اخبار

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکلُ علیه وَ نعوذ بالله مِن شرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالِنا وَ نَشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلمُ علی حبیبه و نجیبه و خیرَته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته بشیر ِ نِعمَته و نبیرِ نقبَته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین .

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله

«أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ وَ احْتَجَّ بِمَا نَهَجَ وَ حَذَّرَكُمْ عَدُوّاً نَفَذَ فِي الصُّدُورِ  خَفِيّاً وَ نَفَثَ فِي الْآذَانِ نَجِيّاً»[1]. بندگان خدا ، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. خدایی که با ترساندن مکرر شما عذر را بر شما بست و با دلیل و برهان روشن حجت را بر شما تمام کرد و شما را پرهیز داد از شر شیطانی که به صورت پنهانی در سینه‎ها راه پیدا می‎کند و اهسته در گوش‎ها راز می‎گوید. امیدوارم خدای بزرگ به ما عنایت کند بتوانیم مشمول لطف خداوندی باشیم و در سرتاسر زندگی‌مان با رعایت تقوای الهی به وظیفه‎ی بندگی‎مان به نحو شایسته‎ای عمل کنیم.

در خطبه اول بر اساس روال معمول ما، که اشاره داشتیم به سیره نورانی نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی و اهل بیت عصمت و طهارت. از آنجا که در آستانه مبعث پیامبر اکرم(ص) قرار داریم، اجازه می‎خواهم در خطبه‎ی اول پیرامون بعثت، فلسفه‎ی بعثت، اهداف بعثت، ره آورد بعثت با شما عزیزان نمازگزار سخن بگویم. همگان می‎دانیم بر اساس روایت مشهور روز بیست و هفتم ماه رجب فرشته‎ی وحی، امین خداوند، جبرییل علیه صلوة وَ السَلام بر نبی گرامی اسلام نازل می‎شود و به پیامبر خطاب می‎کند: «اقْرَأْ» و پیامبر می‎پرسد چه بخوانم. او شروع می‎کند به خواندن آیات اول سوره علق: «بسم الله الرحمن الرحیم - اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ - خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ - اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ-  الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ - عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ »[2]. این آغاز پیام خداوند هست به رسولش و به پیامبرش ، یعنی آغاز یک حرکت بزرگ، یک بعثت بزرگ، یک رسالت سنگین که متوجه خاتم انبیاء می‎شود. منتهی مراتب هر رخدادی که در جهان به وقوع می‎پیوندد شاید جز اولین پرسش‎هایی که درباره آن رخداد مطرح می‎شود این است که فلسفه پیدایش این رویداد و این رخداد چیست؟ در رابطه با بعثت انبیاء عموماً و بعثت نبی اکرم خصوصاً یکی از پرسش‎هایی که مطرح می‎شود این است که اساساً فلسفه بعثت انبیاء الهی چیست؟ چرا انبیاء الهی مبعوث شدند؟ مگر اساسا ًبشر نیاز داشت که 124 هزار پیامبر مبعوث شوند و برای بشر از جانب پروردگار عالم پیام‎رسانی کنند؟ حقیقت امر این است که خداوند متعال در نفس آدمی نیازها و غرائز گوناگونی قرار داده است که این غرائز باید راه درست و صحیح هدایت را پیدا کنند، گرچه خداوند وسیله‎ای به نام عقل و به تعبیر زیبای روایات ما به عنوان حجت باطن برای هدایت انسان قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناصره تشخیص دهد، انسان در باتلاق‎ها گرفتار نیاید اما حقیقت امر این است که همانگونه که همگان می‎دانیم عقل آدمی مصون از خطا و اشتباه نیست. این گونه نیست که بشود زمام امور را به دست عقل سپرد و مطمئن به هدایت و رستگاری در پرتو عقل به تنهایی بود، گرچه عقل عهده‎دار هدایت انسان هست به عنوان نقش یک هدایت باطنی. خدای متعال عقل را کافی نمی‎بیند، لذا هدایت دیگری و هادیان دیگری در اختیار انسان قرار می‎دهد که انسان را به سر منزل مقصود برسانند. گاهی ارائه طریق و گاهی ایصال به مطلوب می‎کنند تا بشر راه را به درستی پیدا کند و آن هادیان که از عقل برترند و بالاترند و مصون از خطایند و برخوردار از عصمتند پیامبران بزرگ الهی‎اند. این فلسفه بعثت است که بشر نیاز دارد به هدایت، به خاطر ان نیازهایی که دارد، به خاطر آن غرائزی که دارد عقل به تنهایی کارساز نیست به شرطی که تقویت شود عقل به هدایت ظاهری و آن توسط انبیای بزرگ الهی است، لذا می‎بینیم خدای متعال در رابطه با پیامبر گرامی اسلام از واژه منت استفاده می‎کند. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ»[3]  سوالی که در اینجا مطرح می‎شود این است که خداوند برای بعثت پیامبر بر مردمان و مومنان منت می‌گذارد؟! شاید واژه منت به نظر عده‎ای واژه‎ی مناسبی نباشد، اما این به خاطر آن است که با دقت به معنای منت نگاه نکردن، منت به معنای نعمت سنگین و نعمت بزرگ و باعظمت است. بر اساس یکی از معانی منت و خداوند چون نعمت بزرگی را به بشریت عرضه می‎کند و به خصوص از مومنان یاد می‎کند که مومنان قدر شناس بهتر این نعمت بزرگ خداوندی هستند، لذا واژه منت استفاده می‎کند. مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ. خدا منت می‎گذارد بر مومنان. این یک جاست که خداوند از واژه‎ی منت استفاده می‎کند به عنوان یک نعمت بزرگ . در جای دیگر قرآن هم به خاطر اعطای نعمت دیگری که آن هم نعمت بزرگی است از واژه منت استفاده می‎کند. «بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ»[4]. نعمت اصل اسلام و ارزانی داشتن اسلام برای بشری این ارزش را دارد که خداوند از آن به عنوان منت بزرگ و نعمت بزرگ یاد کند و در جای سوم که از واژه منت استفاده می‎کند خدای متعال مربوط به آنجایی است که مربوط به مولود امم هست که چشم همه ما به جمال آن عزیز روشن شود. «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ »[5] ما می‏خواهیم منت بگذاریم. یعنی نعمتی بزرگ به بشریت عرضه کنیم و آن هم با ظهور حضرت بقیة الله العظم روحی و ارواح العالمینَ لتراب مقدمه الفداء تحقق پیدا خواهد کرد. پس نعمت اسلام، نعمت وجود پیامبر در پرتو بعثت و نعمت ظهور حضرت بقیة الله. اینها نعمت‎های بزرگ خداوندی‎ هستند. اکنون که روشن شد فلسفه بعثت و این که جای آن را دارد که خداوند به عنوان نعمت بزرگ از آن یاد کند سوال این است که ره آورد بعثت چیست؟ در پرتو بعثت چه اتفاقاتی رخ داد؟ چه مسائلی در جامعه آن روز پدید آمد و وعده‎ی چه مسائلی داده شد که به عنوان ره آورد بعثت بتوانیم از آن یاد کنیم و سخن بگوییم. اولین نکته‎ای که می‎شود مطرح کرد این است که همانگونه که قرآن اشاره می‎کند در جای جای تعبیرات قرآن و آن این است که پلیدی‎ها، زشتی‏ها، پلشتی‏ها از زندگی و جان ادمیان رخت بر بندد. شرایط قبل از بعثت را همگان ملاحظه فرموده‏اید. شرایط جهل، شرایط خوی درندگی در انسان‏ها به اوج رسیده است. فرزندان خود را زنده به گور می‎کنند. شخصی به نام قیس بن عاصم خدمت پیغمبر می‏رسد و می‏گوید من با دست خودم سیزده دخترم را زنده به گور کردم و پیغمبر می‏فرماید: «مَن لا يَرحَم لا يُرحَم وَ مَن لا يَغفِر لا يُغفَر لَهُ» [6]. کسی که رحم نکند مورد ترحم واقع نمی‎شود. این فضای زشت دوران قبل از بعثت است. پیامبر آمده تا فضای جامعه را اصلاح کند ، شرایط جامعه را دگرگون کند، تحولی بنیادین در فکر و فرهنگ جامعه ایجاد کند. «وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ» [7]. تزکیه کند این اخلاق فاسده‎ای که ایجاد شده در جامعه آن روز، رفع اختلاف کند در جامعه. این کشش‎ها، این به هم تاختن‎ها، این حریم یکدیگر را رعایت نکردن‎ها، این سوژه به دست دشمن دادن‎ها از جامعه اسلامی رخت بر بندد. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ»[8]. به یکدیگر رحم نمی‎کردند، غارتگری، تجاوز به یکدیگر، حرمت شکنی‎ها تو فضای ان روز ، اساساً انسان به عنوان انسان مطرح نبود . برقراری قسط و عدل و داد در فضای جامعه« لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ »[9]به گونه‎ای بشر را تربیت کنند که خود انسانها به سراغ عدالت بروند و عدالت تو جامعه‎شان حکمفرما بشود. اینها ره آوردهای اصلی بعثت است. عبادت و بندگی خدا. «وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ »[10]. از طاغوت روی برگردانند و به سوی ذات پاک الهی مردم روی بیاورند . اینها دستاوردها و رهاوردهای کمی نیست. اتمام حجت بشود که فردای قیامت جامعه نگوید چرا کسی نیامد برای هدایت ما وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً»[11] ما کسی را بی‎جهت ، بدون اینکه حجت را بر او تمام کنیم عذاب نمی‎کنیم. بنابراین اگر بخواهیم یک جمع‎بندی کوتاهی داشته باشم و ره‎اوردهای بعثت را براتون بیان کنم این است که بعثت همه پیامبران عموماً و بعثت پیامبر اکرم خصوصاً موهبتی است که از ره‎آورد آن جانها از پلیدی ها نجات پیدا می‎کند و با تربیت نفوس در پرتو تعلیم کتاب آسمانی و اسرار و معارف دینی، قسط و عدل در جامعه انسانی حاکم می‎شود و اختلافات که سرمنشأ آن جهل، سرمنشا ان نادانی، سرمنشأ آن دنیا پرستی و هوای نفسانی است از جامعه رخت بر بندد و در نتیجه آدمی به عروج عبودیت نائل شود و بدین ترتیب حجت بر مومن و کافر تمام شود. این ره‌آورد زیبای بعثت پیامبران الهی است. لذا وظیفه امروز به عنوان کسانی که پیام بعثت به آنها رسیده وظیفه امروز ما این است گویندگان ما، فرهنگیان ما، نخبگان جامعه ما ، همه‏ی اینها در جهت رشد اخلاقیات تلاش بکنند. این گونه نباشد که در مقام سخن گفتن از اخلاق سخن بگوییم و در مقام عمل کمیت‎مان لنگ باشد. این گونه نباشیم. هم به زیبایی از اخلاق سخن بگوییم و هم مردم در رفتارمان اخلاق را مشاهده کنند . ما حقیقتاً در پرتو بعثتی که نقش آن عبارت است از برافراشته شدن پرچم علم و معرفت بود. در جامعه‎مان برای گسترش علم و معرفت تلاش کنیم. بعثتی که پرچم رحمت را به دست گرفته است. وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ»[12] این پرچم بلند بعثت است. پرچم رحمت. وَ ما اَرسَلناکَ الی رَحمَةً للعالَمین. درجامعه‎  با یکدیگر با محبت و رحمت برخورد کنیم. این پرچم برافراشته شده‎ی بعثت است. پرچم برافراشته شد‎ی دیگر بعثت که باید به آن نگاه کنیم این است که پیام بعثت مربوط به همه بشریت است. إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ[13]. مربوط به یک جامعه خاص نیست بلکه مربوط به همه جوامع هست و من کوتاه کنم سخن را در این بخش . اگر در یک جمله بخواهید اهمیت بعثت را بیان کنید و برای دیگران بازگو کنید، شاید بتوانم این سخن را مطرح کنم که بعثت حادثه‎ای است که باید با اصل خلقت انسان ان را مقایسه کرد ، یعنی اصل خلقت انسان یک نقطه عطف در تاریخ زندگی انسانهاست و مسئله‎ی بعثت که این موجود کمال پیدا کند، حادثه‎ی دیگری است که در رابطه با زندگی آدمیان مطرح می‌شود.

دعای پایانی خطبه اول

 اللهم الغفر للمومنین وَ المومنات وَ المسلمین وَ المسلمات الاحیاء منهم بالاموات تابنا هم بینَهَم و بینَ بالخیرات. ربنا آتنا فی الدنیا الحسنة وَ فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار.

پروردگارا به مقربان درگاهت تو را سوگند می‎دهیم ما را با اهداف و ره‎آوردهای بعثت آشنا بگردان. پروردگارا رهبر فقید انقلابمان را با رسول الله محشور بگردان. به رهبر فرزانه انقلاب ما توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما. به مراجع بزرگوار ما عزت، سلامت مرحمت بفرما. به خدمتگزاران کشور ما عزت کرامت بفرما. به مسافرین اسلام سلامت عنایت فرما. به نمازگزاران ما حسن عاقبت مرحمت فرما. به خانواده‎های مکرم شهدا صبر و اجر عنایت بفرما. توطئه‎های دشمنانمان به خودشان برگردان. در فرج مولایمان، آقایمان، صاحب اصلی‎مان حضرت بقیة الله الاعظم تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث وَ ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، بائث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد وَ علی آله الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوة المصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علیٍ و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخَلفِ القائم المهدی، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه»

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله.

بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم زیرا رسول گرامی اسلام فرمود: «أَكْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِيَ الْجَنَّةَ تَقْوَى اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلُق»[14]امت من بیشتر به سبب دو چیز وارد بهشت می‎شوند. یکی مراعات تقوی و دیگری داشتن حسن خلق. حقیقتاً توجه به تقوی در زندگی انسان را شایسته ورود به بهشت می‎کند. کسانی که در این دنیا سرمست مال و هوای نفس هستند و به حلال و حرام الهی توجه نکنند فردای قیامت نباید طلبکارانه برخورد کنند، زیرا بهشت را به بها می‎دهند نه به بهانه.

در خطبه دوم طبق معمول به یک سری مناسبت‎ها و بیان نکاتی می‎پردازم و اشاره می‎کنم. مناسبت اول برادران و خواهران، روزهای پایانی ماه رجب است. امروز روز بیست و ششم ، چند روز دیگر به این ماه پربرکت باقی نمانده است. از پشت این تریبون تاکنون یکی دو نوبت اشاره کرده‎ام به ماه رجب، به فضائل ماه رجب. امسال خوشبختانه در ایام بیض جوانان ما، پیرمردان ما، بزرگسالان ما، مردان و زنان مومن و متدین ما برای ابراز ارادت و بندگی به مساجد رفتند. عرض ادب کردند. غرق در دعا و مناجات و راز و نیاز بودند. خیلی عجیب است، دشمن در فکر فرو می‎رود. در کنار این همه تلاش دشمن برای کم رونق ساختن بازار دین، می‎بینیم باز این بازار دین گرم است و مشتریان این بازار مرتب در این بازار رفت و آمد می‎کنند و توجه به خداوند روز به روز در میان اقشار مختلف ما رو به تزاید است. گرچه نباید از تلاش‎های دشمن هم در این عرصه غافل بمانیم که غافل نمی‎مانیم. امشب هم برادران و خواهران صمیمانه عرض می‏کنم می‎دانید چه شبی است؟ شب بیست و هفتم رجب، شب مبعث. امام جواد (ع)جمله‎ای فرمودند که سعی کنیم همگان به آن عمل کنیم. فرمود در ماه رجب شبی است که از تمام آنچه خورشید بر آن می‏تابد برتر و بالاتر است و فرمود آن شب شبِ بیست و هفتم ماه رجب شبی است که در آن رسول نازنین اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی به رسالت رسیدند. و بعد فرمود: شیعیان ما هر کس در این شب، یعنی امشب عبادتی و عملی را انجام دهد پاداش آن اندازه 60 سال خواهد بود. از آن حضرت سوال کردند که چه عملی برتر و بالاتر است به نماز توصیه کردند، به دعا توصیه کردند، به کتب ادعیه امشب مراجعه کنید، به گوشه‏ی خلوتی چه در این جایگاه مقدس و چه در منزل و بعد فرمود هر حاجتی دارید بعد از این نمازها و دعاها از خدا بخواهید. امیدوارم از برکات امشب و فردا که روز مبعث است اعمالی که وارد شده، نمازهایی که وارد شده، دعاهایی که وارد شده همگان بتوانبم بهره‎مند باشیم. ماه رجب تمام می‎شود ولی مگر در رحمت الهی به روی ما بسته می‎شود. ماه شعبان خواهد امد و ماه شعبان علاوه بر مناسبت‏های مهمی که دارد ، میلاد با سعادت سالار شهیدان وجود مقدس ابی عبداله الحسین، میلاد با سعادت قمر بنی هاشم، میلاد با سعادت موعود امم حضرت بقیة الله الاعظم، که همه این مناسبت‎‌ها را من محضر شما ارادتمندان اهل بیت صمیمانه و متواضعانه تبریک عرض می‎کنم و مجال پرداختن به همه آن چه که می‎طلبد یک گوینده بیان کند ندارم و از این جهت عذر می‎خواهم، ماه شعبان، ماه رسول الله است و خیلی جالبه شب اول ماه شعبان موقعی که پیغمبر هلال ماه شعبان را می‎دیدند می‎فرمود: منادی در شهر مدینه ندا کند. ندا چیست؟ می‎فرمود: ندا کنید که این ماه، ماه من است وخدا رحمت کند کسی را که در این ماه یاری کند مرا. چگونه یاری کنند تو را یا رسول الله؟ روزه گرفتن در ماه شعبان. لذا استغفار وارد شده، صدقه وارد شده، نماز و دعا و زیارات در این ماه وارد شده است. امروز هم که در محضر شما هستیم، روز بیست و ششم ماه رجب روز وفات ابوطالب است. مومن قریش، حامی پیغمبر، زعیم مکه، عموی پیغمبر و والد مکرم امیر المومنان علی علیه صلوة و السلام. من همین جا از مراجع بزرگوار تقلید انصافاً تشکر می‎کنم . با بیاناتی که در طول این چند سال اخیر دادند. دست اندرکاران مربوط به بزرگداشت ابوطالب از آنها هم تشکر می‎کنم. این شخصیت را از نو باید شناخت. متأسفانه در تاریخ ابوطالب مورد ظلم قرار گرفته، نمی‏دانم رمز و راز این ظلم به ابوطالب چیست؟ شاید اهل دقت و تحقیق بدانند که می‎دانند چرا به ابوطالب این همه ظلم روا داشته شده شده است؟ امیدوارم که نسل جوان ما ، شخصیت ابوطالب را، عظمت ابوطالب را، حمایت بی چون و چرای ابوطالب را از پیغمبر از لا به لای تاریخ بیشتر بشناسند.

مناسبت دیگر همزمان با ولادت سالار شهیدان در جمهوری اسلامی ما این روز به عنوان روز پاسدار نامگذاری شده، من به پاسداران عزیز هم خسته نباشید عرض می‎کنم . آفرین بر تلاش سخت کوشانه شما در طول تاریخ انقلاب. زیبا آمدید ، زیبا درخشیدید، صحنه جنگ را خوب اداره کردید در کنار ارتش قهرمانمان. صحنه‏های مختلف را خوب اداره کردید. اگر پای سازندگی مطرح شد شما خوب به میدان آمدید. اگر مشکل تهدید کننده‎ای در نظام جمهوری اسلامی شد شما به میدان آمدید و به عنوان یاور صدیق رهبر عزیز انقلاب خوش درخشیدید. تقاضای من این است که از حسین بن علی که روز میلاد او روز پاسدار است، این روز الهام بگیریم اخلاص حسین بن علی، موقع شناسی حسین بن علی و اعتماد به خدا و توکل به خدا را از حسین بن علی در جای جای زندگیتان الهام بگیرید و این روز عزیز را به شما تبریک عرض می‏کنم.

مناسبت بعد به تناسب ماه‏های شمسی روز دوازدهم تیر سال 1367 بود. حادثه‎ی سنگینی اتفاق افتاد، بیش از 290 نفر بر اثر سقوط هواپیما پرپر شدند از مسافران و خدمه‏ی هواپیما به وسیله‎ی ناو زینسنس ایالات متحده امریکا. انتظار این بود که عذرخواهی کنند که عذرخواهی نکردند و به فرمانده ناو مدال شجاعت دادند. من این حادثه را به بازماندگان این عزیزان شهیدمان صمیمانه تسلیت عرض می‏کنم. دیروز هم که سالروز شهادت امام کاظم علیه صلوة و السلام بود دیدید که تعدادی از ارادتمندان حضرت موسی کاظم به شهادت رسیدند. این حوادثی که در عراق اتفاق می‏افتد دو بعد دارد: یک بعد اظهار ارادت مردمی با نیت پاک و خالص نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت است. هر نوع خطری را به جان می‏خرند و عاشقانه عرض ادب می‏کنند به محضر امامان و بعد دیگر جنایتی است که از سوی آمریکا و جنایت کاران اتفاق می‏افتد که این روز‎ها از آستین تکفیری‏ها این تجاوز بیرون می‎آید و مردم را به خاک و خون می‎کشند. هیچ پرسیده‎اید چرا این همه جنایت؟ چرا این همه قساوت؟ چرا امریکایی که اشغال‎کننده حاک عراق هست امنیت انجا را تامین نمی‏کند؟ می‏دانید این رفت و آمدهای مشکوک برای چیست و شاید بشود گفت این بمبگذاری‎ها برای چیست؟ برای اینکه در چشم مردم عرق دولت عراق را ناتوان جلوه دهند و به مردم عراق این را القاء کنند که دولتمردان شما نمی‏توانند امنیت شما را تامین کنند پس طبق خواست ما عمل کنید ، لذا هر روز وقفه ایجاد می‏کنند. مشکلی بر مشکلات اضافه می‏کنند تا در نتیجه جامعه عراق و ملت مسلمان عراق نتواند دولت قانونی خودش را تشکیل بدهد.

آخرین نکته‏ای که می‏خواهم در اینجا اشاره کنم و عرایضم را پایان ببخشم ملاقاتی بود که دست اندرکاران صدا و سیما با رهبر فرزانه انقلاب داشتند. هنرمندان، نویسندگان، دست اندرکاران مجموعه‏های فیلم و سریال. خب توجه دارید فیلم و سریال نقش مهمی در فرهنگ‏سازی در جامعه‏ی ما دارد. می‎بینید که گاهی مردم را ساعتها میخ کوب می‏کنند برای دیدن یک فیلم یا یک سریال. بر اساس آماری که به دست آمده در طول سال 33000 ساعت فیلم و سریال از شبکه‏های ملی، شبکه‏های استانی و شبکه‏های برون‏مرزی پخش می‏شود. این ساعتها، ساعتهای کمی نیست! تاثیر‏گذار روی فرهنگ جامعه است. رهبر فرزانه انقلاب در عین حال که فرمودند: صدا و سیما دانشگاه عمومی است و همان سخن امام را تاکید فرمودند به چند نکته کلیدی اشاره کردند که من عرض می‏کنم که خواست شما ملت بزرگوار هم کلمات گهربار مقام معظم رهبری است. فرمود: آن کارهای قوی باید انجام شود اما نباید از خط قرمزهای اخلاقی و دینی عبور کنیم. ما در کنار خدمات خوبی که صدا و سیما انجام می‏دهد، نگرانی مومنین و متدینین را از زبان مقام رهبری بیان کنیم. رهبری فرمود: ترویج ارتباط غلط زن و مرد که این مسئله می‏تواند ارتکاب گناه را عادی‎سازی کند نباید اتفاق بیفتد. این سخن یک خطیب نماز جمعه نیست، این سخن رهبر فرزانه انقلاب است که همه مسائل را به زیبایی رصد می‏کند . ارتباط غلط بین زن و مرد و عادی کردن این صحنه‎ها در درون خانواده‏ها ویرانگر است. در نقدی دلسوزانه فرمودند همه نکات منفی و تاریک جامعه را منتقل نکنید از نکات مثبت جامعه هم بیان کنید. به گونه‏ای فرمودند آن چه که اتفاق می‎افتد غلبه‏ی جریان خیر بر شر باشد نه غلبه‎ی جریان شر بر خیر و در پایان دعا کنم شما را.

دعای پایانی خطبه دوم

پروردگارا ما را مشمول لطف و عنایتت قرار بده. ما را با معیارهای مکتب و شریعت اشنا بگردان. پروردگارا علمای بزرگی که از میان ما رفتند، مرحوم آیت الله علامه سید محمد حسین فضل الله که رهبری به زیبایی از ایشان یاد کردند، سخت کوشی ایشان، خدمات ایشان، همراهی ایشان با مقاومت و با اخلاص عمل کردنشان نسبت به جمهوری اسلامی هم در گفتار و هم در عمل، خدایا ایشان را مشمول رحمتت قرار بده. به رهبر معظم انقلاب اسلامی ما طول عمر با برکت مرحمت بفرما. امام راحل‏مان را مشمول الطاف خاص خودت قرار بده. به مراجع بزرگوار ما این سنگربانان دین و مکتب عزت عنایت بفرما. پروردگارا وحدت، یکپارچگی ، صفا، صمیمت و همدلی را در میان ما نهادینه بگردان. کینه توزی، حریم شکنی، تاخت و تاز به حقوق یکدیگر ، ظلم به یکدیگر را از میان جامعه ما دور بگردان. پروردگارا ملت ما را در مقابل چالش‎های به وجود امده آگاهی عنایت کن. فقر، بیکاری، اقتصاد و مسائلی که گاهی دامن‎گیر جامعه ما می‏شود خدایا جامعه ما را جامعه برخوردار از نعمت‏های بیکران خودت قرار بده. به منتظران ظهور ثبات قدم عنایت فرما. در فرج حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. وَالعَصر* اِنَ الانسانَ لَفی خُسر* اِلاالذَّینَ اَمَنوا عَملوالصالحاتِ وَ تواصو بالحَق و تَواصَو بالصَبر*

صَدَق الله العَلی العَظیم.

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکلُ علیه وَ نعوذ بالله مِن شرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالِنا وَ نَشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلمُ علی حبیبه و نجیبه و خیرَته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین.ولعن الدائم الی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.

 عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ»[1]بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. زیرا خداوند متعال انگونه که در قران شریف امده خود را یار پرهیزکاران و نیکوکاران می‎داند. شخصی خدمت امام صادق علیه صلوة و السلام رسید و از آن بزرگوار معنای تقوا پرسید. وجود مقدس امام صادق در پاسخ آن شخص جمله‏ای را بیان کردند که هم برای آن روز و برای آن شخصی که سوال کرده بود قابل توجه بود و هم برای امروز جامعه ما قابل توجه و قابل استفاده است. حضرت فرمود تقوی در این دو جمله خلاصه می‏شود، لازم نیست کتاب بنویسیم، لازم نیست سخنرانی، سمینار، همایش و کنگره برگزار کنیم. تقوی این دو جمله است اگر رعایت کردیم جزء متقین هستیم و اگر رعایت نکردیم باید دقت کنیم. حضرت فرمود: «أَنْ لَا يَفْقِدَكَ اللَّهُ حَيْثُ أَمَرَكَ وَ لَا يَرَاكَ حَيْثُ نَهَاكَ»[2] آنجا که امر کرده تو باید حضور داشته و فرمانبردار باشی، غائب نباشی و آنجا که تو را نهی کرده که نباید حضور داشته باشی اصرار بر حضور نکنی و حتماً باید از آنجا غائب باشی. اوامر خدا را به جا بیاورید، منهیات پروردگار عالم را ترک کنید. صبح که خدا می‏گوید صبح تا شب که به رختخواب می‏روی این دو معیار دست تو باشد. کجا امر خداست پس عمل کنم، این تقواست. کجا نهی خداست عمل نکنم، این تقواست.

در خطبه اول قرار ما بر این بوده و ان شاءالله هست که درباره سیره نورانی اهل بیت عصمت و طهارت با شما عزیزان سخن بگوییم. می‏دانیم فردا 13 رجب سالروز میلاد خجسته امیر مومنان علی ابن ابی طالب علیه صلوة و السلام است و من مناسب می‏دانم که خطبه اول را اختصاص بدهم به بیان شخصیت آن بزرگمرد نه تنها جهان اسلام بلکه جهان بشریت، چون جهان بشریت شیفته علی است. این شخصیت در خانه امن الهی و در حرم امن الهی، در خانه کعبه 30 سال بعد از عام الفیل و 23 سال قبل از هجرت دیده به جهان گشود. و با وجودش دنیا را روشن ساخت. قضاوت‏ها در مورد امیر المومنین مختلف و متفاوت است. هر کس به اندازه فهمش، به اندازه شناختش از امیر المومنین درباره‏ی آن شخصیت بزرگ سخن گفته است. گاهی درباره امیر المومنین گفته شده امیرالمومنین جامع اضداد است:

انسان‏های معمولی ابعاد خاصی در زندگی‎شان می‏شود جستجو کرد، اما شخصیت امیر المومنین جامع اضداد است و به قول آن شاعر در ادامه می‎گوید:

چقدر زیباست امیر المومنین در عین زهد، حاکم است، علیم و دانا و شجاع است، در عین فاتک بودن و در صحنه جنگ حضور داشتن ناسک است و اهل تهجد و شب زنده‏داری و خداترسی است، در عین فقر امیر المومنین جواد و بخشنده است. یا به تعبیر آن شاعر:

شب که فرا می‏رسد، علی اهل گریه و مناجات و راز و نیاز با خداست. این علی روز که می‎شود شیر بیشه‎ی شجاعت است چنین شخصیتی است که جُمِعَت فی صفاتِکَ الاضدادُ . آن دانشمند مسیحی که کتاب می‏نویسد نام کتابش را صوت العدالتة الانسانیة می‏گذارد و آن دانشمند دیگر مسیحی جبران خلیل جبران می‏گوید: من از راز این دنیا سر در نمی‎آورم، سخن یک مسیحی است درباره‏ی امیر المومنین چنین میگوید: من از راز این دنیا سر در نمی‏آورم که چرا بعضی از افراد از زمان خودشان آنقدر جلوترند، این زمان مال علی نبود که علی متولد شد، علی جلوتر از زمان خودش متولد شد. این سخن یک مسیحی است. شخصیت امیرمومنان به گونه‏ای است که دوستان امیر المومنین به خاطر شرایط حاکم نمی‏توانند در مدح و منزلت علی سخن بگویند، ولی دشمنان علی هرچه توانستند در طول تاریخ علیه امیر المومنین سخن گفتند، اما با همه اینها جالب است ما به کتابخانه‎ها که نگاه می‏کنیم می‏بینیم کتابخانه‏ها پر است از کتابهایی که از مناقب علی سخن به میان آمده. کسی است به نام محمد ابن شهراسوب می‏خواهد کتاب مناقب درباره امیر المومنین بنویسد. او خودش می‏گوید: هنگامی که به کتابخانه‏ی شخصی‏ام مراجعه کردم درباره امیر المومنین دیدم هزار کتاب درباره‏ی مناقب علی نوشته شده است با همه تلاش‏هایی که دشمنان در طول تاریخ برای پوشاندن شخصیت امیر المومنین به کار بردند، ولی این چهره برجسته بر تارک تاریخ می‏درخشد و لذا نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی به امیرالمومنین خطاب می‏کند: «ما عرفك حق معرفتك غير الله و غيرى».[6] جز من و خدا کس دیگری را یارای شناخت تو نیست. این عظمت امیر المومنین علی علیه صلوة و السلام است. اگر می‏خواهیم ما شخصیتی را بشناسیم باید ببینیم دوستان و دشمنان او چقدرند. اگر کسی در جهان همه دشمن اویند، پیداست که این انسان شخصیت اجتماعی ندارد و اگر در دنیایی دیدیم که همه دوست یک فردند و دشمن ندارد باز هم این فرد شخصیت اجتماعی ندارد. باید مانند علی زندگی کرد که هم جاذبه دارد و هم دافعه دارد. به موقع جذب می‏کند و به موقع دفع می‏کند، این یکی از شاخصه‏های مردان خداست. کسی که همه از او به بدی یاد می‏کنند، یا همه از او به خوبی یاد می‎کنند این نتوانسته مانند شخصیت علی باشد که هم جاذبه لازم و هم دافعه لازم را داشته باشد. سیره رفتاری امیرالمومنین برادران و خواهران به گونه‏ای است که علی هم دوستان سرسختی دارد و هم دشمنان سر سختی. بعد از 200 سال از شهادت امیرالمومنین در دستگاه متوکل عباسی عالمی عزیز مثل ابن سکیت پیدا می‏شود. او معروف بود که طرفدار امیر المومنین است و شیعه است اما به خاطر آن علم و جایگاهی که داشت متوکل از او دعوت کرده بود که معلم فرزندانش باشد. روزی از فرزندان متوکل امتحان گرفت، آنها در امتحان قبول شدند. متوکل برای آزمایش او گفت من سوالی دارم ابن سکیت : آیا فرزندان من نزد تو محبوب‎ترند یا حسن و حسین علی. پاسخ این انسان بعد از 200 سال که از شهادت امیرالمومنین(ع) می گذرد و شیفته امیرالمومنین است گفت کجای کاری متوکل! قنبر غلام علی پیش من از فرزندان تو و خود تو محبوب‏تر است. قنبر غلام علی از فرزندان تو و خود تو در نزد من محبوب‏ترست، متوکل تاب نیاورد، دستور داد زبان او را از پشت گردنش بیرون آوردند. و علی دشمنان سر سختی دارد و لذا می‏بینیم در روز عاشورا هنگامی که حسین بن علی (ع) خطبه می‏خواند، سخنرانی می‏کند و می‏فرماید چرا اینچنین با من عمل می‎کنید و رفتار می‏‎کنید، پاسخی که به حسین بن علی می‎دهند پاسخ خیلی تکان دهنده است. پاسخ این است که: «بغضاً لابیک»[7]  ما به خاطر آن بغضی که نسبت به پدر تو داریم، به خاطر آن کینه‏ای که نسبت به پدرت داریم در مقابل تو صف کشیدیم. این شخصیت ارزشمند امیرمومنان(ع) است. امیرالمومنین حق مدار است. هر جا حق را می‎بیند آنجا مقاومت و ایستادگی و پایمردی می‏کند. کسی است به نام حارث ابن هوط، به امیرالمومنین(ع) اشکال می‎گیرد که فلان جنگی که راه انداخته‏ای ما قبول نداریم. اینها در آن جنگ بوده‎اند، اینها چنین بودند، اینها چنان بودند. حضرت می‏فرماید: کجای کاری، إنّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَلَم تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ. تو بخشی‏نگر هستی حارث ابن هوط «أعرف الحقّ تعرف أهله»[8]. این معیار، معیار امروز جامعه ماست. حق کجاست تا اهل حق را پیدا کنیم. باطل کجاست تا اهل باطل را پیدا کنیم. اشخاص معیار حق و باطل نیستند. این جمله ارزشمند امیر «إنّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَلَم تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ» کمی به بالاترها نگاه کن، کجای کاری. امیر المومنان(ع)، حتی در آخرین لحظات زندگی‏اش می‎بینیم سفارشی که می‏کند سفارش به حق مداری است، همراهی با مظلوم و پرهیز از ظالم  به فرزندانش می‎گوید: أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا. اگر دنیا به شما رو آورد ، شما به دنیا رو نیاورید. وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْ‌ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ از اینکه دنیا از شما فاصله بگیرد نگران نباشید، تاسف نخورید. «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[9]. این فراز و نشیب‎های زندگی علی بهترین معرف شخصیت علی است ، بعد از رحلت پیغمبر اگر امیرالمومنین خودش برایش مطرح بود و زهرا برایش مطرح بود علی شکل دیگری عمل می‎کرد. علی درد دین دارد و به خاطر دین علی فدایی دین می‏شود. و زهرا فدایی دین می‎شود تا دین بماند . پیام علی به همه سیاستمداران دنیاست. منیّت‎های شخصی‏تان را کنار بگذارید،  اگر جایی پای دین و حقیقت دین مطرح است فدایی دین بشوید تا دین بماند. اللهم الغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم بالاموات. ربنا آتنا فی الدنیا الحسنة و فی الاخرة الحسنه وقنا عذابنا النار.

پروردگارا ما را با راه و رسم امیرالمومنین آشنا بگردان. جامعه ما به خصوص نسل جوان ما را با مکتب و شریعت آشنا بگردان. به جامعه دینی ما وظیفه شناسی عنایت کن. رهبر فقید ما حضرت امام، مراجع گذشته‏مان را غریق رحمت واسعه خودت قرار بده. به رهبر فرزانه انقلاب ما این سکاندار کشتی انقلاب ما توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما. به مراجع تقلید ما عزت، توفیق پاسداری از مکتب عنایت بفرما. به خدمتگزاران نظام، توفیق مرحمت فرما. به مسافرین ما سلامت عنایت فرما. به نمازگزاران ما حسن عاقبت مرحمت فرما. به خانواده شهدا صبر و اجر عنایت بفرما. مراکز علمی و دانشگاهی ما را در مسیر اعتلای کشور قرار بده. توطئه‎های دشمنان را به خودشان برگردان. در فرج آقایمان، مولایمان، ولی نعمتمان حضرت بقیة الله الاعظم تعجیل بفرما.

دعای پایانی خطبه اول

انّ احسن الحدیث وَ ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم.

وَالعَصر* اِنَ الانسانَ لَفی خُسر* اِلاالذَّینَ اَمَنوا عَملوالصالحاتِ وَ تواصو بالحَق و تَواصَو بالصَبر*

صَدَق الله العَلی العَظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 «الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، باعث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوة المصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علیٍ و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخَلفِ القائم المهدی صلوة الله علیهم اجمعین، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه».

 اوصیکم عباد الله بتقوی الله کما قالَ امیرالمومنین علی ابن ابی طالبٍ علیه افضل صلوة مصلین:«أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ»[10]. بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. وجود مقدس مولا فرمود: پیوسته در فرمان خدا باشید. و دل را با یاد او زنده نگه بدارید و به  ریسمان او چنگ بزنید. چه وسیله‏ای مطمئن‎تر از رابطه تو با خدا، اگر سر رشته او را در دست بگیرید. سفارش قران و سفارش اهل بیت عصمت و طهارت به رعایت تقوای الهی است.

