IMAGE وضعیت حقوق زن در جوامع غربی را به چالش بکشیم / پژوهش هنوز مهمان ناخوانده آموزش است1403/02/26
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
  حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» با بیان اینکه در مواجهه با دشمن، مطالبه... Read More...
IMAGE حضور رئیس جمهور در جلسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جمهور با حضور در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسه‌ای با اعضای این نهاد... Read More...
IMAGE در وصول مالیات، رضایت عامه مدنظر باشد1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفتند: معتقدیم که نفت ثروتی است که باید برای... Read More...
IMAGE کلید درب‌های فضای مجازی را در اختیار بگیرید1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اهمیت مدیریت فضای مجازی گفتند:... Read More...

                     

درس خارج   فقه   حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: طهارت   یا نجاست غساله حمام         تاریخ: 21 بهمن 1391  

موضوع جزئی: اقوال در مسئله  مصادف   با: 28 ربیع الاول 1434        سال: چهارم      جلسه:   57

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

بحث در طهارت یا نجاست غساله حمام بود. مرحوم سید فرمودند غساله حمام پاک است هرچند عده‏ای به نجاست آن قائل شده‏اند، البته احتیاط در اجتناب از این غساله است. عرض کردیم در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد؛ اول: قائلین به نجاست و دوم: قائلین به طهارت. ادله قائلین به نجاست را بر اساس روایاتی که وجود داشت مطرح کردیم و گفتیم این روایات بر نجاست غساله حمام دلالت ندارد، چه اغتسال را به معنای اصطلاحی آن و چه به معنای لغوی آن بگیریم، دلیل ما بر این مطلب هم این بود که تعلیل مطرح شده در این روایات، شامل بعضی از این مواردی که در تعلیل بیان شده نمی‏شود؛ مثلاً تعلیلی بیان شده بود که چون جُنب و ولد الزنا در غساله حمام، غسل می‏کند این غساله نجس است که ما سابقاً بحث‏های مربوط به جنب و ولد الزنا را به صورت مفصل بیان کردیم و گفتیم بدن اینها نجس نیست – البته منهای نجاست ظاهری شخص جنب - لذا ما این روایات را حمل بر قذارت معنوی کردیم نه نجاست ظاهری که وجوب از آن استفاده می‏شود.

روایات دال بر طهارت غساله حمام:

روایت اول: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) الْحَمَّامُ يَغْتَسِلُ فِيهِ الْجُنُبُ وَ غَيْرُهُ أَغْتَسِلُ مِنْ مَائِهِ قَالَ: نَعَمْ، لَا بَأْسَ أَنْ يَغْتَسِلَ مِنْهُ الْجُنُبُ وَ لَقَدِ اغْتَسَلْتُ فِيهِ ثُمَّ جِئْتُ فَغَسَلْتُ رِجْلَيَّ وَ مَا غَسَلْتُهُمَا إِلَّا مِمَّا لَزِقَ بِهِمَا مِنَ التُّرَابِ»[1]؛ محمد بن مسلم از امام (ع) سؤال می‏کند: آیا از آب حمامی که شخص جنب و غیر او در آن غسل می‏کند می‏توانم استفاده کنم؟ حضرت فرمودند: اشکالی ندارد و خود من هم در این آب غسل کردم و هنگام آمدن پاهایم را شستم و علت شستن پاها به خاطر نجاست نبود بلکه به خاطر این بود که به خاک آلوده شده بود.

روایت دوم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: «رَأَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) جَائِياً مِنَ الْحَمَّامِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ دَارِهِ قَذَرٌ، فَقَالَ: لَوْ لَا مَا بَيْنِي وَ بَيْنَ دَارِي مَا غَسَلْتُ رِجْلِي وَ لَا نَحَيْتُ مَاءَ الْحَمَّامِ.»[2]؛ می‏گوید: امام باقر (ع) را دیدم که از حمام برمی‏گشت و فاصله حمام تا خانه ایشان نجاستی بود، امام (ع) فرمودند: اگر بین حمام و خانه، این نجاست نبود پایم را نمی‏شستم. این روایت دال بر این است که غساله حمام پاک است.

روایت سوم: موثقه زرارة، قال: رأیت ابا جعفر (ع) یخرج من الحمّام فیمضی کما هو لایغسل رجلیه حتی یصلّی»[3] می‏گوید: امام باقر (ع) را دیدم که از حمام خارج شد و به راه خود ادامه دادند و بدون اینکه پاهای خود را بشویند شروع به خواندن نماز کردند؛ معنای این مطلب این است که غساله حمام نجس نیست.

