اخبار

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده وَ نستعینه وَ نستغفره و نَستهدیه وَ نؤمن به و نَتوکلُ علیه وَ نعوذ بالله مِن شرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالِنا و نشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه وَ نُصلی و نُسلم علی حبیبه وَ نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ وَ مُبلغ رسالاته بَشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین و نحن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان الی قیامِ یُوم الدین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا بقیَة الله فی ارضه. السلام علیک یا حجة الله و رحمة الله و برکاته. عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله. قالَ امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه افضل صلوة المصلین: التقوی ان یتقی المرءُ کُلَما یوتعِمُ. بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم.

وجود مقدس امیر مومنان در وصف تقوی جمله‎ی بسیار مهمی دارند که اگر ما در زندگی‎مان به همین جمله پایبند باشیم و عمل کنیم سعادت ما تضمین شده است. حضرت می‎فرماید: پرهیزکاری واقعی آن است که آدمی از آنچه به گناهش وادار می‎کند دوری و پرهیز کند. معنای سخن امیر المومنین این است که آدمها، مومنین، متدینین باید مراقبت کنند تا یک نقطه‎ی تاریک در زندگی شان پیدا نشود. خود را بپایند. حتی فکر گناه در زندگی آنها راه پیدا نکند تا چه رسد به اصل گناه. زمینه‎ی گناه را از بین ببرند. می‎فرماید: از آن چه انسان را به گناه وا دار کند، پرهیز کند. تو زندگی‎مان از صبح که از خواب بر می‎خیزیم تا شب که به بستر استراحت می‎رویم مراقبت کنیم، سخنی که می‎گوییم، رفتاری که از خود نشان می‎دهیم ما را به سمت و سوی گناه نبرد.

در خطبه‎ی اول طبق روال معمول از سیره نورانی پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت سخن می‎گفتیم. از انجا که در آستانه شهادت ششمین امام و پیشوا وجود مقدس امام صادق قرار داریم اجازه بفرمایید بحث امروز را در خطبه‎ی اول اختصاص بدهم به سیره و ویژگی‎های زندگی و رفتاری امام صادق علیه صلوة و السلام. نکته‎ی مهمی که در رابطه با امام صادق باید پیشاپیش مطرح کرد این است که بخش بزرگی از احادیث و علوم اهل بیت توسط این امام همام گسترش پیدا کرده است و این نکته، نکته‎ی مهمی است. این که ما این مسئله را بر زبان جاری می‎کنیم مذهب ما جعفری است و پیشوای ششم ما امام صادق علیه صلوة و السلام را این گونه مطرح می‎کنیم که به عنوان رییس مذهب ماست نکته‎ی بسیار مهمی است. فقط یک نکته را باید توجه کرد بین موسس مذهب با گسترش‎دهنده مذهب باید تفاوت قائل بشویم. موسس مذهب شیعه شخص رسول خدا خاتم انبیاء محمد مصطفی است، لذا در تعبیرات پیامبر بارها این جمله دیده شده و شنیده شده: شیعةُ علیٍ همُ الفائزون. پیروان علی جزء رستگارانند. این کلام، کلام رسول الله است. اما موسس خود پیغمبر است. در وصیت نامه امام من به جمله‏ای برخوردم و دیدم امام چقدر با قدرت و با ظرافت سخن گفته است. حضرت امام قدس الله نفسُ الزکیه این جمله را می‏فرماید، دقت کنید. می‎فرماید: ما تابع مذهب شیعه هستیم که موسس آن رسول خداست. این کلامی است که حضرت امام در وصیت نامه بیان کردند و مطرح نمودند. امام صادق در عصر خودش وظیفه‎ی مهم صیانت مکتب را از انحرافات عهده دار بودند. شرایط بسیار سخت و دشواری بوده در زمان امام صادق . گرچه فضای سیاسی، فضای مناسبی به وجود آمد. هم زمینه برای امام باقر فراهم شد، هم زمینه برای امام صادق. اما در عین حال شرایط سخت و دشواری، انحرافاتی که در عصر امام صادق پیدا شده انحرافاتی است که شخصیتی مثل امام صادق و شاگردان تربیت شده‎ی مکتب او می‎توانند در مقابل این هجمه‎های عقیدتی مقاومت کنند و پایداری کنند. از نظر بعد عبادی و اخلاقی وجود مقدس امام صادق نمونه‎ی زمان خودش است. مالک ابن اَنَس که مدتی در محضر امام شاگردی کرده این جمله را در وصف امام صادق مطرح می‎کند. می‎گوید: ما کنتَ ارا الی عَلی ثلاث فصال اما مصلیاً وَ اِما صاعماً وَ اِما یقرأُ القران. می‎گوید در آن مدتی که من به خانه‏ی آن حضرت رفت و امد می‎کردم حضرت را بر این سه حال دیدم. یا حضرت در حال نماز بود، یا در حال روزه یا مشغول به قرائت قران بود و این نکته، نکته‎ی مهمی است که نسبت به رسول الله امام صادق چگونه حریم نگه می‏داشته. تعبیر مالک ابن انس این است که وَ ما رایتُهُ قط یحدثُ ان رسول الله اِلا علی الطهاره. هیچ موقع ندیدم سخنی از پیامبر نقل بکند مگر این که در ان حالت با وضو و با طهارت بود. یعنی نام پیغمبر را به بزرگی یاد می‎کرد و آداب سخن گفتن در باره‎ی پیامبر را رعایت می‎کرد. امام صادق می‎فرماید: سرچشمه‏ی علوم و معارف اهل بیت ما هستیم، سرچشمه‎ی علوم و معارف الهی ما هستیم. شخصی است به نام حَکَم. حضرت می‎فرماید: فالیشرِقِ الحَکَم وَالیَغرِب اماوَالله وَلا یصیبُ العِلم الی مِن اهل البیت نَزَل عَلیهِم جبرییل. حَکَم به مشرق برود، به مغرب برود (نام شخصی است)، سوگند به خدا چیزی از علم ان چه جبرییل بر اهل بیت نازل کرده نمی‏یابد و به ان دسترسی پیدا نمی‎کند. در بعد علمی اولین اقدامی که امام صادق انجام داد تربیت شاگرد بود. شاگردان فراوانی مثل امان ابن تقلب‎ها، محمد ابن مسلم‎ها، ضُرارها در مکتب امام صادق پرورش پیدا کردند. حِشام در بعد مناظره و کلام سرامد بود و حضرت در باره‎ی او می‎فرماید: یا حشام یا ذنت مویداً بروح القُدُس ما نصَرتَنا بلسانِک. تا زمانی که به وسیله‎ی زبانت ما اهل بیت را راضی می‎کنی همیشه مورد تایید روح القدس هستی و انچنان حشام دارای جایگاه مهمی است در مقابل هجمه‎ها و شبهاتی که ایجاد می‎کنند که حتی کسی مثل هارون الرشید که دشمن اهل بیته نسبت به حشام می‎گوید: وَ الله لسان هذا ابلق فی قلوب العامَه من معة الفِ سیف. زبان حشام در تسخیر دلهای مردم از یکصد هزار شمشیر موثرتر است و این نشان می‎دهد که اگر ما کار فرهنگی کنیم، اگر تو جامعه‎مان شخصیت‎هایی را پرورش بدهیم که اینها کار فرهنگی انجام بدهند چقدر ارزشمند است. نکته‎ی آخری که راجع به امام صادق در این فرصت کم باید به ان اشاره کنم توجه عمیق و ژرف امام صادق به نسل جوان هست و این نشان دهنده‎ی این است که امروز روحانیت، امروز عالمان دین، امروز فرزانگان جامعه، امروز بزرگان دین حساسیت لازم را در رابطه با نسل جوان باید داشته باشند. به امام صادق خبر رسید که کسی به نام امروبن عبید رییس معتضله جوانان شیعه را در بصره به دور خودش جمع می‎کند و به مکتب اعتضال دعوت می‎کند. حضرت یکی از روات بزرگ را به نام ابی جعفر احول فرا خواند. فرمود: برو، با این افکار انحرافی مقابله کن. ابی جعفر احول روانه بصره شد. بعد از مدت کوتاهی برگشت. حضرت فرمود چه اتفاقی افتاد بعد از رفتن تو؟ یعنی مبلغ هم باید مخاطب شناس باشد. زمان شناس باشد و خصوصیات را بداند. گزارشی که به حضرت داد گزارش مایوس کننده‎ایی بود. به حضرت عرض کرد: مردم کمی، تعداد کمی تعالیم اهل بیت را پذیرفتند. یعنی خیلی دور و بر من جمع نشدند، پاسخ ندادند. حضرت فرمود: چون مخاطبت را نشناخته‎ای، مخاطب را نشناخته‏ای. حضرت فرمود: عَلَیکَ باحداث فانهُم عصرَءُ اِلی کلِ خیر. توجه تبلیغی خودت را متوجه نسل جوان کن. اینها دلهای پاکی دارند، زودتر حق را می‎پذیرند و به هر خیر و صلاحی سریعتر از خودشان گرایش نشان می‏دهند و ما اگر این روش امام صادق را و سیره‏ی امام صادق را یعنی سرمایه‎گذاری رو نسل جوان، ما همه‏ی برنامه‏هامون را می‏توانیم تضمین کنیم. چون این جوان میانسال می‎شود و این میانسال کهنسال می‎شود و فضای جامعه‏ی ما عطرآگین به نور ایمان می‎گردد. امام دو نکته دارد. دو تا توصیه بگم، این توصیه‎ها را دقت کنید. امام می‏فرماید: شیعتُنا مَن واقفنا بِلِسانِهِ فی قلبِهِ وَ تَبَعَ آثارنا وَ عَمِلَ اعمالِنا اولئکَ شیعَتُنا . می‎دانید شیعه کیه؟ منشوری که امام صادق برای معرفی شیعه بیان می‎کند اینهاست. می‎فرماید: شیعه کسانی هستند که با زبانشان همراهی می‎کنند. زبانی که می‎خواهد همراهی اهل بیت کند دروغ نمی‎گوید. غیبت نمی‎کند. واقفنا بقلبه. قلب شیعیان ما برای ما اهل بیت می‎تپد. وَ تَبَعَ آثارنا. از آثار ما پیروی می‎کنند. روایات ما را دستورالعمل زندگی خودشان قرار می‎دهند. وَ عَمِلَ اعمالِنا. رفتار ما را الگوی رفتاری خودشان قرار می‎دهند. جمله‎ی دوم خیلی مهم است. هر کسی صدای ما را می‎شنود توجه داشته باشد. اخرین لحظه‎ی زندگی امام صادق فرمود: همه‏ی بستگانم را جمع کنید. همه‎ی منسوبین را جمع کنید. موقعی که همه جمع شدند حضرت در اخرین لحظات زندگی بود چشم‎ها را باز کرد، نگاه به این جمعیت پیرامون خود کرد. به نظر شما امام صادق چه پیامی را می‎خواهد مطرح کند؟ فرمود: اِنَ شفاعتَنا لا تَنالُ مُستَخِفً باالصلوة. شفاعت ما نسبت به کسانی که نماز را سبک می‎شمارند شامل نمی‎شود. نمی‎فرماید کسانی که نماز نمی‎خوانند. نه، می‎خوانند نماز را ولی نماز را سبک می‎شمارند. باری به هر جهت با نماز برخورد می‎کنند. مراقبت کنید که شفاعت ما شامل چنین افرادی نمی‎شود. فردا روز شهادت ان بزرگوار است. فقط یک جمله بگم. اقا امام صادق شیعیان شما عزادارند تا همیشه، چون برای آنها این جمله را نقل کردند که منصور شبانه کسی را فرستاد و به او دستور داد که از درب خانه وارد نشوید، از پشت بام وارد شوید. محمد ابن ربی می‎گوید ما از پشت بام وارد شدیم، امام در حال نماز بود. سلام نماز را که داد به امام گفتم منصور با شما کار دارد. گفت اجازه بدهید لباسهایم را بپوشم. لباسی که برای بیرون رفتن. گفت اجازه نمی‏دهم! شیعه می‎دانید مه بر امام صادق شما چه گذشت؟ با سر برهنه، با پای برهنه، خود محمد ابن ربی می‎گوید: من سوار بر مرکب بودم و امام پشت سر من با این حالت به سمت قصر منصور عباسی آمد. آقا چه مصیبت‎هایی را تحمل کرده‎ایی. دستور دادند خانه‎ی تو را هم آتش بزنند، ولی من این جمله را می‎گویم اگر درب خانه‎ی فاطمه آتش زده نشده بود، اگر خیمه‎های بچه‎های ابی عبداله آتش زده نشده بود خانه‎ی امام صادق هم آتش نمی‎گرفت. لااَضحک الله سن الدهر اِن ضَحِکَت و آل احمَدَ مَظلومونَ قَد اُئِرو .

دعای پایانی خطبه اول

 ان الله یامُرُ بالعَدلِ وَ الاِحسان وَ ایتاءِ بالقُربی وَ ینهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر وَ البغی یعذُکُم لعلَکُم تَذَکَرون.

ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار .

پروردگارا ما را با راه و روش اهل بیت اشنا بگردان. مشکلات امت اسلامی را برطرف بفرما. روح بلند رهبر فقیدمان حضرت امام عالی ست اعلی بگردان. به مقام معظم رهبر عزیز انقلابمون و مراجع تقلیدمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت فرما. به خانواده شهیدانمان، به رزمندگان قهرمانمان، به  جانبازان عزیزمان و ازدگان افتخار افرینمان عزت مرحمت بفرما. در فرج مولایمان تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قُل اعوذُ برب الناس *ملِک الناس * اِله الناس * من شرالوسواس الخناس* الذی یوسوسَ فی الصدور الناس* مِنَ الجنة و َالناس

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم * بسم الله الرحمن الرحیم . «الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، بائث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام  علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین ، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین سید العابدین و الامام العارفین و علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد ابن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی ، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شعن من الشعن .

عباد الله اوصیکم ونفسی بتقوی الله. قال امیرالمومنین : التقوی ثمرةُ الدین وَ اَمارةُ الیَقین . بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. سخن امیر المومنین در وصف تقوی خیلی زیباست. می‎فرماید: پرهیزکاری میوه‎ی گوارای دین است و نشانه ی یقین است. اگر دین را به درختی تشبیه کنیم، امام می‎فرماید: میوه‎ی بسیار مرغوب این دین عبارت است از تقوی. اگر ادعای یقین داریم به خدا، اگر ادعای یقین به نبوت داریم، اگر ادعای یقین به امامت، قیامت و عدل داریم نشانه ی یقین تو زندگی‎مان باید در قالب تقوی تجلی پیدا کند. اگر تقوی امد ان یقین درست است. اگر تقوی امد ان دینداری کارساز است در زندگی ما.