من در خطبه دوم به بیان مناسبت‎ها و نکاتی اشاره می‎کنم. چون مناسبت‎ها کمی طولانی و مفصل است من فهرست وار سعی می‎کنم تا آنجایی که مقدور است اشاره کنم و به نکات مهمی که باید به آن بپردازم نیز اشاره‎ای داشته باشم. برادران وخواهران، ماه رجب است. امروز روز 12 ماه رجب است، چه کرده اید؟ غافل بوده‎ایم یا متوجه؟ با روزهای ماه رجب چه کرده‎اید؟ با دعاهای ماه رجب کرده‏اید؟ کتاب دعا کنار شما بوده یا از شما جدا بوده است؟ سه روز آینده ایام بیض است، اگر این فرصتی که پیش می‎آید قدر بدانید فردای قیامت مشمول عنایات خدا هستید. راوی می‎گوید با پیامبر در قبرستان گذر می‏کردیم پیغمبر جلو رفت و برگشت، دیدم اشک از دیدگان پیغمبر جاری شد. گفتم یا رسول الله چرا گریه می‏کنی؟ فرمود مگر صدای عذاب اهل قبور را نمی‎شنوی؟ گفتم نه. فرمود من دعا کردم عذاب اینها تخفیف پیدا کرد. اما اگر اینها توفیق می‎داشتند یک روز ماه رجب را روزه می‎گرفتند این سرنوشت را نداشتند. حواسهایمان جمع باشد، دنیای غبارآلودی است برادران و خواهران، ذهن‎هایمان، فضای جامعه‎مان، گاهی خیلی غبارآلود می‏شود. هرچه می‎خواهیم می‎گوییم. هر چه می‎خواهیم می‎شنویم. این گوش‎ها عادت کرده، این زبان عادت به سخنانی که نباید گفته شود. راه نجات توجه به خداست. فردا را چه در حال اعتکاف هستید چه در حالت غیر اعتکاف و مسافر نیستید روزه بگیرید. پس فردا روزه بگیرید که ثواب روزه روز چهاردهم آنچنان بالاست که چشمی ندیده، گوشی نشنیده، بر قلب کسی خطور نکرده است. روز پانزدهم به عنوان روز سوم اعتکاف روزه بگیرید، اینها فرصت‎های طلایی است . ماه رجب می‎آید، شعبان می‏آید، رمضان می‎آید و می‎گذرد و لیکن قدر بدانید. من تشکر می‎کنم از عزیزانی که در نوبت قبل من در مورد ماه رجب متذکر شده بودم و خیلی تشکر کردند که آقا فضای نماز جمعه ما را تبدیل به یک فضای معنوی کردید. من کسی نیستم، این حالت‏ها را باید ایجاد کنیم. روز اول ماه رجب آنهایی که فرصت پیدا کردند روزه گرفتند چه فضای معنوی در خانه‎ها حاکم بوده است، این را قدر بدانید و من تشکر می‎کنم از عزیزان دست اندرکار مراسم اعتکاف که چند سالی است که به صورت منظم هم در قم و هم در شهرستان‎ها پیگیری می‎شود. خدا به این عزیزان خیر بدهد و عزیزانی که استقبال می‎کنند به آنها نیز خدا عنایت بیشتری کند. به دعاها مراجعه کنید، اعمالی که مربوط به روز پانزدهم هست، شب نیمه ماه رجب هست که احیا و شب زنده داری چقدر سفارش شده است.

مناسبت دوم روز پانزدهم ، نیمه ماه رجب وفات زینب کبری است سلام الله علیها، این بانوی قهرمان کربلا، این یار ابی عبدالله ، سخنرانی‏های او، موضع‏گیریهای او دست مایه بزرگی است امروز برای همه ما، به خصوص بانوان ما. راهپیمایی راه می‏اندازید برای حجاب و عفاف و آفرین بر شما. این حالت باید در کشور ما بماند. جامعه دینی ما نمی‎تواند بیگانه از حجاب و عفاف باشد.

مطالعه زندگی زینب کبری درس بزرگی است. من به همه بانوان ، به همه عزیزان سفارش می‎کنم. شما توی نظام دینی زندگی می‎کنید، الگو گرفتن از غرب دون شأن شماست. مناسبت بعد فکر کردم اگر اشاره نکنم حق سخن را ادا نکرده‎ام، روز هجدهم ماه رجب، سالگرد ورود امام رئوف ثامن الحجج به شهر نیشابور است. حدیث ثلثةُ ذَهَب را شنیده‎اید؟ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَى بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا‌[11] وظیفه ما راجع به امام رضا این است. در این ایام تعطیل به جای آن تفریحات ناسالم دست زن وبچه را بگیریم روبه روی حرم مطهر ثامن الحجج بایستیم ، بیمه کنیم خودمان و فرزندانمان را که در راه اهل بیت بمانند. السلام علیک یا امام رئوف. این وظیفه ماست. وجود مقدس ثامن الحجج، نعمت بزرگی در ایران اسلامی ماست. تابستان برویم آنجا عرض ادب کنیم و آنجا بیعت کنیم و بعد به زندگی‎مان بپردازیم. مناسبت بعد روز صنعت و معدن است. خب کشور ما به حمد الله گامهای بلندی در جهت خودکفایی بر می‎دارد در مسائل کشاورزی، در مسائل صنعت، تا کی وابسته به دشمنان باشیم. آن روزی که می‎گفتند ایران نمی‎تواند یک سوزن بسازد، این دیگر رفت، رقیب سرسخت دنیای پیشرفت و در صنعت هستیم. امروز ما را تحریم می‎کنند می‎گوییم با اتکال به نیروهای خودمان و با عنایت خداوند کارها را خودمان دنبال می‎کنیم. ان شاء الله این تلاش متوقف نشود تا کشور به مرز خودکفایی برسد.

ششم تیر روز مبارزه، روز مبارزه جهانی با مواد مخدر است. برادران و خواهران، استکبار دو حربه دارد: 1- اعتیاد جوانان 2- فساد اخلاقی. این دو تا دست کم نگیرید، اینها حربه‎های دشمنانه، چون هم مواد مخدر و هم فساد اخلاقی باعث می‎شود که جوانان ما غافل شوند، هویت دینی و ملی خودشان را گم کنند و کشور را عقب نگه دارند. ان شاء الله دست اندرکاران مبارزه با مواد مخدر تلاششان را چند برابر کنند ولو دشمن هم تلاش می‎کند، ما کوتاه نیاییم.

مناسبت دیگر، روز اول تیر ماه بود که گذشت، روز تبلیغ و اطلاع‎رسانی و تأسیس سازمان تبلیغات است. من تشکر می‎کنم به سهم خودم از همه دست اندرکاران کار تبلیغی کشور به خصوص برادران در سازمان تبلیغات. اما ما هنوز در آغاز راهیم. راه پرپیچ و خم در پیش داریم. تلاش‎های خوبی شده، ساماندهی هیئات مذهبی، ساماندهی شاعران و مداحان اهل بیت، اعزام روحانیون، کانونهای پرسش و پاسخ ولی در مقابل هجمه دشمن ما تلاشمان را باید چند برابر کنیم به خصوص حوزه علمیه قم و روحانیت عزیز در عرصه تبلیغ باید بیش از این بدرخشد که خدا هم کمک می‎کند.

نکته دیگری را که می‎خواهم اشاره کنم در مورد قم است شخصاً، گرچه این مسئله، مربوط به تمام کشور ماست. نمازگزاران، برادران، خواهران قمی خطاب اول من به شماست و بعد به کشور؛ وضعیت آب قم وضعیت مطلوبی نیست. کسانی که اخبار را دنبال کردند و پیگیری کردند، وضع سد پانزده خرداد وضع کاملاً نامطلوبی دارد. دیگه این نیست که من جمله‎ای بگم بگویند آقا داره برای خودش حرف میزند، استاندار محترم مطلبی بگه بگویند حالا اونا میگویند، جدی صرفه‎جویی کنیم. یعنی برنامه روزانه خانواده خودمان را با افراد خانه بنشینیم و تنظیم کنیم. نحوه صرفه جویی را تو هر خانه بنشینیم و تنظیم کنیم. برادران کارهای ارزشمندی انجام دادند. پیشگیری‎های خوبی کردند، اما تا شما صرفه جویی نکنید آن پیشگیری‎ها به نتیجه نمی‎رسد.

مناسبت بعد، هفتم تیر است. سالگرد شهادت شهید آیت الله دکتر بهشتی و یاران باوفای اوست. اولین پرسش این است چرا دشمن دست به این جنایت زد؟ چی بود؟ برداشت خود من این است که دشمن تصور می‎کرد که با انفجار حزب جمهوری اسلامی کار انقلاب تمام است. او بر این باور بود زمینه‎هایی که ساخته بود بر این باور بود لذا روز قبل از آن در مسجد ابوذر، به جان رهبر فرزانه انقلاب سوء قصد کردند. آن روز مقام معظم رهبری در کسوت ریاست جمهوری بود. آن چنان امدند برنامه‎ریزی کردند، ولی خدا آنچه را اراده می‎کند می‎شود. امروز ملت ما این افتخار بزرگ را دارد که سکاندار کشتی انقلابش شخصیتی چون حضرت ایت الله العظمی خامنه‎ای است. به دشمن باید گفت که عرض خود می‎بری و زحمت ما می‎داری. شهید بهشتی به خاطر نخبگی و کارامدیش مورد حمله دشمن قرار گرفت. این حرکت دو جلوه داشت: یکی انگیزه‎ی جنایت‎آمیز دشمنان و 2- استحکام نظام جمهوری اسلامی، آب از آب تکان نخورد. آن هیمنه‎ی امام، عظمت امام همه این مسائل را پوشش داد، گویا در این کشور اتفاقی نیفتاده بود. ما را بکشید آنگونه که راجع به شهید مطهری و بزرگان دیگر فرمودند: ملت ما بیدارتر می شود.

اما راجع به قوه قضاییه مطلبی دارم که فکر می‎کنم سخن تک تک شماست. چون هفته قوه قضاییه هم هست. قوه قضاییه وظایف بسیار مهمی دارد؛ اجرای عدالت، احقاق حق، ایستادگی در برابر ظلم، پافشاری بر قانون و به وجود آوردن احساس آرامش و امنیت در جامعه، استقرار امنیت اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی در جامعه اینها از وظایف ذاتی قوه قضاییه است. این روحیه باید در خود قوه قضاییه تزریق بشود که کار ما اجرای عدالت است. برادران قوه قضاییه، من از طرف این مردم از شما و تلاش‎های شما در طول این مدت تشکر می‎کنم، ولی یک نکته را می‎خواهم بگویم. آن گونه که مولا فرمود: «وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكَامِكَ»[12]. قوه قضاییه ما کارش باید به جایی برسد که اگر ستمدیده‎ای در دادگاه آمد نلرزد که نکند کسی قبل از من رفته و حق مرا از بین برده است. بی‎دفاع باید احساس امنیت کند، نکند قدرت، نکند ثروت، نکند دیوان سالاری حاکم بر دادگاه‎های ما بشود . دیوان سالاری باید در خدمت عدالت باشد، نه عدالت تحت الشعاع دیوان سالاری قرار بگیرد. اما سخنی دلنشین، تأثیر گذار، آرام بخش از مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید بسیجی برای شما بگویم؛ رهبر عزیز ما همانند یک دیده‎بان بیدار رصد می‎کند قضایا را و می‎خواهد هر چیز را در جایگاه خودش ببیند. اگر عده‎ای اغتشاش می‎کنند او موضع می‎گیرد، چون حافظ تمامیت نظام و انقلاب است. اما اگر ببیند گاهی خدای ناخواسته در بین خودی‏ها سخنی به تعبیر ایشان، حرکتی، نوشته‎ای ولو با انگیزه‎ی صادقانه مطرح بشود که موجب شقاق، شکاف ، ظلم به فرد یا افراد بشود رهبری این جا را هم بر نمی‎تابد. یعنی رهبر عزیز ما رهبری است برای همه فصل‎ها، برای همه زمان‎ها و برای همه موقعیت‎ها و رهبری ما نباید خلاصه کنیم که در جایی که ما خودمان می‎پسندیم. خیلی تعبیر زیادی بود. فرمودند: مجاهدان و مبارزان و انقلابیونی هستند در کشور ما که انصافاً خدمات بزرگی برای انقلاب ما کردند، در همه صحنه‎ها جداً حضور داشتند ولی نکند اینها افرادی را در درجه دومی از مجاهدت و انقلاب ببینند و سخنی، حرکتی، نوشته‎ای مطرح کنند که آنها مورد ظلم قرار بگیرند. این خواست رهبری است. به اساتید بسیحی سفارش می‎کنند مثل شهید چمران تربیت بشوند تو جامعه ما. انسان مخلص، انسان با خدا، انسان با صفا، انسان اهل مناجات با علم و ایمان در هم آمیخته، سنت و تجدد در هم امیخته، عقل و عشق در هم امیخته، اینها بیانات مقام معظم رهبری است. رهبرا، من همین جا اعلام می‏‎کنم: این ملت ما سراپا گوش‎اند در هر عرصه‎ای که تو فرمان دهی این ملت ما با جان و دل می‎پذیرد. من چرا این مطلب را مطرح می‎کنم با شما خوبان ، با نیروهای انقلابی مون چرا این شکلی مطرح می‎کنم؟ میگم دوستان چشمانمون را باز کنیم، دشمن قطع نامه دارد علیه ما صادر می‎کند، کنگره امریکا تحریم می‎کند، اتحادیه اروپا به کمک امریکا می‎شتابد. ما در داخل، انسجاممون، همت مضاعفمون ، کار و تلاش بیشتر‎مون یک تو‎دهنی محکمی است نسبت به دشمنانمان. اگر ما اینجا درگیر شدیم، دشمن میگوید، عجب اینها خودشان به جان هم افتادند و دشمن طمع می‎ورزد و نسبت به حیثیت و استقلال کشور ما ممکن است خدای ناخواسته توطئه‎هایی در سر بپروراند. ما بیانیه‏ی محکمی علیه و مقابل این قطع نامه دادند. من دو سه جمله عرض می‎کنم و دعاتون می‏کنم . خیلی جالبه، میگم تا شما امیدوار بشید . تو این بیانیه اولین نکته‎ای که امده و از زبان مسئولان هم گفته شده : اگر کشتی‎های ما مورد تعرض قرار بگیرند ما مقابله به مثل خواهیم کرد. 2- تراز غنی سازی را دیگه سه درصد و چهار درصد و چند درصد نیست. قاطعانه بیست درصد اعلام می‎کنیم و به آن عمل خواهیم کرد. عنایت بفرمایید اولین اقدامی که کردیم به دو نفر از بازرسان آژانس اعلام کردیم اجازه ورود به خاک جمهوری اسلامی از این به بعد نخواهید داشت، به خاطر گزارش‎های خلاف شما. و نکته اخر ، این گونه نیست که شما چماق را بلند کنید و بگویید بیایید پای مذاکره. از امروز شرایط مذاکره را ما تعیین خواهیم کرد. شما صلاحیت تصمیم‎گیری برای تمام دنیا ندارید. ملت رشید ایران ، اینها که مدتها گرفتار مهار یک چاه نفت‎اند ، می‎خواهند به دنیا دستور بدهند. شما می‎خواهید زراف خانه‎های خودتان را حفظ کنید؟ کسی که نمی‏تواند یک چاه نفت را مهار کند عرضه حکومت حتی در کشورتان را ندارید.