روایاتی که ذکر شد می‏تواند دال بر این باشد که غساله حمام پاک است؛ چون در این روایات امام (ع) در عین حال که پاهایش با غساله حمام تماس داشته آنها را نشسته و اگر این غساله نجس بود پای امام چه به زمین حمام اصابت کرده بود و چه به غساله آن، نجس می‏شد. بنابراین اخبار مانع را باید بر کراهت حمل کنیم علاوه بر اینکه اگر نجاست غساله را بخواهیم بپذیریم نسبت به حمام‏هایی صدق می‏کند که محل رفت و آمد یهود و نصاری و نواصب است اما نمی‏شود از آن موارد تعدی کرد مثل حمام‏هایی که در جاهایی قرار دارد که دیگران از آن استفاده نمی‏کنند.

اشکال:

تنها اشکالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که هر کس می‏خواهد در حمام غسل کند شاید عادتاً این گونه نباشد که نخست بدنش را پاک کند و بعد به خاطر غسل کردن وارد حمام شود بلکه ممکن است با همان نجاست وارد حمام شود و بدنش را در حمام بشوید، بنابراین آبی که با بدنش ملاقات می‏کند متنجس است و غساله هم مجموعه آب‏های جمع شده است.

پاسخ:

حمام‏های موجود در عصر ائمه (ع) حمام‏هایی بوده که از حوزچه‏های کوچکی برخوردار بوده و افراد در آنها غسل می‏کردند و این حوزچه‏ها به خزانه متصل بوده بنابراین تمام این حوزچه‏ها دارای مادّه بوده است، در نتیجه نمی‏شود به نجاست آنها حکم کرد.

«والحمد لله رب العالمین»

 


[1]. وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، باب 9 من ابواب الماء المضاف.

[2]. همان، باب 7 من ابواب الماء المطلق.

[3]. همان، ج2، کتاب الطهارة، باب 9 من ابواب الماء المضاف، ص153.  

 

                     

درس خارج   فقه   حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: طهارت   یا نجاست غساله حمام             تاریخ: 17 بهمن 1391

موضوع جزئی: اقوال در مسئله مصادف   با: 24 ربیع الاول 1434        سال: چهارم    جلسه:   56

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

بحث ما در قاعده طهارت بود، گفتیم اطلاق این قاعده هم اعیان نجسه و هم اعیان طاهره‏ که شک در تنجّس آن باشد، شامل می‏شود. بحث دیگر در رابطه با دم مشکوک بود که در اینجا هم حکم به طهارت می‏شود مگر در مواردی که دلیل خاص وارد شده باشد، مثل دمی که در منقار پرنده شکاری دیده می‏شود که از باب اماره غلبه، حکم به نجاست آن شده بود. بحث دیگر درباره رطوبتی بود که بعد از بول و قبل از استبراء یا بعد از منی و قبل از استبراء به بول، از انسان خارج می‏شود، بر اساس روایت صحیحه‏ که می‏گوید:«مَنِ اغْتَسَلَ وَ هُوَ جُنُبٌ قَبْلَ أَنْ يَبُولَ، ثُمَّ وَجَدَ  بَلَلًا فَقَدِ انْتَقَضَ غُسْلُهُ»[1]حکم شده به این که اگر کسی بعد از جنابت و قبل از استبراء به بول، غسل کند و بعد رطوبتی از او خارج شود در این صورت غسل او باطل می‏شود، گفتیم این روایت ظهور دارد در نجاست رطوبتی که قبل از استبراء به بول و بعد از غسل از انسان خارج می‏شود و این نجاست است که باعث بطلان غسل گردیده لذا حکم به نجاست، مقدم بر قاعده طهارت است.

سؤال: آیا اینکه امام (ع) می‏فرماید: «غسل او باطل است» دلیل بر نجاست رطوبت است تا از تحت قاعده طهارت خارج شود؟ یا اینکه بیان امام (ع) دلیل بر نجاست رطوبت نیست؟ بعضی از بزرگان از جمله محقق خویی می‏فرماید: بین ناقض بودن غسل و نجاست ملازمه نیست، و در ادامه می‏فرماید: ممکن است شیئی ناقض وضوء یا غسل باشد، اما هر ناقضی الزاماً نجس نیست، لذا ایشان می‏گوید قاعده طهارت، رطوبت مشتبه را هم شامل می‏شود لکن تفاوت آن با موارد دیگر این است که رطوبت مشتبه در عین حالی که نجس نیست، ناقض غسل و وضوء می‏باشد. تفصیل این بحث را انشاء الله در بحث استبراء مطرح خواهیم کرد.

مسئله 212: «الأقوى طهارة غُسالة الحمام و إن ظُنّ نجاستها لكن الأحوط الاجتناب عنها‌»[2]؛ مرحوم سید در ذیل بحث نجاسات دوازده‏گانه‏ای که ذکر آن گذشت فرع دیگری را مطرح می‏کند و می‏فرماید: اقوی طهارت غُساله حمام (آب‏هایی که بعد از غسل در حوضچه‏های حمام جمع می‏شود) است هرچند عده‏ای حکم به نجاست آن کرده‏اند، لکن احتیاط این است که انسان از این غساله‏ها اجتناب کند، پس مرحوم سید فتوا به طهارت غساله حمام می‏دهد لکن می‏گوید احتیاط در اجتناب از این غساله است و ذکر احتیاط بعد از فتوا جنبه استحبابی دارد.

