IMAGE حجاب یک واجب شرعی و اصل قانونی است / تشکر از اجرای "طرح نور" فراجا1403/02/11
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر اینکه حجاب یک واجب شرعی و اصل قانونی است، گفتند: از همه... Read More...
IMAGE در جلسه سردار رادان با اعضای جامعه مدرسین چه گذشت / حمایت قاطع از طرح نور1403/02/11
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  سردار احمدرضا رادان فرمانده کل انتظامی کشور به همراه نماینده ولی فقیه و جمعی از... Read More...
IMAGE تسلیت آیت الله حسینی بوشهری در پی درگذشت همسر شهید حاج آقا مصطفی خمینی(ره)1403/02/11
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درگذشت همسر شهید آیت الله سید مصطفی خمینی(ره) را... Read More...
IMAGE لزوم مبارزه با فرار مالیاتی / مصارف مالیات برای مردم تبیین شود1403/02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به مدیران سازمان امور مالیاتی گفتند: باید... Read More...

 

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: کیفیت تنجّس متنجّسات          تاریخ: 22 اردیبهشت 1392

موضوع جزئی: المتنجّس لا یتنجس ثانیاً                        مصادف با: 1  رجب1434 سال: چهارم             جلسه: 88

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

در جلسه گذشته در ذیل مسئله239 فرعی را ذکر کردیم و گفتیم مرحوم سید (ره) می‏‎فرماید: اقوی این است که متنجِّس از جهت نجاست، حکم خودِ نجس را دارد که منجِّس است یعنی متنجّس هم منجّس است اما احکام خود نجسبر آن بار نمی‏‎شود؛ مثلاً اگر ظرفی به وسیله ولوغ سگ نجس شده باشد، خاک مالی کردن آن لازم است اما اگر ظرف دیگری با این ظرف ملاقات کند، آن ظرف هم نجس می‏شود ولی نیاز به خاک مالی ندارد. همچنین اگر لباسی با بولنجس شود باید دو بار شسته شود، اما اگر لباس دیگری با این لباس ملاقات کرد، نجس می‏شود ولی یک بار شستن آن کفایت می‏کند، همچنین بحث غُساله را مطرح کردند که اگر قائل به نجاست آن بشویم احکامی که بر خود غُساله بار می‏شود شامل ملاقی با ماء الغُساله، نمی‏شود.

گفتیم اقوالی در اینجا مطرح است که عمدتاً به دو قول برمی‏‎گردد:

قول اول: مشهور قائل به سرایت نجاست از متنجّس به ملاقی هستند مطلقا و بر این مسئله ادعای اجماعکردند.

قول دوم: منجِّسیت، تنها از احکامِ ثابت برای نجاسات عینیه است یعنی بول، خون و امثال آن نقش منجِّسیت را دارند که به صرف ملاقات چیزی با آنها آن شیء نجس و باید شسته شود- گرچه مرحوم فیض کاشانی (ره) معتقد است نیازی به تطهیر متنجِّس با آب نیست بلکه ازاله نجاست به تنهایی کفایت می‏‎کند، یعنی اگر خون برطرف شد بدون اینکه با آب شسته شود کفایت می‎‏کند و نیازی به شستن ندارد- اما در نجس بالعرض این گونه نیست مگر اینکه دلیلی بر آن دلالت کند.

ادله قول اول:

دلیل اول: سیره متشرعه

منجِّسیت متنجِّس، امری عرفی است که متشرعه و مسلمین اعم از خواص و عوام و بدون اختصاص به طائفه‏ ای دون طائفه دیگر، قائل به این مطلب هستند یعنی منجِّسیت را موجب نجاست و از ضروریات دین می‏دانند.