دعای پایانی خطبه دوم

پروردگارا به همه ما بینش عنایت فرما. توطئه دشمنانمون به خودشان برگردان. روح بلند رهبر فقیدمان عالی‎ست اعلی بگردان. به رهبر عزیز انقلابمون توفیق و طول عمر بابرکت مرحمت بفرما. راه غلبه بر مشکلات اقتصادی و اخلاقی را به ملت ما مرحمت فرما. پروردگارا در این ماه برکاتت را بر ما نازل فرما. به منتظران ظهور مهدی پایداری و استقامت عنایت فرما. در فرج ولی نعمتمان تعجیل بفرما. به رهبر عزیز انقلابمون این سکاندار کشتی انقلاب روز به روز عزت بیشتر مرحمت بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد *

صدق الله العلی العظیم.

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمَدُهُ و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه وَ نؤمن به و نَتوکلُ علیه وَ نعوذُ بالله مِن شرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا و نشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلمُ علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاتِه سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین.

 اوصیکم عباد الله بتقوی الله

 قالَ الحکیم فی کتابِهِ الکریم: « فَمَنِ اتَّقَى وَ أَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ».[1]  بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. زیرا خداوند متعال در قران کریم چنین فرموده است: کسانی که تقوی پیشه می‎کنند و در مقام اصلاح خود بر می‎آیند خوف و حُزنی بر آنها وارد نمی‎شود و حقیقتاً بایستی باید به این جمله اعتراف کنیم و بیان کنیم که خدای بزرگ فرصت‎های طلایی در اختیار ما بندگانش قرار داده است. این همه پیامبران الهی ، این همه اولیای الهی آمده‎اند تا ما را از خواب غفلت بیدار کنند. آمده‎اند تا به ما انسانها نهیب بزنند و این نکته را یادآوری کنند که این راهی را که شما در پیش گرفته‎اید مسیر مسیرِ درستی نیست، تا دیر نشده برگردید. در مقام اصلاح خود برآیید . پیامبران آمده‎اند به ما گفته‏اند نسبت به گذشته‎هایتان خداوند آمرزنده است. نسبت به آینده افق روشنی را در نظر بگیرید. آمده‏اند به ما هشدار داده‎اند که مسیر تعالی، مسیر پاکی ، مسیر دیانت و مسیر خدامحوری و خدا باوری به روی همه شما باز است. نگاهمان را عوض کنیم نسبت به محیط خانواده‎مان، نسبت به محیط جامعه‎مان، نسبت به آداب و معاشرتمان. کاری کنیم که سبقت الله باشد و رنگ خدایی به خود بگیرد.

وعده داده بودیم که در خطبه اول پیرامون سیره نورانی و مبارک رسول گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی صلوة الله و ائمه علیه و ائمه طاهرین با شما نمازگزاران سخنی داشته باشیم. موضوعی که امروز در نظر گرفته‎ام که به عنوان راه و رسم رسول گرامی اسلام و اولیای دین هست و به عنوان یک سنت الهی نیز می‎تواند مطرح باشد موضوع مسئولیت‎خواهی و مسئولیت‎پذیری است. این که عرض کردم به عنوان یک سنت الهی است به خاطر این است که خدای متعال بعد از اینکه به بندگان صالحش مسئولیت رسالت و پیامبری را واگذار می‎کند، خداوند می‎فرماید این گونه نیست که ما کاری را به عده‎ای بسپاریم و از آنها مسئولیت نخواهیم. « فلنسئلَنَ الذینَ اُرسِلَ علیهم وَ لَنَسئلَنَ المُرسَلین»[2] ما هم به توده‎ها و جامعه‎هایی که پیامبران بر آنها مبعوث شدند و فرستاده شدند هم از آنها مسئولیتشان مطالبه می‎کنیم و هم از پیامبرانی که فرستاده‎ایم «وَ لَنَسئلَنَ المُرسَلین» ما از پیامبرانی که فرستاده‎ایم نیز سوال می‎کنیم. پیگیرانه می‎پرسیم که رسالتشان را چگونه انجام دادند. در زیبا سخنی وجود مقدس امیر المومنان علیه صلوة و السلام که در تفسیر نورٌ الثقلین جلد 2 نقل شده، حضرت این جمله را می‎فرماید: «فَتُقَامُ الرُّسُلُ فَيُسْأَلُونَ عَنْ تَأْدِيَةِ الرِّسَالاتِ الَّتِي حَمَلُوهَا إِلَى أُمَمِهِمْ فَأَخْبَرُوا أَنَّهُمْ قَدْ أَدَّوْا ذَلِكَ إِلَى أُمَمِهِمْ»[3] تعبیر امیرالمومنین این است که آن روز فرستادگان الهی را نگه می‎دارند و از آنان پرسش می‏کنند که آیا رسالات خود را نسبت به امت‎هایشان به درستی انجام داده‎اند یا نه؟ که آنان در ادامه روایت هست که آنان در پاسخ می‎گویند: ما این وظیفه را انجام دادیم. این سوال خداوند و پرسش خداوند به این جهت نیست که نعوذ بالله خداوند از آنچه آنان انجام دادند آگاهی لازم را ندارد، بلکه می‎خواهد رسولان این حالت مسئولیت‎پذیری را داشته باشند چون در آیه دیگری سوره اعراف آیه 7 خدای متعال می‎فرماید: « فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ». ما با علم و دانش خویش تمام اعمالشان را برای آنها شرح می‎دهیم زیرا ما هرگز از آنها غائب نبودیم و همه جا با آنها بودیم. اما در عین حال که حقایق بر پروردگار عالم روشن است اما در مقام مسئولیت‎پذیری به ایشان تفهیم می‎شود که باید بیان کنند که چه کرده‏اند و این مسئله مسئولیت‎پذیری تا آنجاست که خدای متعال با همه عظمتی که برای رسول گرامی اسلام قائل است: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »[4] پیامبر به عنوان الگوست یا در جای دیگر انک وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ[5]. اما همین پیغمبر با همه عظمتش که چه قدر از آغاز و انجام قران تمجید می‎کند ولی در یک جا می‎بینیم می‎فرماید: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيل- َ لأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ- ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ»[6] اگر پیغمبر بی‏جا نسبتی به ما بدهد که ما نگفته‎ایم و در چهارچوبه مسئولیت او نبوده است، به تعبیر ساده‎ی ما با پیغمبر برخورد می‎کنیم. این نشان‎دهنده این است که پیامبر باید نسبت به این مسئله، مسئله رسالت در مقابل ذات کبریایی حق پاسخگو باشد. حالا چرا من این مسائل را مطرح می‎کنم؟ به خاطر این جهت که خود پیغمبران الهی نسبت به کارگزارانشان مسئولیت می‎خواستند، همان گونه که خداوند از پیغمبران مسئولیت می‎خواهد پیغمبران نیز از کسانی که از طرف آنها مسئولیت می‎پذیرفتند ، مسئولیت می‎خواستند و اعلام می‎کردند که شما در قبال مسئولیتی که بهتان واگذار شده باید مسئولیت‎پذیر باشید. در جریان حضرت موسی علی نبینا و اله علیه صلوة و السلام می‎بینیم موقعی که به میقات می‎رود و برادرش هارون را به عنوان خلیفه و جانشین خودش انتخاب می‎کند: «و قال موسی لالخی هارون لاخفنی فی قومی و اصلش ولا تتبع سبیل المفسِدین» حضرت موسی از میقات بر می‎گردد می‎بیند جریان عوض شده، به خاطر زمینه‎هایی که در این قوم وجمعیت وجود داشته به گوساله پرستی می‎پرداختند. در عین حال که هارون کوتاهی نکرده ، این زمینه‎هایی که در ان جمعیت وجود داشته، بی‎بصیرتی‎هایی که تو اون فضای جامعه وجود داشته با همه هشدارهای هارون اینها دست از برنامه بر نداشتند اما موسی علیه صلوة و السلام به خودش حق می‎دهد که چون این ماموریت را به هارون واگذار کرده با تلخی با هارون برخورد می‎کند که هارون چرا فضای جامعه این چنین شده، چرا جامعه به گوساله پرستی روی اوردند؟ در عین حال که عرض کردم هارون تخلفی نکرده ولی به هارون می‎خواهد بفهماند تو کارگزاری ، پیامبری از پیامبران الهی هستی و باید در مقابل انچه به تو گفته می‎شود پاسخگو باشی و جالبتراز همه اینها سیره نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی است. مرحوم صدوق رضوان الله تعالی علیه در کتاب توحید جریانی را نقل قول می‎کند. می‎گوید پیغمبر سپاهی را به جایی اعزام کرد و فرماندهان سپاه را امیرالمومنین قرار داد . بعد از اینکه سپاهیان برگشتند، خیلی زیباست، خیلی زیباست این افق و نگاه و بینش دینی و اسلامی ماست. پیامبر سپاهیان را جمع کرد ، پرسش‎هایی در رابطه با انچه گذشته بود مطرح کرد و از ان جمله درباره فرمانده‎شان یعنی امیر المومنین . ایشان چگونه مدیریت کرده؟ با زیردستان چگونه رفتار کرده؟ در نبرد چه طراحی‎ها و برنامه‎ریزی‎هایی داشته؟ خواهش می‎کنم عنایت کنید . همگان به اتفاق پاسخ دادند امیر المومنین به عنوان عالی‎ترین فرمانده ایفای نقش کرده، ولی تنها یک مشکل علی داشت! مشکل چه بود؟ مشکلی که علی داشت این بود که در هر نمازی با ما سوره‎ی قُل هُوَ الله می خواند، یعنی به جای اینکه مثلاَ در رکعت اول به جای قُل هُوَ الله بخواند یا سوره‎ی دیگر و در رکعت دوم مثلاً به عکس . کل گزارش مثبت فقط یک نکته به نظر اینها رسیده که در تمام نمازها امیر المومنین تنها سوره ی قُل هُوَ الله می‎خوانده! پیغمبر بعد از اینکه بررسی کامل کرد سوال کرد: یا علی ، پاسخ این گلایه را بده، چرا در هر نمازی و در هر رکعتی که باید سوره خوانده می‏شد سوره‎ی قُل هُوَ الله خواندی؟ امیر المومنین در پاسخ عرض کرد یا رسول الله ، زیرا من سوره ی قُل هُوَ الله را دوست می‎داشتم. پیامبر هم زیبا پاسخ داد. فرمود: دوستی یک طرفه نیست، تو تنها این سوره را دوست نداشته‎ای ، مگر اینکه خداوند نیز تو را داشته است ، این سوره بیانگر توحید محض است و توی علی مظهر توحید. علی با این شخصیت باید پاسخگوی پیغمبر باشد چرا سوره‎ی قُل هُوَ الله را در همه رکعات خوانده و چرا سوره‎ی دیگری نخوانده و پیغمبر سوال می‎کند و در جای دیگری خود امیرالمومنین این تعبیر زیبا را مطرح می‎کند: در نامه‏ای خطاب به امام مجتبی علیه صلوة و السلام که درس مسئولیت‎پذیری و مسئولیت‎خواهی را مطرح کند این است. در نهج البلاغه ایه 31 ، دقت کنید خطاب به امام مجتبی است : «وَجعَ اللِکُل انسانٍ من خدمِکَ عَمَلً تاخُذُهُ بِه، فانهُ احلا الله یتواکَلوا فی خِدمَتِک» برای هر یک از خدمتگزاران و کارکنانت کاری معین کن، چرا؟ که او را در قبال ان مسئول بدانی و در برابر تو مسئولیت خود باشد، زیرا این سبب می‎شود که خدمتگزاران تو کارها را به یکدیگر واگذار نکنند، یعنی هیچ کس از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکند . برادران و خواهران، کسانی که صدای من را می‎شنوید، امسال رهبر فرزانه انقلاب به عنوان سال همت مضاعف و کار مضاعف اعلام کردند . امسال باید همه مسئولیتهایشان را بشناسند. همت مضاعف و کار مضاعف یک شعار نیست. یک واقعیت مورد نیاز جامعه ماست. نهادهای سیاسی ما، نهادهای فرهنگی ما، نهادهای اجتماعی ما باید با کارهاشون اشنا باشند. تعدد نهادهای فرهنگی ما باعث نشود که کارها را به یکدیگر پاس بدهند و از زیر بار مسئولیت خطیر پاسداری از ارزشهای دینی و اسلامی کسی شانه خالی کند. این واقعیت امروز جامعه ماست و رهبر فرزانه انقلاب به عنوان سکاندار کشتی انقلاب در مقام مسئولیت‎خواهی آحاد جامعه ما و مسئولان و کارگزاران ما باید مسئولیت‎پذیر باشند.