اقوال در طهارت و نجاست غساله حمام:

قول اول:

عده‏ای قائل به نجاست غساله حمام شده‏اند؛ هر چند که این غساله، مشکوک الطهارة و النجاسة باشد – در جایی که یقین به طهارت یا نجاست است بحثی نیست بلکه بحث در جایی است که طهارت یا نجاست برای ما مشکوک است- با اینکه قاعده دلالت دارد بر اینکه «کل مشکوک طاهر» ولی حکم به نجاست آن کرده‏اند.

قول دوم:

عده‏ای هم مثل مرحوم سید، به طهارت غساله حمام قائل شده و حکم سایر مشکوکات را بر آن بار کرده‏ است، یعنی این مورد را تحت قاعده طهارت قرار داده که می‏گوید: «کل شیء نظیف حتی تعلم انه قذر بعینه فإذا علمتَ فقد قَذِر و ما لم تعلم فلیس علیک[3]

ما دو دسته روایت داریم که یک دسته بر نجاست غسالة الحمام و دسته دیگر بر طهارت آن دلالت دارد و ما این روایات را ذکر می‏کنیم که ببینیم کدام یک از این دو دسته، بر دیگری مقدم است.

روایات دال بر نجاست غسالة الحمام:

روایت اول: عَنْ حَمْزَةَ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (ع) قَالَ: «سَأَلْتُهُ أَوْ سَأَلَهُ غَيْرِي عَنِ الْحَمَّامِ قَالَ ادْخُلْهُ بِمِئْزَرٍ وَ غُضَّ بَصَرَكَ وَ لَا تَغْتَسِلْ مِنَ الْبِئْرِ الَّتِي يَجْتَمِعُ فِيهَا مَاءُ الْحَمَّامِ فَإِنَّهُ يَسِيلُ فِيهَا مَا يَغْتَسِلُ بِهِ الْجُنُبُ وَ وَلَدُ الزِّنَا وَ النَّاصِبُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ هُوَ شَرُّهُمْ»[4]؛ می‏گوید: من یا شخص دیگری از امام (ع) در رابطه با حمام سؤال کردیم، امام (ع) فرموند: با لُنگ داخل حمام بشوید و وقتی داخل خزینه حمام می‏شوی چشمت را ببند و از محل جمع شدن آب حمام خودت را شستشو نده - «لا تغتسل» دو مفهوم دارد؛ یکی اغتسال به معنای اصطلاحی آن، که شامل غسل در مقابل وضوء می‏شود و دیگری اغتسال به معنای لغوی آن، که شامل شستن می‏شود- زیرا در غساله حمام، آب‏هایی جریان پیدا می‏کند که جنب و ولد الزنا و ناصب اهل بیت (ع) - که بدترین این افراد است- در آن غسل می‏کند. قائلین به نجاست غسالة الحمام می‏گویند: در این روایت امام (ع) از غسل با غساله حمام نهی کرده‏اند و نهی امام (ع) دلیل بر این است که این غساله نجس است.

روایت دوم: عن ابن أبي يعفور عن أبي عبد اللّه (ع) قال: «لا تغتسل من البئر التي يجتمع فيها غسالة الحمام فإن فيها غُسالة ولد الزنا و هو لا يطهر إلى سبعة آباء و فيها غُسالة الناصب و هو شرّهما»[5]؛ امام (ع) می‏فرمایند: از جایی که غساله حمام در آن جمع می‏شود غسل نکن؛ زیرا در آن محل، غساله ولد الزنا جمع شده که تا هفت نسلش پاک نیست و همچنین در آن غساله ناصب اهل بیت (ع) جمع می‏شود که از ولد الزنا بدتر است. در این روایت هم امام معصوم (ع) از غسل در غساله حمام نهی کرد و نهی امام (ع) دلیل بر نجاست غساله حمام است.

بررسی این دو روایت:

به نظر می‏رسد این دو روایت بنفسه نمی‏تواند بر نجاست غساله حمام دلالت کند خواه مقصود از اغتسال، غسل در مقابل وضوء باشد و خواه منظور، شستن باشد که معنای لغوی اغتسال است؛ چون تعلیلی که در این دو روایت آمده مناسب با نجس بودن غساله نیست؛ زیرا ما سابقاً ثابت کردیم که بدن جنب از حرام و بدن ولد الزنا جدای از نجاست ظاهری آنها، پاک است بخصوص اینکه ولد الزنا را کنار جنب قرار داده، بنابراین آنچه از این دو روایت استفاده می‏شود این است که نهی امام (ع) از غسل کردن با غساله حمام که جنب و ولد الزنا در آن غسل کرده‏اند، به خاطر خُبث باطنی این دو است. پس قرینه ما بر اینکه نهی امام (ع) دال بر نجاست غساله حمام نیست ذکر ولد الزنا در کنار جنب است و بدن ولد الزنا فی حد ذاته نجس نیست، پس اینکه حضرت از غسل با آب حمام نهی می‏کنند به خاطر خبث باطنی و امثال آن است، لذا بعید به نظر می‏رسد که نجاست ظاهری غساله حمام، از این دو روایت استفاده شود. بلکه مراد از آن قذارت معنوی است همان طور که در بعضی از روایات معلل شده به اینکه ولد الزنا تا هفت نسل پاک نمی‏شود و منظور از این تعبیر، قذارت معنوی است نه نجاست ظاهری و این قرینه است بر این که نهی از اغتسال در رابطه با غساله حمام، مستند به نجاست ظاهری نیست؛ چون همان گونه که عرض شد ولد الزنا فی حد ذاته نجس نیست چه رسد به اینکه گفته شود فرزندان او تا هفت نسل نجس می‏باشند.