در خطبه‎ی دوم به بیان مناسبت‏ها و نکاتی اشاره می‎کنم. نکته‎ی اول همانگونه که عرض کردم فردا روز شهادت امام صادق هست. این شهادت را محضر مبارک حضرت بقیة الله، محضر همه شما برادران و خواهران صمیمانه عرض تسلیت دارم. مناسبت دوم از دیروز هفته‎ی دفاع مقدس آغاز شد. انصافاً سپاهیان ما، ارتش ما، بسیج ما، مردم عزیز ما کاری کارستان انجام دادند. در حالی که بلوک شرق و غرب به عنوان الکفرةُ ملت واحده در مقابل ما ایستادند، اما ملت ما نگذاشت که انها به اهدافشان برسند. انها امده بودند تهران را تسخیر کنند، انها امده بودند انقلاب را به شکست برسانند. اما دیدید که چه شد. ان کسی که به تحریک بیگانگان به ایران حمله کرد امروز به زباله‎دان تاریخ افتاده است. ما دفاع مقدس را باید به صورت همه جانبه مورد بازمطالعه و ارزیابی قرار بدهیم. هفته‎ی دفاع مقدس درس‎ها و عبرت‎هایی با خودش به همراه دارد. اولین درسی که از دفاع مقدس می‎گیریم درس خود باوری است. ازمون بزرگی بود برای کارامدی نظام مقدس جمهوری اسلامی. ازمون بزرگی بود برای نقش برجسته‎ی ولایت فقیه و کارایی ولایت فقیه در یک جامعه‎ی اسلامی و دینی. دیدیم هم ولی فقیه سربلند بیرون امد و هم ولایت فقیه به عنوان یک نظام و برنامه‎ی دینی و اسلامی ما ارزشمند در جامعه‎ی اسلامی ما مطرح شد. دفاع مقدس ما اثار فرهنگی بزرگی به ارمغان اورد. هم در ان مقطع به عنوان فرهنگی تاثیر گذار بود و هم امروز به عنوان یک ذخیره و یک سرمایه ان اثار فرهنگی به جای مانده از دفاع مقدس سرمایه‎ی امروز کشور ماست. فضای کشور ما به عطر خون شهیدان معطر است. ما درس ایثار را، ما درس فداکاری را، ما درس تعاون را، ما درس راز و نیاز و مناجات با خدا و توکل به خدا را از جنگ اموختیم. و چه سرمایه‎ی بزرگی در اختیار ما قرار گرفت. ما امروز هرگاه زمزمه‎های انحرافی از گوشه و کنار می‎شنویم بلافاصله بچه‎های بسیجی ما، سپاهیان ما، مردم عزیز ما نهیب می‎زنند مگر جنگ را فراموش کرده‎اید؟ و با یک نهیب زدن کسی که می‎خواهد راه انحرافی و مسیر انحرافی را تو این کشور بپیماید، جلویش را می‎گیرند، کنترلش می‎کنند و مهارش می‎کنند. اگر حصر ابادان شکسته شد در پرتو این معنویت‎های رزمندگان ما بود و گرنه دشمن خیلی طراحی‎ها و برنامه‎ریزی‎ها کرده بود. من خطاب می‎کنم به هنرمندان. هنرمندان باید یک کار هنری در رابطه با دفاع مقدس در تراز دفاع مقدس برای نسل‎های اینده انجام بدهید. کو فیلم‎های شما؟ کو سناریوهای متناسب با دوران دفاع مقدس که برای نسل امروز و فردای ما درس اموز باشد. این وظیفه امروز بر دوش اصحاب فکر و هنر و فرهنگ است. ما در دفاع مقدس یک الگوی مبارزه موفق با قدرت‎های بزرگ را مطرح کردیم. ما در این دفاع مقدس، این نکته مهمه، از زبان شما سخن می‎گویم، از ان چه در دل شما می‎گذرد سخن می‏گویم. ما در این دفاع مقدس توانستیم از ظرفیت بالای عشق مردم به اهل بیت به خصوص سالار شهیدان در پیروزی‎مان استفاده کنیم. این یک واقعیت انکار ناپذیر بود. گره زدیم دفاع مقدس را با عاشورا. امروز هم رزمندگان ما با الهام از ان مکتب هر ماموریتی به انها داده بشود با شور عاشورایی در هر ماموریتی حاضر به انجام ماموریت پیروزمندانه خواهند بود. از زبان فرمانده عزیز علی ابن ابی طالب قبل از خطبه‎ها شنیدید که در مقابل این گروهک پژاک که داشت موزیانه اذیت می‏کرد چه پیروزی‏هایی نصیب ما شد. ما شهید دادیم ولی دشمن به مراتب و مراحل شکست خورد و فرار را بر قرار انتخاب کرد. این نیست جز ان روحیه‎ی معنویت دفاع مقدس که همچنان استمرار دارد .

ما در روز اول مهر شاهد بازگشایی مدارس و دانشگاهها هستیم. من جمله‎ی کوتاهی هم به اولیاء عرض می‎کنم و هم به مسئولان مدارس و دانشگاهها. اولیای محترم بسنده نکنید. دلخوش نباشید که فرزندانتان را در این مدرسه یا فلان واحد دانشگاهی ثبت نام می‎کنید و بگید تمام. دلخوش نباشید مادران، مادران دلخوش نباشید که چند ساعت پشت درب جلسه‏ی امتحان کنکور فرزندانتان بنشینید و دعا بخوانید و اشک بریزید و از خدا بطلبید فرزندتان در کنکور دانشگاه قبول بشود. این به تنهایی کافی نیست. مراقبت‏های بعدی شما شرط موفقیت کار است، این دعا باید پیوسته به عنوان ضامن امنیت اخلاقی و معنوی فرزندانتان باشد. به صرف اینکه چهار ساعت بنشینید دعا بخوانید، نذر کنید بچه مون قبول بشود. برای چی؟ برای اینکه در دانشگاه رفت در معرض اسیب‎ها قرار گرفت چه پاسخی در پیشگاه پیامبر و امام صادق دارید؟ مسئولان محترم، عزیزان دانشگاهی، مسئولان دانشگاهی و دبیرستانی شما هم دلخوش نباشید به دایر کردن چند کلاس درس و یک هفته‏ی درسی را پشت سر گذاشتن. مراقبت می‎کنید در دانشگاهها و مراکز تحصیلی چه می‎گذرد؟ جشن می‏گیریم برای شروع تحصیلی ولی جشن واقعی ما این است که فارغ التحصیلان دبیرستانهای ما و دانشگاههای ما انسانهای خادم به اسلام و انقلاب باشند. جهاد علمی، جهاد اخلاقی، عفاف، پاکی و معنویت و مصونیت سر لوحه‎ی برنامه‎ی بچه هامون باشه. اونجا جشنه اغاز سال تحصیلی باید داشت.

دهه‎ی کرامت را داریم که با میلاد با سعادت کریمه‎ی اهل بیت اغاز و با میلاد با سعادت وجود مقدس ثامن الحجج پایان می‎یابد. من از این ابتکار باید تشکر کنم، ولی این نباشد که ما دهه‎ای را اعلام کنیم و از دستاوردهای ان بهره‎ای نبریم، این دهه باید وقف کنند مسئولان و برنامه ریزان برای اشنایی هر چه بیشتر مردم ما با سیره و روش اهل بیت. اگر بچه‎های ما، خانواده‎های ما با اهل بیت انس بگیرند غمی و غصه‎ای نداریم. ان چه مایه‏ی نگرانی است دوری خانواده‏ها و بچه ها از فرهنگ اهل بیت است.

نکته‎ی مهم دیگری که می‎خواهم اشاره کنم اجلاس بیداری اسلامی بود. حقیقتاً و واقعاً ایران اسلامی محور بیداری اسلامی پیدا کرد، اما قله و قمه‎ی این اجلاس بیانات ارزشمند رهبر فرزانه‎ی انقلاب حضرت ایت الله العظمی خامنه‎ای بود. من گاهی نگران می‏شوم، عزیزانی که جلوی افتاب نشسته اند خطبه‏ها طولانی بشود ما هم واقعاً اذیت می‎شویم، ولی خطیبی که می‎خواهد خطبه‏ای را ایراد کند اگر حق مطلب را ادا نکند احساس می‎کند که سخنی نگفته. با همه‎ی این جهات من دو سه جمله ا ز بیانات مقام معظم رهبری را که همه‎ی شرکت کنندگان گفته‎اند ان چه ایشان فرمود نقشه‎ی راه جریان بیداری اسلامی و مانیفست بیداری اسلامی بود.

ایشان سفارش کردند دچار غرور نشوید، کسانی که قیام کرده‎اید دچار غرور نشوید. مرعوب دشمنان قرار نگیرید. به وعده‎های شیرین و چرب دشمنان مجذوب نشوید. نکته‎ی مهمی که فرمودند اسیب‎های درونی و بیرونی مراقبت کنید شما را تحت تاثیر قرار ندهد. اصول راه بیداری را مکتوب کنید که همیشه پیش روی شما باشد. از نسخه‎های بدلی پرهیز کنید. اینهایی که تو منطقه راه افتاده اند شما هم شنیده اید، نمی‎خواهم بگم کی، اینهایی که راه افتاده‏اند بعد از مدتی نام و نشان پیدا کردند، بعد از مدتی در حقیقت نان مبارزه با اسراییل را خوردن حالا نسخه می‏پیچیند برای این کشورهایی که انقلاب کردند. می‎گید راه موفقیت شما این است که به اصول لاییک پایبند باشید! وای برشما، چه نسخه‏ی بدی برای این کشورها می‎پیچید. حضور ریاست محترم جمهور در سازمان ملل را داریم. مثل همیشه ایشان مسائلی را که در رابطه با انقلاب اسلامی است مطرح کردند. پرسش‎هایی را که در انجا مطرح کردند ابر قدرت‎ها را و صاحبان زر و زور را حقیقتاً به چالش کشیده‎اند. امیدواریم که با شرایطی که امروز در منطقه پدید آمده به عنوان موج بیداری اسلامی این مقاوم تو پایداری ملت ما و سخنان قاطع مسئولان ما پشتیبانی عظیمی برای مردمی باشد که انقلاب کردند. کوتاه عرض کنم برهان الدین ربانی از این اجلاسیه ی بیداری اسلامی برگشت. خیلی عجیبه، ما یک نقشه‎ی حساب شده می‎دانیم. ایشون بنا بود چند روز دیگه در تهران بماند. پشت سر هم از دفتر ریاست جمهور افغانستان از بعضی از عوامل دیگری پیام و پسغام که شما رییس کمیسیون صلحید برگردید عده‏ای می‎خواهند با شما ملاقات داشته باشند. ملاقات همان و انفجار همان و از بین رفتن این فردی که در این کنفرانس و هم در جای دیگر با عظمت از رهبری یاد کرده بود و این جمله را مطرح کرده بود که این حرکتی که ایجاد شده، این کاری که ایجاد شده کار قابل توجهی است و همه ی ملت ها باید از این الگو بگیرند.امریکایی ها خباثت می کنند، دستشان در خون خیلی از بی‏گناهان هست. سال 2001 میلادی که به افغانستان حمله کردند جز خونریزی کار دیگری نکردند. چند نفر از این تاجیک‏ها را، سران تاجیک‎ها را از میان برداشتند، آخریشم هم برهان الدین ربانی بود. من دامنه‎ی سخن را کوتاه کنم یک جمله راجع به اختلاص بگم که یک نگرانی عمومی در سطح جامعه ما ایجاد شده است. من مخلصانه و متواضعانه عرض می‎کنم، به دور از هر گونه جنجال عرض می‎کنم حقیقتاً این اختلاص اثار سوء اجتماعی، آثار سوء فرهنگی، آثار سوء سیاسی و اقتصادی به جا گذاشت و از همه بالاتر بی اعتمادی در جامعه ایجاد کرد. بنده مصرانه از دستگاه قضایی که انصافاً شجاعانه وارد شدند و من به سهم خودم تقدیر می‏کنم. همه‏ی قوا وارد شدند مصرانه از زبان شما می‎خواهیم که اعتماد عمومی مردم را جلب کنید و بدون هر گونه ملاحظه هر متخلفی را سر جایش بنشانید.

دعای پایانی خطبه دوم

پروردگارا ما را در همه‎ی عرصه‎ها پیروز بدار. امت اسلامی را به حقوقشان برسان. امام راحل ما را مشمول رحمت واسعه‎ی خودت قرار بده. مراجع گذشته‎ی ما را مشمول رحمت واسعه‎ی خودت قرار بده. به معظم رهبر فرزانه انقلاب‎مان و مراجع بزرگوار تقلیدمان عزت دنیا و اخرت مرحمت بفرما. به همه‎ی خدمتگزاران توفیق بیشتر مرحمت بفرما. به نسل جوان ما پیروی از راه اهل بیت را نصیب بفرما. در فرج مولایمان تعجیل بفرما.

ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز .

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد

صدق الله العلی العظیم.

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شسرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا و نشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته بَشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی‎القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین و نحن الدائم علی اعدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان عَلی قیامِ یُوم الدین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا بقیَة الله. السلام علیک یا حجة الله و رحمة الله و برکاته.

 عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله.

 قالَ رسول الله(صل الله علیه و اله و سلم): اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى النَّاسِ[1]‌بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. رسول گرامی اسلام راه رسیدن به تقوا را در پرتو یک چیز می‎داند. می‎فرماید: اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ. بنده مومن و مسلمان، رسیدن به تقوای الهی آن هم با تقواترین افراد از مسیر عمل به واجبات میسر است. «اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى النَّاسِ». مشکلی که در زندگی تک تک ما وجود دارد این است که نوعاً پایبندی ما به واجبات و فرائض الهی، پایبندی محکم و استواری نیست. اگر واجبات الهی را خوب بشناسیم و بعد از شناخت واجبات الهی در مقام عمل به آن پایبند باشیم، گم شده‎ی ما، آنچه در طول عمر زندگی‎مان به دنبال آن هستیم، یعنی تقوا دست یافتنی است و به آن خواهیم رسید.

در خطبه اول همان‎گونه که برادران و خواهران ایمانی استحضار دارند بحث ما پیرامون سیره نورانی نبی اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت بوده است. رهبر فرزانه انقلاب در دیداری که با خبرگان ملت داشتند، با اعضای مجلس خبرگان داشتند به نکات مهمی اشاره کردند که من به بخشی از این نکات در این خطبه اشاره می‎کنم و بر اساس آن در رابطه با سیره پیامبر و اهل بیت اشاره‎ای خواهم داشت و در خطبه دوم هم به بخش دیگر. مقام معظم رهبری فرمودند که: چالش مهمی که وجود دارد بین وفاداری و حفظ اصول از یک سو و دستاوردها و پیشرفتهای مادی و معنوی از سوی دیگر است یعنی بعد از اینکه آمدند نظام اسلامی را تبیین کردند، که نظام اسلامی یک سلسله اصول دارد و قانون، فرمودند عده‏ای ممکن است در رابطه با این که پایبندی به اصول برای رسیدن به آن اهداف و نتایج تصور بکنند که هم در رابطه با اداره داخلی و هم در رابطه با مسائل بین المللی دیر ما به نتیجه برسیم. گاهی برخی از نخبگان، روشنفکران و حتی بعضی مسئولان ممکن است تصور بکنند پایبندی ما به اصول باعث شده که ما در رابطه با آن نتایج دیرتر به آن نتایج برسیم. رهبری در اینجا بیان جالبی داشتند و فرمودند: نه، ما باید روی اصول تکیه کنیم، پایبندی‎مان را اعلام کنیم و اگر جایی ما کمی کوتاه آمده‏ایم در رابطه با اصول آنجا ضربه‎های لازم را خورده‎ایم. بله نتایج گاهی زمان بر هست، این گونه نیست که در زمان محدود انسان به نتایج برسد. من این سخن رهبر عزیز انقلاب را زمینه‎ای قرار دادم برای بررسی سیره پیامبر و اهل بیت. آیا سیره پیامبر و اهل بیت چه بوده است؟ آیا پایبندی روی اصول بوده است یا مداهنه و سازش و عدول از اصول؟ اگر رهبر فرزانه انقلاب سخنی در این عرصه مطرح می‎کنند، این سخن را باید با سیره اهل بیت تطبیق بدهیم، هم دوران بیست و سه ساله نبوت و رسالت نبی اکرم و هم آن 250 سال دوران زندگی امامان ما، چه اتفاقی افتاده است؟ ما آنچه که در بررسی زندگی پیامبر و اهل بیت به آن دسترسی پیدا می‎کنیم به نکات جالبی می‎رسیم و می‎بینیم پیامبر و اهل بیت در رابطه با پایبندی به اصول بسیار مفید بودند، چشم‎شان به خدا بوده، دلشان به یاد خدا گرم بوده و پشت‎شان به عظمت او محکم بوده است، یعنی همه چیز را در راستای رضایت الهی می‎دیدند و ملاحظه می‎کردند و این تصور که اگر ما از اصول صرف نظر کنیم بهبودی در وضع دنیایی پیدا می‎شود یا پیشرفتی می‎کنیم، می‎بینیم در زندگی اهل بیت عصمت و طهارت چنین مطلبی به چشم نمی‎خورد. من یک جمله جالبی دیدم از وجود مقدس امیر المومنین که در نهج البلاغه، حکمت 106، من معتقدم همین جمله کافی است برای کسانی که گاهی فکر می‌کنند که دست کشیدن از اصول زمینه پیشرفت ما را، هم در داخل و هم در خارج فراهم می‎کند. خیلی تعبیر بلندی است، این را به نظر من باید با آب طلا نوشت به عنوان دستور العمل برای نظام اسلامی ما . لا یترُکُ الناس . خیلی زیباست. لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ  لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ‌[2]. این تعبیر انسان را تکان می‎دهدمی‎فرماید: مردم چیزی از کار دین را بهبودی دنیایشان وا نمی‎گذارند، یعنی برای اینکه دنیایشان اصلاح شود گاهی می‎آیند دست از بعضی اصول دینشان بر می‏دارند، اگر کسی چنین اقدامی بکند می‎گوید نتیجه این کار این است که خدا چیزی را که زیانش از آن بیشتر است آنها را به آن مبتلا می‎کند. آمده‎ایم دست از اصول دین برداشتیم تا دنیایمان اصلاح بشود. امیر المومنین(ع) می‎فرماید: کسانی که دچار چنین نگاهی هستند این گونه افراد به ضرری بیشتر مبتلا خواهند شد. نمی‎شود دست از اصول برداشت برای رسیدن به دنیا. پیامبر اکرم هم همین شکلی است، به پیامبر هم در آغاز بعثت و رسالت خیلی وعده‎ها دادند پیامبر این جمله زیبا در پاسخ حضرت ابوطالب که پیشنهاد از ناحیه مشرکین آورده بود، می‎فرماید: «واللهُ لَو وَضَعُوا الشمسَ فی یمینی وَ القَمَرُ فی یساری عَلی اَن اَترَکَ هذَاالاَمرَ حتی یظهَرهُ اللهُ اَو اهلک فیهِ ما ترکتُه»[3]. به خدا سوگند، اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من، یعنی عالم را در اختیار من قرار دهند من رسالتم را رها نمی‎کنم، اصولم را رها نمی‎کنم تا اینکه خدای متعال این دین من و رسالت من را جهانی کند و انتشار بدهد. این ویژگی بوده که در زندگی اهل بیت هست. امیر المومنین(ع) همین شیوه زندگی اوست، قسم یاد می‎کندف پیشنهاد به ایشان میدهنند سازش کنید با کارگزاران حکومت قبل از حکومت شما، به راحتی نه جنگی دارید، نه مشکلی دارید، ریاست کنید، آقایی کنید! خوب امیر المومنین می‎توانست برای راحتی خودش، آسایش خودش دست به چنین اقدامی بزند ولی با صراحت می‎فرماید: والله لا اداهن فی دینی و لا اعطی الدنی فی امری »[4]. من اهل سازش نیستم. یعنی اصولم را رها نمی‎کنم و ترک نمی‎کنم. خوب این هم نکته بعد. در زندگی دیگر امامان ما، من به عنوان نمونه یک بخشی از زندگی امام کاظم علیه الصلوة و السلام خدمت شما عرض می‎کنم. زندان، شکنجه، تبعید تاثیری نمی‎کند و امامان ما دست از اصول بر نمی‎دارند. موقعی که حضرت در زندان هارون هست، هارون کسی به نام یحیی بن خالد را به زندان می‎فرستد که برو به امام کاظم(ع) این پیشنهاد را بده: از ما تقاضای عفو کن و با ما کنار بیا، همین، از ما تقاضای عفو کن و با ما کنار بیا زندگی راحتی خواهی داشت. یعنی اصول مسلّم اسلامی، مبارزه با ظلم را کنار بگذار، در مقابل با طاغوت موضع نگیر و بگذار ما کارمان را انجام بدهیم. امام(ع) در زندان نامه می‎نویسد برای هارون، جمله حضرت که در تاریخ ثبت شده و از زندان آمده و هارون دیده این است که : «إنّه لم ينقضِ عني يوم من البلاء إلّا انقضى عنك يوم من الرخاء»هیچ روزی بر من نمی‎گذرد که من در آن روز در سختی و مشکل هستم و تو در آسایش و رفاه، یعنی من اینجا زندان را تحمل می‎کنم و تو عیش و نوش و خوشگذرانی را سپری می‏کنی، ولی بدان نکته جالبش این است که «حتى يفضي بنا ذلك إلى يوم يخسر فيه المبطلون»[5] ولی سرانجام همه‎ ما به روزی خواهد رسید، یعنی رستاخیز و قیامت که پایان ندارد و محدودیت ندارد و آنجا ستمگران احساس زیان و ضرر می‎کنند یعنی من امام کاظم در زندان تو از اصولم دست بر نمی‎دارم، ما هم می‎رویم شما هم می‎روید، ولی پایان راه زیان شما و سعادت و خوشبختی ماست. ان شاء الله امیدوارم که خدای بزرگ عنایت کند و همه ‏ما در پایبندی به اصول‏مان ثابت و استوار باشیم.