دعای پایانی خطبه اول

اللهم الغفِر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم بالاموات.

ربنا آتنا فی الدنیا الحسنة و فی الاخرة الحسنه وقنا عذابنا النار.

پروردگارا به عظمت و جلالت تو را سوگند می‎دهیم جامعه ما را در مسیر و روش اهل بیت قرار بده . جامعه ما را جامعه دینی و اسلامی و جامعه عفاف و پاکدامنی قرار بده. ما را در قبال مسئولیت‎هایمان توفیق انجام ان عنایت بفرما. رهبر فقید انقلاب‎مان را با رسول اسلام محشور بفرما. به رهبر فرزانه انقلاب ما عزت، سلامت، طول عمر مرحمت بفرما. به مراجع بزرگوار ما توفیق خدمت به دین و شریعت مرحمت بفرما. به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر عنایت بفرما. به جانبازانمان سلامت و اجر و پاداش روزافزون عنایت بفرما. به مرضای اسلام و مرضای مورد نظر شفای عاجل عنایت بفرما. به زائران و مسافران سفری پرخیر و پر برکت عنایت بفرما. قرض مقروضان ادا و حاجت حاجتمندان روا بگردان. به نسل جوان ما معرفت و شناخت بیشتر مرحمت بفرما. توطئه‎های دشمنان به خودشان برگردان. فضای دوستی ، محبت، صمیمیت و همدلی را در میان جامعه ما حاکم بگردان. تلاش خدمتگزارانت را به احسن الوجه بپذیر. باران رحمتت را از ما دریغ مدار. در فرج ولی نعمتمان حضرت بقیة الله الاعظم تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.

صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم.

«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، بائث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام  علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد ، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوة مصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه اجمعین و علی، علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد ابن و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علیٍ و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلَفِ القائم المهدی منتظر، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله. ولتنظُر نفسٌ ما قَدَمَت لقَد وَتقُ الله ان الله خبیرٌ بما تَعمَلون. بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. قران می‎فرماید هر کس باید بنگرد که برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده است. زیرا خداوند متعال به اعمال شما اگاه است. من باید با کمال تاسف عرض کنم برادران و خواهران ایمانی‎ام، به خودم هم فرض می‎کنم تمام تلاش‎های ما، تمام برنامه‎ریزی‎های ما یا عمده برنامه‎ریزی‎های ما خلاصه می‎شود در جهت تامین دنیای ما. در چه خانه‎ای زندگی کنیم؟ چه لباسی بپوشیم؟ از چه خوراکی استفاده کنیم؟ از چه مرکب راهواری بهره بگیریم؟ از چه امکانات پیشرفته‎ای برای تسهیل امور زندگی‎مان استفاده کنیم؟ سوال این است که اینها ، همه تلاش‎های ما صرف دنیا شد. پس ایا برای اخرت راهی در پیش گرفته‎ایم؟ اگر پیش گرفته بودیم شاید نیاز نبود پروردگار بگوید ولتنظُر نفسٌ ما قَدَمَت لقَد . باید فکر کنید پس از این دنیا سرای دیگری هم هست. برای ان سرای جاودانی چه کرده‎ایم؟ عباداتمون، عبادات متناسب با ان سرای جاودانی ست؟ معاشرتمون، معاشرت مناسب با ان سرای جاودانی است؟ دیگرانی که رفته‎اند گفته اند. بر شما باد به عمل. در این بازار  عمل به کار می‏اید، جای شعار و الفاظ کافی نیست. یک تاجر هوشمند موقعی که جنسی را وارد شهری می‎کند و می‎بیند مشتری ندارد برای بار بعد سعی می‎کند متناسب با نیاز ان جامعه جنس مناسب عرضه بدارد. جنس مناسب ان دنیا این اعمال ما نیست. جنس مناسب ان دنیا رفتار دیگری می‎طلبد. عباداتمون، رفتارمون ، گفتارمان، نیت‎مان اگر برای خدا شد، آنجا حتی یک عمل ، حتی یک عمل. در حالات خیلی از بزرگان نقل شده که موقعی که سوال می‎کنند سبب نجات شما چه بود ادم خیال می‎کند این همه درس و بحث و تدریس و سخن ولی گاهی یک حمله بر زبان جاری می‎کند که ان عمل خالصانه ما را به اینجا رساند. ولتنظُر نفسٌ ما قَدَمَت لقَد وَتقُ الله ان الله خبیرٌ بما تَعمَلون.

در خطبه دوم در رابطه با مناسبت‎ها و نکاتی باید اشاره کنم. اولین مناسبتی که باید به ان بپردازم سیزدهم ماه جمادی بنا بر روایتی که 75 روز بعد از رحلت رسول گرامی اسلام شهادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیهاست. سخن گفتن در باره شخصیت حضرت فاطمه نه در یک خطبه می‎گنجد و نه در چند سخنرانی اما المیسورو لا یسقط من منصور. من ناگزیرم اشاره گونه بپردازم و همین جا سفارش می‎کنم کسانی که اهل مطالعه‎اند درباره این شخصیت بررسی بیشتری کنند. امروز نیاز جامعه ماست که جامعه فاطمه شناس بشود . نیاز فرهنگی جامعه ما ، نیاز پایداری ما ایجاب می‎کند که فاطمه را بیشتر بشناسیم چون فاطمه دارای نقش‎های متعددی است. فاطمه به عنوان یک دختر نمونه نقش آفرینی می‌کند، فاطمه به عنوان یک همسر نمونه در تربیت فرزند نقش آفرین است. فاطمه به عنوان یک مادر نمونه به عنوان یک مدافع ولایت، به عنوان یک انفاق‎گر برجسته، به عنوان یک مظهر عفاف و پاکدامنی فاطمه الگوست. و بی‎جهت نیست که رسول گرامی اسلام در چندین نوبت به فاطمه که می‎رسد می‎فرماید: فِداها ابوها . چه کرده فاطمه؟ فاطمه شخصیتی است که مظهر بخش قابل توجهی از ایات قران است. ،یه تطهیر، آیه مودت، آیه مباحله و ایاتی دیگر. او مصداق بارز کوثر است و جایگاه فاطمه از نظر بعد عبادی به جایی می‎رسد که رسول گرامی اسلام می‎فرماید: و امبت لتی فاطمه متی قومت فی محرابها، بین یدی ربها، زَهَرَ نورها، لملائکة السماء کما یذهر نورٌ کواکبِ لاهل ِللعَدل . موقعی که فاطمه من در محراب عبادت می‏ایستد نور فاطمه برای اهل اسمانها درخشندگی پیدا می‎کند انچنانکه نور ستارگان برای اهل زمین. فاطمه از لحاظ مقام قرب الهی به جایی می‎رسد که رضایت او عین رضایت خدا و غضب او عین غضب خداست. ان الله یغضبُ بغضَبِکَ و یرضی لرضاک. این مقام، مقام کوچکی نیست و او شخصیتی است که در دامن پیامبر رشد کرده، هم از فضائل ذاتی برخوردار است و هم از فضائل اکتسابی و کسی است که اگر او نبود همتایی برای امیر المومنین پیدا نمی‎شد، ولیک چه بگم ؟ هیچ موقع شده از خودتون سوال کنید و بپرسید چرا این فاطمه با این سن کم 18 سالگیش کارش به جایی می‎رسد که می‎گوید: اللهم عَجِل وفاتی سریعا . چرا کا رفاطمه به جایی می‏رسد که بعد از رحلت رسول الله ماذالت بعد ابیها معصبَتَ الراس باکیَ طلعین محترقَتَ القلب ، ناحِلَتَ الجسم. ایا روا بود که در مورد فاطمه چنین رفتار شود. و ایا این جمله اخر عرض من راجع به صدیقه طاهره است. ایا روا بود که فاطمه به علی وصیت کند قَسِلنی و حَنِفنی و کَفِنی باللیل و َصَلَ علیَ وَکفِنی باللیل. چرا در شب فاطمه غسل داده شود؟ چرا در شب کفن شود؟ و اخرین جمله فاطمه این است که یا علی با تو خداحافظی می‎کنم ولی سلام مرا به فرزندانم تا فردای قیامت می‎رسانم.

مطلب دوم رهبر فرزانه انقلاب در سخنرانی بسیار ارزشمندشون در روز پرستار چند نکته کلیدی را مطرح کردند که من لازم می‏دانم به این نکات کلیدی اشاره کنم. اول راجع به شخصیت حضرت زینب سلام الله علیها که فرمودند عامل اصلی پیروزی خون بر شمشیر در حادثه عاشورا حضرت زینب سلام الله علیها بود که با نقش برجسته خودشان نشان دادند که زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. ان خطبه قرای زینب کبری سلام الله علیها. نکته مهمی که من هم الهام می‏‎گیرم و هم در متن فرمایشات رهبر عزیزمان هست این است که امروزه در دنیای غرب می‎خواهند القاء کنند این نکته را که عظمت زن در کنار گذاشتن عفاف و حجاب است . اگر عفاف و حجاب را کنار بزنند و خودشان را به گونه‎‏ای جلوه بدهند که برای مردان چشم نواز باشند این نشانه‎ی شخصیت زنان است. الگوی ما فاطمه زهرا، الگوی ما خدیجه کبری ، الگوی ما زینب کبری سلام الله علیهاست که این بزرگواران نشان دادند که در حقیقت در کنار همه تلاش‎هایی که باید انجام بگیرد تلاش مهم عبارت است از این است که به فرهنگ حجاب و عفاف بپردازند. من در همین جا متواضعانه عرض می‎کنم باید کار فرهنگی انجام بدهیم. امروز خوشبختانه وزیر محترم ارشاد سخنران قبل از خطبه‎ها بوده اند. من شنیده‎ام اقدامات خوب و ارزشمندی در زمان ایشان شکل گرفته. کارهای قرانی، کارهای دینی، کارهایی در رابطه با جد ولی عرض می‎کنم در رابطه با جامعه ما و شبیخون فرهنگی دشمن ما باید کارستانی انجام بدهیم. هم باید کار فرهنگی انجام بدهیم و هم کار قانونی. به مسئولیتهامون توجه و اگاهی داشته باشیم. نکند، نکند که دلسوزان جامعه روزی احساس بکنند فضای خیابانهای ما فضای ارزشی نیست. نحوه بی بندوباری‎ها و ولنگاری‎ها امان را از جامعه برده است و ما نظاره‎گر باشیم در عین حال که قانون در اختیار ماست و می‎توانیم قاطعانه از طریق قانون عمل کنیم. ما باید همگان در رابطه با اجرای قانون به قانون پایبند باشیم و در مقابل این ضد ارزش‎هایی که در جامعه رخ می‎دهد اقدام جدی انجام بدهیم. تکبیر ( الله اکبر .... .)

یکی از مسائل مهم دیگری که من باید بهش اشاره کنم ، تهدید ایالات متحده امریکاست از زبان رییس جمهور امریکا. تهدید می‎کند ملت ما را تهدید هسته‎ای می‎کند. من یکی دو نکته عرض می‎کنم هم مردم ما توجه کنند و هم دشمنان ما. به ملت ایران عرض می‎کنم این تهدید نشان قدرت امریکا نیست. حقیقتاً نشانه ضعف امریکاست و به تعبیر روشن‎تر تهدید اتمی، یعنی کم اوردن در مقابل ملت ایران. تکبیر (الله اکبر .... . )

چرا؟ زیرا کسی این چنین سخن می‎گوید که در حقیقت همه چیز را پشت سر گذاشته باشد. امریکا یک عمر برای خود چهره‏ای ساخته است و پرداخته. پشت صحنه نمایش صلح طلبی می‎دهند، پشت صحنه نمایش بشر دوستی می‎دهند، پشت صحنه پایبندی به معاهدات بین المللی و اتمی می‎دهند، پشت صحنه و روی صحنه دست دوستی به سوی ملت ایران دراز می‎کنند. اما همه اینها برملا شد. به گفته مقام معظم رهبری فرمودند: ادبیات روباه منش و مکارانه به ادبیات گرگ منش تبدیل شد . این سخن بسیار زیبا و رسایی است.

نکته دومی که می‎خواهم عرض کنم امریکا به دنبال سلطه طلبی است بر دنیا. اولین مجرم امریکاست. یعنی تنها کشوری است که تو این عرصه مرتکب جنایت شده و از سلاح هسته ایی استفاده می‎کند، امریکاست. و امروزه مجرم در مقام مدعی قرار گرفته است و این اوج یک فاجعه برای بشریت امروز است. یک مجرم در جایگاه یک مدعی. ما به صراحت عرض می‎کنیم که ملت ما از زبان رهبر فرزانه انقلاب بارها تاکید کردند که استراتژی ما و باور اعتقادی ما به کارگیری سلاح هسته‎ای نیست. این را بارها اعلام کردند و امروز شنیدم که در اسناد سازمان ملل فرمایش رهبر معظم انقلاب به عنوان یکی از اسناد قوی سازمان ملل یعنی حرمت به کارگیری سلاح هسته‎ای ثبت شد. تکبیر (الله اکبر.... .)