اما در رابطه با ناصب اهل بیت (ع) سابقاً قائل به نجاست آن شدیم، به خاطر «دلیل خاصی» که بر نجاست او وجود داشت و آن دلیل خاص، عبارت است از: «إن الله تبارك و تعالى لم يخلق خلقا أنجس من الكلب، و انّ الناصب لنا أهل البيت لأنجسُ منه»[6]؛ خداوند متعال مخلوقی نجس‏تر از سگ خلق نکرده و ناصب ما اهل بیت (ع) از سگ نجس‏تر است.

نتیجه: روایاتی که برای نجاست غساله حمام به آنها استناد شد، اشعاری به نجاست ندارند لذا حمل بر قذارت معنوی می‏شوند بخصوص اینکه در بعضی از روایات، نیز نهی‏هایی وجود دارد که این گونه است؛ یعنی بر قذارت معنوی دلالت دارد از جمله این روایت که می‏فرماید: «مَنِ اغْتَسَلَ مِنَ الْمَاءِ الَّذِي قَدِ اغْتُسِلَ فِيهِ فَأَصَابَهُ الْجُذَامُ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ»[7]، پس روشن است که منظور از این روایات، قذارت معنوی است نه نجاست ظاهری.

«والحمد لله رب العالمین»

 


[1]. وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، باب13 من ابواب نواقض الوضوء، ح5.

[2]. العروة الوثقی، ج1، ص74.

[3]. وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، باب37 من ابواب النجاسات، ح4.

[4]. همان، ج1، کتاب الطهارة، باب 11 من ابواب الماء المضاف، ح1.

[5]. همان، ح4.

[6]. همان، ج12، باب 11 من ابواب الماء المضاف، ح5.

[7]. همان، ح2.

 

                     

    درس خارج   فقه   حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: قاعده   طهارت                                                                  تاریخ: 16 بهمن 1391  

موضوع جزئی: اطلاق قاعده                                                                                   مصادف   با: 23 ربیع الاول 1434                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                         سال: چهارم                                                                                         جلسه:   55

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسئله211: «كل مشكوك طاهر سواء كانت الشبهة لاحتمال كونه من الأعيان النجسة أو لاحتمال تنجسه مع كونه من الأعيان الطاهرة»[1]؛ مرحوم سید در این مسئله، قاعده‏ای فقهیه را بیان می‏کند و می‏فرماید: هر مشکوکی طاهر است خواه شبهه‏ای که بوجود آمده به این اعتبار باشد که شیء مشکوک، از اعیان نجسه است اما چون علم نداریم و تحت عنوان مشکوک قرار می‏گیرد، «کل مشکوک طاهر»، شامل آن می‏شود و یا به اعتبار اینکه احتمال می‏دهیم تنجس پیدا کرده باشد و ذاتاً از اعیان نجسه نیست، یعنی در عین حال که از اعیان طاهره است، ممکن است، متنجس به نجاستی شده باشد. بنابراین در هر دو فرض؛ چه آنجایی که احتمال می‏دهیم از اعیان نجسه باشد ولی دلیل بر آن نداریم و چه آنجایی که احتمال می‏دهیم متنجس به نجاستی شده باشد- در صورتی که آن شیء از اعیان طاهر است - با تمسک به قاعده طهارت حکم به طهارت آن می‏شود.

سؤال: مستند کلام مرحوم سید چیست و ایشان بر چه مبنایی این مسئله را این گونه مطرح کرده است؟ پاسخ حکم به طهارت مشکوک الطهارة و النجاسة روشن است و این حکم، هم شبهات حکمیه و هم شبهات موضوعیه را شامل می‏شود و محل خلاف نیست و این حکم به خاطر قاعده معروفی است که از نصوص مختلفه اصطیاد شده، یعنی از مجموع روایاتی که وجود دارد یک قاعده‏ای تحت عنوان «کل شیء لک طاهر» بدست آمده که یکی از آن روایات، موثقه عمار از امام صادق (ع): «کل شیء نظیف حتی تعلم انّه قَذِر فإذا علمتَ فقد قَذِر و ما لم تعلم فلیس علیک»[2] ؛ یعنی هر چیزی که مورد ابتلاء پاک است مگر اینکه علم به نجاست آن داشته باشی.