اشکال: آیا مقصود شما از اینکه منجِّسیت متنجِّس، حکم ضروری دین را دارد این است که مثل نماز یا حرمت خمر است که انکار آن مثل انکار نبوت است و منکر آن کافر است؟ یعنی آیا اگر کسی قائل به منجِّس بودن متنجِّس نشود مثل این است که ضروری دین را انکار کرده و انکار او مثل انکار نبوت است که منکر آن کافر است؟ مسلم است که منظور از منجِّس بودن متنجِّس از ضروریات دین است، این نیست که مثل نماز است که منکر آن کافر می‏باشد؛ چون بحث منجِّس بودن متنجِّس بحثی نظری است که جمعی به آن معتقد و جمعی دیگر معتقد نیستند ولی نماز و امثال آن را همه معتقدند، لذا بین انکار منجّسیتِ متنجّس و انکار ضروری دین و انکار نبوت ملازمه‏‎ای وجود ندارد.

اگر هم می‏خواهید صرفاً معروف بودن این امر (منجِّسیت متنجِّس) را نزد مسلمین بیان کنید نه اینکه ضروری دین باشد که منکر آن کافر تلقی شود، عرض می‏‎کنیم این سخن صحیحی است لکن گرچه معروف است که متنجِّس هم منجِّس است ولی کاشف از ثبوت آن در شریعت نیست و صرف معروف بودن، کاشفاز این نیست که شریعت هم این مسئله را تأیید کرده است، چون چیزی برای ما جنبه شرعی پیدا می‏کند که نزد مسلمین شایع و معروف باشد و متصل به عصر معصوم (ع) هم باشد، یعنی سیره متشرعه ‏ای برای ما حجت است که به عصر امام معصوم (ع) متصل باشد یعنی در مرئی و منظر امام (ع) به آن عمل شده باشد و امام (ع) هم آن را تأیید کرده باشند، چون معروفیتِ تنها خیلی کارساز نیست و صرف اینکه مرجعی فتوایی بدهد و مقلدین او هم به آن عمل کنند، آن حکم شهرت پیدا می‏کند ولی صرف شهرت پیدا کردن حکمی، دلیل بر شرعی بودن آن نمی‏شود- مبنای ما در رابطه با فتاوی مجتهد، تخطئه است نه تصویب؛ به این معنی که اگر آن فتوا به واقع اصابت کرد دو پاداش ولی اگر به واقع اصابت نکرد یک پاداش دارد- پس معروف شدن به تنهایی نمی‏تواند ملاک شرعی بودن حکم شود چون ممکن است که مقلدینِ شخصی به فتاوای او عمل کنند و بر اساس عمل مقلدین، چیزی شهرت پیدا کند و هم احساس کنند که حکم ضروری دین است در حالی که امری است که در عصر متأخر حادث شده مثلاً گاهی از اوقات ممکن است دلیلی که از طرف مجتهد بیان می‏شود اجماع باشد، حال اگر این اجماع مدرکی باشد اعتباری ندارد.

دلیل دوم: اجماع

گفته ‏اند بر این مسئله ادعایاجماع شده که نجاست از متنجِّس به ملاقی سرایت می‏کند و متنجّس هم منجِّس است و کسی هم منکر این اجماع نشده است.