ما به امریکا این جمله را می‏گوییم شما تنها تهدید نکردید، شما اقدام عملی هم انجام دادید، رسوایی مفتضحانه شما و حمله نظامی به طبس اقدام عملی شما بود. تمام تمهیدات را فراهم کرده بودید، تمام رایزنی‎ها و هماهنگی‏ها را ایجاد کرده بودید. 8 سال شما با ما جنگیدید در کنار صدام ولی نصرت الهی و امداد غیبی الهی به سراغ ملت ما امد و شکست و زبونی به سراغ شما امد. این ملت ما از پای نخواهد نشست و تا چهره کریه شما را بیش از انچه در دنیا نشان داده شده بر ملا نکنیم از پای نخواهیم نشست . تکبیر (الله اکبر .... )

مطلب بعد راجع به برگزاری کنفرانس خلع سلاح هسته ای در تهران بود با یک شعار زیبا انرژی هسته‎ای برای همه و سلاح هسته‎ای برای هیچ کس. این شعار زیبا بود. من از همین جا تشکر می‎کنم از برگزار کنندگان این کنفرانس که به دو سه نکته کلیدی به عنوان خروجی این کنفرانس دست یافتند. 1- اهداف و منویات و سیاست‎های جمهوری اسلامی بیان شد. چهره کریه دشمن برای شرکت کنندگان که از بیش از 57 کشور امده بودند بر ملا و روشن شد و راهکارهایی در جهت برون رفت از این شرایط بقرنجی که استکبار افریده نیز به دنیا ارائه شد. امیدوارم خدای بزرگ ما را بر دشمنانمان پیروز بگرداند. نکات دیگری بود که چون فرصت نیست اشاره نمی‎کنم. و ان شاء الله امیدوارم که در هفته‎های اینده نتایج این گونه اقدامات مانند رزمایش غرور افرین سپاهیان‎مان در ابهای نیلگون خلیج فارس با تجزیه و تحلیل کامل به اطلاع شما برسد. پروردگارا ما را بیامرز. به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما. پروردگارا رهبر فقید انقلاب ما را درجاتش عال است اعلی بگردان. به مقام معظم رهبر عزیز انقلاب مان توفیق مرحمت بفرما. مراجع بزرگوارمان را تایید بفرما. به نمازگزاران مان حسن عاقبت مرحمت بفرما. به خدمتگزاران دین توفیق بیشتر عنایت بفرما. شهدای ما با شهدای کربلا محشور بگردان.

دعای پایانی خطبه دوم

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم.

وَالعَصر* اِنَ الانسانَ لَفی خُسر* اِلاالذَّینَ اَمَنوا عَملوالصالحاتِ وَ تواصعو بالحَق و تَواصَعو بالصَبر* صَدَق الله العَلی العَظیم.

خطبه اول

السلام علیکم ورحمة الله و برکاته؛ السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه، السلام علی المهدی الذی وعده الله عزوجل ان یمله به ارض عدلاً وقسطا کما ملعة ظلماً وجورا؛ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله نحمده ونستعینه ونستغفره ونستهدی ونعمنو بهی ونتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا ومن سیئات اعمالنا ونشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له ونسلی ونسلما علی حبیبهی ونجیبه وخیرتهی فی خلقه حافظه سرهی ومبلغه رسالاته بشیر رحمتهی ونذیر نغمة سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی‌القاسم محمد؛ وعلی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداة المهدیین ولعن الدائم علی اعدائهم اجمعین، عباده الله اوصیکم ونفسی بتقو الله، قال امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه افضل صلوات المسلین علیکم باللزوم الیقین فالتقوی، فانهما یبلغانکم جنة الماوی.

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‌کنم، وجود مقدس امیرمومنان علی(ع) در این جمله کوتاه ما را به دو نکته اساسی توصیه می‌کنند، می‌فرمایند:

بر شما باد به پایبندی به دو چیز یکی مسئله یقین در زندگی است که خیلی مورد سفارش قرار گرفته؛ یقین به ذات کبریایی حق، یقین به معاد و روز رستاخیز خیلی مورد تاکید روایات ماست و دوم مسئله تقواست.

حضرت می‌فرماید: که تقوا و یقین شما را به سرمنزل مقصود یعنی جنت الماوی می‌رسانند. در بحث خطبه اول ما ملاحظه می‌کنید که سخن اصلی ما پیرامون اصول حاکم بر روابط اجتماعی بود. ما در ضمن یک فصل به بحث امنیت پرداختیم، قلمرو امنیت را بیان کردیم، امنیت فردی، امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی، امنیت سیاسی، فرهنگی و نظامی؛ در رابطه با قلمرو اول که قلمرو امنیت فردی بود تاکنون در دو حوزه سخن گفته‌ایم، حوزه امنیت جانی و جان انسان‌ها و حوزه امنیت حیثیت و آبروی انسان‌ها. حوزه دیگری که از حوزه‌های امنیت فردی است، امنیت عقیده است، اعتقادات امت اسلامی باید دارای امنیت باشد، هر فرد در یک جامعه اسلامی باید از آزادی کامل در انجام اعمال و رفتار، براساس باورهای اعتقادی‌اش برخوردار باشد، مسئله امنیت اعتقادی تا آنجا مهم است و ارزشمند از نگاه و منظر اسلام که می‌بینیم اسلام دستور می‌دهد که اگر جایی امنیت اعتقادی برای شما میسر نیست و مورد تهدید قرار می‌گیرید از آن سرزمین کوچ کنید و مهاجرت کنید و به سرزمینی بروید که آن سرزمین بتوانید در آنجا اعتقاداتتان و باورهایتان را حفظ کنید، تعبیری که در قرآن وجود دارد این است: (وَ مَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَماً کَثِيراً وَ سَعَةً) (سوره نساء، آیه 100) می‌فرماید: کسانی که مهاجرت در راه خدا می‌کنند، آنجا فراوانی و فراخی و گشایش می‌بینند برای انجام احکامشان و حفظ باورهای اعتقادیشان و حتی در جای دیگر می‌بینیم خدای متعال بخاطر اینکه عده‌ای کوتاهی کردند و برای حفظ امنیت اعتقادیشان کوچ نکردند اینگونه برخورد می‌کند: (أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا) آیا ارض الله و سرزمین خدا مگر وسعت نداشته که شما از اینجا به جای دیگری کوچ کنید و اعتقاداتتان را حفظ کنید، اعمالتان را بتوانید به خوبی انجام بدهید و تا آنجا مسئله امنیت اعتقادی مهم است در اسلام که حتی اهل کتاب که مسئله شرایط حکومت اسلامی را می‌پذیرند اسلام اینها را در پناه خودش قرار می‌دهد، همانگونه که ازجان و مال و آبروی آنها حکومت اسلامی موظف است دفاع بکند، از حفظ اعتقادات اینها، یعنی در یک چارچوبه‌ای بتوانند عقایدشان، احکامی که دارند انجام بدهند، تا اینجا مسئله حفظ امنیت اعتقادی در اسلام بسیار مهم است، اسلام برای امنیت اعتقادی پیشگیری‌هایی را هم مطرح کرده، راهکارهایی را ارائه داده، که بخشی مربوط به درون انسان است و بخشی مربوط به بیرون، آنچه مربوط به درون هست اسلام برای اینکه این اعتقاد امنیت داشته باشد و دستخوش چیز دیگری قرار نگیرد سخت از شک و تردید پرهیز داده، اعتقاد دچار تزلزل نشود و در ساحت بیرونی اسلام جلوگیری کرده از تحریف، از بدعت، از تفسیر نادرست نسبت به آموزه‌های دینی تا بی‌جهت اعتقادات و باورهای مردم دستخوش اینگونه مسائل سلیقگی نشود، اینها مجموعه مسائلی است که در رابطه با امنیت اعتقادی مطرح است، البته اسلام راه گفتگو را باز کرده است، یعنی دانشمندان و عالمان هر مذهب و مکتب و ادیان کنار هم بنشینند، گفتگو و مذاکره و مباحثه کنند و نتیجه گفتگو و مباحثه و خروجی آن هر چه شد گرایش به حق پیدا کنند، اینها را اسلام راهش را باز گذاشته، ولی تا زمانی که کسی اعتقاد و باوری دارد اسلام نسبت به این مسئله اهمیت فوق العاده‌ای قائل است، این حوزه‌های قلمرو امنیت فردی بود، اما قلمرو دیگری که مربوط به امنیت است امنیت اجتماعی است، مقصود از امنیت اجتماعی آن است که شرایط و موقعیتی به وجود بیاید برای آحاد افراد جامعه که فعالیت‌های مشروعشان را بتوانند به خوبی انجام بدهند و نسبت به وظایفی که دارند به صورت کامل بتوانند آن را انجام بدهند و هرجا امنیت اجتماعی در جامعه بوجود آمد در مقابل آن آسیب‌های اجتماعی کم می‌شود، شما اگر در یک جامعه‌ای ببینید آسیب‌های اجتماعی فراوان است این آسیب‌های اجتماعی تاثیرگذار در امنیت اجتماعی جامعه هست و امنیت اجتماعی جامعه را تحت تاثیر خودش قرار می‌دهد، ما در قرآن این کلام وحی و کلام الهی می‌بینیم چقدر مسئله امنیت اجتماعی مهم و ارزشمند است، در سوره نحل آیه 112: (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً کَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِمَا کَانُوا يَصْنَعُونَ‌) خیلی تعبیر عجیبی است، می‌فرماید: مثال یک قریه و شهری را می‌زند و که این قریه و شهر در امنیت به سر می‌برد، روزی فراوان به سراغ آن شهر می‌آمد، مردم از آن روزی فراوان برخوردار می‌شدند منتهی دچار ناسپاسی و کفران نعمت الهی شده‌اند و قدر این امنیت اجتماعی را ندانسته‌اند و پاس نداشتند، دچار عذاب الهی شدند، لباس جوع و خوف برای آنها خداوند متعال مقدر کرد. یا در داستان حضرت یوسف(ع) می‌بینیم، حضرت یوسف(ع) موقعی که به استقبال پدر و مادر و برادران تا در دروازه شهر می‌آید، آن موقعی که یوسف به آن مقام و منزلت رسیده بزرگترین هدیه‌ای را که مطرح می‌کند و نتیجه حکومت‌داری حضرت یوسف(ع) هست، هدیه امنیت است. تعبیری که خدای متعال از قول حضرت یوسف(ع) در اینجا نقل می‌کند: «فلما دخلوا علی یوسف آباء الیه ابویه وقال ادخلوا مصر ان الله» تعبیر خیلی جالبی در اینجا دارد، داخل در مصر می‌شوید انشاءالله آمنین. یعنی مسئله امنیت برای حضرت یوسف(ع) به عنوان رهاورد حکومت یک مسئله بسیار مهم و اساسی است و اینجا یک نکته را هم گوشزد می‌کند که مسئولان جامعه، کارگزاران جامعه، کسانی که حکومت در جامعه دارند اینها یکی از وظایف کلیدی‌شان ایجاد امنیت اجتماعی در جامعه است، آسیب‌های اجتماعی را کم کنند تا در نتیجه امنیت اجتماعی در یک جامعه دینی و یک جامعه اسلامی به وجود بیاید.

«ان الله یأمر بالعدل والاحسان وینهی عن الفحشا والمنکر والبغط، ان الله یامر بالعدل والاحسان وایتاء بالقربی وینهی عن الفحشا والمنکر والوقعی یعذکم لعلکم تذکرون»؛

پروردگارا ما را بیامرز؛

به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما؛

پروردگارا روح بلند رهبر فقیدمان عالی است، اعلا بگردان؛

به مقام معظم رهبر عزیز انقلابمان، این سکاندار بزرگ کشتی انقلاب توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛

به خانواده‌های مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛

به جانبازانمان سلامت، به آزادگانمان عزت، به رزمندگانمان پیروزی، به بانوانمان عفت و پاکدامنی، به عالمانمان توفیق عمل، به بازاریان و اصناف، انصاف و رعایت حق مردم عنایت بفرما؛

پروردگارا باران رحمتت را بر همه ما نازل بگردان؛

ان احسن الحدیث وابلغ الموعظه کتاب الله العزیز؛ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد و لم یکن الله کفواً احد. صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

السلام علیک یا بنت رسول الله، السلام علیک یا بنت ولی الله، السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر، اشفعی لنا فی الجنه فان لک عندالله شانن من الشأن، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، بارئه خلائق الاجمعین، ثم الصلاة والسلام علی سیدنا ونبینا حبیب اله العالمین ابی‌القاسم المحمد، وعلی آله الطیبین الطاهرین المعصومین، اللهم صل وسلم علی مولانا امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب وعلی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وعلی الحسن والحسین سید الشباب اهل الجنه وعلی علی بن حسین زین العابدین و امام عارفین و علی محمد بن علی الباقر وعلی جعفر بن محمد الصادق وعلی موسی بن جعفر الکاظم وعلی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علی الجواد وعلی علی بن محمد الهادی وعلی حسن بن علی الزکی العسکری و علی حجت القائم المهدی حججک علی عبادک وامنائک فی بلادک بهم تولا ومن اعدائهم نتبرئه الا یوم القیامه، عباده اوصیکم ونفسی بتقوالله، قال مولانا امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب(ع) انکم الا ازواد التقوی اهوجمیکم الا ازواد الدنیا؛