دلیل اینکه موارد شبهه، هم شامل اعیان نجسه و هم شامل اعیان طاهره می‏شود، اطلاق ادله قاعده طهارت است، بنابراین خواه شبهه، ناشی از این باشد که امر مشکوک از اعیان نجسه است یا از اعیان طاهره که احتمال تنجّس آن داده شده، قاعده طهارت شامل هر دو مورد می‏شود. همچنین به مقتضای اطلاق این قاعده فرق نمی‏کند شبهه، حکمیه باشد یا موضوعیه – منشأ شبهه حکمیه از باب فقدان نص یا اجمال نص، به شارع برمی‏گردد؛ مثل شک در وجوب نماز جمعه در عصر غیبت امام زمان(عج)، ولی منشأ شبهه موضوعیه، مشتبه شدن امر خارجی است؛ مثل شک در کرّیت آب حوض- پس دو اطلاق از قاعده طهارت استفاده شد: اول: اطلاق این قاعده می‏گوید فرقی نمی‏کند مشکوک، مربوط به اعیان نجسه باشد یا اعیان طاهره، دوم: اطلاق این قاعده هم شبهات حکمیه و هم شبهات موضوعیه را شامل می‏شود.

بنابراین در موارد شبهه، به قاعده طهارت تمسک می‏شود مگر اینکه دلیل دیگری مثل روایت خاص، بینه و غیره بر آن حاکم شود که در این صورت بر اساس دلیلِ حاکم، حکم می‏شود؛ مثلاً اگر مورد شبهه از موارد جریان استصحاب باشد، با جریان استصحاب، حکم به نجاست آن می‏شود و لذا نمی‏توان با تمسک به قاعده طهارت، حکم به طهارت کرد. همچنین به مقتضای اطلاق ادله اعتبار قاعده طهارت، به طهارت دم مشکوک حکم می‏شود؛ یعنی اگر دمی مشکوک بود که آیا نجس است یا پاک- خون بر دو قسم است؛ پاک و نجس و این گونه نیست که هر دمی نجس باشد-  با تمسک به قاعده طهارت حکم به طهارت آن خون می‏شود مگر اماره‏ای بر نجاست آن دلالت کند ولو آن اماره، غلبه باشد؛ مثلاً در مورد پرنده‏‏ای مثل عقاب که در منقار او خون مشاهده شود، شک می‏شود که این خون پاک است یا نجس، حال آیا با تمسک به قاعده طهارت می‏توان گفت آن خون پاک است یا باید حکم به نجاست آن کرد؟ پاسخ این است که در این گونه موارد ما از تمسک به قاعده طهارت صرف نظر و به نجاست آن حکم می‏کنیم و این بدین جهت است که در موثقه عمار وارد شده: «سُئِلَ عَمَّا تَشْرَبُ مِنْهُ الْحَمَامَةُ؟ فَقَالَ: كُلُّ مَا أُكِلَ لَحْمُهُ فَتَوَضَّأْ مِنْ سُؤْرِهِ وَ اشْرَبْ، وَ عَنْ مَاءٍ شَرِبَ مِنْهُ بَازٌ أَوْ صَقْرٌ أَوْ عُقَابٌ؟ فَقَالَ: كُلُّ شَيْ‌ءٍ مِنَ الطَّيْرِ يُتَوَضَّأُ مِمَّا يَشْرَبُ مِنْهُ، إِلَّا أَنْ تَرَى فِي مِنْقَارِهِ دَماً، فَإِنْ رَأَيْتَ فِي مِنْقَارِهِ دَماً، فَلَا تَوَضَّأْ مِنْهُ وَ لَا تَشْرَبْ»[3] امام (ع) در این روایت می‏فرمایند: می‏توان با آبی که پرندگان از آن بخورند وضوء گرفت مگر اینکه در منقار او خون ببینید، اگر در منقار آن پرنده خونی را مشاهده کردی از آن آب ننوش و با آن وضوء نگیر. این روایت بر نجاست دم دلالت دارد لذا در موارد شک در طهارت و نجاست دم، نمی‏توان با تمسک به قاعده طهارت، به طهارت آن خون حکم کرد.

جمع بندی:

قاعده طهارت می‏گوید: هر چیزی که نجاست آن برای شما مشکوک باشد پاک است.

از این قاعده دو اطلاق استفاده می‏شود:

1- اطلاق این قاعده هم شامل مواردی می‏شود که شبهه، مربوط به اعیان نجسه باشد و هم مواردی که شبهه، مربوط به اعیان طاهره باشد که احتمال تنجّس آن داده شده است.

2- اطلاق این قاعده هم شبهات حکمیه و هم شبهات موضوعیه را شامل می‏شود، مگر جایی که دلیلی مثل روایت خاص، حاکمِ بر این قاعده شود.