پاسخ: ادعای اجماع بر چه مبنایی است اگر منظور از این اجماع، اجماع بر اساس قاعده لطف- اگر علماء بر مطلبی اجماع کردند که اشتباه بود قاعده لطف ایجاب می‏‎کند که امام (ع) جلو این اشتباه را بگیرد-  باشد (طریقه متقدمین)، مشکل این است که این اجماع مورد قبول همه نیست، چون بر فرض بگوییم قاعده لطف تمام است اما این نمی‏تواند مدرک صحت اجماع باشد؛ زیرا عملاً ثمره‏ای بر اظهار خلاف امام (ع) مترتب نمی‏شود چون اگر حضرت (ع) ظاهر شود که مردم او را بشناسند و خودش را معرفی کند و خلاف را اظهار کند در این صورت باید از قول امام (ع) تبعیت شود ولی محذور این است که اولاً: اگر امام (ه) ظاهر شود اجماع نخواهد بود و کلام خود امام (ع) است و از باب قول معصوم خواهد بود نه از باب اجماع، ثانیاً: اگر هم حضرت (ع) به صورت ناشناس مخالفت خود را ابراز کند و خود را معرفی نکند اثری بر مخالفت او بار نمی‏شود، چون علم او برای ما احراز نمی‏شود چه رسد به اینکه بگوییم امام (ع) اظهار نظر و مخالفت کرده است- مرحوم آقای خویی می‏فرماید: قاعده لطف نمی‏تواند پشتوانه اجماع باشد به دلیل اینکه اگر امام (ع) ظاهر شود یک محذور دارد و آن اینکه از باب قول معصوم خواهد بود نه اجماع و اگر هم ظاهر نشود از کجا فهمیده شود که امام (ع) اظهار نظر کرده چون شناخت همه علماء و فقهاء ممکن نیست لذا ممکن است کسی باشد که شناخته نشود ولی امام زمان (عج) هم نباشد.

اما اگر منظور از اجماع، اجماع حدسی باشد (طریقه متأخرین) که قول امام (ع) را در بین مجمِعین حدس می‏زنند، مشکل این است که ممکن نیست نظر امام (ع) را از بین فتاوای علماءبدست بیاوریم؛ چون ما می‏بینیم علامه حلّی (ره)، فیض کاشانی (ره) و امثال ایشان با این اجماع مخالفت کرده‏‎اند لذا نمی‏توان گفت ما از اجماع مجمِعین در امت اسلامی قول امام (ع) را حدس می‏زنیم به این معنی که امام (ع) راضی بوده که همه علماء بر این مسئله اتفاق نظر دارند، پس مخالفت برخی از علماء با این اجماع کاشف از این است که اصلاً اجماعی تحقق پیدا نکرده تا گفته شود: امام (ع) هم به این امر راضی بوده است.

ثانیاً: اگر ادعای اجماع حدسی هم صحیح باشد این اجماع در حق متأخرین صدق می‏‎کند ولی در حق متقدمین صدق نمی‏کند.

مرحوم حاج آقا رضا اصفهانی (ره) در نامه خود به علامه بلاغی (ره) در رابطه با همین مسئله می‏‎نویسد ما هیچ کدام از متقدمین را نیافتیم که به تنجیس متنجِّس فتوا داده باشند و اگر هم چیزی شهرت پیدا کرده بین المتأخرین است و اجماع متأخرین هم به تنهایی کفایت نمی‏کند.

بنابراین نمی‏توان به اجماعات منقوله استناد کرد؛ زیرا:

اولاً: قدماء چنین مسئله‏‏‎ای ندارند تا ما بتوانیم به صورت نفی و اثباتبحث کنیم.

ثانیاً: بر فرض هم این اجماع را بپذیریم ممکن است این اجماع مستند به روایتی باشد که بر اساس آن فتوا داده‏ اند و مسئله را تلقی به اجماع کرده‎‏اند و گرنه اجماعی در کار نیست لذا این اجماع مدرکی یا محتمل المدرکیة است.

بحث جلسه آینده: دلیل سوم، روایاتی است که بر وجوب شستن ظروفی که سگ و خوک از آن خورده‏‎اند دلالت می‏‎کند که انشاء الله در جلسه آینده آن روایات و کیفیت استدلال به آنها را اشاره خواهیم کرد.