بندگان خدا خودمان و شما را به تقوای الاهی سفارش می‌کنم، امیرالمؤمنین(ع) جمله بسیار مهمی مطرح می‌کنند، خطاب به ماست، به همه ما که شما به توشه تقوا که ذخیره برای آخرت است بیشتر نیازمند هستید تا جمع کردن زاد و توشه برای دنیا، ولی متاسفانه ما تمام تلاش شبانه‌روزیمان را صرف جمع آوری زاد و توشه برای دنیاست، معلوم نیست سهمی را برای آخرت یا سهم مهمی را برای آخرت گذاشته باشیم، حضرت می‌فرماید: در میان این دو توشه، توشه تقوا که ذخیره است برای آخرت، بیشتر به آن نیازمند هستید تا توشه دنیا. در خطبه دوم به بیان مناسبت‌ها و نکاتی اشاره می‌کنم، اولین مناسبت ما در آستانه دهه مبارک فجر پیروزی انقلاب اسلامی هستیم و روز بازگشت شکوهمند و قهرمانانه حضرت امام(قدس الله نفسه زکیه) و در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، ما داریم وارد سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب می‌شویم، چقدر باید بگوییم زود گذشت، البته در مقابل همه توطئه‌ها، در مقابل همه کارشکنی‌ها و دشمنی‌ها و عداوت‌هایی که از داخل و خارج متوجه انقلاب بود، ولی این ملت سربلند ما با قامتی استوار در مقابل تمام این توطئه‌ها سرفرود نیاورد، ایستاد، بالنده ماند و امروز سران کشورهای دنیا با دید احترام در مقابل این ملت بزرگ سرفرود می‌آورند و این نشان دهنده نتیجه استقامت شما، پایداری شما، صبر شما و ایمان شما و آگاهی شما در صحنه‌های مختلف انقلاب بود، سوال این هست که این انقلاب چه ره‌آوردی برای ما داشت، انقلاب 4 ره‌آورد مهم داشت در کنار همه ره‌آوردهای دیگری که داشت، این انقلاب برای ما استقلال به ارمغان آورد، این انقلاب برای ما آزادی به ارمغان آورد، این انقلاب برای ما خودباوری و این انقلاب برای ما پیشرفت به ارمغان آورد، کشور ما قبل از پیروزی انقلاب مستقل نبود، بی‌تعارف عرض می‌کنم، ما سایه شوم بیگانگان را بر سر کشورمان احساس می‌کردیم، مسئولان این کشور اراده‌ای نداشتند، سفارتخانه‌های بیگانه برای مسئولان کشور تصمیم می‌گرفتند و منتظر بودند پیامی از سفارتخانه‌ای برسد و آنها براساس آن تصمیم بگیرند، امام آمد، انقلاب آمد، روح استقلال در این کشور زنده شد، امروز ملت ما مستقل هستند و به صورت مستقل با دنیا صحبت می‌کنند، این ارمغان کمی نیست، در مقایسه این انقلاب با انقلاب مشروطیت، در مقایسه این انقلاب با انقلاب نهضت ملی، در رابطه با ملی شدن صنعت نفت، تفاوت از زمین تا آسمان است، آنها به یک حداقلی اکتفا کرده بودند و همین حداقل را هم از دست دادند و دیکتاتوری حاکم شد، اما این انقلاب 37 سال در مقابل همه مسائل ایستاده و انشاءالله امیدواریم با دعای خیر شما مردم خوب ما، دعای خیر خانواده‌های مکرم شهیدانمان این انقلاب تا انقلاب جهانی مهدی همچنان پایدار بماند. ارمغان دوم و نعمت دوم آزادی است، نه آزادی بی‌بند و باری که در دنیای غرب وجود دارد، یعنی در چارچوب قانون دین، قانون شریعت، احکام اسلام، مردم ما آزادی دارند سخن بگویند، آزادی دارند انتقاد کنند، آزادی دارند حرفشان را مطرح کنند، ولی در موازین دین و چارچوب‌هایی که دین و دینداری برای ما ترسیم کرده است، رکن دیگری که وجود دارد خودباوری است، امروز دانشجوی ما، صنعتگر ما، پژوهشگر ما، پزشک متخصص ما، دانشمندان جوان ما به این باور رسیده‌اند که ما می‌توانیم و این باور بزرگی است که امروز در تک تک ملت ما وجود دارد، این پیشرفت‌هایی که وجود دارد که امروز در بعضی از عرصه‌ها ما هفتمین کشور دنیا هستیم، آنها خیلی از ما جلوتر بودند اما به برکت اسلام عزیز، به برکت تدابیر رهبر فرزانه انقلابمان، به برکت مقاومت و هوشمندی ملتمان، هم در عرصه پیشرفت، هم در عرصه خودباوری، هم در عرصه آزادی و هم در عرصه استقلال امروز ایران اسلامی به عنوان یک کشور نمونه است، مسئله دیگری که باید عرض کنم جریان برجام است، بالاخره برجام اجرایی شد و ملاحظه می‌کنید بخشی از تحریم‌های ظالمانه‌ای که بر ملت ما روا داشته بودند لغو شد، من همین جا می‌خواهم این را عرض کنم عده‌ای تصور نکنند از ناحیه دشمنان موهبتی به ملت ما شده است، به تعبیر رهبر عزیز انقلابمان ما خیلی هزینه پرداخته‌ایم، ولی در عین حال ما قدردانی می‌کنیم از همه کسانی که تلاش کردند و زحمت کشیدند و وقت گذاشتند اما اگر دشمن همین جا از پشت این تریبون به دشمن اعلام می‌کنیم، اگر دشمن دست از پا خطا کند و به خدعه و نیرنگ و مکر بپردازد، این ملت همانگونه که در طول این مدت استقامت و پایداری از خودشان نشان دادند در مقابل زورگویی‌های آینده دشمن هم خواهند ایستاد.

ما به مسئولان این جمله را عرض می‌کنیم، رفع تحریم‌ها تنها کافی نیست، ما همانگونه که رهبری فرمودند نیاز به اقتصاد مقاومتی داریم، باید از درون بجوشد، البته ما ظرفیت‌های دیپلماسی را هم نادیده نمی‌گیریم، ما چند روز قبل شاهد حضور رئیس جمهور چین بودیم، اینها نشاندهنده آن استقامت ملت ماست، کشور بزرگی مثل چین که البته ما باید از یک جهت تشکر هم بکنیم که در دوران تحریم‌ها یکی از کشورهایی بود که ملت ما را تنها نگذاشتند، البته با یک افت  و خیزهایی که داشت، اینها آمدند قراردادهایی بستند، 17 سند سنگین امضاء شده، سفر ریاست جمهوری به ایتالیا و فرانسه باز نشاندهنده این است که دنیا امروز در مقابل عظمت ملت ایران سرتسلیم فرود آورده، هرچه تلاش کردند که این ملت را فلج کنند، سال 91 ما یادمان نرفته است، سال 91 اینها اعلام کردند که ما می‌خواهیم ملت ایران را فلج کنیم، چه کسی فلج شد؟ نخست وزیر فرانسه اعلام می‌کند که ضرری که ما در رابطه با این تحریم‌ها دیده‌ایم جمهوری اسلامی و ملت ایران ندیدند، این اعتراف دشمنان ماست امروز، انشاءالله امیدواریم که خدای متعال کمک کند و آینده راه را هم پر شتاب‌تر از گذشته طی کنیم، در این چند روز گذشته پاسداران جوان ما برای کشور افتخار آفریدند، تعبیر رهبر عزیزمان این بود که این حادثه کار خدا بود که آمریکایی‌ها را به آب‌های ما کشاند، ما به این پاسدارانمان افتخار می‌کنیم و می‌بالیم، برایشان دعا می‌کنیم، بعضی عزیزانی که در تماس بودند می‌گفتند از ما یک غول ساخته بودند، از آمریکایی‌ها، ولی موقعی که با ما بچه‌های سپاهی و بسیجی مواجه شدند خودشان را باختند، حقیقت هم این است: (سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ کَفَرُوا الرُّعْبَ) اینها مرعوب می‌شوند، مرعوب ایمان و شجاعت بچه‌های ما و چقدر در چهره رهبری ما خوشحالی احساس کردیم و رهبری از اینها تمجید و تجلیل کردند، موضوع انتخابات موضوع بسیار مهمی است که من در چندجمله به آن اشاره می‌کنم، اولاً خداقوت می‌گویم به همه دست‌اندرکاران انتخابات، هیئت‌های اجرایی، هیئت‌های نظارت و شورای محترم نگهبان، آجرکم الله ان الاسلام خیر الجزاء؛ زحمتی خستگی‌ناپذیر در حقیقت متحمل شدند، چند نکته من در اینجا می‌خواهم بگویم، نکته اولی که می‌خواهم مطرح کنم این است که روند انتخابات باید به گونه‌ای باشد که رهبری ترسیم کردند، که کسانی که صلاحیت دارند وارد گردونه انتخابات بشوند و کسانی که صلاحیت ندارند وارد نشوند، این مصداق حق الناس است، این حرف درستی است، از شورای محترم نگهبان بخاطر دقتش، بخاطر تیزبینی و هوشمندی‌اش در همه ادوار باید تشکر کرد، ما فقهای شورای نگهبان را می‌شناسیم، انسان‌هایی عادل، انسان‌هایی که برای رضایت خدا کار می‌کنند، ما انتظار نداریم کسانی سخنی بر زبان جاری کنند، مطلبی بر زبان جاری کنند که موجب تضعیف این جایگاهی بشود که هم قانون جایگاه آنها را محترم شمرده و هم امام و هم رهبر عزیز انقلاب و هم ملت رشید ما، من انتظاری که از مجلس دارم و از دست‌اندرکاران دارم این است که اگر در قوانین مربوط به انتخابات نقصی وجود دارد این نقص را برطرف کنند بخصوص مسئله ثبت‌نام‌ها، مسئله ثبت‌نام‌ها نقص و نقیصه دارد، این را برطرف کنید، مسئله فرصت برای رسیدگی به نظرمی‌رسد فرصت‌ها محدود است به خصوص در این دوره که تعداد ثبت‌نام کنندگان زیاد بوده و مسئله دیگر که مسئله مهمی است مسئله تبلیغات است، هر کس خودش را اثبات کند، چرا تخریب دیگران، چه نیازی است به تخریب دیگران، خودتان را اثبات کنید، از خرج‌ها و اسراف‌کاری‌ها سخت باید پرهیز بشود و نکته آخر شما مردم و کسانی که صدای مرا می‌شنوید، حضوری آگاهانه و یک پارچه در صف انتخابات و رای‌گیری، این انتخابات نشانه مردم سالاری ماست، نشانه امنیت ملی ماست، نشانه اقتدار این کشور اسلامی ماست، روز هفتم اسفندماه روز شکوه ملت ایران در مقابل بیگانگان باشد، آخرین جمله هم عرض کنم، دیروز اجلاسی برگزار شد به عنوان دومین اجلاس، خطر جریان‌های تکفیری، من از حضرت آیت الله مکارم شیرازی حقیقتاً و انصافاً به خاطر این نگاه باید تقدیر و تشکر کنم، متاسفانه این جریان‌های تکفیری بلایی به جان اسلام انداختند که نمی‌دانم تا چه وقت به پایان برسد، اولین کاری که اینها انجام دادند این شده که جریان تکفیری امروز مسیر بیداری اسلامی را به جنگ خانگی و کشتن مسلمانان تبدیل کرده است، جریان تکفیری کاری کرده که به جای مبارزه با فلسطین اشغالی، به جای اینکه این جوانان پرشور امروز در سوریه دارند علیه دولت آن کشور می‌جنگند، در یمن دارند می‌جنگند، در عراق می‌جنگند اینها در مقابل اسرائیل بجنگند، اینها را به جان کشورهای اسلامی انداختند، این خطر جریان‌های تکفیری است و مسئله سوم این است که این جریان تکفیری چهره‌ای مخوف از اسلام به دنیا ارائه داده است، اسلام همراه با رحمت و محبت را اینگونه به دنیا معرفی کردند، شور و حماسه جوانان مسلمان را به انحراف کشاندند، من تشکر می‌کنم از حضور میهمانان عزیز، از حضور این ضیوف کرام و بزرگانی که اینجا حضور دارند، نرحب به قدومکم احیه الضیوف الکرام، الذین حضروا صلاة الجمعه من مختلفه البلدان والدول، والذین حضروا معتمره مواجهة التکفیر، امام العدوان القاشم، نص علی الله ان یوفق الجمیع الخدمت الاسلام والمسلمین و یعهد اهل القبلة فی الوجه الذین یفرقون صفوف الامة الاسلامیه وان یجمع الشملهم علی الکلمة لا اله الا الله وان محمد رسول الله و السلام علیکم ورحمة الله.

ان الله یعمر بالعدل والاحسان وایتاء ذی القربا و یمحا عن الفحشا والمنکر والبقی، یعذکم للعلکم تذکرون، ربنا آتنا فی الدنیا حسنه وفی الاخرة الحسنه وغنا عذاب النار.

پروردگارا ما را بیامرز؛

به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما؛

روح بلند رهبر فقیدمان عالیست اعلا بگردان؛

به مقام معظم رهبر عزیز انقلابمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛

باران رحمتت را شامل حال امت اسلامیمان بگردان؛

پروردگارا توطئه‌های دشمنان را به خودشان برگردان؛

ان الاحسن الحدیث وابلغ الموعظه کتاب الله العزیز، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن، انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانهر، ان شانئک هو الابتر، صدق الله العلی العظیم.