مرحوم سید می‏فرماید: «نعم يستثنى مما ذكرنا الرطوبة الخارجة بعد البول قبل الاستبراء بالخرطات أو بعد خروج المني قبل الاستبراء بالبول فإنها مع الشك محكومة بالنجاسة»[4]؛ از آنچه ما به عنوان قاعده طهارت بیان کردیم دو مورد استثناء می‏شود: یکی رطوبتی است که بعد از بول و قبل از استبراء، از انسان خارج می‏شود و دیگری رطوبتی است که بعد از خروج منی و قبل از استبراء به بول، از انسان خارج می‏شود که در این دو مورد با اینکه شک به نجاست آن رطوبت داریم، حکم به نجاست آن می‏شود. در رابطه با رطوبت مشتبه این دو مورد، روایاتی داریم از جمله: قَالَ مُحَمَّد بن مسلم وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع): «مَنِ اغْتَسَلَ وَ هُوَ جُنُبٌ قَبْلَ أَنْ يَبُولَ، ثُمَّ وَجَدَ  بَلَلًا فَقَدِ انْتَقَضَ غُسْلُهُ»[5]؛ کسی که بعد از جنابت و قبل از استبراء به بول، غسل کند و بعد از غسل، رطوبتی از او خارج شود، غسل او باطل است. این روایات بر منتقض شدن وضوء یا غسل دلالت می‏کند، یعنی اگر کسی بول کرده و استبراء نکرده یا منی از او خارج شده ولی بول نکرده و وضوء گرفت یا غسل کرد و بعد از آن رطوبی از او خارج شد، در این صورت وضوء و غسل او باطل می‏شود.  البته در اینجا بحثی مطرح است که آیا کلام امام (ع) که می‏فرماید وضوء و غسل او با خروج رطوبت نقض می‏شود، الزاماً به معنی نجاست آن رطوبت است یا ملازم با نجاست نیست؟ این مطلب را انشاء الله در جلسه آینده مورد بررسی قرار خواهیم داد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص74.

[2]. وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، باب37 من ابواب النجاسات، ح4.

[3]. وسائل الشیعه، ج1، کتاب الطهارة، باب 4 من ابواب الآسار، ح2.

[4]. العروة الوثقی، ج1، ص74.

[5]. وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، باب13 من ابواب نواقض الوضوء، ح5.

 

           

 

درس خارج   فقه   حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: نجاست   مسوخ                   تاریخ: 15 بهمن 1391  

موضوع جزئی: ادله- مختار در   مسئله  مصادف با: 22 ربیع الاول 1434          سال: چهارم         جلسه:   54

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

خلاصه جلسه گذشته:

 

بحث ما در نجاست حیوانات مسوخ بود، گفته شد مشهور معتقدند این حیوانات پاک هستند، معنای پاک بودن هم این نیست که مأکول اللحم هستند، بلکه معنایش این است که اگر مثلاً دست انسان با آنها تماس داشت نجس نمی‏شود. اما در کلمات بزرگانی مثل شیخ طوسی، شیخ مفید، ابن زهره و غیره که در جلسه گذشته به آنها اشاره کردیم عباراتی وجود داشت که از ظاهر فرمایش این بزرگان، نجاست این حیوانات استفاده شد، لکن قضاوت نهایی در این رابطه با ادله‏ای است که در این زمینه مطرح شده که ما آنها را نقل و بررسی و نهایتاً مختار خود را بیان می‏کنیم. در جلسه گذشته بعضی روایات را نسبت به نجاست بعضی حیوانات ذکر کردیم، مثلاً در رابطه با ارنب (خرگوش) و ثعلب (روباه) به مرسله یونس اشاره کردیم که امام (ع) در آن روایت فرمودند: « لَا يَضُرُّهُ وَ لَكِنْ يَغْسِلُ يَدَهُ»[1]؛ دست زدن به بدن ثعلب و ارنب اشکال ندارد لکن شخص، باید دستش را بشوید و امر به غَسل دست، ارشاد به نجاست ثعلب و ارنب دارد. گفتیم نمی‏توان به این روایت استناد کرد؛ چون مرسله است و از مرسله‏هایی هم نیست که ضعف آن با عمل مشهور جبران شود؛ چون عمل مشهور به طهارت این حیوانات است نه نجاست آنها و عمل مشهور در جایی می‏تواند جابر ضعف سند باشد که قائل به نجاست این حیوانات باشد. در رابطه با موش هم صحیحه علی بن جعفر را ذکر کردیم که آنجا هم از ظاهر روایت، نجاست موش استفاده می‏شد لکن عرض کردیم این روایت معارضاتی دارد که در جلسه گذشته به چند نمونه از روایاتِ معارض اشاره کردیم لذا به خاطر این روایات معارض، نمی‏توان به صحیحه علی بن جعفر هم بر نجاست موش استناد کرد لذا «اغْسِلْ مَا رَأَيْتَ مِنْ أَثَرِهَا» که در صحیحه علی بن جعفر آمده و ظاهراً دال بر وجوب است، بر استحباب غَسل، حمل می‏شود یا اگر ظاهر آن، دلالت بر نجاست دارد باید حمل بر کراهت شود.

