است و ما امیدواریم بین مدیریت و بین اساتید این همکاری گسترده تر بشود، ما از فکر اساتید، از نگاه اساتید، از دیدگاه اساتید، از دیدگاه فضلا، واقعاً استفاده کنیم. من عرض کردم، ما تنها متصدی اداره حوزه نیستم، تک تک شما، به صراحت عرض می‏کنم، مبالغه و اغراق نیست، گاهی یک نظریه برای ما می‏فرستید و این می‏شود سوژه یک برنامه ریزی در حوزه، الان شورای عالی حوزه بانکی دارند به عنوان بانک ایده ها، که ایده هایی که طلبه ها دارند، آن ایده ها را به آنجا منتقل می‏کنند و در دفتر نظارت و برنامه ریزی مدیریت هم اینکار پیگیری می‏شود ،من خواهش می‏کنم احساس نکنید، حالا که یک کسی مدیر است و تعدادی هم اعضای شورا و باری هم بر دوش آنها،دیگر با شما کاری نیست. هرکدام نقش آفرینی کنید. هرنقطه بدیع، ارزشمند، تأثیر گذار نسبت به آینده حوزه در اختیار مدیران قرار بدهید، توقع هم نداشته باشید که امروز بدهید و فردا اجرایی و عملیاتی بشود.ان شاالله امیدواریم در دستور کار شورا و مدیریت قرار بگیرد وحوزه ای یکپارچه، همدل وهمراه و بر اساس اهداف رهبری و اهداف مراجع و در رأس همه اهداف، حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه عملیاتی واجرایی کنیم.

من صمیمانه ومتواضعانه از عزیزان دست اندرکار این جلسه از حضور اساتید، اعضای محترم جامعه مدرسین، شورای عالی حوزه و شما فضلا که امروز با حضورتان در این جمع بزرگ و با شکوه، اعلام کردید به دنیا که حوزه ما با نشاط و شاداب است، حوزه ما بالنده است سپاسگزارم.

«والحمد لله رب العالمین»



[1] . إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص166.

 

ردیف

موضوع

تاریخ

PDF

مشاهده متن

دانلود صوت

23

سخنرانی منزل علامه طباطبایی

94/08/23

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

22

سخنرانی سال 1394

94/08/30

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

21

سخنرانی سال 1394

94/08/29

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

20

سخنرانی سال 1394

94/08/26

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

19

يادواره شهداي مدرسه رسالت

94/08/14

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

18

همايش شوراهاي ارشادصلح سازش

94/08/14

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

17

چهلم شهداي منا.ازنا

94/08/13

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

16

روز عاشورا

94/08/02

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

15

يادواره شهيدعاشوري

94/07/25

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

14

همايش هيئات مذهبي بوشهر

94/07/22

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

13

يادواره شهيدعيسي توسلي،بومهن

94/07/09

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

12

آيين افتتاح دروس موسسه امام خميني

94/06/15

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

 11

 دوره تربیت و تعالی نیروی زمینی سپاه.مشهد

94/05/28

 http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg  http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg  http://bushehri.net/images/images.jpg

10

همایش فرهنگ و مدیریت جهادی

94/03/26

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

9

ششمين همايش گردهمايي مديران مسئول و سردبيران نشريات علمي حوزه

94/03/20

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

8

سالگرد ارتحال امام خمینی

94/03/13

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

7

همایش مبلغان و مدیران مدارس

94/03/11

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg

6

 سالروز فتح خرمشهر

 94/03/03

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg

http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg

http://bushehri.net/images/images.jpg
5

هفتمین جشنواره علامه حلی

94/02/31

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg http://bushehri.net/images/images.jpg
4

ششمین همایش رؤیت هلال

94/02/17

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg http://bushehri.net/images/images.jpg

3

 ضرورت کار فرهنگی در جامعه

 94/01/24

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg http://bushehri.net/images/images.jpg

2

افتتاح مسجد اهل البیت دشتی

94/01/20

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg http://bushehri.net/images/images.jpg

1

مراسم عمامه گذاری بندر لنگه

94/01/21

http://bushehri.net/images/ICON/10%206.jpg http://www.bushehri.net/images/ICON/10%201.jpg http://bushehri.net/images/images.jpg

Please publish modules in offcanvas position.