دعای پایانی خطبه اول

ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذالقربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر یعظکم لعلکم تذکرون.

ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار . پروردگارا ما را مشمول عنایت خاص خودت قرار بده. پروردگارا ما را بر پایه و اساس مبانی دین‎مان استوار بگردان. توطئه و نقشه‎های دشمنان را به خودشان برگردان. انقلاب ما را در مقابل همه دسیسه‎های دشمن سربلند و استوار نگه‎دار. مشکلات جامعه اسلامی‏مان و امت اسلامی‏مان را برطرف فرما. به امام راحلمان روح و رضوان عنایت فرما. به رهبر فرزانه انقلابمان مراجه بزرگوار تقلیدمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت فرما. به حوزه‎های علمیه و مراکز دانشگاهی ما توفیق خدمت بیشتر مرحمت فرما. به خانواده شهیدانمان، به رزمندگان عزیزمان، به جانبازان فداکارمان و ازدگان پیروزمان عزت بیشتر مرحمت فرما. به زائران و مجاوران حسن عاقبت مرحمت فرما. در فرج مولایمان، آقایمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قُل اعوذُ برب الناس *ملِک الناس * اِله الناس * من شرالوسواس الخناس* الذی یوسوسَ فی الصدور الناس* مِنَ الجنة و َالناس *

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم

 «الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، وارث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام  علی سیدنا و نبینا  حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوة للمصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین زین العابدین و الامام العارفین و علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد ابن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی ، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک  بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا بنت موسی بن جعفر یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شان من الشان .

اوصیکم عباد الله به تقوی الله.

 قال امیرالمومنین(ع) :«اَلتَّقْوى‏ ظاهِرُهُ شَرَفُ الدُّنْيا وَ باطِنُهُ شَرَفُ الْآخِرَةِ»[6] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. چه زیبا سخنی دارد امیر المومنان علی علیه صلوة و السلام. دو جلوه برای تقوا بیان می‎کند: جلوه‎ی دنیایی تقوا و جلوه‎ی آخرتی تقوا .حضرت می‎فرماید: ظاهر تقوا رساندن انسان به سربلندی در دنیاست و باطن تقوی شرافت اخروی است. یعنی انسان‎هایی که متقی هستند تنها مسئله آخرتشان مطرح نیست، تو این دنیا هم احساس سربلندی و افتخار می‎کنند، حتی کسانی که دین و ایمانی هم ندارند ولی هنگامی که مواجه با انسان ها با تقوا می‎شوند در دلشان نسبت به این شخصیت‎ها، شخصیت‎های متقی با احترام برخورد می‎کنند. در رفتارشان با احترام برخورد می‎کنند. این نشان‎دهنده هیمنة یک انسان متقی در این عالم دنیا و سربلندی اوست. تلاش کنیم، راه سختی ولی امکانپذیر است، تلاش کنیم که بتوانیم از سرمایه تقوی برخوردار باشیم.

 در خطبه دوم به بیان مناسبت‎ها و نکاتی اشاره می‎کنم. روز 15 شوال مصادف است با شهادت حضرت حمزه سید الشهدا و هم چنین مصادف است با وفات حضرت عبدالعظیم حسنی در سال 1251 هجری. خب می‎دانیم حمزه سید الشهدا(ع) در جنگ اُحُد به شهادت رسید. جنگ احد بعد از جنگ بدر بزرگترین جنگی است که ارتش اسلام در مقابل ارتش کفر صف آرایی کرده است. در جریان جنگ بدر، مشرکین شکست سختی خوردند و اینها در صدد تلافی بودند تا جریان جنگ احد پیش آمد و اینها در روز پنجم شوال در سال سوم از هجرت در کنار کوه احد خود را برای رویارویی با ارتش اسلام آماده کردند. خب بحثی بود پیامبر شورای نظامی تشکیل داد که آیا در مدینه بمانیم و با آنها بجنگیم یا از مدینه بیرون برویم؟ حضرت حمزه از کسانی بود که این جمله را خطاب به پیامبر عرض کرد: به خدایی که قران را نازل کرده امروز غذا نخواهم خورد تا در بیرون شهر مدینه با دشمن به جنگ بپردازم. یعنی جزو کسانی بود که نگاه نظامی اش این بود که در بیرون شهر باید با دشمن جنگید. پیامبر بعد از نماز جمعه با جمعیتی بالغ بر هزار نفر به دامنه کوه احد رفتند. می‎دانید که مسلمانان به خاطر رشادت شخصیت‎هایی چون امیر المومنین(ع) ، حضرت حمزه(ع) و فرماندهی قوی نبی اکرم خاتم انبیا محمد مصطفی(ص)، شکست سختی را بر دشمن تحمیل کردند، اما متاسفانه عده‌ای به جای اینکه دیده بانی کنند، دشمن را تعقیب کنند دچار دنیا زدگی شدند و این پیام جنگ احد هست برای امروز ما که حفظ نظام ما با دنیازدگی نمی‎سازد. عده‎ای مشغول جمع آوری غنائم شده اند، آنجا که باید پست دیده بانی بدهند ترک کردند. دشمن غافلگیر کرد آنها را و از پشت به آنها حمله کرد که متاسفانه مسلمانان بعد از آن پیروزی نخستین دچار شکست سختی شدند. تفرقه شدید در بین مسلمانان به وجود آمد و سردار رشید اسلام حضرت حمزه سید الشهدا از کسانی است که در جنگ احد به شهادت رسید، اما شهادت او یک شهادت معمولی نیست، بدن حضرت حمزه را مُثله کردند و هنگامی که پیامبر اکرم با بدن قطعه قطعه شده حمزه مواجه شد تعبیری دارد. می‎فرماید: این حالتی که اکنون در کانون وجود من پدید آمده در زندگی گذشته من بی‎سابقه است. آن چنان رقت کرد نسبت به حالات حمزه.

وفات عبدالعظیم حسنی را داریم، آن سید کریمی که دینش را به امام زمان خودش عرضه کرد. پیام روشن این عرضه کردن دین این است که مردم، پیروان اهل بیت عبدالعظیم حسنی گونه عمل کنید. دین تان را، اعتقادتان را، باورهایتان را، با عالمان دین و بزرگان دین در میان بگذارید که اگر نقصی در آن وجود دارد به اصلاح آن بپردازید. حضرت عبدالعظیم حسنی که زیارت او برابری می‎کند با زیارت سیدالشهدا حسین بن علی (علیه صلوة و السلام)

نکته دیگری که عرض می‎کنم روز سیزده شهریور، سالگرد رحلت آیت الله طالقانی اولین امام جمعه تهران و روز بیست شهریور سالگرد شهادت آیت الله شهید مدنی، آن عنصر اخلاقی و مجاهد هست. آیت الله طالقانی شخصیت کم‏نظیری بود. تحمل آن شکنجه‏های قبل از انقلاب و مجاهدت‏های او و بعد از انقلاب ارادتی که نسبت به امام داشت. جمله‏ای که از امام در رسای او گفته شده خیلی زیباست. امام درباره او فرمود: او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود . زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر برنده و کوبنده، مرگ او زودرس و عمر او پربرکت و درباره آیت الله شهید مدنی هم امام جمله حالبی دارند، می‎فرمایند: اگر با به شهادت رسیدن مولای متقیان اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، منافقان بنگرند آیا با شهادت فرزند عزیزش یعنی فرزند امیر المومنین شهید مدنی هم، آرزوی منافقان برآورده خواهد شد؟ هرگز نه، هر شخصیتی که از میان ما دشمن گرفته است بیداری در جامعه ما بیشتر شده و مردم پای انقلاب استوارتر مانده‎اند .

بیستم شهریور سالگرد حادثه یازده سپتامبر است که دست ساخته امرکایی‎هاست. اینها آمدند این حادثه را پدید آوردند که بعدها افشا شد کتابها در این زمینه نوشته شده، اینها دنبال تشکیل خاورمیانه بزرگ با محوریت اسراییل بودند. بعد از آن حادثه شما شاهد بودید چه تهاجم سنگینی علیه اسلام و مسلمانان توسط امریکایی‎ها وصهیونیست‎ها که انجام نشد. علاوه بر تهاجم تبلیغاتی، تهاجم نظامی را آغاز کردند. کشورهای اسلامی را اشغال کردند و تا هنوز کشورهای اسلامی در اشغال آنهاست، اما مردم خوب، مردم قهرمان قم، ملت رشید ایران روزی خواهد رسید که مفتضحانه کشورهای اسلامی را، این دشمنان کینه‎توز اسلام ترک خواهند کرد. امروز اینها در بحرین چه می‎کنند، در لیبی چه می‎کنند، در یمن چه می‎کنند؟ آیا اینها به اهدافشان رسیده‎اند؟ مردم عزیز بحرین که امروز مردم انقلابی ما بعد از نماز جمعه به حمایت از این ملت خداجو راهپیمایی خواهند کرد. اینها می‎کُشند، زندانی می‎کنند ، از بین می‎برند. آن جوان 14 ساله را چگونه به شهادت رساندند؟ علمای دین را تهدید می‎کنند، ولی بعد از اینکه مراجع بزرگوار تقلید تماس می‎گیرند، دشمن عقب نشینی می‎کند. در لیبی رسماً رییس جمهور فرانسه اعلام می‎کند ما دنبال نفت و گاز هستیم! عجب! همین چیزی که ملت روشن و بیدار ما از اول هم می‎دانست که اینها دلسوز مردم لیبی نیستند، اینها دنبال مطامع و منافع خودشان هستند . ما ان شاء الله امیدواریم روزی فرا برسد که منطقه خاورمیانه ، منطقه عربی و اسلامی از شر این دشمنان اسلام در امان باشد برای همیشه، ان شاء الله.

در آستانه بازگشایی مدارس، دانشگاهها و حوزه‎های علمیه هستیم، مسئولان باید مراقبت کنند محیط علمی تبدیل به دین زدایی نشود. من خیرخواهانه عرض می‎کنم دشمنان ما برای دانشگاههای ما دو طراحی دارند:

 1- دین زدایی  2- علم زدایی. می‎خواهند در محیط دانشگاههای ما دین زدایی کنند و با به وجود آوردن بحث‎های انحرافی و بحثهای مختلف، علم زدایی بکنند که دانشجوی ما به جای اینکه در سال جهاد اقتصادی دنبال جهاد علمی باشد برای پیشبرد این کشور، افسرده و نگران از صحنه علمی جامعه و دانشگاه کنار بکشد. حوزه‎های علمیه هم همانگونه که رهبر عزیز انقلابمان در دیدار با خبرگان فرمودند همتی بیشتر و بالاتر نظریه‎پردازی کنند و در اختیار اندیشمندان و نخبگان جامعه قرار بدهند تا ان شاء الله کشور در سایه فکر بلند حوزویان که از جایگاه دینی و علمی نشأت می‎گیرد کشور به خوبی اداره شود.

من بخش پایانی صحبتم فرمایشات بخش دیگری از فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با خبرگان هست. به حمدالله جلسه خبرگان جلسه بسیار خوبی بود. دو روز جلسه اصلی خبرگان بود، روز سوم هم توفیقی اعضای خبرگان داشتند خدمت مقام معظم رهبر عزیز انقلاب رسیدند. نُطق‎های قبل از دستور، نطق مهمان‎های اجلاس، بیانیه پایانی مجلس خبرگان همه در تراز خبرگان بود ومناسب با شأن و جایگاه خبرگان و آن چه بر این اهمیت افزود، فرمایشات رهبر فرزانه انقلابمان بود. من در خطبه اول به بخشی از فرمایشات ایشان اشاره کردم که حفظ اصول و پایبندی به اصول. در بخش دوم نکته جالبی رهبری مطرح کردند بعد از اینکه از مردم تشکر کردند، از نسل جوان، از برگزاری این همه مراسم تلاوت قران که خوشبختانه در حرم کریمه اهل بیت به عنوان مبتکر این کار امسال ما شاهد برگزاری ارزشمند تلاوت قران بودیم به نکته‎ای اشاره کردند که نظام ولایت فقیه و نظام‎سازی یک امر دفعی نیست، یک جریان هست. این گونه نیست که ما بگوییم نظام این است و بر اساس همین باید عمل بشود. در مسیر راه نیاز به اصلاح و نیاز به تکمیل دارد. اشتباهاتی به تعبیر ایشان فرمودند اگر اشتباهاتی بوده این اشتباهات تکمیل شود، نه بنیان برچیده شود. قانون اساسی را نمی‎شود، اصول انقلاب را نمی‎شود ولی نیاز به تکمیل هست و ما باید تکمیل کنیم. خیلی نکته جالبی من به عزیزان حوزوی‎ام عرض می‎کنم، دقت کنید، ایشان فرمودند قید مطلقه که اضافه شد به ولایت فقیه. این از نکات ارزشمندی است که امام در بازنگری قانون اساسی مطرح کردند. خیلی جالب این تعبیر ایشان است که فرمودند: مسئله مطلقه‎ای که در اینجا مطرح شده برخلاف آن نظر بدخواهان که مطلقه را به استبداد تفسیر می‎کنند و چگونه می‎توانند جمع کنند که یک فقیه عادل مستبدانه عمل کند، یک تناقض در خودش دارد. ایشان فرمودند: معنای مطلقه یعنی انعطاف‎پذیری و استفاده ولایت که در رأس آن رهبری است از این مسئله که به طور دائم بتواند متحول کند و اگر ما خودمان را متحول نکنیم، شرایط جامعه‏مان را متناسب با انچه که پیش می‎آید پیش نبریم تحول بر ما تحمیل خواهد شد. خیلی نکته جالبی بود یعنی رهبری نظام اسلامی فرمودند با این اختیاراتی که دارد یک حالت انعطافی در دست کلیددار اصلی نظام هست که می‎تواند در جایی که لازم است مسیر را اصلاح و تصحیح کند. یعنی برخلاف آن نظر بدخواهان ولایت مطلقه خیر محض برای جامعه اسلامی است. مسیر را اصلاح می‎کند، تکمیل می‎کند تا این انقلاب و این نظام ان شاء الله به اهداف مقدسش نائل آید و نکته جالبی که فرمودند این بود که حوزویان ما، نخبگان جامعه ما باید نسبت به نظریات جدید در بُعد فقه و مسائل دیگر نظریه‎پردازی کنند تا نه تنها به درد ملت ما بخورد و انقلاب ما، نخبگان ملت‎هایی که انقلاب شده در آنجا، آنجا هم بتوانند از این هدیه نظام مقدس جمهوری اسلامی برای تحقق آرمان‏های اسلام استفاده کنند.