 

روایت دال بر نجاست وزغة:

 

صحیحة مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْفَأْرَةِ وَ الْوَزَغَةِ تَقَعُ فِي الْبِئْرِ قَالَ: يُنْزَحُ مِنْهَا ثَلَاثُ دِلَاءٍ.»[2]؛ راوی می‏گوید: از امام صادق (ع) درباره موش و قورباغه‏ای که در چاه آب می‏افتند سؤال کردم، حضرت فرمودند: سه دلو آب از چاه کشیده می‏شود. ظاهر این روایت گرچه دلالت بر نجاست می‏کند، ولی معارض است با صحیحة عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْعَظَايَةِ وَ الْحَيَّةِ وَ الْوَزَغِ تَقَعُ فِي الْمَاءِ فَلَا يَمُوتُ أَيُتَوَضَّأُ مِنْهُ لِلصَّلَاةِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَأْرَةٍ وَقَعَتْ فِي حُبِّ دُهْنٍ فَأُخْرِجَتْ قَبْلَ أَنْ تَمُوتَ أَ يَبِيعُهُ مِنْ مُسْلِمٍ قَالَ نَعَمْ وَ يَدَّهِنُ مِنْهُ»[3] که در جلسه گذشته بیان کردیم و متضمن طهارت وزغ (قورباغه) و عَظایه (بزمجه) و حیّه (مار) بود که اگر در آب واقع شوند و نمیرند پاک هستند، لذا چون این روایت معارض دارد نمی‏توان به آن استناد کرد.

 

روایت دال بر نجاست عقرب:

 

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْخُنْفَسَاءِ تَقَعُ فِي الْمَاءِ أَ يُتَوَضَّأُ بِهِ؟ قَالَ: نَعَمْ لَا بَأْسَ بِهِ، قُلْتُ: فَالْعَقْرَبُ؟ قَالَ: أَرِقْهُ.»[4]؛  راوی می‏گوید: از امام (ع) سؤال کردم از سوسکی که در آب بیفتد، آیا می‏توان با آن آب وضوء گرفت؟ حضرت فرمودند: بله، اشکالی ندارد، سؤال کردم عقرب چه حکمی دارد؟ امام (ع) فرمودند: اگر عقرب در آب افتاد آن آب را بریز.

 

در ذیل موثقه سماعة هم آمده: «و إن کان عقرباً فَأرِقِ الماء و توضّأ من ماءٍ غیره»[5]؛ یعنی آن چیزی که در آب قرار گرفته اگر عقرب باشد آب را بریز و با آبی غیر از آن، وضوء بگیر.

 

از ظاهر این دو روایت نجاست عقرب استفاده می‏شود؛ یعنی اگر عقرب در آب قرار گرفت آن آب، نجس می‏شود؛ چون امام (ع) فرموده: آب را بریز. اما در مقابل این دو روایت (موثقه ابی بصیر و ذیل موثقه سماعة) که ظاهراً بر نجاست عقرب دلالت داشت در روایتی از هارون بن حمزه غنوی از امام صادق (ع) آمده: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْفَأْرَةِ وَ الْعَقْرَبِ وَ أَشْبَاهِ ذَلِكَ يَقَعُ فِي الْمَاءِ فَيَخْرُجُ حَيّاً هَلْ يُشْرَبُ مِنْ ذَلِكَ الْمَاءِ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ قَالَ: يُسْكَبُ مِنْهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ قَلِيلُهُ وَ كَثِيرُهُ بِمَنْزِلَةٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ يُشْرَبُ مِنْهُ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ»[6]؛ از حضرت سؤال می‏شود: آیا از آبی که موش و عقرب و امثال آن در آن افتاده و زنده خارج شده‏اند، می‏توان نوشید و با آن وضوء گرفت؟ حضرت فرمودند: سه بار از این آب ریخته می‏شود - کم و زیاد آن هم فرقی نمی‏کند- و سپس نوشیده می‏شود. البته گفته‏ شده راوی این روایت، مورد تأیید نیست و نمی‏تواند با موثقه مقابله کند، لذا حکم به طهارت عقرب کمی مشکل می‏شود؛ چون در موثقه سماعه و ابی بصیر که ذکر آن گذشت، امام (ع) فرمودند آب‏ها را بریز ولی این روایت نمی‏گوید همه آب را بریز، بلکه می‏گوید مقداری از آب را بریز و از باقیمانده آن وضوء بگیر؛ لذا این دو روایت که دال بر نجاست عقرب بود به قوت خود باقی است و روایت هارون چون ضعیف است نمی‏تواند با موثقه عمار و ابی بصیر مقابله کند بنابراین استفاده حکم به طهارت عقرب، از این روایت مشکل است.