«والحمد لله رب العالمین»

 

 درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: کیفیت تنجّس متنجّسات                تاریخ: 17 اردیبهشت 1392

موضوع جزئی: المتنجّس لا یتنجس ثانیاً        مصادف با: 26 جمادی‏الثانی1434 سال: چهارم           جلسه: 86

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسئله 237: «المتنجس لا يتنجس ثانيا و لو بنجاسة أخرى ‌لكن إذا اختلف حكمهما يرتب كلاهما فلو كان لملاقي البول حكم و لملاقي العذرة حكم آخر يجب ترتيبهما معا و لذا لو لاقى الثوب دم ثمَّ لاقاه البول يجب غسله مرتين و إن لم يتنجس بالبول بعد تنجسه بالدم و قلنا بكفاية المرة في الدم و كذا إذا كان في إناء ماء نجس ثمَّ ولغ فيه الكلب يجب تعفيره و إن لم يتنجس بالولوغ و يحتمل أن يكون للنجاسة مراتب في الشدة و الضعف و عليه فيكون كل منهما مؤثرا و لا إشكال»[1]؛ مرحوم سید (ره) می‏فرمایند: متنجِّس دوباره تنجّس پیدا نمی‏کند هر چند نوع نجاست مختلف و متفاوت باشد. اما اگر حکم آن دو مختلف و متفاوت بود، هر دو حکم مترتب می‏شود هر چند تنجّسِ دوباره پیدا نشود، مثلاً اگر چیزی به وسیله خون نجس شد و دوباره همان شیء به وسیله بول هم نجس شد هر چند دوباره تنجّس پیدا نمی‏کند اما اثر و حکم بول که شستن دو مرتبه است بار می‏شود به اعتبار اینکه حکم بول با حکم خون متفاوت است، همچنین اگر آبِ نجس در ظرفی باشد و سگ به آن آب ولوغ کند، آن ظرف دوباره نجس نمی‏شود اما احکام ولوغ سگ که خاک مال کردن ظرف باشد بر آن مترتب می‏شود، احتمال دارد ما برای نجاست مرتبه‎‏ای در شدّت و ضعف قائل شویم و چون مراتبی برای نجاست قائلیم اثر آن مرتبه شدیده بار می‏شود.

مرحوم سید (ره) در بخش پایانی کلام خود احتمالی را مطرح فرموده که در حقیقت پاسخی است برای صدر کلامشان، چون ممکن است این سؤال پیش بیاید که اگر متنجِّس، دوباره نجس نمی‏شود پس چرا حکم متنجِّس در صورتی که دو چیزِ مختلف باشند مترتب می‏شود؟ مثلاً اگر ظرفی نجس بود و سگ در آب آن ولوغ کرد حکم ولوغ بر آن مترتب می‏شود لذا باید خاک مالی شود در حالی که آن ظرف، تنجّسِ دوباره پیدا نکرده است لذا قاعده «المتنجّس لایتنجّس ثانیاً»  با ترتب حکم ولوغ بر ظرف مورد نظر منافات دارد. مرحوم سید (ره) در پاسخ این سؤال می‏فرماید: چون ما قائل به مرتبه شدیده و ضعیفه برای نجاست هستیم لذا اثر آن مرتبه شدیده بار می‏شود.

توضیح مطلب:

سخن در این است که اگر متنجّس برای بار دوم با نجسی ملاقات کند در اینجا گاهی آن دو نجاست از نظر جنس با هم متحدند و گاهی مختلف، مرحوم سید (ره) نسبت به فرض اول می‏فرماید: متنجِّسی که برای بار دوم نجس شده، حکمی بر آن بار نمی‏شود، همان گونه که در روایت زیر هم به این مطلب اشاره شده است:

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): «اغْسِلْ ثَوْبَكَ مِنْ أَبْوَالِ مَا لَا يُؤْكَلُ لَحْمُهُ»[2]؛ مفاد این روایت این است که شستن لباس از بول کفایت می‏کند خواه برای بار دوم با بول ملاقات کند یا نه، یعنی اگر برای مرتبه دوم هم با بول ملاقات کرد اطلاق روایت این است که شستن دوباره به خاطر بول دوم نیاز ندارد.