دعای پایانی خطبه دوم

پروردگارا به اسلام و مسلمانان عزت عنایت بفرما. پروردگارا ما را با وظایفمان آشنا بگردان. به نسل جوان ما توفیق آشنایی با مکتب عنایت بفرما. به مقام معظم رهبر عزیز انقلاب‎مان و مراجع تقلیدمان عزت روز افزون مرحمت بفرما. پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل بفرما.

ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز .

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد *

صدق الله العلی العظیم.

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکل علیه و نعوذ بالله مِن شرور انفُسنا و من سیئاتِ اعمالِنا و نَشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ له وَ نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبین الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین و نحن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان عَلی قیامِ یُوم الدین آمین یا رب العالمین.

اَلسلامُ عَلَیکَ یا بقیَة الله فی الارضه. السلام علیک یا حجة الله فی ارض و رحمة الله و برکاته.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله.

قالَ امیر المومنین علی ابن ابی طالب علیه افضل صلوة المصلین: .«التَّقْوَى‏ آكَدُ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ إِنْ أَخَذْتَ بِهِ وَ جُنَّةٌ مِنْ عَذَابٍ أَلِيم»‏[1]. بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. امیر مومنان علیه صلوة و السلام در رابطه با دو نقش کلیدی نسبت به تقوی اشاره می‎کنند. دغدغه ما این است که چه کنیم، چگونه عمل کنیم تا بتوانیم رابطه مان را با خدا استوارتر کنیم. برای روز آخرتمون و روز رستاخیزمون نگرانیم. وجود مقدس امیر المومنین می‎فرماید: جای نگرانی نیست اگر تقوی باشد«التَّقْوَى‏ آكَدُ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ إِنْ أَخَذْتَ بِهِ وَ جُنَّةٌ مِنْ عَذَابٍ أَلِيم»‏. تقوی ایجاد ارتباط می‏کند بین شما و بین خدا. کسانی که رابطه‏شان گسسته شده تنها راه پیوند این رابطه تقوی است و نکته دومی که حضرت به آن اشاره می‌کنند این است که اگر تقوا آمد، «جُنَّةٌ مِنْ عَذَابٍ أَلِيم» نیزخواهد آمد. تقوی سپری می‏شود که مانع از عذاب و گرفتاری‎ها می‎گردد. امیدواریم که در این ماه مبارک رمضان به خصوص لیالی قدر این بهره را گرفته باشیم که هم رابطه مان با خدا گرمتر و هم احساس امنیت کنیم نسبت به روزی که «يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُون َنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليم»[2]‏ بحث ما در خطبه اول پیرامون  بررسی سیره نورانی نبی خاتم و اهل بیت عصمت و طهارت بود. بنده معمولاً سعی می‎کنم به تناسب روزها و مناسبت‏ها به سیره نورانی پیامبر و اهل بیت اشاره کنم. امروز که روز جهانی قدس است و شما مردم خونگرم انقلابی ولایتمدار قم در این راهپیمایی باشکوه شرکت کردید. گرچه این مسئله برای شما روشن است چرا آمده‏اید و چرا در راهپیمایی شرکت کرده‎اید. اما بیان این مطلب در این جایگاه مناسب است تا کسانی که گاهی شبهه افکنی میکنند، تردید می‎کنند چه ضرورتی دارد ما در این راهپیمایی‎ها شرکت کنیم می‎خواهم این جمله را امروز عرض کنم، حضور ما در این راهپیمایی یک باور اعتقادی است. حضور ما در راهپیمایی بر اساس یک نگاه ژرف دینی است. دین ما، قران ما، رسول خاتم ما، اهل بیت عصمت و طهارت ما، ما را فرا می‎خواند. بنابراین پایه و اساس بر پایه دینی است، نه صرفا یک پایه سیاسی به عنوان این که گفته می‎شود ما هم شرکت می‏کنیم. پایه اعتقادی ما در رابطه با راهپیمایی روز جهانی قدس آن هم با الهام از سیره نورانی پیامبر و اهل بیت روی دو محور استوار است. محور نخست ایستادگی در مقابل ظالم است که در آموزه‎های دینی ما هر جا نگاه می‏کنیم چنین تعبیراتی وجود دارد. نکته دوم و رکن دوم کار ما که باز یک مبنای اعتقادی دارد و به عنوان یک وظیفه دینی است، حمایت از مظلوم است. ایستادگی در برابر ظالم ، فریاد کشیدن در برابر ظالم جزء آموزه‏های دینی ماست. حمایت از مظلوم و فریادرسی برای کسانی که ما را به کمک می‏طلبند این جز باورهای دینی ماست. ما سه نوع ظلم داریم: یک ظلمی که بین انسان و خدا اتفاق می‎افتد، یعنی انسان نسبت به خدا قدمی و گامی بر میدارد که ظلمی به خداست و ظلمی که انسان نسبت به خود انجام می‏دهد و یک ظلم نسبت به دیگران. من فعلاً متعرض بخش اول و دوم در اینجا نمی‎شوم. به بخش سوم اشاره می‎کنم که مربوط به ظلم انسان به دیگران اتفاق می‎افتد که پایمال کردن حقوق دیگران، کشتن، زدن ، آواره کردن، بی‎خانمان کردن، تعدی به حقوق دیگران کردن، تا می‏رسد با آبروی دیگران بازی کردن. این بحث ظلم به دیگران است. قرآن تعبیر جالبی دارد می‎فرماید: سرزنش روا نیست جز در اینجا. «إِنَّمَا السَّبيلُ عَلَى الَّذينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم‏» [3]راه سرزنش بر کسانی است که بر مردم ستم می‎کنند و در زمین به ناحق تجاوز می‏کنند. اینها عذابی دردناک در انتظارشان هست. ما در سیره نورانی اهل بیت هم که نگاه می‏کنیم می‏بینیم این تعبیرات فراوان به چشم می‎خورد ما هنوز به زمان شهادت امیر المومنان علی علیه صلوة و السلام نزدیکیم. از روز و شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان فاصله چندانی نگرفته‏ایم. شاید از زبان گویندگان مذهبی این جمله را شنیده باشید که در اخرین لحظات موقعی که امام می‏خواهد وصیت کند ، امیر المومنین. شما می‎دانید کسی که می‎خواهد وصیت کند به مهم‎ترین نکات اشاره می‎کند . امام می‎فرماید فرزندانم، حسنم، حسینم این دو تا مطلب شعار شما در زندگی باشد «كُونَا لِلظَّالِمِ‏ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا»[4]. در مقابل ظالم خصم باشید، معنای اینکه خصم باشید این که نه تنها بگویید من دشمنم، بلکه مدعی ظالم باشید. در مقابل ظالم بایستید، صرف اینکه بگویید من خصمم و دشمنم کافی نیست، بلکه حضور می‎خواهد، حرکت می‎خواهد، اقدام می‏خواهد. کسانی که نزدیک ظالم‎اند اقدامشان با آنهایی که فاصله دارند متفاوت است. اقدام امروز شما در رایطه با شرکت در راهپیمایی این ابراز خصم و دشمنی نسبت به ظالم بود ما مدعی هستیم، ما شعار دادیم، ما فریاد کشیدیم و در حقیقت خواستیم که رژیم اشغالگر قدس، رژیم اشغالگر فلسطین از صفحه روزگار محو شود. وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا، عون مظلوم باشید. معنای عون بودن نه طرفدار مظلوم. یعنی کمک کردن به مظلوم. حضور شما امروز مایه دلگرمی برای مردم مظلوم فلسطین شده است. تعبیر دیگری خود امیر المومنین دارد خیلی تعبیر مهمی است. در نهج البلاغه تعبیر جالبش این است :ْ« أَيُّهَا النَّاسُ أَعِينُونِي‏ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ ايْمُ اللَّهِ لَأُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظَالِمِهِ وَ لَأَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهِ حَتَّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ كَارِها»[5]. حضرت می‎فرماید : به خدا سوگند داد مظلوم را از ظالم می‎گیرم یعنی من امیرالمومنین این چنین هستم. به خدا قسم داد مظلوم را از ظالم می‎گیرم و افسار ظالم را می‎کشم تا وی را به آبشخور حق وارد سازم. افسار ظالم را می‎گیرم تا او را به حق نزدیک کنم. هر چند برای او ناخوشایند باشد. و جالب اینکه، حسین بن علی(ع) سالار شهیدان موقعی که اصحابش به شهادت رسیدند، فرزندان به شهادت رسیدند، برای حسین بن علی، امام سجاد(ع) طرف وصیت هست. جمله حسین بن علی را نگاه کنید با چه حساسیتی اهل بیت، نسبت به مبارزه با ظلم و جانبداری از مظلوم تکیه کردند. این پیام روز عاشوراست، پیام حسین بن علی است. «يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ»[6] فرزندم از ظلم به کسی که در برابر تو هیچ یاری کننده‎ای جز خدا ندارد بر حذر باش. یعنی اگر کسی جز خدا یاری کننده‎ای ندارد به او ظلم نکن. این هم پیام دیگری است که از ناحیه اهل بیت به ما رسیده و جالبتر از این، این راهپیمایی شما زمینه مصاحبت با پیغمبر را فراهم می‏کند. می‎فرماید: «مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ كَانَ مَعِي‏ فِي‏ الْجَنَّةِ مُصَاحِبا»[7] اگر کسی تلاشی بکند که این تلاش زمینه‎سازی گرفتن حق مظلوم از ظالم باشد، این انسانها فردای قیامت همنشین من‎ در بهشت هستند. سعد ابن قیس همدانی تعبیر جالبی دارد که دل انسان از شدت رفتار امام و حرکت امام یک حالتی پیدا می‎کند که امامان ما چگونه بودند. سعد بن قیس می‎گوید: روزی در گرمای سخت کوفه دیدم امیر المومنین(ع) در کنار دیواری نشسته است. عرض کردم مولای من، امیر مومنان در این ساعت از روز در این گرما چرا اینجا نشسته‎اید؟ خوب دقت کنید گرمای تابستانی که عزیزان راهپیمایی می‎کنند نتیجه را نگاه کنید. حضرت فرمود از خانه بیرون نیامدم تا اینکه به مظلومی کمک کنم یا دلسوخته‏ای را یاری نمایم. یعنی در این گرما علی از خانه آمده بیرون، کنار دیوار نشسته تا ببیند اگر به کسی ظلم و ستمی می‎شود، امیرالمومنین(ع) پیشوای متقین برای نجات مظلوم اقدام کند. وجود مقدس امام سجاد(ع) می‏فرماید: «اللَّهُمَ‏ إِنِّي‏ أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْه‏»[8] خدایا در پیشگاه تو عذرخواهی می‏کنم، از مظلومی که درحضور من مورد ظلم قرار گرفته و من نتوانستم او را یاری کنم. بنابراین فریاد کشیدن برابر ظالم و حمایت از مظلوم یک باور اعتقادی است و سیره اهل بیت مالا مال از این مسائل هست. ما ان شاء الله امیدواریم که اقدام عبادی شما امروز مورد رضایت پروردگار عالم قرار گرفته باشد «وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فيهِ الْأَبْصار»[9]ان شاء الله نتیجه ظلمشان را خواهند دید و نشانه‎های آن آشکار شده است.

دعای پایانی خطبه اول

ان الله یامُرُ بالعدل و الاحسان و ایتاء ذالقربی و ینهی عن الفحشاء والمنکر و البغی یعظکُم لعلَکُم تَذَکَرون .

ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرت الحسنة و قِنا عذاب النار .

پروردگارا ما را در این ماه مشمول لطف و کرمت قرار بده. ما را با راه و رسم اهل بیت آشنا بگردان. توطئه‎ها و نقشه‏های شوم دشمنان را به خودشان برگردان. مشکلات امت اسلامی را خودت برطرف فرما. به امام راحل‎مان روح و رضوان عنایت کن. به مقام معظم رهبر عزیز انقلاب‏مان و به مراجع بزرگوار تقلیدمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما. به حوزه‎های علمیه ما، مراکز دانشگاهی ما توفیق خدمت بیشتر عنایت فرما. به خدمتگزاران نظام عزت مرحمت فرما. به خانواده‎های مکرم شهیدانمان ، به جانبازان عزیزمان، به رزمندگان پرتوانمان، به آزادگان قهرمانمان عزت مرحمت فرما. به زائران و مجاوران حسن عاقبت مرحمت فرما. خدایا در فرج مولایمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم  * بسم الله الرحمن الرحیم * اذا جاء نصرالله و الفتح  *ورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا *فسبح بحمد ربک وستغفره انه کان توابا *

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، وارث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوةُ والسلام  علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسمِ مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین ، اللهم صل و سلم علی علیٍ امیر المؤمنین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین زین العابدین و الامام العارفین و علی محمد بن علی الباقر و  علی جعفر بن محمد ابن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المهدی ، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک  بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه. السلام علیک یا بنت موسی بن جعفر یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه فان لک شعن عند الله شانا من الشان. 

قال امیرالمومنین: «الْمُتَّقِي‏ مَيِّتَةٌ شَهْوَتُهُ فِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُور»[10] بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. امیرالمومنان چهار ویژگی برای متقین بیان می‎کند. ویژگی اول این است که شهوت و هوای نفس در وجود متقین مُرده و از بین رفته است.  دل را متوجه خدا می‎کنند نه هوای نفس. ویژگی دوم متقین این است که خشم خودشان را فرو می‎برند «مَكْظُومٌ غَيْظُهُ» ویژگی سوم متقین این است که در آسایش و راحتی شاکرند و ویژگی بعدی این است که در مشکلات و نابسامانی‎ها و ناملایمات مثل کوه استوار هستند. این چهار ویژگی از ویژگی‎های متقین است. امیدوارم به برکت لیالی قدر و ایامی که از رمضان گذشت و ایام باقی مانده ماه رمضان توانسته باشیم در وجودمان این چهار عنصر کلیدی را ایجاد کرده باشیم و به وجود آورده باشیم و تحصیل کرده باشیم. هوای نفس مرده باشد. خیلی جالب است خشم‎مان فرو خفته باشد. شاکر خدا باشیم و بردبار و صبور.

در خطبه دوم به بیان مناسبت‎ها و نکاتی اشاره می‎کنم. اولاً لازم است دو تا تشکر داشته باشم. یکی تشکر از شما مردم خوب قم و هم چنین مردم عزیزمان در سراسر کشور از حضور در راهپیمایی باشکوه روز قدس. من از دوستان دست اندرکار سوال کردم، پاسخ دادند راهپیمایی امسال به مراتب باشکوه تر از راهپیمایی سال گذشته و سال‎های گذشته بوده است.