 

تنها نکته‏ای که می‏توان گفت این است: اینکه امام (ع) در موثقه عمار و ابی بصیر فرموده: آب را بریز، در مقام بیان نجاست نیست؛ چون امام (ع) در یک روایت از تعبیر «ارق الماء» استفاده می‏کند و در جای دیگر می‏فرماید: «یسکب منه ثلاث مرّات»، که این دو تعبیر یک معنی را می‏رساند و دلالت دارد بر اینکه اگر عقرب در آب قرار گرفته این آب ریخته شود یا به خاطر اینکه طبع انسان از آن متنفر است و یا به خاطر سمی که ممکن است در آب قرار گرفته باشد، پس ریختن آب، دال بر نجاست عقرب نیست. دلیل دیگر بر اینکه عقرب نجس نیست - که در بحث میته هم به آن اشاره شد- این است که اگر عقربی در آب بمیرد، چون دم سائله ندارد، نجس نیست؛ یعنی میته عقرب نجس نیست چه رسد به اینکه در مورد زنده آن، حکم به نجاست شود. لذا قول به نجاست عقرب بعید به نظر می‏رسد؛ زیرا همان گونه که گذشت، میته آن موجب نجاست آب نبود؛ چون گفتیم عقرب از حیواناتی است که دم سائله ندارد و زمانی آب نجس می‏شود که حیوان دارای دم سائله باشد، بنابراین در حالت حیات عقرب چگونه می‏توان به نجاست آن حکم کرد.

 

خلاصه اینکه؛ اخبار وارده در رابطه با نجاسات حیواناتی از قبیل روباه، خرگوش، موش، عقرب و غیره، عمدتاً مبتلا به معارض است و در این فرض راه حل یکی از دو فرض زیر است:

 

1- اخذ به روایت معارضی شود که سنداً یا دلالةً اقوی از دیگری است.

 

2- این روایات به خاطر معارض بودن تساقط می‏کنند و بعد از تساقط متعارضین، به قاعده اصالة الطهارة رجوع می‏کنیم و می‏گوییم این حیوانات پاک هستند.

 

بعلاوه روایت بَقباق هم دال بر طهارت این حیوانات است؛ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ، فَلَمْ أَتْرُكْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ، فَقَالَ: لَا بَأْسَ بِهِ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْكَلْبِ فَقَالَ: رِجْسٌ نِجْسٌ لَا تَتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِكَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ.»[7]؛ از امام صادق (ع) در مورد خوردن پسمانده حیواناتی مثل گربه، گوسفند، گاو، شتر، الاغ، وحوش و درندگان و امثال آن سؤال شد، حضرت فرمودند: اشکالی ندارد، اما در مورد سگ، فرمودند: سگ نجس است، این روایت دلالت بر طهارت همه حیوانات غیر از سگ دارد. همچنین برای طهارت این حیوانات می‏توان به نصوصی استناد کرد که در باب «آسار» وارد شده که سابقاً ذکر شد.

 

«والحمد لله رب العالمین»

 


 


 

[1]. وسائل الشیعة، ج3، کتاب الطهارة، باب 34 من ابواب النجاسات، ح3.

 

[2]. همان، ج1، باب 19 من ابواب الماء المطلق، ح2.

 

[3]. همان، ح1.

 

[4]. همان، ج1، باب 9 من ابواب الآسار، ح5.

 

[5]. همان، ص240.

 

[6]. همان، ح4.

 

[7]. همان، ج1، باب 1 من ابواب الآسار، ح4.

 

 

 

 

زیر مجموعه ها

تذکر اخلاقی: اهمیّت یاد مرگ1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
  روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ... Read More...
تذکر اخلاقی: حُرمت آبروی مؤمن1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي... Read More...
تذکر اخلاقی: لزوم تبعیت از امام زمان (عج) 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال رسول الله (ص): «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ... Read More...
تذکر اخلاقی: عزّت در پرتو پیروی از حق 1402/08/03
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/11
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/10
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/09
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/08
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/01/17
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر این که ترس سراسر سرزمین‌های‌ اشغالی را فرا گرفته است،... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/02/07
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر اینکه حجاب یک واجب شرعی و اصل قانونی است، گفتند: از همه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/12/25
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: مساله امر به معروف و نهی منکر اصل مسلم اسلامی است اما توجه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/11/20
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن مقدمه شرکت در انتخابات مجلس شورای... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 105مورخ 1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 103مورخ 1402/07/12
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» ... Read More...

مطالب برجسته

تصویر نمونه یک

اگر مجاهدت علما نبود اثری از دین و دین باوری در جامعه دیده نمی شد

آیت الله حسینی بوشهری

فرا رسيدن ايام سوگواري حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش تسليت و تعزيت باد.

آیت الله حسینی بوشهری

حوزه‌های علمیه باید به نصایح رهبری و مراجع پایبند باشند

آیت الله حسینی بوشهری

Please publish modules in offcanvas position.