اما اگر نجاسات، در جنس با هم اختلاف داشتند مثل اینکه چیزی ابتدا با خون و برای بار دوم با بول ملاقات کند یا اول با دم ملاقات کرد و بار دوم با مَنی، در این صورت باید بررسی کرد آیا اثر و حکم در اینجا نسبت به این دو یکی است یا متفاوت است، اگر اثر و حکم یکی باشد مثل اینکه لباس با خون و منی نجس شده به یک بار شستن اکتفاء می‏شود ولی اگر در اثر و حکم مخالف بودند مثل اینکه یکی به یک بار شستن نیاز دارد و دیگری دو بار؛ مثل خون و بول، در اینجا «بما هو الاقوی» اخذ می‏شود و این در نظر عرف و عقلاء هم امر مقبولی است.

اشکال:

مرحوم سید (ره) در صدر مسئله فرمود: «المتنجّس لا یتنجّس ثانیاً»؛ به این معنی که شیء واحد دوباره نجس نمی‏شود و گویا نجاست دوم اصلاً عارض نشده، سؤال این است که چرا در تتمه کلام خود فرمود: اگر حکم دو نجاست، مختلف بود اثر هر دو مترتب می‏شود، چون مفروض این بود که گویا اصلاً نجاست دوم عارض نشده پس چرا باید آثار آن دو مترتب شود؟

پاسخ:

شاید بتوان این اشکال را این گونه بر طرف کرد که اگر بنا گذاشتیم بر این که نجاست از حیث شدت و ضعف، دارای مراتب است، به این صورت که بگوییم یکی دارای نجاست ضعیفه و دیگری دارای نجاست شدیده است و اثر هر دو نجاست را مترتب می‏کنیم و اینکه فرمود «و لا اشکال» دال بر این است که کسی اشکال نکند که چرا اثر هر دو حکم را جاری کردید؛ زیرا اگر یک نجس دارای اثر زائدی بود مثل اینکه لازم بود دو بار شسته شود یا خاک مالی شود در این صورت باید آن اثر مترتب شود، زیرا اطلاق ادله‏ای که می‏گوید بول را باید دو بار شست، شامل جایی هم که مسبوق به نجاست دیگری باشد می‏شود و بین جایی که مسبوق به نجاست دیگر باشد و جایی که مسبوق به نجاست دیگر نباشد فرق نگذاشته است یا اگر دلیلی بر وجوب تعفیر (خاک مالی) دلالت دارد اطلاق دارد خواه مسبوق به نجاست دیگری باشد یا نباشد و این سرّ ترتب اثر است.

اشکال به مرحوم سید (ره):

شما نمی‏توانید بین نجاست و اثر آن تفکیک کنید، اثر ناشی از نجاست جدید است و اگر نجاست جدیدی حادث نشود چگونه حکم بر آن مترتب می‏شود؟ و اینکه قائلید نجاست دارای مرتبه شدیده و ضعیفه است حاکی از تعدد نجاست است یعنی خود شدیده و ضعیفه بودن نجاست، مؤید این است که یکی از نجاسات ضعیف و دیگری شدید است و اگر چیزی، اول با خون ملاقات کرد و سپس با بول و ما ترتیب اثر به بول دادیم در واقع ترتیب اثر داده‏ایم به نجاستی غیر از نجاست قبلی- که ضعیف است- که همان نجاست شدیده باشد.

مسئله 238: «إذا تنجَّسَ الثوبُ مثلاً بالدّم مما يكفي فيه غَسلُه مرَّةً‌ و شُكَّ في ملاقاته للبول أيضا مما يَحتاج إلى التّعدد يُكتفى فيه بالمرة و يُبني على عدم ملاقاته للبول و كذا إذا عُلِم نجاسة إناءٍ و شُكَّ في أَنه وَلغ فيه الكلب أيضا أم لا، لا يجب فيه التَّعفير و يُبني على عدم تحقق الولوغ، نعم لو عُلِم تنجُّسُه إما بالبول أو الدم أو إما بالولوغ أو بغيره يجب إجراء حكم الأشدّ من التعدد في البول و التعفير في الولوغ».[3]