تشکر دوم به مناسبت حضور شما مردم خوب، ولایتمدار، متدین در مراسم لیالی قدر است. انصافاً امسال چشمگیر بود به خصوص حضور جوانان ما، حضور پرمعنایی بود امسال. نه تنها در قم که عُش آل محمد است، بلکه در سراسر کشور این همه شکوه دیده می‎شد. آفرین بر شما مردم. اگر کسی می‎خواهد مردم ما را بشناسد اقدامی که مردم در این دو مناسبت کردند هم چهره عبادی‎شان را به نمایش گذاشتند و هم چهره سیاسی‎شان را و به دنیا اعلام کردند که وقت عبادت که می‎رسد الهی العفومان بلند و موقعی که نیاز به حضور در عرصه سیاسی است در گرمای تابستان هم که شده در راهپیمایی روز جهانی قدس شرکت می‎کنیم. ما هم جلوه عبادی را با خود همراه داریم و هم جلوه سیاسی. روز جهانی قدس به عنوان مناسبت اول. من می‎خواهم یک چند دقیقه‎ای را راجع به این موضوع صحبت کنم، گرچه سخنران محترم برادر عزیز و بزرگوارمان به زیبایی از عهده سخن برآمدند. روز جهانی قدس یک روز بین المللی است که در سال 1358 بعد از تجاوز اسراییل این روز را یعنی روز جمعه آخر ماه رمضان را به عنوان روز جهانی قدس اعلام کردند. خیلی جالب است؛ امام انسان روشن ضمیری بود. آنچه را که ایشان در خشت می‎دید دیگران در آیینه نمی‎دیدند. آن روز که روز جهانی قدس را اعلام کرد واژگانی که بعد از آن روز به کار برد اینها بود. فرمود که روز قدس روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد، بلکه روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. بعد فرمود روز قدس روز مقابله ملت‎هایی است که در زیر فشار امریکا و غیر امریکا هستند و جالب گویا اشاره به بیداری اسلامی هم دارد می‎فرماید: روزی است که باید به همه ابر قدرت‎ها هشدار دهیم که اسلام دیگره تحت سیطره شما نخواهد بود.

روز جهانی قدس امسال پیام روشن‎تری داشت، این تمایز روز جهانی قدس برجسته کرده امسال را، همزمان شد با نهضت بیداری اسلامی در کشورهای عربی و اسلامی، در مصر، در تونس، در لیبی، در یمن، در بحرین. تعدادی از دیکتاتورها از صحنه تاریخ حذف شدند و عده‎ای هم در دالان در صف انتظارند. رژیم اشغالگر قدس با ارتش تا به دندان مسلحش و حمایت و پشتیبانی امریکا و ابرقدرت‎ها از خود یک چهره‎ی شکست ناپذیر به نمایش گذاشته بود. ولی توی این سالهای اخیر دیدید که دو شکست سخت خورد، در جنگ سی و سه روزه لبنان و در جنگ بیست و دو روزه غزه. ولی هنوز از نتایج سحر است. ما روزی شاهد این خواهیم بود که در این مناطقی که ساختمان‎سازی می‎کنند تو مناطق اشغالی این فلسطینیان آواره بیایند آنجا ساکن شوند یعنی فلسطینیان نگران نباشید که چرا آبادی و عمران درست می‎کنند توی سرزمین شما. اینها را برای شما دارند درست می‎کنند. بهتر از این امکانپذیر هست خونه آماده برگردید؟! اسراییل در حملاتی که به غزه داشت نه به کودک رحم کرد نه به بیمارستان، نه به مسجد، نه به مدرسه، که مردم خاطره صبرا و شکیلا و دیر یاسین به ذهن‎شان تداعی کرد . اما امروز را ببینید. من دو سه جمله بگم چون امروز دیگه اگه عمده بحث را هم به این ختصاص بدهیم طوری نیست. امروز خود رژیم، رژیم اشغالگر دچار بحران اقتصادی شده. ساکنین سرزمین اشغالی به راهپیمایی‎ها و تظاهرات علیه نخست وزیر اسراییل پرداختند که من ان شاء الله از خدا می‎طلبم پشت این تریبون و با حالت روزه‎داری شما می‎طلبیم که نتانیاهو هم به صف مبارک و بن علی بپیوندد. با سکوت دیکتاتور مصر امروز اسراییل احساس ناامنی می‎کند. تا دیروز می‎گفتند کشورهای اسلامی در محاصره اسراییل‎اند، ولی امروز اسراییل در محاصره کشورهای اسلامی است. موقعی که جوانان انقلابی مصر از سفارت رژیم اشغالگر بالا می روند ، پرچم اسراییل را پایین می‎کشند و می‎سوزانند و پرچم فلسطین را بالا می‎برند یعنی اسراییل از این به بعد احساس امنیت در کنار مرزها نخواهی داشت. اینها آمده بودند خاورمیانه بزرگ را طراحی کنند، دموکراسی هدایت شده طراحی کنند. اینها آمده بودند با موج اسلام گرایی مبارزه کنند. اینها آمده بودند امنیت اسراییل را تامین کنند. دیدیم دموکراسی هدایت شده کاری از پیش نبرد. مبارزه با موج اسلام گرایی کاری از پیش نبرد و امروز مردم مصر همین سه شاخصه‎ای که رهبری فرمودند که نشانه یک انقلاب حقیقی، مردمی بودن، اسلامی بودن و ضد امریکایی بودن و ضد رژیم صهیونیستی بودن است، امروز این ویژگی‎ها کاملاً در مردم انقلابی مصر تبلور پیدار کرده است هم مردمی است، هم اسلامی و هم علیه امریکا و رژیم صهیونیستی است. بنابراین تنها نجات مقاومت است و پایداری است و نجات و مقاومت دو رکن اساسی دارد یکی مجاهدان سرزمین‎های اشغالی مردم قهرمان فلسطین و دو رسالت سنگین دولتها و ملتها و نخبگان جامعه.

نکته دومی که راجع منطقه می‎خواهم عرض بکنم راجع به لیبی است. خب قذافی هم با همه یال و کوپالش زانو زد و به هم ریخت! کسی که چهل و دو سال بر گرده مردم مسلط شده بود. سیاه چالها و اقداماتی که انجام داده بود که از آن جمله معلوم نبودن وضعیت آن عالم مجاهد امام موسی صدر که امیدوارم بعد از این شرایط مردم ما، مردم لبنان خوشحال بشوند، خبر خوشحال‎کننده‎ای بشنوند. آن چه که جای نگرانی است اهداف توسعه طلبانه غربی‎هاست. اینها دنبال نفس‌‎اند، اینها دنبال ایجاد پایگاه‎ها هستند. امیدوارم مردم انقلابی دشمن‎شان را بشناسند و با یک موضع قاطع یک نه بزرگ به امریکا و اربابان آمریکا و اربابان قذافی بدهند و بگویند لیبی جای اظهار وجود امریکا و اروپا نیست. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی‎مان به نکات مهمی در این زمینه اشاره کردند و نکته این بود که سیاست‎های اقتصادی غرب به گِل نشسته است. اینها هر چه طراحی کرده بودند با شکست مواجه شدند و از این به بعد نیز شکست دیگری و شکست‎های دیگری به سراغ آنها خواهد آمد. آخرین جمله‎ای که می‎خواهم عرض بکنم در هفته دولت قرار داریم. یاد و خاطره شهدای دولت را شهیدان رجایی و باهنر را گرامی می‎داریم. حقیقتاً و واقعاً دولت و دولتها بعد از پیروزی انقلاب خدمات بزرگی انجام دادند. آن هم در شرایط جنگ در شرایط تحریم اقتصادی، در شرایط تهدیدهای دشمنان ولی امروز ملت اسلامی ما اقداماتی که در جهت رفاه و آسایش او انجام گرفته، البته کاستی‎هایی هم وجود دارد و همان گونه هم که رهبری فرمودند اگر به نقاط قوت اشاره می‎کنید به نقاط ضعف هم اشاره کنید، اما امروز ایران، ایران اسلامی ما در پرتو این انقلاب اسلامی، در میان همه جوامع احساس غرور و سربلندی و افتخار می‎کند‎. ما انتظارمان این است که دولت ها در جهت گسترش عدالت تلاش کنند. یک دولت مطلوب اسلامی فسادستیز است. یک دولت مطلوب اسلامی مسئولیت پذیر است. شایسته سالاری باید به عنوان یک اصل برای خودشان قرار بدهند . تلاش بی‎وقفه‎ای را در جهت خدمت به مردم انجام بدهند و بر عملکرد مجموعه شان نظارت کنند  و قانون گرایی را به عنوان یک اصل، اصل بی بدیل در برنامه‎های کاریشان قرار بدهند. انس با خدا و قرآن و استمداد از ذات اقدس الهی را دستورالعمل خودشان قرار بدهند. من چون در قم دارم صحبت می‎کنم باید از مسئولین عزیز قم، استاندار محترم، مسئولین مختلف به خاطر تلاش‎های بی‎وقفه‎ای که دارند انجام می‎دهند تشکر بکنم. هفته دولت است، پروژه‎های متعددی ان شاء الله افتتاح خواهد شد و مردم ما را خوشحال خواهد کرد.

دعای پایانی خطبه دوم

پروردگارا به همه ما بینش و بصیرت لازم عنایت بفرما. پروردگارا مردم مظلوم فلسطین را به اوطانشان برگردان. حضرت امام را از ما راضی و خشنود بگردان. به رهبر معظم عزیز انقلاب مان توفیق مرحمت فرما. به مراجع گذشته ما و عالمانی که این روزها سالگرد شهادت یا رحلت آنهاست پروردگارا روح ورضوان عنایت فرما. به جوانان ما عشق به مکتب عنایت فرما. پروردگارا کسانی که با باورها و اعتقادات مردم بازی می‎‏کنند و در نتیجه می‎خواهند انحرافی در جامعه ما ایجاد کنند انها را به سزای اعمالشان برسان . به زائران و مجاوران این حرم پروردگارا توفیق بیشتر مرحمت بفرما. در فرج مولایمان تعجیل بفرما.

ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز .

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الَرحمن الرَّحیم.

اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.

صدق الله العلی العظیم.

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شسرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا و نشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته بَشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حَبیب اله العالمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین و نحن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان عَلی قیامِ یُوم الدین آمین یا ربَ العالمین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا بقیَة الله فی الارضه.

السلام علیک یا حجة الله و رحمة الله و برکاته

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله.

 قالَ مولانا امیر المومنین علی ابن ابی طالب(ع) «فَاتَّقُوا اَللَّهَ عِبَادَ اَللَّهِ جِهَةَ مَا خَلَقَكُمْ لَهُ وَ اِحْذَرُوا مِنْهُ كُنْهَ مَا حَذَّرَكُمْ مِنْ نَفْسِهِ وَ اِسْتَحِقُّوا مِنْهُ مَا أَعَدَّ لَكُمْ بِالتَّنَجُّزِ لِصِدْقِ مِيعَادِهِ وَ اَلْحَذَرِ مِنْ هَوْلِ مَعَادِهِ التذكير بضروب النعم»[1] بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. وجود مقدس امیرالمومنان علی(ع) در این بیان نورانی به چهار نکته کلیدی و اساسی اشاره می‎کنند، دعوت به تقوا و خدا ترسی می‎کنند و بعد می‎فرمایند: «جِهَةَ مَا خَلَقَكُمْ لَهُ» تقوا را پیشه کنید در راستای آنچه را که خدا شما را افریده است یعنی هدف خلقت را فراموش نکنید. بدانید که شما به چه منظور آفریده شده‎اید. نکته دومی که به ان اشاره می‎کند این است که آن چه را که خدا شما را از آن بر حذر داشته از آن بپرهیزید و وارد حریم الهی نشوید، از آن چه شما را نهی کرده صرف نظر کنید. به نکته سومی اشاره می‎کند  که: بر اساس آن وعده‎های راستینی که خداوند به شما داده آماده استحقاق آن چه را خداوند عنایت کرده باشید و در مرحله چهارم امیر المومنین می‎فرماید که از هول قیامت، هول معاد آن فضای رستاخیز بترسید. آخرتی در کار هست، آینده‎ای در کار هست، نمی‌شود به سادگی از آن گذشت، همگان خواهیم رفت، تعبیر نورانی حضرت این است که« مِنْ هَوْلِ مَعَادِهِ التذكير بضروب النعم» از آن روز که «يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ - إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ».[2]

در خطبه اول همانگونه که مورد ملاحظه و عنایت شماست پیرامون سیره نورانی نبی گرامی اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت با شما سخن می‎گفته‎ایم. از آنجا که در آستانه میلاد با سعادت سبط اکبر وجود مقدس امام مجتبی(ع) قرار داریم مناسب می‎دانم پیرامون سیره اخلاقی آن بزرگوار نکاتی را مطرح کنم. زیرا ضرورت‎ترین مسئله برای ما با توجه به اینکه عصر نبرد فرهنگ‎هاست و فرهنگ‎های وارداتی فضای جامعه ما را به خودش مشغول کرده ، ما لازمه از این الگوهای رفتاری در زندگی فردی‎مان و در زندگی اجتماعی‎مان بهره بگیریم. امامان ما پیشوایان دین‏اند، هدایت‎گران جامعه اند، بیانگر روش واقعی اسلام عزیزاند، برای ما وجود مقدس حضرت مجتبی نیز از این ویژگی‎های ارزشمند برخوردار است و نسبت به فضائل و مکارم اخلاقی ضرب‎المثل است. دوست و دشمن با دیده احترام به امام مجتبی علیه صلوة و السلام نگاه می‎کند. آنچنان مورد علاقه نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی است که پیامبر می‎فرماید:«اللهم انی قد احببته فاحبُهُ من اُحِبُه»[3] خدایا گواه باش من حسنم را دوست می‎دارم او را دوست بدار و هرکسی که او را دوست می‎دارد او را مورد دوستی و محبت خودت قرار بده. من امروز به دو ویژگی و دو خصلت او اشاره می‎کنم و از ویژگیهای آن بزرگوار که هر کدام یک از این دو ویژگی درسی است برای زندگی ما چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی. اولین ویژگی وجود مقدس امام مجتبی که البته در امامان ما هم این ویژگی وجود دارد در سایر امامان مسئله حلم و بردباری است. و من به صراحت عرض می‎کنم اگر نبود این کظم غیظ، اگر نبود این حلم و بردباری، رفتار پیشینیان ما امروز نه از دین خبری بود نه از دینداری. با کظم غیظشان با بردباریشان ، با حلم شان با مدارایشان در فضای جامعه آن روز توانستند این دین را با این شفافیت و زلالی به جامعه معرفی کنند و اساساً رمز و راز موفقیت نبی خاتم نیز در سایه همین کظم غیظ است، در سایه همین مهربانی و حلم و بردباری است که پیامبر توانسته دلها را تسخیر کند. وجود مقدس امام مجتبی به گونه‎ای است که اگر در مقابل او انسانی گستاخ قرار می‎گیرد، به او و خاندان نبوت دشنام می‏گوید، امام سکوت می‎کند، سخنی بر زبان جاری نمی‎کند. شامیان دشمنان کینه توز اهل بیت بودند. فردی شامی وارد مدینه می‎شود و در برابر شکوه امامت و ولایت می‎ایستد و شروع می‎کند به دشنام دادن به امام، بعد از اینکه خسته شد، بازمانده شد، دیگر رمقی برای دشنام دادن نداشت. تازه امام سخن را اغاز کرد، سخن امام از اینجا شروع شد، احساس می‎کنم شما در این شهر غریب هستید، فکر میکنم دچار اشتباه شده‎ای اگر خواسته‎ای داری بگو تا خواسته‎ی تو را اجابت کنیم. اگر رهنمودی می‎خواهی تو را راهنمایی کنیم، اگر مرکبی برای سواری می‎خواهی بگو تا در اختیار تو قرار بدهیم. اگرگرسنه‎ای تا تو را سیر کنیم. اگر بار و بنه‏ات را نزد ما بگذاری و مهمان شوی از تو پذیرایی می‎کنیم. سخن را نگاه کنید، هیچ تناسبی بین آن دشمنی و دشنامی بین امام وجود مقدس امام مجتبی نیست. خب این دل دشمن را هم رام می‎کند. ما روحانیت، شما متدینین که دغدغه‌ی دین‎گریزی و دین‎ستیزی و لو کم از جامعه را دارید نحوه برخوردها را ببینید، در پاسخ به امام مجتبی این جمله را می‎گوید: «اشهد انک خلیفة الله اللهُ یَعلَمُ حَیثُ یَجعَلُ رِسَالَتَهُ »[4]. من گواهی می‎دهم که تو امام و پیشوای راستین جامعه اسلامی هستی. مگر می‎شود دشمن را دوست کرد؟ موضع‎گیری را نگاه کنید. می‎گوید من تا قبل از اینکه با شما مواجه بشوم دشمن تو و پدر تو و خاندان تو بودم و امروز مخلص شما هستم. این چه درس بزرگی است که امام مجتبی به ما می‎دهد، درس برخورد متین، سنجیده ، متوازن و حساب شده با آحاد جامعه . شخصی خدمت آقا امام مجتبی می‎اید و می‎گوید اقا آن شخص در باره شما چنین و چنان گفته است. حالا ما را بگین اگر شخصی به ما این چنین بگوید سفره دلمان را باز می‎کنیم ، من این را می‎شناسم خانواده او را می‎شناسم، اساساً این مسلمان نیست. ولی امام مجتبی می‎فرماید تو مرا به زحمت انداختی زیرا باعث شدی که من بروم هم برای خودم و هم برای او استغفار کنم. لحن امام لحنی است که انسان ساز است. تربیت کننده است. جهت‎گیری جامعه را می تواند مشخص کند. می‏گوید مرا به زحمت انداختی که بروم برای او طلب امرزش کنم همان گونه که برای خودم طلب امرزش می‎کنم .

دومین ویژگی وجود مقدس امام مجتبی که در این ماه رمضان هم مورد تاکید و سفارش رسول گرامی اسلام بوده وفضای جامعه ما هم ایجاب می‎کند که به آن بیشتر بپردازیم جلوه‎های جود و بخشش و انفاق در زندگی امام مجتبی و رسیدگی به نیازمندان جامعه هست. در ادبیات دینی ما دستگیری از نیازمندان به عنوان انفاق شناخته می‎شود. قرآن می‎فرماید: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ» اگر می‎خواهید به نیکی دسترسی پیدا کنید آنچه را که دوست می‎دارید در راه خدا انفاق کنید . امام باقر تعبیر جالبی دارد مخاطب امام باقر اَغنیا هستند کسانی که از توانایی و توانمندی و نعم تهای خدایی برخوردارند. امام می‎فرماید بقای اسلام و مسلمانان ، تعبیر خیلی بلندی است . بقای مسلمانان و اسلام به ان است که اموال در دست افرادی قرار بگیرد که هم حق را بشناسند و هم انفاق کنند. و بعد می‎فرماید: فنا و نابودی اسلام و مسلمانان در آن است که اموال در دست افرادی قرار بگیرد که نه حق را بشناسند و نه انفاق کنند ، بقای اسلام و مسلمانان در داشتن پولی است که انفاق بشود، فنای اسلام در داشتن پولی است که نه حق را بشناسد و در راه خدا انفاق کند. کسی خدمت وجود مقدس امام مجتبی می‎رسد. می‎گوید: فرزند امیر المومنان من دشمنی دارم ستمکار که حرمت پیرا ن را نگه نمی‎دارد و به فقیران رحم نمی‎کند، امام می‎فرماید این چه کسی است به من معرفی کنید. عرض میکند یابن رسول الله فقر و پریشانی زندگی، که نه به پیر رحم می کند نه به فقیر. امام می‎فرماید مسئله ای نیست . به یکی از خادمینش دستور می‎دهد که آنچه را در اختیار داری بیار و به این فرد بده و هر موقع این دشمن به تو حمله کرد او را به نزد من بیاور تا داد تو را از او بستانم. یعنی امام می‎خواهد بگوید یکبار کمک به فقیر کافی نیست، مشکل فقیر حل نمی‏شود ، باید ثروتمندان جامعه کسانی که از نعمت برخوردارند نگاه کنند این فقیر دوباره نیازمند نباشد. دستش را به سوی دیگری دراز کند ، مشکلات فقرای جامعه اسلامی را باید حل کرد و نکته مهم دیگری که وجود دارد که از امام سوال کردند آقا چرا هر کسی سراغ شما می‎اید او را محروم نمی‎کنید ؟ خواهش می‎کنم به این جمله نگاه کنید. امام تعبیر جالبی دارد. امام می‎فرماید چون من خودم یک سائلم در مقابل ذات کبریایی حق و دوست نمی‎دارم شخص سائل، سائل دیگری را محروم کند. من خودم سائلم. بعد اضافه می‎کند حضرت، می‎فرماید که: خداوند مرا عادت داده ، خیلی شیرینه این سخن، خداوند به من عادت داده که نعمت خود را به من سائل ارزانی بدارد ، یعنی هر بار از خداوند چیزی خواستم به عنوان سائل خدا به من داده است و من نیز خدا را عادت دادم . خیلی جالبه من هم خدا را عادت دادم که نعمت او را بر دیگران سرازیر کنم. می‎ترسم که اگر من عادت خود را ترک کنم ، خدا هم عادت خودش را نسبت به من ترک کند. این کلام بلند امام مجتبی علیه صلوة و السلام است در رابطه با رسیدگی به جامعه و اقشار جامعه . خوب این اموزه‎ها اموزه‎های مهمی است. برادران و خواهران هم مستمندان جامعه ما هم نیازمندان جامعه ما نیاز به عنایت شما دارند. شرایط امروز جامعه ما ایجاب می‎کند در ماه مبارک رمضان که دلهامون مهربان‎تر از ماه‎های دیگر است هم به هموطنانمون رسیدگی کنیم و هم نسبت به مردم قحطی زده‎ایی که کودکانشان از بی‎غذایی روزانه می‎میرند . مردم سومالی ده سال است که دچار قحطی و خشکسالی اند. امسال قحطی که به آنان روی اورده در 60 سال گذشته سابقه نداشته است. خوشبختانه هلال احمر جمهوری اسلامی به تبعیت از رهبر مراجع بزرگوار وخیرین کمک‎های قابل توجهی از طریق هوا و دریا برای این مردم محروم فرستاده‎اند. من به شما عرض بکنم تکرار می‎کنم روزانه کودکانی که در صفحه تلویزیون دیده‎اید یا در دامان مادرانشان جان می‎دهند یا در مسیر راه برای پیدا کردن تکه نانی جان می‎دهند . این فضای جامعه امروز طرفدار حقوق بشر است. اگر این غربی‎های پررو تصمیم می‎گرفتند که سومالی را بمباران کنند ان را در عرض ده دقیقه بمباران می‎کردند، ناتو بسیج می‎شد، ولی حالا که به استکبار و به این کشورهای پر رو گفته می‏شود که این مردم نیازمندند می‎گویند هنوز هماهنگی نتوانسته‏ایم ایجاد کنیم. برای بمباران کشورها و تخریب زیر ساختارهای کشورها سریع اعلام امادگی و هماهنگی میکنند ولی برای رسیدن به فقرای جامعه اسلامی نه به عنوان یک مسلمان بلکه به عنوان یک بشر می‎گویند ما امادگی لازم برای این کار نداریم. نمی‏دانم سازمانهای بین المللی در این عرصه چه می‎کنند و چه تلاشی را مبذول می‎کنند. ما که کاری از انها نمی‎بینیم، ولی ما مسلمانان، شما امت خداجوی در این ماه مبارک رمضان به فریاد مظلومانه این کودکان پاسخ بدهید. قران هم می‎فرماید: والذین ینفقون اموالهُم بالیل و نهار سراً و علانیةً فلهم اجرهم عند ربهم ولاخوف علیهم و لاهم یحزنون. انفاق کنید در راه خدا چه اشکارا و نهان، ان روزی که همگان می‏ترسند کسانی که از مالشان انفاق کنند در روز قیامت احساس ترس و نگرانی ندارند.

دعای پایانی خطبه اول

ان الله یعمر بالعدل و الاحسان و ایطاع بالقربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر یعزکم لعلکم تذکرون.

ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار .

پروردگارا ما را مشمول رحمت واسعت قرار بده. پروردگارا زندگی ما را همراه با اخلاق دینی و قرانی قرار بده. مشکلات امت اسلامی را خودت برطرف فرما. به امام راحلمان روح و رضوان عنایت فرما. به مقام معظم رهبر عزیز انقلابمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت فرما. مراجع معظم تقلیدمان، این استوانه‎های علم وفضیلت عزت بیشتر مرحمت فرما و حوزه های علمیه، دانشگاه های ما عزت بیشتر مرحمت فرما. به خدمتگزاران جامعه توفیق مرحمت فرما. به خانواده مکرم شهیدانمان، صبر و اجر مرحمت فرما. به جانبازان عزیزمان سلامت مرحمت فرما. شهدای گرانقدرمان را با شهدای کربلا محشور کن. به زائران و مجاوران حسن عاقبت مرحمت فرما. خدایا در فرج مولایمان، آقایمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

* قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد *

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، وارث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام  علی سیدنا و نبینا  حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین ، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوة للمصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین زین العابدین و الامام العارفین و علی محمد بن علی الباقر علیه صلوة و السلام و علی جعفر بن محمد ابن الصادق علیه صلوة و السلام و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی صلواتک علیهم اجمعین، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک  بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک  یا فاطمة بنت موسی بن جعفر یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شانا من الشان .

عباد الله اوصیکم ونفسی به تقوی الله. قال امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه صلوة و السلام فتق الله بقیت من ایغنَ وا حسَن و اُبِ رفع التبر و حزج رجر و بثر سفتفسر فخاف العقاب و عمل لیوم الحساب. امیر مومنین در این کلام نورانی ما را دعوت به تقوا می‎کند . می‎فرماید تقوای کسانی را در زندگی رعایت کنید که به قیامت یقین دارند، تقوی کسانی را رعایت کنید که به کار نیک می‎پردازند. تقوای کسانی را رعایت کنید که از عبرتها عبرت گرفتند و از انچه انها را برحذر داشتند صرف نظر کردند. تقوای کسانی را در نظر بگیرید که از روز قیامت و حساب و کتاب می‎ترسند و نگران‎اند.

در خطبه دوم به بیان مناسبت‎ها و نکاتی اشاره می‎کنم، خوب اولین مناسبت همانطور که در خطبه اول اشاره شد میلاد با سعادت سبط اکبر وجود مقدس اما مجتبی است این مناسبت فرخنده را خدمت همه برادران و خواهران ایمانی صمیمانه تبریک و تهنیت عرض می‎کنم. مناسبت دوم بیست و سه مرداد ماه برابر با سیزده ماه رمضان سال 1385 سالگرد پیروزی قهرمانانه حزب الله بر ارتش افسانه‎ایی رژیم اشغالگر است. حقیقتاً این یکی از امدادهای غیبی خداوندی بود که این چنین پیروزی نصیب این ملت کرد ، این پیروزی نبود جز در سایه ایمان به خدا، جز در سایه اخلاص، نه تجهیزات و سلاحهای پیشرفته، اینها ان چنان پیروز شدند که دشمن هیچگاه باور نمی‎کرد این پیروزی نصیب حزب الله شود و این شکست مفتضحانه نصیب اسراییل. این حادثه درس اموز است برای همه ما. من همین جا به ملت قهرمان لبنان و به حزب الله لبنان به خصوص به رهبر قهرمان حزب الله سید حسن نصرالله تبریک عرض می‎کنم و امیدوارم در مقابل توطئه‎های جدید اسراییل که پیش می‎اید همچنان قهرمانانه بستیزید و مبارزه کنید، پیروزی از ان شماست.

نکته دومی که می‎خواهم اشاره کنم روز بیست و شش مرداد ماه روز بازگشت افتخار افرین ازادگان ماست، باور نمی‎کردیم دشمن چنین کاری کند و بعد از پذیرش قطعنامه دشمن یک دفعه اعلام کرد که کسانی که اینجا به عنوان اسیر نگه داشته شده اند که البته آزاده اند اینها را آزاد می‎کنیم، اینها به خاک وطن برگشتند. ملت ایران از شما ازادگان قدردانی می‎کند. شما مصداق بارز کریمه ان الذین قالو ربنا الله ثم الستقاموا تتنزلوا علیهم الملائکه فلاخوفٌ علیهم و لیها هم یحزنون هستید. ملت ایران قدردان شماست و عنوان برجسته آزادگی هم مناسب شأن شماست. از مسائل و رویدادهایی که باید به آن اشاره کنم جریاناتی است که این روزها برای دنیای استکبار و غرب پیش آمده. امریکا دچار ان بحران شدید اقتصادی شده و انگلیس دچار آن اشوبهای خیابانی از شمال تا جنوب از شرق تا غرب شهرهای انگلستان دچار اشوب و آتش‎سوزی است. هرچه پلیس به خیابانها می‎ریزند، نمی‎توانند جلوی حمله جوانانی که در حقیقت می‎گویند تا اخر ما ایستاده‎ایم بگیرند. سوال مردم این است چه حادثه‎ای پیش امده، انچه می‎شود اینجا گفت این است که اینها اثار باز شدن ان زخم کهنه تحقیری است که در جامعه انجا اتفاق افتاده ، تبعیض، فقر زمینه‎اش امروز بروز کرده و جوانان د رانگلیس در یونان در اسپانیا به خیابان‎ها ریختند و علیه حاکمانشان شعار میدهند. نکته قابل توجه برای ملت ما این است خوب دقت کنید، برخورد خشن پلیس بریتانیا را بر صفحه تلویزیون می‎بینید. تعدادی کشته شدند می‎بینید. اینها اگز یک دهم این اتفاقات در یکی از کشورهای جهان سوم اتفاق افتاده بود شورای امنیت الان چندین قطعنامه صادر کرده بود برای دفاع از حقوق بشر. مرده اید؟ چرا سر بلند نمی‎کنید؟ چرا انجا بحث دفاع از حقوق بشر مطرح نیست؟ این را باید جهانیان و ملت ما بدانند اگر انجا شورای امنیتی تشکیل دادند اینها در جهت منافع خودشان هست . به فکر مردم محروم دنیا نیستند. اینها لیبی را و زیر ساختهای لیبی را دارند بمباران می‎کنند برای ان نقشه‎های استعماری که در اونجا دارند. نکته جالب توجه امروز در افغانستان امریکا دچار کابوس وحشت شده است. در مدت کوتاهی تعداد سی و چند نفر از نظامیان امریکا کشته شده‏اند. اینها امده بودند امنیت ایجاد کنند. در سایه این همه سلاح و تسلیحات نمی‎توانند از جان خودشان حفاظت کنند. مرگ بر امریکا...

آخرین نکته‏ای که اشاره می‎کنم رهبر فرزانه انقلاب اسلامی‎مون هم در دیداری که با مسئولان نظام و کارگزاران نظام داشتند و هم دیداری که با دانشجویان داشتند به نکات بسیار مهمی اشاره کردند. رهبری مسئله گفتمان واقع بینی را مطرح کردند. یعنی در رابطه با نظام اسلامی بعد از 32 سال همه مردم ما، همه مسئولان ما مثل رهبری بیاندیشند، گفتمان واقع بینی. یعنی تنها بسنده نکنید به نقاط مثبت نظام و انقلاب. تنها بیانگر نقاط ضعف نباشید. هم نقاط مثبت را ببینیم تا دچار یاس و ناامیدی نشویم و هم نقاط ضعف را ببینیم تا برنامه‎ریزی بکنیم. چون تنها پرداختن به نقاط مثبت، رضایت کاذب به دنبال دارد و تنها پرداختن به نقاط ضعف، یاس و ناامیدی به دنبال دارد. رهبری به چند نکته کلیدی اشاره کرده‎اند . توان نظام اسلامی ما در رابطه با غلبه پیدا کردن بر تهدیدهای دشمنان ، چقدر ما را تهدید کردند؟ به گونه‏ای که گاهی در داخل عده ای گفتند امروز و فردا دشمن حمله می‎کند. ولی این نظام در طول این 32 سال بااستقامت و پایداری در مقابل این تهدیدها ایستاده و مقاومت و پایداری کرده است.

مسئله اعتماد به نظام اسلامی ، این راهپیمایی‏هایی که در این کشور تشکیل می‎شود، این سیل جمعیت نشان دهنده بیعت مجدد مردم ما با رهبری و نظام اسلامی است. پیشرفت‎هایی که ما در عرصه‎های مختلف داشته ایم رهبری به عنوان نقاط مثبت نظام اسلامی مطرح کرده‎اند. ثبات نظام ما. اما در عین حال نباید چشم‎ها را بست. نباید نقاط ضعف را نادیده گرفت. وارد شدن به مناقشات سیاسی و مشغول شدن به مناقشات سیاسی و فراموش کردن ویژگی‎های دیگر انقلاب از آسیب‎هایی بوده که متوجه ما بوده است. ما غفلت‎ها و کوتاهی‎های فراوانی در این زمینه داشته‎ایم. تهاجم فرهنگی دشمن را فراموش کرده‎ایم. نفوذ دشمن را فراموش کرده‎ایم و خیال کردیم همه کارها به سامان است و در دیدار با دانشجویان به نکته کلیدی اشاره کردند. در فرانسه انقلاب شد ، در روسیه انقلاب شد و در جاهای دیگری نظیر این انقلاب‏ها اتفاق افتاد. ولی رهبری به درستی اشاره فرمودند همه این انقلاب‎ها بعد از مدتی از مسیر اصلی منحرف شدند. ولی این انقلاب اسلامی‎مان همچنان در مسیری که امام پایه گذاری کرده بود پا بر جا مانده است. ما همچنان در رابطه با اسلام و مکتب پافشاری می‎کنیم. ما همچنان حالت استکبار ستیزی‎مان را بعد از 32 سال حفظ کردیم. دفاع از مظلوم شعار ماست و این را شما در روز قدس مشاهده خواهید کرد و سمت و سوی انقلاب ما به سمت پیشرفت و عدالت است. ان شاء الله امیدوارم خداوند بزرگ بر ما منت نهد رهبری چنین اگاه را برای ما حفظ کند. انقلاب ما را پایدار بدارد.