مرحوم سید (ره) در این مسئله سه فرض را مطرح می‏کند:

فرض اول: لباس با خونی که یک بار شستن در آن کفایت می‏کند نجس شد و سپس شک کردیم که آیا با بول هم- که نیازمند به دو بار شستن است- ملاقات کرده یا نه؟

فرض دوم: این که یقین پیدا کردیم این ظرف نجس است و بعد شک کردیم آیا سگ هم در این ظرف ولوغ کرده یا نه؟

فرض سوم: یقین اجمالی به نجاست داشتیم ولی در اینکه با خون یا بول یا با ولوغ کلب یا چیز دیگری نجس شده، شک داریم.

حال آیا لازم است این لباس و ظرف را یک بار بشوییم چون یقین به نجاست لباس به وسیله خون داریم، همچنین یقین به نجاست ظرف داریم، یا اینکه چون شک داریم لباس به وسیله بول نجس شده باید دو بار شسته شود، همچنین چون شک داریم سگ از آن ظرف ولوغ کرده باید آن را خاک مالی کنیم؟ مرحوم سید (ره) نسبت به هر دو فرض می‏فرمایند: یک بار شستن لباس و ظرف کفایت می‏کند، در مورد شک در ملاقات لباس با بول، بنا را بر عدم ملاقات با بول می‏گذاریم چون یقین به عدم ملاقات با بول داشته‏ایم و بعداً شک کردیم ملاقات با بول صورت گرفته یا نه که در اینجا عدم ملاقات را استصحاب می‏کنیم. نسبت به ظرفی هم که نجس بوده و شک کرده‏ایم آیا سگ ولوغ کرده یا نه؟ اصل عدم ولوغ کلب است. در نتیجه در رابطه با لباس یک بار شستن کفایت می‏کند و در رابطه با ظرف هم اگر با بول نجس شده باید دو بار شسته شود ولی اگر با خون و امثال آن نجس شده یک بار شستن کفایت می‏کند و تعفیر (خاک مالی) نیاز ندارد.

بحث جلسه آینده: توضیح فرض سوم را انشاء الله در جلسه آینده اشاره خواهیم کرد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص81.

[2]. وسائل الشیعة، ج3، ص405، کتاب الطهارة، باب 8 من ابواب النجاسات، ح2.

[3]. العروة الوثقی، ج1، ص81.

زیر مجموعه ها

تذکر اخلاقی: اهمیّت یاد مرگ1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
  روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ... Read More...
تذکر اخلاقی: حُرمت آبروی مؤمن1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي... Read More...
تذکر اخلاقی: لزوم تبعیت از امام زمان (عج) 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال رسول الله (ص): «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ... Read More...
تذکر اخلاقی: عزّت در پرتو پیروی از حق 1402/08/03
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/07
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/03
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/02
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/10/30
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/01/17
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر این که ترس سراسر سرزمین‌های‌ اشغالی را فرا گرفته است،... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/02/07
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر اینکه حجاب یک واجب شرعی و اصل قانونی است، گفتند: از همه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/12/25
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: مساله امر به معروف و نهی منکر اصل مسلم اسلامی است اما توجه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/11/20
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن مقدمه شرکت در انتخابات مجلس شورای... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 105مورخ 1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 103مورخ 1402/07/12
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» ... Read More...

مطالب برجسته

تصویر نمونه یک

اگر مجاهدت علما نبود اثری از دین و دین باوری در جامعه دیده نمی شد

آیت الله حسینی بوشهری

فرا رسيدن ايام سوگواري حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش تسليت و تعزيت باد.

آیت الله حسینی بوشهری

حوزه‌های علمیه باید به نصایح رهبری و مراجع پایبند باشند

آیت الله حسینی بوشهری

Please publish modules in offcanvas position.