دعای پایانی خطبه دوم

پروردگارا از تو ملتمسانه می‎خواهیم دعاهای ما را در ماه مبارک رمضان به هدف استجابت برسان. به خصوص در شب‎های قدر که در پیش رو داریم خدایا حاجت حاجتمندان روا بگردان. توبه توبه کاران مورد قبولی درگاهت قرار بده. پروردگارا روح بلند رهبر فقیدمان را از ما راضی و خشنود بگردان. به رهبر عزیز انقلاب‎مان توفیق مرحمت فرما. مشکلات زندگی مردم را و تنگناهای اقتصادی زندگی مردم را پروردگارا برطرف بفرما. به جامعه دینی ما روح دینداری و رعایت حریم الهی مرحمت بفرما. به نسل جوان ما عشق و ایمان به مکتب مرحمت فرما. توطئه‎های استکبار به خودشان برگردان.

ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز .

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

اذا جاء نصرالله و الفتح *ورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا *فسبح بحمد ربک وستغفره انه کان توابا * صدق الله العلی العظیم.

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله رب العالمین الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکلُ علیه وَ نعوذ بالله مِن شرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالِنا وَ نَشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلمُ علی حبیبه و نجیبه و خیرَته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته بشیر ِ نِعمَته و نبیرِ نِقمَته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین و لَعنُ الدائم علی اعدائُهُم اَجمَعین من الان الی قیامِ یومِ الدّین آمینَ یا ربَّ العالَمین.

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله.

قالَ امیر المومنین علی ابن ابی طالبٍ علیه افضلُ صلوة المصَّلین: «وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ وَ يُخَلِّدْهُ فِيمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ»[1] بندگان خدا ، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم . امر بیان، امیر مومنان علیه صلوة و السلام در زیبا سخنش فرمود: آگاه باشید، تقوا پیشه کنید که خداوند برای انسان متقی راهی به منظور رهایی از فتنه باز خواهد کرد، در گمراهی نور و بصیرت به او ارزانی می‎دارد و وی را بدان که تمایل دارد نائل خواهد ساخت. چقدر آثار ارزشمندی که از رهگذر تقوی نصیب آدمی می‎شود انسان از فتنه‎ها مصون می‏ماند. در اوج فضای غبارآلود گمراهی نور و بصیرت چراغ راه او می‏شود و در فردای قیامت آن چه بخواهد فِيمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ از ناحیه‎ی ذات کبریایی حق نصیب او می‎شود. آیا این گوهر گرانبها را باید به همین سادگی از دست داد یا در این ماه مبارک رمضان بهترین توشه و بهترین سرمایه برای مسیر زندگی‎مان در این دنیا و هم توشه‎ی آخرتمان، تقوی ذخیره کنیم و برداریم؟

معمولاً در خطبه‎ی اول پیرامون سیره نورانی نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی و اهل بیت عصمت و طهارت سخن می‎گفته‎ایم، اکنون که در آستانه میلاد باسعادت سبط اکبر وجود مقدس امام مجتبی قرار داریم اجازه بفرمایید امروز به گوشه‌ای از سیره گفتاری آن حضرت، سیره‎ی رفتاری آن حضرت اشاره کنم و در یک بحث کلی‎تر به یک دغدغه جامعه‏ی اسلامی و متدین‏مان با الهام گرفتن از رهنمودهای اهل بیت عصمت و طهارت الهام بگیرم و به این دغدغه‏ها پاسخی داده باشم، دغدغه مربوط به تربیت فرزندانمان هست. من در خطبه‎ی گذشته اشاره‏ی کوتاهی داشتم و خوشبختانه مورد اقبال نمازگزاران عزیز قرار گرفت. از گوینده خواستند راهکارهایی ارائه بدید که ما در تربیت فرزندانمان موفق باشیم. ما دغدغه‎ی جدی نسبت به آینده‎ی فرزندانمان داریم. من عرض می‏کنم بهترین راه، زیباترین راه پیروی و الگو گرفتن از تعالیم حیات بخش رسول خدا و اهل بیت عصمت و طهارت است. اما آن چه به وجود مقدس امام مجتبی بر می‎گردد؛ او در دامن رسول خدا، در دامن امیر مومنان، در دامن فاطمه زهرا صدیقه‎ی طاهره رشد و نموکرده است. او از کسانی است که افتخار حضور در مباحله را دارد و با واژه‎ی زیبای قران که از او و بردار بزرگوارش امام حسین با واژه‎ی ابنائنا یاد کرده، در مباحله شرکت کرده. آیه‎ی تطهیر در شأن این عزیز هم نازل شده است. از نظر شباهت به پیامبر راوی می‎گوید: هیچ کس را اندازه‏ی او از نظر شباهت به رسول الله نیافتم. پیامبر تعبیرات لطیفی در رابطه با وجود مقدس امام مجتبی به کار برده است. من دو سه نمونه از این تعبیرات را به کار می‎برم. پیامبر درباره‏ی او فرمود: «لو کانَ العقلُ رَجُلاً وَ کان الحَسَن»[2]. اگر عقل به صورت یک انسان مجسم می‏شد، اگر عقل با ان همه جایگاهی که دارد، اگر قرار بود عقل به صورت یک انسان مجسم می‏شد، همانا به صورت امام حسنم جلوه می‏کرد. و در تعبیر دیگری وجود نازنین رسول گرامی اسلام در تشویق جامعه اسلامی در محبت ورزیدن به اهل بیت از ان جمله امام حسن، این تعبیر را به کار می‏برد: «حسن مني و أنا منه، أحب الله من أحبه، الحسن و الحسين سبطان من الأسباط» [3] حسن از من است و من از حسن، خداوند هر کس حسنم را دوست بدارد، او را دوست می‏دارد. و در تعبیر دیگری حضرت دعا می‏کند: اللهمَ انی هذا اِبنی. خدایا تو شاهد باش حسن فرزند من است. من فرزندم را دوست می‏دارم. «اللّهم انّ هذا ابنى و أنا أحبّه فاحبّه و احبّ من یحبّه»[4]. خدایا، پروردگارا حسنم را دوست بدار و هر کس حسنم را دوست می‏دارد، دوست بدار. این سفارش رسول گرامی اسلام هست به جامعه اسلامی که عشق و محبت اهل بیت عصمت وطهارت را به دل بگیرند. این سفارش‎ها برای چیست؟ این سفارش‎ها برای این است که جامعه ی اسلامی ما با فضائل اهل بیت آشنا بشوند، با معارف اهل بیت و آموزه‎های اهل بیت آشنا بشوند. در دیگری را نکوبند، اینجا بمانند، در به روی آنها باز می‏شود. چون آنها از هر جهت آراسته‎اند، در بُعد اخلاقی اراسته‎اند، در بُعد عبادی آراسته‎اند، در بُعد عبادی امام مجتبی(ع) این تعبیر را ملاحظه کنید. می‎فرماید: «إنّی لاَستَحیی مِن رَبّی أن القاهُ وَ لَم أمشِ إلی بَیتِهِ فَمَشی عِشرینَ مَرَّةً مِنَ المَدینَةِ عَلی رِجلَیهِ»[5] من شرم دارم از پروردگارم، که پروردگارم را و خانه‎ی پروردگارم را در حالیکه با پای پیاده به خانه‎ی او نرفته باشم ملاقات کنم و ما می‏بینیم حضرت بیست بار پیاده از مدینه تا مکه سفر می‎کند. اینها شوخی نیست، اینها افسانه نیست، اینها واقعیت‎هاست. کلامی ان بزرگوار دارند. این کلام را به فرزندش می‎گوید. این که عرض می‏کنم ما دغدغه‏ی فرزندانمون داریم برای دوست یابی و ابراز برادری با احاد جامعه، حضرت معیار تعیین می‏کند. با این معیارها اجازه بدیم فرزندانمون با محیط بیرون خانواده، با دوستان شان ارتباط برقرار کنند نه با هر کس. حضرت خطاب می‎کند به یکی از فرزندانش: «یا بُنی لا تُواخِ أحدًا حتّی تعْرِف موارِدهُ و مصادِرهُ فإِذا اسْتنْبطْت الْخُبْرة و رضیت الْعِشْرة فآخِهِ علی إِقالةِ الْعثْرةِ و الْمُواساةِ فِی الْعُسْرةِ»[6]. خیلی جالب است به بچه هامون اجازه بدهیم با چه کسانی ارتباط و دوستی برقرار کنند؟ حضرت می‎فرماید: ای پسرم، با اَحَدی برادری مکن و طرح دوستی مریز تا بدانی کجا می‎رود و کجا می‏آید. رفت و آمدهایش را کنترل کن، با مسجد ارتباط دارد؟ با حرم کریمه‎ی اهل بیت ارتباط دارد؟ با عالمان دینی ارتباط دارد؟ با امکنه‎ی مقدسه ارتباط دارد؟ کجا می‎آید و کجا می‎رود؟ و چون از حالش خوب اگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی با او دوستی و برادری کن معیار این است. نسل جوان ما امروز به خاطر نداشتن تجربه ی کافی هر کس را به عنوان دوست انتخاب می‏کنند و بعد می‎بینید چگونه و با چه مسائلی رو به رو می‏شوند. امروز شرایط جامعه‏ی ما برادران و خواهران با گذشته خیلی فرق می‎کند. به همان مقدار که ما نسبت به نزدیک کردن نسل جوانمان نسبت به مسائل دینی تلاش می‏کنیم، چندین برابر ان دشمنان ما برای دور کردن نسل جوان ما از مسائل دینی برنامه ریزی می‏کنند و لذا ما باید گِرد وجود اهل بیت عصمت و طهارت باشیم. با کلمات آنها، با رفتار آنها، با برنامه‏های آنها آشنا باشیم. این سخن پیغمبر تکان دهنده است برای ما پدران، اگر خدای ناخواسته آنگونه که پیغمبر می فرماید برخوردار از این ویژگی باشیم. روزی پیامبر به بعضی از کودکان فرمود: وای به حال کودکان آخرالزمان از دست پدرانشان. کسی خدمت رسول الله عرض کرد: یا رسول الله از دست پدران مشرکشان؟ حضرت فرمود: نه، از دست پدران مسلمانشان! گفتند: چرا؟ حضرت فرمود: زیرا پدران مسلمانشان در تربیت فرزندان کوتاهی می‎کنند. چیزی از فرائض مذهبی و دینی را به آنها نمی‎آموزند. و اگر هم فرزندان بخواهند گاهی این پدران راه‏های دیگری را به روی او باز می‎کنند. می‏گویند اوقات فراغت چه کاری به برنامه قرآن داری؟ چه کاری به مسجد و احکام دین داری؟ یک سری برنامه‎هایی که جزء سرگرمی چیز دیگری نیست که البته در جای خودش با حفظ این گونه مسائل لازم هست، اما با آنها، او را سرگرم می‏کنند. بعد حضرت فرمود: اینها تنها به این دلخوش می‎کنند که فرزندانشان بهره‏ی ناچیزی از دنیا داشته باشند، این جمله تکان دهنده است. فرمود: این قبیل پدران، من از آنان بیزارم و آنها از من بیزارند. پدرانی که احساس مسئولیت نسبت به فرزندانشان، نسبت به آینده جامعه نمی‎کنند و آنها را به حال خود رها می‎کنند. شما نگاه کنید شیوه‏ی خود پیغمبر در آموزش دادن نماز. پیغمبر نماز ایستاد و تکبیر گفت. امام حسین خردسال بود، کودک بود این هم کنار پیغمبر ایستاد شروع کرد که تکبیر بگوید. زبانش توانایی تکبیر گفتن پیدا نکرد، پیغمبر دوباره تکبیر گفت تا امام حسین با اهنگ پیغمبر هماهنگ شود. برای بار سوم، برای بار چهارم، برای بار پنجم، هفت بار پیغمبر تکبیر را، الله اکبر را تکرار کرد تا حسین خردسالش تمرین کند، عادت کند با پیغمبر تکبیر بگوید. او خردسال است، مکلّف نیست! این شیوه‏ی پیغمبر است. امام صادق می‏گوید: ما کودکانمان را در هفت سالگی به روزه گرفتن عادت می‏دهیم. اگر در اثنای روز گرسنگی و تشنگی بر آنها غلبه پیدا کرد، دستور می‏دهیم افطار کنند تا آرام آرام به روزه عادت پیدا کنند. پیغمبر فرمود: فرزندانتان را با سه ویژگی تربیت کنید: محبت به پیامبرتان و محبت به اهل بیت و قرائت قرآن.

 من همین جا تشکر می‏کنم از آستانه مقدسه و دست اندرکاران برنامه‏ی قران در ماه مبارک رمضان که به حمد الله مایه‏ی آبروی نظام مقدس جمهوری اسلامی و جامعه‎ی اسلامی ماست . امروز طنین دلنشین قران در سراسر دنیا مایه‎ی فخر و مباهات است. بعد از جنگ جَمل پدر فَرَزَق خدمت امیر المونین آمد می‏خواست فرزندش را مهم معرفی کند. به امیرالمومنین خطاب می‎کند: یا علی، فرزندم خوب شعر می‎داند از شعرای آنجا بالاتر است، به شعرهایش گوش بده. حضرت فرمود: او را قران تعلیم بده. این سخن در روح فَرَزَق آن چنان اثر کرد که می‏گویند طنابی را به پای خود بست و با خودش عهد کرد تا من قرآن را حفظ نکنم و از بَر نکنم، این طناب را از پایم باز نمی‎کنم! این همه تعهد راجع به یک جمله‏ی کلام امیر المومنین. شعر خوب، اما به فرزندت قرآن تعلیم بده و لذا خود امیرالمومنین به فرزندش امام مجتبی خطاب می‎کند در نامه‎ی 31می‎فرماید: «وَ أَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْلِيمِ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِيلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْكَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ» یعنی اولین وظیفه‎ی طبیعی پدرها نسبت به فرزندانشون اشنایی با قران، احکام حلال و حرام الهی است. و این به عنوان یک وظیفه است. ابن عباس می‏گوید: پیغمبر به من فرمود: خیلی زیباست، اولین جمله‎ای که می‎خواهی به بچه‎ات یاد بدی موقع سخن گفتن، کلمه‎ی لا الله الا الله باشد. ما خیلی حرفها را به بچه هامان یاد می‏دهیم، ولی گویا غافل هستیم. پیغمبر می‎گوید: کلمه‎ی لا الله الا الله اولین کلمه و جمله‎ای باشد که بچه‏ات یاد می‏دهی. و من همین جا به آموزش و پرورش صمیمانه و متواضعانه عرض می‏کنم؛ برنامه‏های خوبی به حمد الله نهادهای مختلف ما دارند و گزارش‏های خوبی قبل از خطبه‏ها نسبت به برنامه‎های قرآنی داده شد. من تقاضایم این است با این همه سفارش و تاکید نسبت به قرآن روا نیست فرزندان ما، کودکستان می‏روند، دبستان می‏روند، دوره‎ی راهنمایی می‏گذرانند، دوره‎ی دبیرستان می‎گذرانند و احیاناً دوره‎ی دانشگاه می‏گذرانند، فارغ التحصیل می‏شوند از کارشناسی به کارشناسی ارشد، از کارشناسی ارشد به دکترا و گاهی و گاهی می‎بینیم همچنان با قرآن بیگانه‎اند. کار آموزش و پرورش در سال اول و نهایتاً سال دوم این باشد که هیچ فرزندی از فرزندان جامعه‎ی اسلامی تو جامعه‎ی ما نباشد که با قران آشنا نباشد. این کار را وزیر محترم آموزش و پرورش و دست اندرکاران به عنوان یک اولویت کاری برای خودشان قرار بدهند. ریزه کاری‏هایی که در تعالیم اهل بیت هست خیلی زیباست. تعجب کنید شاید، کسی است به نام ابو هارون مکفوف، می‏گوید خدمت امام صادق رسیدم، چقدر زیباست. امام فرمود: ابا هارون، ما کودکانمان را به تسبیح حضرت زهرا امر می‎کنیم، به تسبیح حضرت زهرا ما کودکانمون را به فراگیری تسبیح حضرت زهرا امر می‏کنیم. همان گونه که آنها را به نماز امر می‎کنیم. پس تو هم به تسبیح حضرت زهرا مداومت کن، این خیلی مهم است، زیرا بنده‎ای که پیوسته این تسبیح را بگوید هرگز گمراه و روسیاه نمی‎گردد.

دعای پایانی خطبه اول

پروردگارا، عبادات ما را در این ماه به شایستگی از ما قبول بفرما. دعاهای ما را به هدف استجابت قرین فرما. توبه‌ی ما را در این ماه از ما بپذیر. امام راحل ما را با اجداد طاهرینش محشور بگردان. به رهبر عزیز انقلاب اسلامی مان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما. مراجع بزرگوار تقلید ما را سلامت و عزت مرحمت بفرما. ما را و فرزندانمان را با مبانی دین و شریعت اشنا بگردان. این ماه پرخیر و برکت، روح تقوی، وحدت و یکپارچگی را در میان ما حاکم بگردان. به رزمندگانمان پیروزی عنایت بفرما. به جانبازانمان سلامت عنایت فرما. به آزادگانمان توفیق بیشتر در جهت کسب رضایت پروردگار عنایت بفرما. به خانواده‎های مکرم شهیدان صبر و اجر کرامت فرما. زائران و مسافران اسلام را سالماً به اوطانشان برگردان. به منتظران ظهور ثبات قدم عنایت فرما. مشکلات فقر و بیکاری و نابسامانی اقتصادی را از جامعه ما ریشه کن بگردان. توطئه‏های دشمنان به خودشان برگردان. در فرج آقایمان، مولایمان، سیدمان، آقایمان تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث وَ ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد *

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 «الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، بائث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة وَ السلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد وَ علی آله الطاهرین، اللهم صل وَ سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضلُ صلوة المصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علیٍ و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخَلفِ القائم المهدی، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه»

 عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله

قالَ امیرالمومنین: فالمتقون... قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِيفَةٌ وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِيفَةٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِيفَةٌ»[7]. بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. امیر مومنان(ع) در خطبه‎ای فرمودند: تقوی پیشگان دارای نفسی عفیف اند، پاکدامنند، حاجاتشون سبک و کم است، انتظارات طولانی ندارند، مردم به خیرشان امیدوارند و جامعه از شرشان احساس امنیت می‏کنند. هیچ موقع متقین تهدید کننده امنیت جامعه نیستند. این کلام بلند امیر المومنان علی (ع) هست. خیلی زیباست من به این جمله اشاره می‏کنم، اهل تقوی اهل خیرند. ماه رمضان است، ماه خیرات و برکات است. کوتاهی نکنیم، همسایگانمان، فقرای محله‎مان، ایتام، مساکین فراموش نشود و خوشبختانه نهادهایی در این سالهای بعد از پیروزی انقلاب به خصوص کمیته امداد مسئولیت سنگینی عهده دار است، همراهی کنید با این عزیزان تا تو شهر ما، تو محل ما، تو روستای ما، تو کشور ما، فقیری پیدا نشود. این کار از شما بر می‎اید. کاری کنیم آزارمان به کسی نرسد. حضرت می‏فرماید که: «وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ» به همسایه اذیت نکنیم، به رفقایمان به جامعه‎‌مون اذیت نکنیم. مایه‎ی دردسر جامعه نشویم.

در این خطبه من به مناسبت‎ها و نکاتی اشاره می‎کنم. اولین مناسبت خود ماه رمضان است. این جمله، جمله‎ی شندیدنی است از نبی گرامی اسلام شاید شنیده باشید، ولی این جمله هر موقع انسان می‎بیند و می‎شنود احساس می‎کند عجب ماه رمضان کم کم دارد سپری می‎شود. حضرت فرمود: «لَوْ يَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِي رَمَضَانَ لَوَدَّ أَنْ يَكُونَ رَمَضَانُ السَّنَة»[8] می‎گوید: اگر بنده می‏دانست که ماه رمضان دارای چه ویژگی‎هایی است مرتب از خدا تقاضا می‎کرد که کل سال او ماه رمضان باشد. این ارزش ماه رمضانی است که نبی گرامی اسلام در رابطه با ماه رمضان مطرح می‎کند. خودمان را آماده کنیم برای درک فضیلت شب‎های قدر، روح و روانمان را شستشو بدهیم که در شب قدر از خدا تقاضای بخشش گناه نکنیم، بلکه آمرزیده شده باشیم قبل از شب قدر که دعایمان در آن شب استجاب شود. ان شاء الله امیدواریم که تمرین کنیم در دل شب با قرائت قرآن، تلاوت قرآن، استغفار به درگاه پروردگار عالم.

مناسبت دوم، روز دهم ماه مبارک رمضان، روز رحلت بانوی بزرگ اسلام، خدیجه ی کبری سلام الله علیهاست. این بانوی بزرگ، حقاً باید او را اسوه‎ی فضیلت نامگذاری کرد. بهترین یاور پیغمبر بود و با رحلتش پیغمبر را به سوگ نشاند تا آنجا که پیغمبر آن سال را سال حزن و غم نامگذاری کرد. آن چنان حضرت خدیجه آبرو و احترام دارد پیش پیغمبر. این احترام نه به خاطر صرف همسر بودن، بلکه به خاطر ویژگی‎هایی است که خدیجه‎ی کبری دارد. در وصف خدیجه این چنین گفتند: «وَ کانَت خَدیجَةُ اِمراَةً حازمة شريفة لبيبة» [9]. خدیجه‎ی کبری بانوی خردمند و خردورز بود. در اوج فرهیختگی و فرزانگی و اطلاعات وسیع و گسترده، در سخت‎ترین شرایط، دعوت پیغمبر را پذیرا شد. و این نکته، من به تاریخ که نگاه کردم اشک بی اختیار از دیدگانم سرازیر شد. چقدر یار و یاور  پیغمبر. پیغمبر در روزهای اغازین دعوت گاهی توسط مشرکان مورد سنگباران قرار می‎گرفت. پیغمبر را سنگباران می‏کردند تا جایی که پیغمبر به کوههای اطراف مکه پناه می‏برد و خدیجه بی قرار و نارام به دنبال پیغمبر بود که پیغمبر را جایی پیدا کند. در یکی از آن روزها هر چه گشت پیغمبر را ندید، در حالی که صدای او در کوهها طنین انداز بود این چنین صدا می‎زد: آیا کسی هست که از حال نبی اکرم مرا با خبر کند؟ ایا کسی هست که از حال شخصی که به خاطر خدا طرد شده مرا با خبرکند؟ آیا کسی از ابوالقاسم من خبر دارد؟ خدای متعال توسط فرشته‎ی وحی و پیک وحی به پبغمبر ندا داد که پاسخ خدیجه را بده که خدیجه بی قرار دنبال تو در کوه‎های مکه در حرکت است. این عظمت یک بانوست در طرفداری از نبی گرامی اسلام. روزی از روزها یکی از همسران پیغمبر بعد از وفات خدیجه کبری، پیغمبر مرتب به یاد خدیجه بود و این همسر پیغمبر خرده گرفت بر پیغمبر. چرا این همه به یاد خدیجه‎ای؟! پیغمبر فرمود: سه ویژگی در خدیجه بود که در کمتر کسی هست. او روزی که همه به من پشت کردند و کفر ورزیدند ایمان اورد، او روزی که همه مرا تکذیب کردند مرا تصدیق کرد، ان روزی که همه مرا محاصره‎ی اقتصادی کردند امکاناتش را در اختیار ترویج رسالت من قرار داد. آیا به یاد خدیجه نباشم؟!

مناسبت سوم، آتش سوزی مسجدالاقصی است که در سال 1969 میلادی برابر با سی‎ام مرداد سال به دست صهیونیستها 1348 اتفاق افتاد. این روز به نام روز مساجد نامگذاری شده، در این روز بخشی از مسجد الاقصی بوسیله‎ی آن آتش‎سوزی در آتش سوخت و بخشی تخریب شد. ما سفارشی که می‎کنیم به جامعه اسلامی‎مان این است که مساجد پایگاه دین و معنویت است، از مساجد فاصله نگیرید  این مساجد محور پیروزی انقلاب ماست. از مساجد جدا نشویم. این مساجد مرکز پشتیبانی از جبهه‎های مقدس ماست در طول دوران دفاع مقدس است. اگر به سرنوشت خودمان و سرنوشت فرزندانمان و جامعه ی اسلامی مان معتقدیم و نگرانیم، مساجدمان را هم از نظر ساخت وساز آبادان کنیم و هم از نظر حضور. و باز روز بزرگداشت علامه ی مجلسی داریم، ان عالم بزرگ که ان شاء الله خداوند به خاطر خدمات بزرگی که به اسلام کرده و به شیعه کرده او را با پیامبر محشور کند.

موضوع حمله‎ی رضا خان به مسجد گوهر شاد و کشتاری که در انجا واقع شد، داریم. و نشان دهنده‎ی کینه و عداوتی است که حاکمان ظالم نسبت به مردم جامعه‎ی اسلامی ما دارند. و من باز سفارش می‎کنم به اعتبار روز پانزدهم ماه مبارک رمضان که روز اطعام نیازمندان و اکرام ایتام هست، ان شاء الله با همدلی و همراهی این مسیر را دنبال کنیم تا جامعه ی ما احساس آرامش کند.

من به یکی دو موضوع مهم اشاره می‎کنم در بخش پایانی عرایض من، ان شاء الله امیدوارم عنایت کنید. خوب در یکی دو روز گذشته کارگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی ملاقاتی با رهبر فرزانه‏ی انقلاب داشتند. نکات بسیار مهمی در فرمایشات ایشان بود، شاید من نرسم همه‏ی فرمایشات ایشان را در اینجا تجزیه و تحلیل کنم، لذا به تناسب وقتی که دارم به بخشی از ان اشاره می‎کنم. به بخشی از این بیانات هم به بُعد معنوی و نیازهای معنوی جامعه‎ی ما و مسئولان و کارگزاران اشاره داشتند و هم تحلیل جامعه نسبت به شرایط داخلی کشور و شرایط جهانی داشتند. در رابطه با مسئله‎ی توبه و اِنابه صحبت کردند. اینها نکات کلیدی است که باید سرمشق مسئولان نظام اسلامی ما باشد. فرمود: توبه و انابه برای مسئولان و کارگزاران یعنی بازگشت از راه و فکر غلط، و توجه به پروردگار و لازمه‎اش این است که ما اشکالاتمان را بدانیم، غفلت‎ها و تقصیر‎ها و قصوراتمان را بدانیم. فرمودند: توبه و بازگشت در همه‎ی ابعاد، چه فردی و چه جمعی. بعد آمدند معیارها و مصادیقی را برای تقوا بیان کردند با الهام از دعای مکارم الاخلاق و به نکات بسیار خوبی اشاره کردند. گسترش عدالت، فرو بردن خشم، اصلاح ذات البین، ایجاد وحدت، فرو نشاندن اتش‎هایی که در جامعه وجود دارد، اینها از مصادیق روشن تقواست و گردآوردن افرادی که به هر دلیل از مجموعه‎ی ما جدا شدند. اینها را دوباره به جمعیت ملحق کنیم. و بعد نکته‎ای داشتند، فرمودند: به عنوان یک سیاست اصولی نظام باز روی جذب حداکثری و دفع حداقلی تکیه می‎کنم. منتهی نکته‎ی مهم این بود. نه به هر قیمت، نه به هر بهانه هر کس را به عنوان شعار جذب حداکثری فرا خوانیم. فرمودند بر اساس معیارها و ارزشها و اصول. این که ما سفره ای را پهن کنیم هر کس از هر جا رسید به عنوان جذب دعوت کنیم، این نه، بلکه بر اساس معیارها و ارزشها و اصول. این نکته‎ی کلیدی در فرمایشات مقام معظم رهبری بود که باید مورد توجه قرار بگیرد. ایشان تحلیل جامعی در مورد شرایط جامعه و کشور ارائه کردند و بعد جبهه‎ی ملت ما را، ملت ایران را در مقابل جبهه ی استکبار مطرح کردند و بعد فرمودند جبهه‎ی ملت ایران دارای پیشرفت بوده، ولی جبهه‎ی استکبار دارای افول و بعد آمدند ویژگی‎هایی را مطرح کردند. فرمودند: مخالفت بین ما و آنها مخالفت بنیانی است، آنها حذف نظام اسلامی را میخواهند، همان‎گونه که ما حذف موجودیت اسراییل را. بعد نکات جالبی را اشاره فرمودند. فرمودند: این دو جبهه، یعنی جبهه‎ی استکبار رو به افول است. رژیم صهیونیستی و آمریکا عقبه‏ی مردمی ندارند. در حوادث نظامی سالهای اخیر هر جا قدم گذاشتند، ناکام شدند. در عراق را ببین، در افغانستان را ببین. دچار رکود شدید اقتصادی هستنند، رو به افول اند. سیاست‏های خاور میانه‎ای آنها به شکست انجامیده و امروز امریکاییان و مسئولان دولت امریکا اعتماد به نفسشان را از دست داده اند، اما ما در عرصه‎های مختلف به پیشرفت‎هایی نائل شده‎ایم. فرمودند: شتاب علمی ما امروز یازده برابر شرایط جهانی است. در مسائل معنوی و اجتماعی با اعتماد به نفس مردم ما رو به جلو هستند. ما دارای عقبه‏ی بی‏نظیریم. مسئولین ما هر جا که می‏روند، چه در کشورهای اسلامی، چه غیر اسلامی با استقبال مردم ان جامعه رو به رو می‎شوند، اما مریکایی‏ها را ببینید، صهیونیستها را ببینید و بعد نکته‎ی مهم این بود که امریکایی‏ها سخن از مذاکره مطرح می‎کنند، اما به دنبال فشار اقتصادی، به دنبال تهدید نظامی، به دنبال جنگ روانی، به دنبال ایجاد اختلال سیاسی و خرابکاری در داخل، ما به صراحت اعلام می‎کنیم، این حرف رهبری است و حرف ملت ایران است. ما به صراحت اعلام می‎کنیم: ما در سایه‎ی زور و تهدید مذاکره نمی‎کنیم. ما اهل مذاکره‏ایم، اما نه با آمریکا. دست از تهدیداتش بردارد، دست از تحریم ها بردارد، ژست ابرقدرتی اش را تغییر بدهد، آن موقع ملت ما به عنوان یک ملت آزاده اهل مذاکره است. اما با چنگ و دندان نشان دادن اهل مذاکره نیست. چرخه‏ی سوخت حق طبیعی ماست. و جالب اینجاست که دشمنان ما با این مشکلاتی که ایجاد کردند، دو مسئله را مطرح کردند. یکی اینکه عملاً به ما گفتند ما سوخت به شما نمی‎دهیم، شما بروید به دنبال سوخت 20 درصدی و رفتیم و نکته‏ی دوم به دنیا به اعلی صوت اعلام کردند که ما غربی‎ها افراد مورد اعتماد ملت‎ها و کشورها نیستیم. این دو پیام را با مسئله‎ی مضایقه‎شان نسبت به سوخت رآکتور تهران برای ما نشان دادند. اینها تهدید نظامی می‎کنند. این هم سخن همه‎ی ملت ایران است. گرچه بعید می‎دانیم اینها حماقت کنند، ولی اگر روزی بخواهند تهدیدشان را عملی کنند میدان مقابله‎ی ملت ایران منحصر به منطقه نیست و این مقابله تا جایی که دشمن تصور ان را نکند ادامه پیدا خواهد کرد.

دو نکته‎ی کوتاه، عرضم تمام. سیل پاکستان، سیلی ویرانگر، در هشتاد سال اخیر سابقه نداشته. دو هزار نفر طبق امار رسمی کشته شدند. بیست میلیون نفر اواره شدند. تعداد زیادی از مردم بی پناه الان در اب زندگی می‎کنند. من به عنوان یک برادر کوچک از جامعه‎ی اسلامی‏مان، از کشورهای اسلامی، از جامعه‏ی بین الملل، از دولتمان تقاضا می‏کنم به داد این محرومین جامعه، که هم برادران اهل سنت و هم شیعه در آنها وجود دارند به داد آنها برسید. هلال احمر پیشتاز خدمت هست، نهادهای دیگر حضور دارند. ان شاء الله در این زمینه کمک و همدلی شما همراه آنها باشد.

بحث سوخت گیری نیروگاه اتمی بوشهرهست، که خوشبختانه انشاءالله به فضل پروردگار عالم فردا یک مرحله‏ی مهم ان انجام خواهد شد و این عظمت ملت ایران است و پیروزی ملت ایران و تو دهنی بزرگ به استکبار و ابرقدرتها.

دعای پایانی خطبه دوم

خدایا توفیق بندگی به ما عنایت فرما. شر ابرقدرتها را به خودشان برگردان. معنویت و پاکی را در جامعه‏ی ما نهادینه فرما. روح بلند رهبر فقیدمان عالی است، اعلی بگردان. به مقام معظم رهبر عزیزمان توفیق عنایت بفرما. به مراجع بزرگوارمان عزت عنایت بفرما. همدلی و وحدت را در جامعه‏ی ما حاکم بگردان. در فرج مولایمان تعجیل بفرما.

ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز .

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الَرحمن الرَّحیم.

اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.

صدق الله العلی العظیم.

[4] . کنز العمال، ج 13، ص 652، رقم 37653.